فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی زنبور طلایی
باقوطی نوشابه🌸
@amorohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش کاردستی
خونه با مقوا و چوب بستنی🌸
@amorohani
چهار بازی مهارت زندگی.pdf
1.61M
💚"4بازی آموزش مهارت های زندگی به کودکان" مناسب انجام در خانه 💚
#بازی
#مهارت_های_زندگی
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@amorohani
بازی بیست و دوم، مسابقه قرآنی.mp3
7.08M
🔹🔸🌸🌸🌸🔹🔸🌼🌼🌼🔹🔸
🔹 بازی بیست و دوم (۲۲)
🔸🔹 بازی: معانی اسامی قرآن (مسابقه قرآنی ۴)
🔸🔹 ویژگی ها :
🖍 یادگیری معانی اسامی قرآنی
🖍 ایجاد نشاط قرانی
🖍 نورانی کردن فضای منزل با تلاوت قرآن
#سی_بازی
🖍 بیان ساده قوانین و ویژگی ها
@amorohani
#شعر
#امام_علی(ع)
امام اول علی 🌷
اول مسلمان علی 🌴
یار پیمبر علی 💐
فاتح خیبر علی 🌴
ذکر اذانم علی 🌸
روح وروانم علی 🌴
منم غلامش علی 🌺
او هست امامم علی 🌴
هادی امت علی 🌻
روح عبادت علی 🌴
امام معصوم علی 🌼
شهید مظلوم علی 🌴
همسر زهرا علی 🌹
مظهر تقوا علی 🌴
.
@amorohani
#شعر
#ایوون_بهار
بهار که از راه میرسه، درختا از خواب پا میشن
غنچهها لب وا میکنن، قاصدکا پیدا میشن
راهی میشن رودخونهها، برکهها رو جا میذارن
به آرزوشون میرسن، قدم به دریا میذارن
راهی میشن رودخونهها، برکهها رو جا میذارن
به آرزوشون میرسن، قدم به دریا میذارن
گوشۀ ایوون بهار، قناری آواز میخونه
یه لحظه آروم میگیره، از ته دل باز میخونه
بهار به شیشه میزنه، پنجرهها رو وا کنید
زمین پُر از قشنگیه، آسمونو صدا کنید
بهار به شیشه میزنه، پنجرهها رو وا کنید
زمین پُر از قشنگیه، آسمونو صدا کنید
🌸🌸🌸🌸
@amorohani
من کی بزرگ می شوم؟
یکی بود، یکی نبود. در خانهای که وسائلش خیلی خیلی بزرگ بود. یک بچه خیلی خیلی کوچک زندگی میکرد. هر روزی که میگذشت بچه کمی بزرگتر میشد. اما هر چقدر هم که بزرگ میشد، باز هم قدش به وسائل خیلی خیلی بزرگ خانه نمیرسید.
همه افراد خانواده در خانه راحت بودند. از آن جایی که قد مامان و بابا خیلی بلند بود، دستشان به همه وسائل میرسید. پسر کوچک خانواده هم همیشه بغل مامان و بابا بود و میتوانست به هر چیزی که دلش میخواست دست بزند.
خلاصه در این خانه تنها کسی که خوشبخت نبود، دختر کوچولوی قصه ما بود! مثل این بود که وسائل خانه از دست دختر کوچولو فرار میکردند. دست دختر کوچولو به ظرف غذایش که روی میز بود ، نمیرسید و به همین دلیل یا غذایش را به موقع تمام نمیکرد و یا غذا را روی زمین میریخت.
وقتی که میخواست ظرف سالاد و یا نمکدان را بردارد، میز بزرگ میشد و همه چیز از او دور میشد.
اگر دختر کوچولو میخواست آب بخورد، لیوانهای روی قفسه از او دور میشدند. اگر هم میتوانست یکی از لیوانها را بردارد، لیوان به قدری بزرگ و سنگین میشد که از دست او روی زمین میافتاد و میشکست.
اگر دختر کوچولو میخواست دستهایش را بشوید، دستشویی بهقدری بزرگ میشد که دست دخترک به شیر آب نمیرسید.
یا این که اگر صابون را برمیداشت، صابون در دستهایش جا نمیگرفت و سر میخورد و زیر در قایم میشد.
دختر کوچولو خیلی دوست داشت با پدرش به پارک برود، اما قدمهای پدر به قدری بلند بود که دخترک مجبور بود برای رسیدن به او تمام راه را بدود.
در این خانه حتی آدمها هم بزرگ میشدند. دوستان مادرش وقتی به خانه آنها میآمدند، آن قدر بزرگ میشدند که دختر کوچولو دوست نداشت حتی آنها را ببیند. یک روز بچه داشت با خودش فکر میکرد: «پس من کی بزرگ میشم؟ کی دستم به همه وسائل خونه میرسه؟» که در همان زمان فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟ مجسمه چینی مادرش ناگهان بزرگ شد و تبدیل به یک فرشته زیبا شد.
