#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِي هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا «54»
والبتّه ما در اين قرآن از هر مثلى براى مردم متنوّع بيان كرديم، و (لى) انسان بيش از هر چيز جدال كننده است.
نکته ها
«صَرَّفْنا» به معناى بيانهاى گوناگون است، يعنى ما به هر زبان و منطقى كه امكان اثر داشته، با آنان سخن گفتهايم. «جِدالَ» به معناى گفتگو به گونهى نزاع و برترىطلبى است.
انسان در كنار زمينههاى مثبتى كه دارد، همچون داشتن روح الهى، برترى بر فرشتگان و سجود آنان بر او و قدرت نفوذ و تسخير هستى و مانند آن، نقاط منفى زيادى نيز دارد كه در آيات قرآن به آن اشاره شده است، از قبيل: ظَلُوماً جَهُولًا أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا جَزُوعاً هَلُوعاً مَنُوعاً لَفِي خُسْرٍ لَيَطْغى، و ....
پیام ها
1- تكرار و تنوّع وتمثيل، شيوهى ضرورى و مفيد براى ارشاد و هدايت و تربيت مردم است. «صَرَّفْنا ... لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ»
2- هدف قرآن، هدايت همهى مردم است و مثالهاى قرآن براى فهم عموم مردم است. «صَرَّفْنا ... لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ»
3- خداوند حجّت را به وسيلهى قرآن بر مردم تمام كرده است. «لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ»
4- در قرآن براى هر يك از اصول ارشاد و هدايت، مثالى است. «كُلِّ مَثَلٍ»
5- اگر روحيّهى پذيرش در انسان نباشد، مثالهاى بيشتر او را به جدال بيشتر مىكشاند. «كُلِّ مَثَلٍ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا»
6- انسان موجودى تنوّعطلب و مجادلهگر است. صَرَّفْنا ... جَدَلًا
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 189"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۵۴_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ قُبُلًا «55»
و چه چيزى مردم را پس از آنكه هدايت براى آنان آمد، از ايمان آوردن و آمرزش خواهى از پروردگارشان باز داشت؟ جز آنكه (خواستند) سنّت خداوند دربارهى پيشينيان (كه عذاب الهى بود) براى آنان (نيز) بيايد، يا آنكه عذاب، روياروى آنان قرار گيرد!
نکته ها
«قبل» يا به معناى مقابل و رو در رو است و يا جمع «قبيل» و اشاره به انواع مختلف عذاب.
پیام ها
1- سرباز زدن از ايمان با ديدن آن همه آيات، نشانه جدالگرى انسان است. «جَدَلًا وَ ما مَنَعَ النَّاسَ»
2- خداوند، حجّت را بر مردم تمام مىكند تا هيچ راه و بهانهاى براى كفر باقى نماند. «وَ ما مَنَعَ النَّاسَ»
3- تنها ايمان كافى نيست، استغفار از لغزشها هم لازم است. «يُؤْمِنُوا يَسْتَغْفِرُوا»
4- لازمه ربوبيّت او، باز گذاردن راه توبه و استغفار است. «وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ»
5- تاريخ، سنّتهاى ثابتى دارد كه بايد از آن درس گرفت. «سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ»
6- موعظه واستدلال همه جا كارساز نيست، گاهى عقوبت لازم است. «يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ» گاهى هيچ يك از عوامل تربيت از قبيل: وحى آسمانى، تبليغ دائمى، مشاهده تاريخ و عبرتها، در انسان لجوج اثر ندارد.
7- ايمان و استغفار، مانع عذاب الهى است. يُؤْمِنُوا ... يَسْتَغْفِرُوا ... يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ
8- دست خدا براى عذاب باز است، چه عذابى از نوع پيشينيان يا عذابى جديد. «سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ قُبُلًا»
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 190"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۵۵_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً «56»
وما پيامبران را جز بشارت دهندگان (براى مؤمنان) و بيمدهندگان (براى مجرمان) نمىفرستيم، ولى كافران به باطل مجادله و ستيز مىكنند تا به وسيلهى آن حقّ را در هم كوبند. و آنان نشانهها و آيات مرا و آنچه را كه به آن بيم داده شدند، به مسخره گرفتند.
پیام ها
1- آگاهى بر سنّت خداوند و رسالت انبيا و عكسالعمل مردم و سرنوشت اقوام لجوج، نوعى تسلّى براى پيامبر است. وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ ...
