9.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 قصه شهید بهنام محمدی
✍️ نویسنده : مصطفی قاسمی
🎤 با اجرای : ناهید هاشم نژاد، سما سهرابی و محمد علی حکیمی
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
🔮 @amoomolla
📚 داستان تخیلی ، هیجانی و ماجراجویی
📚 دختران پوشیه پوش و پسر گربه ای
📚 قسمت بیست و سوم
💎 شیعه فاطمه ،
💎 از طرف سمت راست ماموران ،
💎 و فرامرز و گربه هایش نیز ،
💎 از طرف چپ آنان ، به سمت سمیه رفتند .
💎 فرامرز ، انسان شد
💎 و همه افراد مسلح را بیهوش کرد .
💎 سپس ، به طرف سمیه آمد و گفت :
🐈 نگران نباشید دخترا ، همه چی تموم شد
🐈 جاتون امن هست
🐈 و اما شما دختر پوشیه پوش ،
🐈 خیلی دختر نترس و شجاعی هستی ،
🐈 که اومدی تو قلب آمریکا ،
🐈 و داری با آمریکایی ها می جنگی .
🐈 من فرامرزم ، بهم میگن پسر گربه ای
💎 شیعه فاطمه هم با مهربانی گفت :
👑 منم شیعه فاطمه هستم ،
👑 بهم میگن دختر شگفت انگیز
💎 سمیه با تعجب و شگفتی زیاد گفت :
🌹 خوشبختم
💎 فرامرز به دختران گفت :
🐈 همه آروم ، دنبال من بیاین
💎 فرامرز ، دختران را ،
💎 به طرف بیرون ، هدایت کرد .
💎 ناگهان ، چند مامور دیگر ، سر رسیدند .
💎 دختران عقب ، جیغ زدند و فرار کردند
💎 اما سمیه ، به آنها حمله کرد .
💎 دوید و روی سرامیک لیز خورد
💎 دو نفر را ، با پا زد و به زمین انداخت .
💎 سپس سلاح یکی از آنان را گرفت
💎 و دوباره با پایش ، لگدی به نفر سوم زد
💎 و اسلحه را از نفر چهارم گرفت
💎 و بقیه را مجبور کرد تا تسلیم شوند .
💎 و با کمک دختران ، دست و پای همه را بست .
💎 فرامرز ،
💎 همه دختران را ، سوار اتوبوس کرد
💎 و به دوستش صادق گفت :
🐈 اینارو به خانه امن منتقل کن .
💎 هاشم نیز ، پشت در خانه امن ،
💎 منتظر آمدن اتوبوس بود
💎 و با شنیدن صدای بوق اتوبوس ،
💎 در را برای آنها باز کرد .
💎 سمیه با تعجب به صادق گفت :
🌹 اون پسره واقعا می تونه گربه بشه ؟!
💎 صادق لبخندی زد ولی چیزی نگفت .
💎 سپس برای سمیه و دختران ،
💎 پاسپورت درست کردند
💎 و آنها را به کشور ترکیه فرستادند .
💎 سپس از ترکیه ،
💎 آنها را به کشورهای خودشان ، فرستادند .
💎 دختران ایرانی نیز ،
💎 با بچه های سپاه ، به ایران برگشتند .
🌷 ادامه دارد ... 🌷
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
41.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #درخواستی
🇮🇷 کارتون قصه های غزاله
🇮🇷 قسمت یازدهم : دشمن
🔮 @amoomolla
29.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۵۵ : دیدن یا ندیدن
🇮🇷 بخش اول
🔮 @amoomolla
#سریال_شبهای_برره
33.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۵۵ : دیدن یا ندیدن
🇮🇷 بخش دوم
🔮 @amoomolla
#سریال_شبهای_برره
📚 داستان تخیلی ، هیجانی و ماجراجویی
📚 دختران پوشیه پوش و پسر گربه ای
📚 قسمت بیست و چهارم
.💎 در فرودگاه ،
💎 بچه های بسیج دانشگاه ، نیروهای پلیس ،
💎 و خانواده هایی که دخترانشان گمشده بودند
💎 منتظر آمدن سمیه و دختران بودند .
