🦋سوژه سخن طنز 🦋
چند شب پیش شبکه قرآن داشت مصاحبه با یه بچه رو نشون میداد که حافظ کل قرآن بود.
بابام گفت یاد بگیر همسن توئه حافظ کل قرآنه...
یهو بابای بچه رو هم نشون دادن که اونم حافظ کل قرآن بود بابام سریع کانالو عوض کرد!😭😂😂
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
💠پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودند: «تعداد درجات بهشت به تعداد آیات قرآن است. هنگامی که اهل قرآن وارد بهشت شود، به او گفته میشود قرآن بخوان و بالا برو؛ و بالاترین درجه از آن حافظان قرآن است: فلا تکون فوق حافظ القرآن درجة».
————————————————————
✅ استفاده از مطالب با ذکر «صلوات» جایز است
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
💕قشنگه بخونید
ﺗﺎﺑﺤﺎﻝ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﭘﯿﺶ ﺁﻣﺪﻩ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﻮﯾﺪ ، ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﭼﺮﺍ "ﺷﯿﺮ" ﺭﺍ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ؟!
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ : ﻧﻪ ﺑﺪﻥ ﻭﺭﺯﯾﺪﻩ ﭼﻮﻥ ﮔﻮﺭﯾﻞ
ﻧﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﺎﺯﻭی ﺧﺮﺱ،
ﻧﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﭘﻠﻨﮓ،
ﻧﻪ ﺧﯿﺰ ﺁﻫﻮ،
ﻧﻪ ﺩﺭﻧﺪﮔﯽ ﮔﺮﮒ،
ﻧﻪ ﺷﮑﻤﺒﺎﺭﮔﯽ ﮐﻔﺘﺎﺭ،
ﻧﻪ ﺣﯿﻠﻪ ﮔﺮﯼ ﺭﻭﺑﺎﻩ را دارد
ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺳﺒﺐ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ؟!
ﺷﯿﺮ ﺭﺍ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺧﺼﺎﯾﺺ ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ "ﺳﻄﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ" ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺯﯾﺮﺍ :
ﺷﯿﺮ ﺗﺎ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺷﮑﺎﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
(ﺩﺭﻧﺪﻩ ﺧﻮ ﻧﯿﺴﺖ)
ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﺷﮑﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﯿﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﯿﺎﺯﺵ
(ﻃﻤﺎﻉ ﻧﯿﺴﺖ)
ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻗﻮﯾﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﯿﺪ ﺍﻧﺘﺤﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
(ﺿﻌﯿﻒ ﮐﺶ ﻧﯿﺴﺖ)
ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻣﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺭ
ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺤﺎﺏ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
(ﺭﺣﻢ ﻭﺷﻔقت ﺩﺍﺭﺩ)
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﮐﻨﻨﺪ
(ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﺩ)
ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﻭ ﯾﺎ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺳﺎﯾﺮ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭد
(ﺑﻠﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﻭ ﺳﻔﺮﻩ ﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ)
همیشه ﺷﯿﺮ ﺑﺎشیم 👌🏻
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
💎یكى از یاران رسول خدا (ص) فقیر شد.
خدمت رسول خدا آمد و شرح حال خود را بیان كرد. پیغمبر فرمودند :برو هر چه در منزل دارى اگر چه كم ارزش هم باشد بیاور!
آن مرد انصار رفت و طاقه اى گلیم و كاسه اى را خدمت پیغمبر آورد.
حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمودند: چه كسى اینها را از من مى خرد؟
مردى گفت : من آنها را به یك درهم خریدارم .
حضرت فرمودند: كسى نیست كه بیشتر بخرد!
مرد دیگرى گفت : من به دو درهم مى خرم .
پیغمبر به ایشان فروخت و فرمودند: اینها مال تو است .
آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمودند: با یك درهم غذایى براى خانواده ات تهیه كن و با درهم دیگر تبرى خریدارى كن و او نیز به دستور پیغمبر عمل كرد.
تبرى خرید و خدمت پیغمبر آورد. حضرت فرمودند: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشكن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشك همه را جمع كن ، در بازار بفروش .