فرشته به دختر کوچولو گفت: «میدونی !از آن جایی که من هم یک مجسمه کوچکم، دستم به وسائل خونه نمیرسه. بیا این توپ سحرآمیز روبگیر، تا به تو کمک کنه.» بعد هم فرشته مهربان، کوچک و کوچکتر شد و باز تبدیل به همان مجسمه چینی قدیمی شد. دختر کوچولو به توپی که فرشته به او داده بود، نگاه کرد و با خودش فکر کرد که این فقط یک توپ کوچک است. چطور میتواند به من کمک کند؟ بعد هم توپ را در جیبش گذاشت.
آن شب، سرمیز شام ،اتفاق عجیبی افتاد! دخترک همانطور که سعی داشت ظرف روی میز را بردارد، ناگهان احساس کرد قدش در حال بلند شدن است! توپ سحرآمیز تبدیل به یک بالش بزرگ روی صندلی شده بود و قد او را بلندتر کرده بود. همان شب، وقتی که دختر کوچولو میخواست دستهایش را بشوید، توپ سحرآمیز به او کمک کرد و تبدیل به چهارپایه شد.
از آن روز به بعد دیگر دخترک دستش به تمام وسائل خانه میرسید. توپ سحرآمیز با تبدیل شدن به چهارپایه، بالش، پله، لیوان و یا یک صابون کوچک همیشه به او کمک میکرد. اما دختر کوچولو یک روز متوجه شد با این که توپ سحرآمیز در جیبش قرار دارد، دستش به راحتی به ظرف روی میز میرسد، برای شستن دستهایش احتیاجی به چهارپایه ندارد و در پارک برای رسیدن به پدرش لازم نیست بدود.
دخترک خیلی خوشحال شده بود. چون میدانست دیگر واقعاً بزرگ شده است.
دختر کوچولو فوراً به اتاق برادر کوچکش رفت و در حالی که توپ سحرآمیز را به او میداد، گفت: «همین روزها به یک توپ سحرآمیز احتیاج پیدا میکنی. بگیر، این توپ مال تو!»
بعد هم در خانهای که همه وسائلش اندازهای معمولی داشتند، در کنار خانوادهاش خوشبخت و شاد زندگی کرد.
@amorohani
با من دوست می شوی؟
جوجه عقاب تازه پرواز کردن را یاد گرفته بود. اما خیلی تنها بود، نه خواهری داشت نه برادری! هربار به مامان میگفت :« من خواهر و برادر میخواهم» مامان میگفت:« باید صبر کنی » یک روز که از تنهایی خسته شده بود . پر زد و در آسمان پرواز کرد.
بال می زد و بال می زد
به هر کجا سر می زد
تو آسمونِ جنگل
تند و سریع پر می زد
از آن بالا یک قناری رنگارنگ دید . پایین آمد ،گفت:« سلام قناری کوچولو،تو چقدر کوچولو و بامزه ای» قناری نگاهی به عقاب کرد ترسید و عقب رفت ، گفت:« تو می خواهی مرا بخوری؟» عقاب گفت:« بخورم؟! برای چی بخورم؟! بیا باهم دوست باشیم.»
قناری که از ترس نوکش می لرزید گفت:« نه من با تو دوست نمی شوم.» و از آن جا دور شد.
جوجه عقاب غصه خورد. از جا پرید و دوباره در آسمان پرواز کرد.
بال می زد و بال می زد
به هر کجا سر می زد
تو آسمون جنگل
تند و سریع پر می زد
از آن بالا چشمش به یک موش افتاد. با سرعت به سمت موش پرواز کرد. موش تا او را دید خودش را در سوراخی پنهان کرد.
جوجه عقاب روی زمین نشست؛ گفت:« بیا بیرون من که با تو کاری ندارم. فقط می خواهم با هم دوست باشیم.»
موش که از ترس می لرزید چیزی نگفت. جوجه عقاب غصه خورد. از جا پرید و دوباره در آسمان پرواز کرد.
بال می زد و بال می زد
به هر کجا سر می زد
تو آسمون جنگل
تند و سریع پر می زد
از آن بالا چشمش به یک جوجه تیغی افتاد . سریع به سمتش پرواز کرد ، کنارش نشست، جوجه تیغی تا عقاب را دید دور خودش چرخید، او حالا یک توپِ تیغی شده بود، عقاب بالش را به توپِ تیغی زد ، تیغی در دستش فرو رفت، عقاب ترسید و عقب رفت.
جوجه تیغی یواشکی نگاهی به جوجه عقاب که از ترس می لرزید کرد و گفت:« نترس اگر من را نخوری من هم تو را اذیت نمی کنم»
اما جوجه عقاب که بالش درد گرفته بود ترسید و به لانه اش برگشت.
