eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹 🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹 🌹 قسمت ۲۳ 🌹 🍎 زنگنه ، رویش را به عقب برگرداند . 🍎 خانمی را دید ، 🍎 که سر تا پایش سیاه بود . 🍎 چادر و پوشیه ، پوشیده بود . 🔥 زنگنه گفت : بله امرتون 🌷 سمیه گفت : 🌷 شما در دانشگاه ، مواد می فروشی ؟ 🍎 زنگنه برآشفته شد و گفت : 🔥 به قیافه ام می آید که از این غلطها بکنم . 🍎 سمیه دوباره با جدیت گفت : 🌷 شما مواد فروشی ؟! 🔥 زنگنه گفت : 🔥 شما ماموری یا فضول ؟! 🌷 سمیه گفت : 🌷 جواب مرا بده . 🔥 زنگنه گفت : 🔥 خانم محترم ! 🔥 لطفا بفرما و مزاحم نشو . 🍎 سمیه پایش را بلند کرد 🍎 و لگدی به شکم زنگنه زد . 🍎 سپس نوک کفش همان پایش را ، 🍎 روی گردن زنگنه گذاشت . 🍎 و با عصبانیت گفت : 🌷 از کی مواد می گیری ؟ 🌷 و به دست چه کسانی می رسانی ؟ 🔥 زنگنه با ترس گفت : 🔥 تو همان خانمی هستی 🔥 که به قلیان سراها حمله کردی ؟ 🌷 سمیه گفت : 🌷 اگر به من اطلاعات ندهی ، 🌷 بلائی بدتر از آنها ، سر تو می آورم . 🔥 زنگنه گفت : 🔥 چقدر پول می خواهی ؟ 🔥 هر چه میخواهی به تو می دهم . 🔥 بیا این سوئیچ ... ماشینم را بردار و برو . 🍎 سمیه ، با همان کفش و پایش ، 🍎 گلوی زنگنه را فشار داد و گفت : 🌷 برای کی کار می کنی ؟ 🌷 و کی برای تو کار می کند ؟ 🔥 زنگنه گفت : 🔥 از من هیچی گیر تو نمی آید . 🔥 من فقط یک واسطه ام . 🔥 باور کن هیچ کاره ام . 🔥 هیچ اطلاعاتی ندارم تا به تو بدهم . 🌷 سمیه دوباره با جدیت گفت : 🌷 چندتا اسم به من بده ؟ 🌹 ادامه دارد ... 🌹 ✍ نویسنده : حامد طرفی 🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
49.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 سریال شب های برره 😂 کمدی ، طنز ، تخیلی 📼 قسمت ۱۳ : اشتغالزائون 🎥 @kartoon_film 👨🏻‍🏫 @amoomolla
28.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شجاعان 🇮🇷 این قسمت : انتخابات 🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 یک دقیقه با دعای ندبه 🇮🇷 با صدای استاد فرهمند 🇮🇷 قسمت دوم @amoomolla
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی 🇮🇷 این قسمت : مسابقه رایانه 🔮 @amoomolla 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹 🌹🌹 قسمت ۲۲ 🌹🌹 🔥 زنگنه گفت : 🔥 من فقط می تونم 🔥 اسم چندتا واسطه دیگه ، 🔥 و خرده فروش ها رو بهت بدم . 🔥 چون بالادستی هام رو نمی شناسم . 🔥 و خودم هم از همینا می گیرم . 🍎 سمیه ، چندتا نام گرفت و گفت : 🌷 وای به حالت اگه دروغ گفته باشی . 🍎 سپس با دستش ، 🍎 ضربه ای به رگ گردن زنگنه زد . 🍎 و او را بیهوش کرد . 🍎 چندتا از دانشجویان ، 🍎 در حال گذشتن از همان کوچه ای بودند ، 🍎 که ماشین زنگنه در آن پارک بود . 🍎 که ناگهان متوجه شدند ، 🍎 زنگنه با طناب به ماشینش بسته شده است . 🍎 زنگنه ، روی کابوت ماشینش ، بیهوش بود 🍎 و یک طناب ، روی دست راستش بسته شده 🍎 و طناب دوم را ، به دست چپش بستند . 🍎 و سر هر دو طناب را ، 🍎 از شیشه ماشین به درون ماشین بردند 🍎 و به همدیگر گره زدند . 🍎 دانشجویان ، از دیدن زنگنه ، 🍎 آن هم دست بسته روی ماشینش ، 🍎 خیلی تعجب کردند . 🍎 یک کاغذ بزرگ نیز ، روی سینه زنگنه بود ؛ 🍎 که روی آن نوشته بودند : 🔥 من مواد فروش و نامرد هستم . 🍎 دانشجویان ، از زنگنه عکس گرفتند . 🍎 و به سرعت ، 🍎 آنها را در فضای مجازی پخش کردند . 🍎 آبروی زنگنه در دانشگاه رفت . 🍎 و به شدت در فکر انتقام بر آمد . 🍎 سمیه ، به دانشگاه برگشت . 🍎 وضو گرفت و به نمازخانه رفت . 🍎 مشغول خواندن نماز ظهر شد . 🍎 بعد از نماز ، به فکر فرو رفت . 🍎 دنبال نقشه و راهی بود 🍎 تا آن واسطه ها و خرده فروش هایی که ، 🍎 زنگنه ، نامشان را برده بود را ، 🍎 به چنگ آورده و تنبیه کند . 🍎 از همان روز ، شروع به تحقیق کردن نمود . 🍎 یکی از کسانی که ، 🍎 نامش به عنوان دلال مواد ، 🍎 به سمیه داده شد ، داریوش بود . 🍎 سمیه می خواست از داریوش شروع کند 🍎 اما تصمیم گرفت 🍎 با انداختن ترس بر دل او ، از او انتقام بگیرد . 🍎 به خاطر همین ؛ 🍎 تصمیم گرفت تا از نیما شروع کند . 🍎 چندتا از دختران دانشگاه در آخر نمازخانه 🍎 کنار هم نشسته بودند 🍎 پچ پچ می کردند 🍎 و به عکسهای زنگنه نگاه می کردند . 🍎 سمیه به طرف آنها رفت 🍎 بعد از سلام و احوالپرسی ؛ از آنها پرسید : 🌷 دخترا ! چکار دارید می کنید ؟ 🍎 دختران نیز عکسها را ؛ به سمیه نشان دادند . 🍎 سمیه بعد از دیدن عکسهای زنگنه ، 🍎 در فضای مجازی و گروه های دانشگاه ، 🍎 از یک چیزی تعجب کرد . 🍎 و آن اینکه ، او فقط زنگنه را بیهوش کرد 🍎 نه طنابی در کار بود نه برگه یادداشتی . 🍎 سمیه بعد از آن تا مدتها ؛ به این فکر می کرد 🍎 که بستن زنگنه با طناب و گذاشتن یادداشت ، 🍎 کار چه کسی می تواند باشد ؟ 🌹 ادامه دارد ... 🌹 ✍ نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
45.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 سریال شب های برره 😂 کمدی ، طنز ، تخیلی 📼 قسمت ۱۴ : بوا 🎥 @kartoon_film 👨🏻‍🏫 @amoomolla
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پویانمایی زیبای قهرمانان مدرسه 📼 این قسمت : چوب و جوجه 🎥 @kartoon_film 🇮🇷 @amoomolla