مرد به فرمایشات رسول خدا عمل كرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگى او بهتر شد.
پیغمبر گرامى به او فرمودند: این بهتر از آن است كه روز قیامت بیایى در حالى كه در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
امام علی علیه السلام:
سخن چون داروست اندکش سود می بخشد و بسیارش کشنده است.
میزان الحکمة،ج10
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 کاردستی 🦋
🌹🌸🌹🌸🌹
کاردستی بالیوان یکبارمصرف
#کاردستی
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋 نکته تربیتی 🦋
🔸این قانون را از راه های مختلف، به فرزندتان بیاموزید:
«تلاش بیشتر، مساوی است با موفقیت بیشتر.»
🔹 مورچه ای را به فرزندتان نشان دهید که #باری را دهها بار پس از رهاشدن از دهانش، بر می دارد؛ ولی خسته و ناامید نمی شود.
🔸 در تعطیلات#فرصت خوبی است اگر به باغ وحش بروید و#صفات خوب و بد حیوانات را برای فرزند توضیح دهید:
🔅وفای سگ،
🔅غیرت خروس،
🔅هیبت عقاب و...
🔹نیز، می توانید #عظمت_پروردگار را در نحوۀ خلقت برخی حیوانات به او نشان دهید:
🔅زیبایی طاووس،
🔅مفیدبودن گاو،
🔅مهاجرت پرندگان و...
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
امام علی علیه السلام:
برنامه ریزی درست ،دارایی اندک را افزایش می دهد؛وبرنامه ریزی نادرست ،ثروت بسیار را نابود میکند.
غرر الحكم حدیث ۴۸۳۳
💠چندین بار گوشی عوض میکنه
💠هرسال مبلمان عوض میکنه
💠مـدام لـبـاس میخـره
💠 وکلی خرج الکی
اما آخر هرماه بابت ضروریات زندگیش به مشکل میخوره و مجبوره قرض و وام بگیره
این یعنی👈 نبود مدیریت اقتصای
بادستِ خود، خودرابه هلاکت نیندازید.
📚بقره۱۹۵
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋 قصه 🦋
در جنگلي بزرگ و زيبا ، حيوانات مهربان و مختلفي زندگي مي كردند .
يكي از اين حيوانات كلاغ پر سر و صدا و شلوغي بود كه يك عادت زشت هم داشت و آن عادت زشت اين بود كه هر وقت ،كوچكترين اتفاقي در جنگل مي افتاد و او متوجه مي شد، سريع پر مي كشيد به جنگل و شروع به قارقار مي كرد و همه حيوانات را خبر مي كرد .
هيچ كدام از حيوانات جنگل دل خوشي از كلاغ نداشتند.
آنها ديگر از دست او خسته شده بودند تا اين كه يك روز كلاغ خبر چين وقتي كنار رودخانه نشسته بود و داشت آب مي خورد صدايي شنيد .... فيش، فيش ....
بعد ، نگاهي به اطرافش انداخت و ناگهان مار بزرگي را ديد كه سرش را از آب بيرون آورده است ... فيش ، فيش ...
كلاغ از ديدن مار خيلي ترسيده بود ، از شدت وحشت ، تمام پرهاي روي سرش ريخت و پا به فرار گذاشت .
كلاغ خبر چين ، همينطور پر زبان حركت كرد بالاخره به لانه اش رسيد وقتي كه داخل آينه نگاهي به خودش انداخت ، تازه فهميد كه پرهاي سرش ريخته است خيلي ناراحت شد و شروع به گريه كرد .
طوطي دانا كه همسايه كلاغ بود صداي گريه اش را شنيد ، به لانه او رفت تا دليل گريه اش را بفهمد . كلاغ با ديدن طوطي دانا سريع يك پارچه به دور سرش پيچيد !
طوطي دانا با ديدن كلاغ كه روي سرش را با پارچه پوشانده شروع كرد به خنديدن .
كلاغ با شنيدن اين حرف سريع پارچه را از روي سرش برداشت طوطي با ديدن سر بدون پر كلاغ ، باز هم شروع به خنديدن كرد و گفت : كلاغ ؟ پرهاي سرت كجا رفته است ؟ پس اين همه گريه بخاطر كله كچلت بود ؟!
