eitaa logo
اصول مداحی
321 دنبال‌کننده
11 عکس
8 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سبک شور ویژۀ عیدِ غدیرِ خُم 🔹مداح: سید مهدی میرداماد 🍃🍀🍃🌺🍃🍀🍃 علی مولا مولا ...... علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدایِ نام علی .... علی مولا مولا ...... کیست علی بر همه عالم امیر علی مولا مولا ...... کیست علی رفیق پیر فقیر .... علی مولا مولا ...... امام یازده امام همام ... سراج سیزده سراج منیر .... علی مولا مولا ...... کیست علی معلم جبرییل کیست علی پیر هزاران خلیل کیست علی امیر خیر الامیر کیست علی وکیل نعم الوکیل علی مولا مولا ...... کسی که خون عمرو جاری کند رسول را یک تنه یاری کند ( امیر مرهب کش خیبر شکن دیده کسی یتیم داری کند ) 2 کیست علی تمام آیین من ... عقل من و عشق من و دین من کیست علی تمام آیین من عقل من و عشق من و دین من علی مولا مولا ...... فایل صوتی 👇👇👇
•اصول مداحی•: 🍃🌺🍃🌺🍃 پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست... غدیر سید اعیاد و اشرف ایّام غدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی است غدیر سلسله‌دار کمال دین تا حشر غدیر آینه‌دار علی ولی الله است غدیر عید همه عُمر با علی بودن غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست غدیر بر همه حق باوران تجلی حق غدیر بر همه گم‌گشتگان چراغ هُداست غدیر کعبۀ مقصود شیعه در عالم غدیر جنت موعود خلق در دنیاست غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عُمر غدیر میوۀ توحید اولیا همه جا است غدیر آینۀ لا اله الا هو غدیر آیت سبحان ربی الاعلی است غدیر هدیۀ نور از خدا به پیغمبر غدیر نقش ولای علی به سینۀ ماست... هنوز از دل تفتیدۀ غدیر بلند صدای مدح علی با نوای روح فزاست هنوز گوهر وصف علی بود در گوش هنوز لعل لب مصطفی مدیحه‌سراست هنوز لالۀ «اَکمَلتُ دینکُم» روید هنوز طوطی «اَتمَمتُ نعمَتی» گویاست هنوز خواجۀ لولاک را نداست بلند که هر که را که پیمبر منم علی مولاست چنان‌که من همگان را به نفس اولایم علی وصی من از نفس او به او اولاست علی علیم و علی عالم و علی اعلم علی ولی و علی والی و علی والاست... علی مدرس جبریل در شناخت حق علی معلم آدم به عَلَّمَ الاَسماست... علی صراط و علی محشر و علی میزان علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست علی چو شخص پیمبر هماره بی‌مانند علی چو ذات الهی همیشه بی‌همتاست... علی‌ست حق و، حقیقت به دور او گردد علی‌ست عدل و عدالت به خط او پویاست علی، محمد و فرقان و نور و کوثر و قدر علی، مُزمّل و یاسین و یوسف و طاهاست... حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق بگو مخالف هارون مخالف موساست کسی که گفت «سلونی»، سزد امامت را نه آن‌کسی که به «لولا»، به جهل خود گویاست کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ست نه آن‌که راحتی جان خویش را می‌خواست... کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست... صواب نیست صوابی که بی‌ولای علی‌ست نماز نیست نمازی که بی‌علی برپاست... من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست... مگر نگفت نبی با هم‌اند، «حق» و «علی» اگر علی نبود در میانه، حق تنهاست تمام قرآن در حمد و، حمد بسم الله تمام بسمله در با، علی چو نقطۀ باست... الا کسی که تو را از علی جدا کردند پناهگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟ مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست... کجا امام توان یافتن چو شخص علی که هم‌کلام خداوند و هم‌نشین گداست... مرا بس است تولای چارده معصوم که این ولایت، فوق تمام نعمت‌هاست مگر نگفت پیمبر، کتاب و عترت من امانتی‌ست که پیوسته در میان شماست؟ مگر نگفت که این دو، ز هم جدا نشوند اگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست... عبادت ثقلین است بسته بر ثقلین که مهر طاعت هر بنده مهر آل عباست... هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیر ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست بگو که خصم شود منکر غدیر، چه باک که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست... : استاد حاج غلامرضاسازگار
🌺ولایت علی علیه السلام خم غدیر خم بگو با ما پیام حی سرمد را غدیر خم بگو با ما تو آن عهد محمدرا غدیر خم بگو با ما پیام دلنشین حق در آن روزی که بشنیدی تو آوای امین حق بگو از هجده ذالحجه و فرموده ی یکتا که شد ابلاغ در عالم به هر پیرو به هر برنا غدیر خم بگو با ما تو از من کنت و مولایش از آن حکمی که شد ابلاغ نبی هم کرد اجرایش تو دیدی ای غدیر خم همان حکمی که شد اجراء برای عالم هستی علی شد سرور و مولا چرا با ما نمی گویی تو آن عهد امامت را غدیر خم نمی گویی تو معنای ولایت را بگو با ما از آن مولا که دست حق بود دستش که در دستش بود هستی که عالم هست پابستش همانهایی که عهد دوستی با مرتضی بستند چرا با بستن دست علی آن عهد بشکستند چرا آنها زدند آتش به درب خانه ی مولا به پشت درب خانه شد شکسته پهلوی زهرا بران ای ساربان محمل که ما با کاروان دل از این محفل رویم آخر کنیم اندر نجف منزل خدایا این دل《حامد》به روز وشب کند آوا که شاید در نجف آید کنار مرقد مولا : محمدرضاشمس (حامد فلاورجانی)
(عج) چه غصه ها که نخوردم برای غیبت تو چه گریه ها که نکردم برای غربت تو یتیم زاده و آواره ایم، در به دریم بگو چگونه بیاییم در کفالت تو؟ در انتظار طلوعم، نماز می خوانم به وقت شرعی عشاق، راس ساعت تو چه می شود که بگوید خدا به جبراییل بگو به حضرت مهدی، رسیده نوبت تو تمام خواست ما از خدا فقط این است ظهور یا فرج عاجل و سلامت تو برای مرقد زهرا ضریح می سازیم به حول و قوه ی الله، با نظارت تو خدا اگر که بخواهد اقامه خواهد شد «نماز جمعه ی» این هفته با امامت تو :
ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا... میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر
# امام کاظم علیه السلام سلام بر تو که صبح مرا سلام تویی! سلام بر تو که آغاز هر کلام تویی! بریز باده مرا از شراب کاظمیات بریز باده مرا، هفت خطّ جام تویی به هفت کوه، به هفت آسمان، به هفت اقلیم به هفت چرخ فلک، هفتمین امام تویی جهان و اهل جهان نیستند و رفتنی‌اند ولی همیشه و همواره و مدام تویی به سجده ماندی و زندانیان چه می‌دانند پر از رهایی و قد قامت و قیام تویی تو هفت مرتبه توفان، هزار مرتبه نور طواف کعبه تویی، مسجد الحرام تویی سلام بر تو که از صبح نور تا شب حشر تو بوده‌ای و تو هستی و والسّلام تویی : مهدی جهاندار
•اصول مداحی•: یا باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام طور من است مرقد ِ موسای کاظمین قربان آن دو گنبد ِ زیبای کاظمین بعداز غدیر و جلوه مستانه نجف تعظیم می کنیم به آقای کاظمین میلاد مسعود ابا الرضا باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام مبارکباد ستاره آسمان امامت و ولایت مبارکباد.