2- كار انبيا بشارت و انذار است، نه اجبار مردم بر پذيرش. «إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ»
3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام مىكند، وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ ... و مردم در پذيرش آن اجبارى ندارند. إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
4- هدف كافران، محو حق، «لِيُدْحِضُوا» و ابزار كارشان، جدال و استهزا مىباشد. «يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا»
5- درگيرى و جدال ميان حقّ و باطل هميشگى بوده است. «يُجادِلُ» (فعل مضارع رمز تداوم كار است.)
6- كافران مىخواهند جلوى حقّ را با باطل بگيرند، «لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» غافل از آنكه باطل رفتنى است. «إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» «1»
7- مژدهها و هشدارهاى انبيا، واقعيّتهايى است كه كفّار براى محو آن تلاش مىكنند. مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ ... لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَ
«1». اسراء، 81.
جلد 5 - صفحه 191
8- مسخره كردن آيات خدا و احكام الهى، كار كافران است. «وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۵۶_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِيَ ما قَدَّمَتْ يَداهُ إِنَّا جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً «57»
و كيست ستمكارتر از آنكه به آيات پروردگارش تذكّر دهند، پس (به جاى پذيرش) از آنها اعراض كند و (گناهان و) دستاورد پيشينهى خويش را فراموش كند؟! البتّه ما بر دلهايشان پردههايى نهاديم تا آيات قرآن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى قرار داديم كه اگر به سوى هدايتشان فراخوانى، هرگز به راه نخواهند آمد.
نکته ها
«تذكر»، رمز آن است كه انسان در عمق روح و فطرت خود، خدا را يافته، لكن از آن غافل شده است و تذكّر براى كنار زدن پردهى غفلت است. حضرت على عليه السلام در توصيف انبيا مىفرمايد: هدف از بعثت انبيا آن است كه مردم را به وفا كردن به فراموش شدهها يادآورى كنند. «و يذكرهم منسى نعمته». «1»
«أَكِنَّةً» جمع «كنان» به معناى پرده و پوشش است.
پیام ها
1- بىاعتنايى به آيات الهى و درنگ نكردن در آنها، بزرگترين ستم است. «وَ مَنْ أَظْلَمُ ذُكِّرَ فَأَعْرَضَ نَسِيَ»
2- ياد عملكرد بد، زمينهساز توبه و عذرخواهى است و بر عكس غفلت از آن، سبب تيرگى روح و كليد همهى بدبختىهاست. «نَسِيَ ما قَدَّمَتْ يَداهُ»
«1». نهجالبلاغه، خطبه 1.
جلد 5 - صفحه 192
3- كيفر بىاعتنايى به آيات الهى و استهزا و غفلت از گناهان، محروم شدن از درك حقايق است. فَأَعْرَضَ ... جَعَلْنا
4- عذاب الهى تنها در قيامت نيست، گرفتن قوهى درك حقايق، نيز عذاب است. «أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ»
5- در هدايت مردم، تنها برهان ودليل كافى نيست، پذيرش مخاطب هم لازم است. «وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى فَلَنْ يَهْتَدُوا»
6- راه هدايت، دل نرم و گوش شنواست، وقتى اين دو دگرگون شد، حتّى در برابر دعوت شخص پيامبر، هدايتپذير نمىشود. «فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۵۷_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ تِلْكَ الْقُرى أَهْلَكْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً «59»
و (مردمِ) آن آبادىها را هنگامى كه ستم
کردند، هلاكشان كرديم و براى نابود كردنشان (از پيش) زمانى را قرار داديم.
پیام ها
1- از تاريخ و سرگذشت پيشينيان بايد درس گرفت. «تِلْكَ الْقُرى أَهْلَكْناهُمْ»
2- رمز بدبختى و هلاكت مردم، عملكرد ظالمانهى خودشان است. «لَمَّا ظَلَمُوا»
3- زوال تمدّنها و جوامع، تحت اراده الهى است. «أَهْلَكْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا»
4- قهر الهى از روى حكمت بوده و داراى زمانى خاص است. «مَوْعِداً»
5- اگر ستمگران را در رفاه و آسايش ديديد، مأيوس نشويد، آنان هم مهلتى دارند. «جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً»
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 194"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۵۹_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
9- دريا و كنار دريا مىتواند محلّ مناسب و سالم و آمادهاى براى آموزش و ملاقاتهاى معنوى باشد. «فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَيْنِهِما»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۶٠_۶۱_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ ذلِكَ ما كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلى آثارِهِما قَصَصاً «64»
(موسى) گفت: اين همان (محلّ قرارى) بود كه در پى آن بوديم. پس از همان راه برگشتند، در حالى كه ردّ پاى خود را (به دقّت) دنبال مىكردند.
فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً «65»
پس (در آنجا) بندهاى از بندگان ما را يافتند كه از جانب خود، رحمتى (عظيم) به او عطا كرده بوديم و از نزد خود علمى (فراوان) به او آموخته بوديم.
نکته ها
چنانكه امام صادق عليه السلام فرمود: موسى در علم شرع از خضر آگاهتر بود، ولى خضر در رشته و مأموريّت ديگرى غير از آن، آگاهتر بود. «1»
مراد از «عبد» در اين آيه، حضرت خضر است كه به دلائل زير پيامبر بوده است:
الف: كسى كه استاد پيامبرى همچون موسى مىشود حتماً از پيامبران است.
ب: تعابير «عَبْدِنا*، عَبْدِهِ*، عِبادِنا» در قرآن، غالباً مخصوص پيامبران است.
ج: خضر به موسى گفت: تمام كارهاى خارقالعاده كه از من ديدى و صبر نكردى، همه طبق فرمان و رأى خدا بوده، نه رأى من. «ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي»
د: موسى به خضر قول داد كه من خلاف دستور تو كارى انجام نمىدهم، «لا أَعْصِي لَكَ امراً»
«1». تفسير الميزان.
جلد 5 - صفحه 199
و كسى كه پيامبر اولواالعزمى، تسليم بىچون و چراى او مىشود، حتماً معصوم و پيامبر است.
ه: علم لدنّى، مخصوص انبياست. خداوند درباره خضر فرمود: «عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا»
و: بعضى از مفسّران نيز مراد از «رَحْمَةً» را نبوّت دانستهاند. «آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا»
پیام ها
1- برخى علوم، با تمرين و تجربه و آموزش به دست نمىآيد و علم لدنّى لازم دارد، مانند علم انبيا. «مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»
2- سرانجام رنج و جويندگى، يافتن و رسيدن است. «فَوَجَدا عَبْداً»
3- در جامعه، خضرهاى راهنما يافت مىشوند، «1» مهم گشتن و پيدا نمودن و شاگردى آنان است. «عَبْداً مِنْ عِبادِنا»
4- كسى كه مىخواهد مردم را به عبوديّت خدا فرابخواند، بايد هم خودش و هم استادش عبد باشند. «مِنْ عِبادِنا»
5- دريافت رحمت و علم الهى، در سايهى عبوديّت است. عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً ... وَ عَلَّمْناهُ
6- بالاتر از هر دانايى، داناترى است، پس به علم خود مغرور نشويم. عَبْداً ... عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً
«1». طىّ اين مرحله بىهمرهى خضر مكن * ظلمات است بترس از خطر گمراهى (حافظ)"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۶۴_۶۵_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً «66»
موسى به او (خضر) گفت: آيا (اجازه مىدهى) در پى تو بيايم، تا از آنچه براى رشد وكمال به تو آموختهاند، به من بياموزى؟
نکته ها
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: هنگامى كه موسى، خضر را ملاقات كرد، پرندهاى در برابر آنان
جلد 5 - صفحه 200
قطرهاى از آب دريا را با منقارش برداشت و برزمين ريخت. خضر به موسى گفت: آيا رمز اين كار پرنده را دانستى؟ او به ما مىآموزد كه علم ما در برابر علم خداوند، همانند قطرهاى در برابر دريايى بىكران است. «1»
در اين آيات كوتاه، نكات متعدّدى در ادب و تواضع نسبت به استاد ديده مىشود، از جمله:
الف: موسى شاگردى خود را با اجازه آغاز كرد. «هَلْ»
ب: خود را پيرو استاد معرّفى كرد. «أَتَّبِعُكَ»
ج: خضر را استاد معرفى كرد. «تُعَلِّمَنِ»
د: خود را شاگرد بخشى از علوم استاد دانست. «مِمَّا»
ه: علم استاد را به غيب پيوند داد. «عُلِّمْتَ»
و: تعليم استاد را اثربخش دانست. «رُشْداً»
ز: همانگونه كه خداوند به تو آموخت تونيز به من بياموز. «مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً»
ح: قول داد كه نافرمانى نكند. (دو آيهى بعد): «لا أَعْصِي لَكَ أَمْراً»
ط: كارها و سخنان استاد را فرمان دانست. «لا أَعْصِي لَكَ أَمْراً»
ى: براى آينده و پايداريش وعده نداد و گفت: «إِنْ شاءَ اللَّهُ»
پیام ها
1- براى دريافت علم، بايد در مقابل استاد، ادب و تواضع داشت. هَلْ أَتَّبِعُكَ ...
2- تواضع نسبت به عالمان واساتيد، از اخلاق انبياست. هَلْ أَتَّبِعُكَ ...
3- كسى كه عاشق علم و آموختن است، تلاش وحركت مىكند. «هَلْ أَتَّبِعُكَ»
4- مسافرت با عالم و تحمّل سختىها در راه كسب علم و دانش و رسيدن به رشد و كمال ارزش دارد. «هَلْ أَتَّبِعُكَ»
5- طالب علم بايد هدف داشته باشد و شخصيّت زده نباشد. «عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ»
6- كارهاى الهى گرچه گاهى با معجزه پيش مىرود، ولى قانون اصلى، پيمودن
«1». تفاسير الميزان، نمونه و درّالمنثور.
جلد 5 - صفحه 201
مسير طبيعى است. موسى بايد شاگردى كند تا حكمت بياموزد. «أَنْ تُعَلِّمَنِ»
7- پيامبران اولواالعزم نيز از فراگيرى دانش دريغ نداشتند. «عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ»
8- حضرت خضر، پيامبر و داراى علم لدنّى از سوى خدا بود. «عُلِّمْتَ»
9- پيمودن راه تكامل ورسيدن به معارف ويژهى الهى، به معلّم و راهنما نياز دارد. «تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ»
10- علم انبيا، محدود و قابل افزايش است. تُعَلِّمَنِ مِمَّا ... (اعلم افراد زمان نيز محدوديّت علمى دارند.)
11- مراتب انبيا در بهرهمندى از علم و كمال متفاوت است. تُعَلِّمَنِ مِمَّا ...
12- برخوردارى از تمام مراتب علم و كمال، شرط نبوّت نيست. «تُعَلِّمَنِ»
13- آگاهى به معارف وعلوم الهى، تضمين كننده رشد و كمال انسان است. «تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً»
14- علم به تنهايى هدف نيست، بلكه بايد مايهى رشد باشد وانسان را به عمل صالح بكشاند و فروتنى آورد، نه غرور و مجادله. «1» «رُشْداً»
«1». پيامبر صلى الله عليه و آله در تعقيب نمازشان مىخواندند: «أعوذ بك من علمٍ لاينفع». بحار، ج 86، ص 18."
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۶۶_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
"#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً «67»
(خضر) گفت: تو هرگز نمىتوانى بر همراهى من صبر كنى.
وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً «68»
و چگونه بر چيزى كه آگاهى كامل به (راز) آن ندارى صبر مىكنى؟
قالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً وَ لا أَعْصِي لَكَ أَمْراً «69»
(موسى) گفت: به خواست خدا مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى، تو را نافرمانى نخواهم كرد.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 202
قالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلا تَسْئَلْنِي عَنْ شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْراً «70»
(خضر) گفت: پس اگر در پى من آمدى، از چيزى (از كارهاى شگفت من) مپرس، تا آنكه خودم دربارهى آن سخن آغاز كنم.
نکته ها
چنانكه در آيات قبل بيان كرديم؛ حضرت موسى با آنكه از پيامبران اولواالعزم است و در علم شريعت، اعلم مىباشد، ولى در ساير علوم، دانش خضر بيشتر بوده است.
پیام ها
1- مربّى و معلّم بايد از ظرفيّت شاگردان آگاه باشد. إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ ...
2- در واگذارى مسئوليّتهاى فرهنگى، بايد لياقتها شناخته و ضعفها گوشزد شود. إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ ...