💎 بسیج و پلیس ، با گل و شیرینی ،
💎 از سمیه استقبال کردند .
💎 سمیه ، لبخندزنان ، گام بر می داشت
💎 و از محبت دوستانش تشکر می کرد
💎 که ناگهان ، چشمش به مرضیه افتاد
💎 اشک در چشمانش جاری شد .
💎 بُغض در گلویش جمع شد .
💎 به طرف مرضیه دوید و او را در بغل گرفت .
💎 و زار زار گریه کرد و گفت :
🌹 کجا بودی دختر ؟!!
🌹 می دونی چقدر نگرانت شدم ؟
🌹 می دونی چقدر دنبالت گشتم ؟!
💎 مرضیه نیز گریه کنان ،
💎 محکم سمیه را فشرد و گفت :
🌸 آره می دونم
🌸 منو ببخش که به حرفت گوش نکردم
💎 سمیه گفت :
🌹 دیگه همه چی تموم شد
🌹 خیلی خوشحالم که صحیح و سالم می بینمت
💎 فردای آن روز ،
💎 از طرف پلیس ویژه امنیت شهر اهواز ،
💎 سمیه را به یک جلسه محرمانه ،
💎 دعوت کردند .
💎 به آدرسی که به او دادند ، رفت .
💎 آدرس یک مسجد بود
💎 سمیه وارد آن مسجد شد .
💎 دو نفر دم در ایستاده بودند .
💎 به سمیه گفتند :
🚨 لطفا بفرمائید بالا ...
💎 سمیه ، از پله ها بالا رفت .
💎 سرهنگ نصرتی جلو آمد و گفت :
🇮🇷 سلام علیکم خانم سیاحی
🇮🇷 به مسجد ما خوش آمدید
🇮🇷 لطفا بیائید دنبال من
💎 سمیه ، آرام و با احتیاط قدم می زد .
💎 ناگهان نگاهش ، به یک دختر چادری افتاد
💎 که در حال پرواز کردن بود
💎 از دیدن او ، خیلی متعجب شد .
💎 ناگهان یک گربه زرد و سفید ،
💎 از طرف راست او ، با او هم قدم شد
💎 سمیه کمی ترسید و خواست جیغ بزند
💎 که تبدیل به انسان شد .
💎 سمیه گفت :
🌹 تو همون پسر گربه ای هستی ؟!
💎 فرامرز گفت :
🐈 خدمتگزار شما هستم .
🌷 ادامه دارد ... 🌷
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون مهارت های زندگی
🇮🇷 این قست : مسابقه نقاشی
🔮 @amoomolla
🇮🇷 #کارتون #انیمیشن #فیلم #سینمایی
🇮🇷 #مهارتهای_زندگی
✍ شعر در مورد جشن و مهمونی
🌸 آی مسلمون با ادب
🌸 تو مهمونی باش با خدا
🌸 آرام و سنگین و زیبا
🌸 شاد باش اما بی سرصدا
🌸 خوشحالی و خنده خوبه
🌸 اما نه با رقص و غنا
🌸 نه با تمسخر و دعوا
🌸 نه با غیبت از آدما
🌸 تو جشنا و مهمونیا
🌸 همیشه یاد کن خدا را
🌸 کاری کن تا فرشته ها
🌸 همیشه باشن پیش ما
✍ شعر از : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
20.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای پهلوانان
🇮🇷 قسمت ۵۱ : قوش
🔮 @amoomolla
بچه های گلم !
این کانال رو به بچه های دیگه معرفی کنید
#کارتون_پهلوانان
🌷 شعر در مورد تمیزی لباس 🌷
🌼 آیه : و ثیابک فطهّر
🌼 معنی : لباساتو تمیز کن
🔹 آی دونه دونه دونه
🔹 بچهی خوب می دونه
🔹 خدا گفته لباساش
🔹 باید تمیز بمونه
🔮 @amoomolla
#شعر