•اصول مداحی•: _امام_کاظم_علیه_السلام_ اون كه خـوب بنده نـوازي بَلده دست رد هيچوقت به سينه م نزده واســه ي همينه كه ذكـره لبـم هميشه (موسي بن جعفر مدده) چـه شرافتي تـو نامِ كاظمه ! آره ، كـظمِ غيظ ، مَرامِ كاظمه هر كسي كه دلش اهل بيتيه خيلي مديونه امامِ كاظمه شايد اين حرفا يه جور تذكّـره برا اونكه دل به غُصه مي سپُره زشته نا اميدي واسه كسي كه از سَرِ اين سُفره روزي ميخُوره اگه ميگن خاك ما مثلِ طلاست آسمون مون اگـه رنگ خُداست يه دليل داره ، آخه كشوره مـا مِلكِ طِلقِ باباي امام رضاست ما كه توي خيل عاشقاش گُميم فـقيرايِ صحن مشهد و قُـميم سر هر سفره اي هم كه بشينيم كاسه ليســايِ امام هـفتميم توي مشهد پسرش امام رضا سايه داره رو سـره كشـورِ ما قم هم از بركت بي بي معصومه شده سرپناه ، برا فـاطـميـا نوكراي علوي رو دوس داريم خادماي رضوي رو دوس داريم ولي ما كه تو قُميم يه جور ديگه سيّداي موسوي رو دوس داريم توي كاظمين ، برام قــدم زدن يعني پُشتِ پا به هرچي غم زدن "يا امام رضا" تو صحـنِ پدرت چه قَـدَر مي چسبه از تو دم زدن كي ميگه تو دير گِـرِه وا مي كني؟ كي ميگه امروز و فـردا مي كني؟ مطمئنم همين الان آقـاجون كاظمين منو امـضا مي كني... : محمد_قاسمی
ذکر توسل و روضه جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب چهارم محرم مداح :سید مجید بنی فاطمه ●●●●●●●●●●●●●●●● "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ،عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ ،وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ،وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" دست ما نیست گرفتار تو هستیم حسین از ازل تا به ابد زار تو هستیم حسین هیچ کس غیر تو مارا به خدا راه نداد ما پناهنده ی دربار تو هستیم حسین تو نبودی همگی اهل جهنم بودیم تا خود حشر بدهکار تو هستیم حسین *فردای محشر مادرش فاطمه میاد،امام باقر علیه السلام فرمود: مثل مرغی که دانه های خوب و بد و جدا میکنه، مادر ما فاطمه دونه دونه دوستای علی و حسین و جدا میکنه... میگه این گریه کن حسینه...* چه بخوای چه نخوای دوست دارم چه بخوای چه نخوای بدهکارتم ما که هستیم فقط آدم تو ای ارباب ما هواخواه و هوادار تو هستیم حسین کاسه ی چشم من از شوق تو لبریز شده پر شدیم از تو و سرشار تو هستیم حسین اولین گریه کن و مرثیه خوانت زهراست ما فقط گرمی بازار تو هستیم حسین مادرم دست مرا دست تو داده، خواهی یا نخواهی همه سربار تو هستیم حسین ________________ فایل صوتی 👇👇👇
روضه ویژۀ شب چهارم محرم :سید مجید بنی فاطمه ➖➖➖➖➖➖ رخصت بده دو طفل خودم را فدا کنم این فیض روسپید شدن رو زمن مگیر هم دختر شهیدم و هم خواهر شهید این مادر شهید شدن را ز من مگیر باید عزیز را به فدای عزیز کرد در خیمه غیر این دو عزیزی نداشتم غیر از دو طفل خود که به قربان تو کنم در خیمه ام برای تو چیزی نداشتم *** بیهوده میزنند همه لاف عاشقی کس نیست عاشق تو به مانند زینبت ای هست و نیستم به فدای تو یاحسین نا قابل است جان دو فرزند زینبت خوشبخت خواهری که تو باشی برادرش تا سایه ی تو هست دگر غم نمیخورم فرزند اگر چه که همه دنیای مادر است دنیایِ بی تو هیچ به دردم نمیخورد هیچکی نباشه اما سایه ی تو بالا سرم باشه، برا همین بود تا