كلاغ ماجراي ترسش را براي طوطي باز گو كرد و طوطي با هم با شنيدن حرفهاي كلاغ شروع به خنديدن كرد .
كلاغ گفت : « يعني تو از ناراحتي من اينقدر خوشحالي » .
طوطي جواب داد : آخر همه حيوانات جنگل مي دانند كه مار آبي هيچ خطري ندارد و هيچ كس هم از مار آبي نمي ترسد اما تو آنقدر ترسيده اي كه پرهاي سرت هم ريخته اند .
اگر حيوانات جنگل بفهمند كه چه اتفاقي افتاده است كلي
مي خندند . كلاغ با شنيدن اين جمله ها به التماس افتاد ، گريه مي كرد و مي گفت : طوطي جان خواهش مي كنم اين كار را نكن اگر حيوانات جنگل بفهمد كه چه اتفاقي برايم افتاده آبرويم مي رود .
طوطي گفت : كلاغ جان يادت هست وقتي اتفاقي براي حيوانات جنگل مي افتاد سريع پر مي كشيدي و به همه جار مي زدي و آبروي آنها را مي بردي ، حالا ببين اگر چنين بلايي بر سر خودت بيايد چه حالي پيدا مي كني .
كلاغ كمي فكر كرد و گفت : « حالا ديگر فهميده ام كه چه قدر اشتباه مي كردم و چقدر حيوانات جنگل را آزار مي دادم خواهش مي كنم آبروي مرا پيش حيوانات جنگل نبر من هم قول مي دهم كه هرگز كارهاي گذشته را تكرار نكنم ، اصلاً تصميم مي گيريم كه هر وقت پرهايم در آمد بروم و از تمام حيوانات جنگل
عذر خواهي كنم » .
طوطي دانا با ديدن حال و روز كلاغ و پشيماني از رفتار
گذشته اش به او قول داد كه دارويي برايش درست كند تا هر چه زودتر پرهاي سرش در بيايند .
نتيجه مي گيريم كه هر كس در حق ديگران خطايي مرتكب شود خودش هم به زودي گرفتار خواهد شد.
#کلاغ_خبرچین
#قصه
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🌷 #شعرکودکانه
🦋سردار ایران ما🦋
🍀سردار ایران ما
🍀سردار دل های ما
🍀حاج قاسمِ مهربون
🍀شجاع و مرد میدون
🍀با دشمنا میجنگید
🍀با بچه ها میخندید
🍀یه مردی بود نمونه
🍀دشمن نذاشت بمونه
🍀یار امام زمان
🍀حاج قاسمِ مهربان
🍀شهید راه خدا
🍀بمون تو قلب ماها
🍀راهت ادامه داره
🍀تا به ظهور آقا
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
#شعر_کودکانه
▪️شهادت #حضرت_زهرا عليها السلام
يه روز گل پیامبر، نشسته بود تو خانه
که دشمنان اسلام، یه لشکر بیگانه
به سوی خانه او، شدند همی روانه
تو دستشون فقط بود، شمشیر و تازیانه
زهرا شنید صدایی، صدای درب خانه
لرزید دل غریبش، یه ترس مادرانه
اومد به پشت در او، با حالی عاجزانه
یکی از اون آدما، با خشم و وحشیانه
در را شکست و سوزاند، آتش گرفت زبانه
لگد به در چو کوبید، میخی ز در کمانه
کرد و به پهلویش خورد، شد دردی مادرانه
محسن به آسمانها، شد سوی حق روانه
آن شب کنار مولا، بنشست و خالصانه
وصیتش رو فرمود، به مولا محرمانه
امشب دعا کنم من، درد و دلی شبانه
پیش خدای خوبم، از جور این زمانه
موهای زینبم را، زدم به شوقی شانه
حسینم و حسن را، بوسیدم عاشقانه
گفتم مرا علی جان، غسلم نما شبانه
مرا به خاک بسپار، عشقم تو مخفیانه
از جایگاه قبرم، ندی به کس نشانه
با هر سوال دشمن، بیار تو صد بهانه
#فاطمیه
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel