😍 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 اولین دانشمندانی که ،
😍 به فن آوری نانو دست پیدا کردند ،
😍 ما ایرانی ها بودیم …
😍 نان و پنیر ، نان و گوجه ، نان و خیار ،
😍 نان و پنیر و هندونه ، نانو پنیر و گردو ...
😂😂😂😂
😍 ما تو خونمون ،
😍 از این فن آورى زیاد استفاده می کنیم!!!
😍 شما چی ؟!! 🤣😆😁😃
💟 @ghairat
😂 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 پشت نیسان داییم بودیم
😍 که پلیس نگهمون داشت
😍 گفت : آقا مگه نمیدونی
😍 حمل مسافر پشت وانت ممنوعه ؟
😍 بابام گفت : کدوم مسافر ؟ اینا گوسفندن!
😍 مامور نگاهمون کرد
😍 و با خنده گفت : راست میگه بچه ها ؟
😍 ما هم گفتیم : بععع 😁😁
🇮🇷 @ghairat
😂 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 میگن کرونا تو مسیر برگشت به چین بود ،
😍 که بهش گفتن : چی شد ؟ چرا برگشتی ؟؟
😍 میگه : بابا ایرانیا ، نیازی به من ندارن
😍 یه چیزی خطرناکتر از من دارن
😍 که بهش میگن پراید 😁😁😁
😍 نزدیک بود منو هم به کشتن بدن 😂
🇮🇷 @ghairat
😍 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 انشالله امام زمان که ظهور کنه
😍 بعد از هر خرید ،
😍 پیامک موجودی اینجوری میشه :
🕋 مومن عزیز !
🕋 حساب شما همچنان پُر است 😍😄
🕋 برو حالشو ببر 😍👏🏻👌🏻
🇮🇷 @amoomolla
😍 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ گفتم ﺍﻧﺸﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ
😍 ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ :
👈 “ ﺍﮔﺮ ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟ ”
😍 ﻫﻤﻪ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ،
😍 ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺟﺰ یک نفر
😍 ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ
😍 ﻭ ﺩﺍشت ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ، ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ کرد .
😍 ازش پرسیدم : ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ ؟
😍 گفت : ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺗﺎ ﻣﻨشی بیاد تایپ کنه 😂
😍 واقعا باورش شده که مدیره 😁😄
🇮🇷 @ghairat
😂 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 اولی به دومی گفت :
😍 اگه پلنگ ببینی ، چکار میکنی !؟
😍 دومی گفت : فرار می کنم
😍 اولی گفت : اگه اومد دنبالت چی ؟!
😍 دومی گفت : میرم بالای درخت
😍 اولی : اگه اومد بالای درخت چی ؟
😍 دومی گفت : میرم سر شاخه درخت .
😍 اولی گفت : اگه اونم اومد سر شاخه چی ؟
😍 دومی گفت : والا پلنگ ولم میکنه ،
😍 ولی توی فلان شده ولم نمی کنی ! 😂 😂
🇮🇷 @ghairat
😂 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 بابام مریض شده بود
😍 واسه عیادتش ، کلی کمپوت و آبمیوه آوردن
😍 خداییش خیلی حال داد .
😍 قرار گذاشتیم
😍 این آبمیوه ها که تموم بشه
😍 پای داداشمو بشکونیم
😍 تا دوباره آبمیوه بخوریم . 😁😂
🇮🇷 @amoomolla
#جوک #طنز #شوخی #خنده
😍 داشتم می رفتم خونه
😍 ديدم يه پسر بچه ، داشته تلاش می کرده
😍 که قدش به زنگ آيفون برسه
😍 هی داره خودشو ميکشونه بالا ،
😍 منم دلم سوخت و انسانیتم گل کرد
😍 رفتم پیشش و گفتم :
🍂 سلام پسر جون ! ميخوای برات زنگ بزنم ؟!
😍 اونم سرشو تکون داد و گفت : اوهوم
😍 منم برای اينکه سريعتر در رو براش باز کنن
😍 دو سه بار زنگ زدم ،
😍 بعدش با لبخند بهش گفتم :
🍂 خوب کوچولو ! ديگه چيکار کنم برات ؟
😍 گفت : هيچی ديگه
😍 فرار کن تا صاحبخونه نيومده…!! 😁
😍 تو از اون ور برو ، منم از اين ور...!!! 😂
😍 بچه که نبود ، دایناسور بود … 😂
😍 با اين هيکل و ریشم ،
😍 يه ربع مثله اسب می دویدم . 😂
🇮🇷 @ghairat