کوفه سر حسین بالا محمل زینب بود.. از هر چهارسو به تو شمشیر میزنند باید برای خود سپری دست و پا کنی از خیمه ام دوتا سپر آورده ام حسین باید که هر دوتا پسرم را فدا کنی سخت است دست و پا زدن بچه های من اما فدای طفل رباب و سکینه ات سخت آن بود که داخل گودال بنگرم خنجر به دست شمر نشسته به سینه ات *با یه امیدی با یه انگیزه ای فرمود: بچه ها بیایید، محمد و عون،گفتند: جانم مادر ،بفرمایید با ما چیکار دارید؟... اینا نوه های فاطمه اند، اینا زیر سایه ی زینب بزرگ شدند،سرا پایین بله مادر جان،قربونتون برم، مادر قربون این حیاتون برم، سرتون و بالا بیارید، میخوام یه کاری بکنید، میخوام من و جلو لشگر یزید و یزیدیا رو سفید کنید،تا نگن داییتون لشگر نداره، یاری رو نداره....عزیزام میخوام برید مادر پهلو شکستم و خوشحال کنید... گفتند: چه کنیم مادر جان؟گفت: اول صبر کنید، سرمه به چشمشون کشید،هی قد و بالای بچه ها رو نکاه کرد، دورتون بگردم، شما سربازای حسین هستید...کاش مرد بودم شمشیر میگرفتم میومدم وسط میدان،برید اذن و از دایی بگیرید،همچین که اومدن مقابل خیمه ابی عبدالله، خبر دادن دوتا عزیزای زینب اومدن فرمود زود وارد بشن... چیه عزیزای دایی؟حسین دست رو صورتشون کشید، این دو تا برادر رو بغل گرفت ،گفتند: دایی ما تنهایی نیومدیم....یعنی چی عزیزم؟ دایی جان ما فرستاده های مادرمون زینبیم،مادرمادرم گفنه دایی غریبه،اگه اجازه بدید ما هم بریم میدان؟ ابی عبدالله فرمود: نه شما یادگارای خواهرم هستید، قبول نکردن،زودی اومدن تو چادر مادرشون زدن زیر گریه؟چی شده عزیزای من؟ گفت: مادر رفتیم اما دایی قبول نکرد،یه وقت دیدن زینب با عجله دوید .... همچین که اومد مقابل حسین، گفت: داداش! نکنه زینب رو قابل نمیدونی؟هم بچه هام فدات، خودم هم قربونت حسین.... عاقبت ابی عبدالله فرمود: شاید باباشون جناب عبدالله راضی نباشه؟ بی بی زینب فرمود:من تربیت شده ی فاطمه ام شوهرداری خوب بلدم.... ،وقتی داشتم می اومدم خود عبدالله گفت: زینب! این دوتا بچه ها باهات میان، هرجا تو تنگنا قرار گرفتی، کار به جنگ کشید، یادت باشه من نیستم، دوتا بچه هارو اول بفرست، اینارو فدای بچه های حسین کن....تا اینو گفت: دیگه حسین گفت: چشم خواهرم! همه دورشون رو گرفتن، یکی براشون قرآن می خونه، آیت الکرسی میخونه،یکی میگه مواظب خودت باش محمد، یکی میگه: عون مواظب خودت باش... تنها کسی که هیج عکس العملی نشون نمیداد زینب بود،می گفت: مادر میخوام مثل جدتون مثل شیر وارد میدان بشید،چنان رفتن رجز خوندن این دوتا آقازاده جنگ نمایانی کردن... یه نامردی دیدن وسط جمعیت داره داد میزنه گفت: داغشون رو به دل مادرشون بذارید...دورَشون کردن،همچین که این آقازاده ها افتادن، بلند صدا زدن: دایی حسین!... این آقازاده هارو شهید کردن، ابی عبد الله وسط میدان، این دوتارو بغل گرفت،می اومد سمت خیمه پاهاشون رو زمین کشیده میشد... همه ی زن ها از خیمه ها بیرون اومدن، یکی میگه: محمد، یکی میگه: عون! به سر و صورت میزدن،یه وقت دیدن مادرِ شهید نیست... هرکی رو زمین اقتاد اول زینب بیرون اومد،رفتن سراغ زینب دیدن گوشه ی خیمه نشسته، خانوم عزیزات رو آوردن، اینجا نشستی،فرمود: بیرون نمیام،با خودم گفتم: شاید حسین منو ببینِ خجالت بکشه...* ________________ فایل صوتی 👇👇👇