در لانه یک جوجه عقاب دید . مامان خندید و گفت:« بالاخره خواهرت از تخم بیرون آمد عزیزم» جوجه عقاب خوشحال شد و خواهرش را محکم بغل کرد و بوسید. او دیگر تنها نبود.
#باران
#قصه
🍃🌸🌼🍃🌸
@amorohani
﷽ 💢قرار شبانه 💢
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
از پس پرده ی غیبت نظر دارد
🔔 بياد مولا به رسم هر شب 🔔
🌸✨بسم الله الرحمن الرحيم✨🌸
🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨
🌸 وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،✨
🌸وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨
🌸 وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨
🌸وَضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨
🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ ✨
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨
🌸 وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨
🌸 وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ✨
🌸اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،✨ 🌸اُولِي الاْمْرِالَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا
طاعَتَهُمْ،✨
🌸 وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨
🌸فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨
🌸ً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨
🌸اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨
🌸وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨
🌸اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨
🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ🌸
و برای سلامتی محبوب
🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .🎀
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى.
@amorohani
🌹🌷🥀🕊🥀🌷🌹
🌓 #باز_شب_شده 🌗
❤️ #دلم_بهانه_میگیرد ❤️
روزگاری #پرواز برای انسان #رؤیایی محال بود ، اما #شرق_زمین ، محل تولد #مردانی شد که #پرواز را به گونه ای دیگر انجام دادند و حالا این #مردان سربلند هر یک #ستاره_ای درخشانند که راه تا بی نهایت رفتن و به #عشق رسیدن را به ما می آموزند .
آنها پلِ تا #ملاقات خدا رفتن را برای #جاماندگانی چون ما #ترسیم می کنند .
من می گویم
شب #بهشتی ات #بخیر 💐
تو بگو عاقبت شما
#ختم به #خیر و #شهادت 🌹
🌷 #شهید_عزیزم 🌷
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم🌷
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام🌹
🌹 محمود_رستگاری🌹
🌗 #شبتون_شهدایی
ذکر یک صلوات شادی روح شهید بزرگوار🌷
🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙
@amorohani
🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙
🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺
🍀 #السلام_علی_المهدی_عج 🍀
امروز #جمعه برابر است با
✨ 7 تیر 1399 ه.ش
✨ 5 ذی القعده 1441 ه.ق
✨ 27 ژوئن 2020 میلادی
🌸 ذڪر روز 🌸
#یا_رب_العالمین
ای پروردگار جهانیان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#حدیث_روز
#حدیث_روز
#امام_محمد_باقر_ع
زمانی بر مردم میآيد كه امام و پيشواى آنان غيبت میكند، پس خوشا به حال كسانی كه در آن زمان بر فرمان ما استوار و ثابت قدم باشند.
@amorohani
دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است ڪہ آسمانیت مےڪند.
و اگر بال خونیـن داشتہ باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد.
دلــها را راهےڪربلاے جبــهہها مےڪنیم و دست بر سینہ،
#شهدا
مشارطه و مراقبه امروز با ذکر زیارت شهدا
🌱 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🍃
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ
اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🌷
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفــرج
#اللهم_ارزقنـا_شهـادت_فی_سبیلڪ
#روزتون_منور_به_نورشهدا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@amorohani
به بچهها پیشنهاد بدید
دستور ندید
خواستههای خود را بجای دستور
و تحقیر و تنبیه با لبخند زدن و
پرسش همراه کنید.
با این کار کودکان یاد میگیرند به
آنها احترام گذاشته شود و از
این رابطه لذت ببرند
@amorohani
سعی کنیدقوانین ثابت و قابل
احترامی در خانه تعیین کنید
وقتی کودک درک کند که
مرزهای تعریفشده و خوبی
وجود دارد،
یاد میگیرد که خودش را
با شرایط وفق بدهد و به
محدودیتها احترام بگذارد.
@amorohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک کاردستی شیک با کاغذ رنگی🌹🌹🌹
کارت پستال زیبا برای تمام تولد و جشن ها
@amorohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی
سفینه و آدم فضایی
@amorohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی ومهارت فوت کردن وآشنایی با انواع خطوط
@amorohani
#بازی لگوها را مطابق الگو بچین!
تمرینی برای ادراک بینایی-
دقت و تمرکز
هماهنگی دست و چشم
@amorohani
به به به تابستون
از راه رسیده اکنون
شادی کنید بخندید
که رفت بهار خندون
حالا باید چیکار کرد
ازپنجره نگاه کرد
نگاه کنید به موجها
موج قشنگ و زیبا
بیا بریم تو دریا
شنا کنیم تو آبها
مواظب هم باشیم
که غرق نشیم تو دریا
دریا که آبی رنگه
خیلی خوب و قشنگه
@amorohani