3- ظرفيّت افراد براى آگاهىها متفاوت است، حتّى موسى تحمّل كارهاى خضر را ندارد. «لَنْ تَسْتَطِيعَ»
4- رشد علمى بدون صبر، ميسّر نيست. رُشْداً ... وَ كَيْفَ تَصْبِرُ
5- بسيارى از مجادلات و كدورتها، در اثر بىاطلاعى افراد از افكار و اهداف يكديگر است. وَ كَيْفَ تَصْبِرُ ...
6- آگاهى و احاطهى علمى، ظرفيّت و صبر انسان را بالا مىبرد. «كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً»
7- با صبر و لطف الهى مىتوان به رشد و كمال رسيد. «إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً»
8- براى هر كارى كه در آينده مىخواهيم انجام دهيم، مشيّت الهى را فراموش نكرده و «إِنْ شاءَ اللَّهُ» بگوييم. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً»
9- خضر معصوم بود، چون موسى تعهّد كرد كه از دستورهاى او نافرمانى نكند. «لا أَعْصِي لَكَ أَمْراً»
جلد 5 - صفحه 203
10- اطاعت از معلّم وصبر در راه تحصيل، ادب وشرط تعلّم است. سَتَجِدُنِي ... صابِراً
11- تعهّد گرفتن در مسايل علمى و تربيتى جايز است. «فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلا تَسْئَلْنِي»
12- سؤال كردن، زمان دارد وشتابزدگى در سؤال، ممنوع است. فَلا تَسْئَلْنِي ... حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ
13- تمام كارهاى انبيا، با دليل، منطق و حكيمانه است. «أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْراً»
14- استاد و مربّى بايد از ذهن شاگردان، ابهام زدايى كند. «حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْراً»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۶۷_۷٠_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا رَكِبا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَها قالَ أَ خَرَقْتَها لِتُغْرِقَ أَهْلَها لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً إِمْراً «71»
پس آن دو (موسى و خضر) به راه افتادند، تا آنكه سوار كشتى شدند. (خضر) آن را سوراخ كرد. موسى (از روى اعتراض يا تعجّب) گفت: آيا آن را سوراخ كردى تا سرنشينان آن را غرق كنى؟ راستى كه كار ناروايى انجام دادى!
قالَ أَ لَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً «72»
(خضر) گفت: آيا نگفتم تو هرگز نمىتوانى همراه من شكيبا باشى؟
نکته ها
«خرق» به معناى پاره كردن چيزى از روى فساد و بدون مطالعه است. كلمهى «امر» به كار مهم شگفتآور يا بسيار زشت گفته مىشود.
پیام ها
1- در آموزش، زمان را از دست ندهيد. «فَانْطَلَقا» (حرف «ف» نشانه فوريّت است)
2- همراهى افراد، گاهى تا پايان راه نيست. همسفر اوّل موسى، در ادامه راه با آنان نبود و موسى وخضر، دو نفرى به راه افتادند. «فَانْطَلَقا» و نفرمود: «فَانْطَلَقُوا»
جلد 5 - صفحه 204
3- فراگيرى علم، محدود به زمان و مكان و وسيلهى خاصّى نيست. «رَكِبا فِي السَّفِينَةِ» (در دريا و سوار بر كشتى و در سفر هم مىتوان آموخت.)
4- اگر علم و حكمتِ كسى را پذيرفتيم بايد در برابر كارهايش، حتّى اگر به نظر ما عجيب آيد، سكوت كنيم. «السَّفِينَةِ خَرَقَها»
5- گاهى لازمهى آموزش، خراب كردن است. «خَرَقَها»
6- هنگام خطر، هر كسى خود و منافع خود را مىبيند، ولى انبيا به فكر ديگرانند. «لِتُغْرِقَ أَهْلَها» و نفرمود: «لتغرقنا»
7- سوراخ كردن كشتى، به ظاهر هم تصرّف بىاجازه در مال ديگرى بود، هم زيان و خسارت رساندن بىدليل به مال و جان خود و ديگران، لذا حضرت موسى اعتراض كرد. «شَيْئاً إِمْراً»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۷۱_۷۲_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ لا تُؤاخِذْنِي بِما نَسِيتُ وَ لا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْراً «73»
(موسى) گفت: مرا به خاطر فراموشىام مؤاخذه مكن و از اين كارم بر من سخت مگير.
فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا لَقِيا غُلاماً فَقَتَلَهُ قالَ أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً نُكْراً «74»
پس به راه خود ادامه دادند تا به نوجوانى برخورد كردند، پس خضر او را كشت. موسى گفت: آيا بىگناهى را بدون آنكه كسى را كشته باشد، كشتى؟ به راستى كار زشت و منكرى انجام دادى!
نکته ها
نه انبيا فراموشكارند، نه فراموشى قابل انتقاد و مؤاخذه است. بنابراين در جملهى «لا تُؤاخِذْنِي بِما نَسِيتُ»، مراد از نسيان، رها كردن قرار تبعيّت و سكوت، به دليل كارهايى بود كه به نظر موسى خلاف شرع مىآمد.
جلد 5 - صفحه 205
«ارهاق»، هم به معناى فراگير شدن با قهر و غلبه است و هم به تكليف كردن به كار سخت گفته مىشود.
از كلمهى «غلام» و «زَكِيَّةً» استفاده مىشود كه نوجوان به تكليف نرسيده بود. كلمه «نكر» از «امر» شديدتر است، زيرا در مورد سوراخ كردن كشتى فرمود: «شَيْئاً إِمْراً»، ولى در مورد كشتن نوجوان فرمود: «شَيْئاً نُكْراً».
پیام ها
1- معلّم و استاد مىتواند شاگرد خود را مؤاخذه كند. «لا تُؤاخِذْنِي»
2- در تعليم وتربيت نبايد كار را بر شاگردان سخت گرفت. «لا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْراً»
3- معلّم و استاد، پس از پذيرش اشتباه وعذرخواهى شاگرد، تعليم و ارشاد را ادامه دهد. «فَانْطَلَقا»
4- معلّم بايد شاگرد را به تدريج با معارف آشنا كند. «فَانْطَلَقا» (موسى گام به گام با اسرار آشنا مىشود.)
5- مراعات محكمات، مهمتر از تعهّدات اخلاقى است. «أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَكِيَّةً» موسى به خاطر اينكه قتل را از منكرات مىدانست، نهى از منكر را برخورد لازم ديد و نهى كرد و از تعهّد اخلاقى كه داده بود، دست برداشت.
6- قانون قصاص، در دين موسى نيز بوده است. «أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ» اعتراض موسى اين بود كه چرا نوجوانى را كه قاتل نبوده كشتى؟
7- گاهى آنچه نزد كسى «معروف» است، نزد ديگرى «منكر» جلوه مىكند. «جِئْتَ شَيْئاً نُكْراً»
جلد 5 - صفحه 206
جزء «16»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۷۳_۷۴_جز۱۵
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً «75»
گفت: آيا نگفتمت كه نمىتوانى همپاى من صبر كنى؟
قالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْراً «76»
(موسى) گفت: اگر از اين پس چيزى از تو پرسيدم، ديگر با من همراه مباش، قطعاً از سوى من معذور خواهى بود (و اگر رهايم كنى حقّ دارى).
نکته ها
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اگر موسى صبر مىكرد، عجايب بيشترى از خضر مىديد. «1»
پیام ها
1- اولياى خدا در تحمّل علم و ظرفيّت، در يك درجه نيستند. «لَنْ تَسْتَطِيعَ»
2- سه بار آزمايش و مهلت دادن، براى شناخت خصلتها كافى است. «إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَها»
3- اگر با كسى تضادّ فكرى داريم و يكديگر را درك نمىكنيم، بى آنكه مقاومت كنيم از هم جدا شويم. «فَلا تُصاحِبْنِي»
4- اعتراضهاى موسى به خاطر ابهامهايى بود كه در كار خضر مىديد و جنبهى سؤال داشت. «إِنْ سَأَلْتُكَ»
5- دربارهى عملكرد خود، رأى منصفانه بدهيم. «فَلا تُصاحِبْنِي» موسى مسئوليّت بىصبرى خود را بر عهده گرفت.
6- وقتى از كسى جدا مىشويم، ادب را مراعات كنيم. «فَلا تُصاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْراً»
«1». تفسير طبرى و ابوالفتوح.
جلد 5 - صفحه 207
7- هر جدايى، نشانهى كينه وعقده و غرور وتكبّر نيست. «قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْراً»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۷۵_۷۶_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