اگر که عمر زیادم دهد خدای حسین
هزار سال بسوزم فقط برای حسین
حسینی ام !به دو عالم چه کار دارم من !
گذشته ام ز دو عالم به اتکای حسین
حسین روح نماز است و پنج نوبت را …
سر ِ نماز سلامی دهم برای حسین
براش سینه زدم سینه ام حسینیه شد
نوشته روی دلم مجلس عزای حسین !
همیشه مادر دلخسته ام به من می گفت
مباد خرده بگیری به روضه های حسین !
رفیق ! کرببلا دعوتی ست ! پولی نیست !
برات کرببلا چیست ؟ یک دعای حسین
نیابتاً ز حسن کربلا برو امسال
ببر سلام حسن را به کربلای حسین
هنوز فاطمه در عرش روضه می خواند
تنور خانه ی خولی نبود جای حسین