eitaa logo
آموزش تخصصی تجوید و حفظ و قرائت قرآن کریم
6.1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
417 فایل
✨﷽✨ 📖 رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✨حاملان وحافظان قرآن مشمول رحمت خاص خداوند هستند.✨ 📣ادمین و پشتیبانی کانال آموزش حفظ قرآن↩️ @meftah68 گروه حفظ ترتیبی https://eitaa.com/joinchat/3090940015C72c3166202
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆آیه35انفال مراد از و ياد خدا در آيه، تنها نيست، بلكه و و و وعده‌هاى و ياد ، و فرمان او نيز مقصود است، چنانكه امام صادق عليه السلام فرمودند: «از امور مهمّى كه خداوند بر بندگان دانسته است، از خداوند است، ياد الهى هنگام مواجهه با حلال‌ها و حرام‌ها كه اگر باشد بدان عمل كند و اگر خدا باشد، آن را كند». ═ೋ❅🖋🦋❅ೋ═ 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تخصصی تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام آیه ی «91» مائده 🌿جامعه‌اى كه در آن عداوت باشد، شيطانى است. إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ ... 🌿قمار و شراب، ابزار كار شيطان براى ايجاد كينه و دشمنى است. إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ‌ ... فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ 🌿نماز برترين سمبل ياد خداست. (با اين‌كه نماز ذكر خداست، نام آن جداگانه آمده است) «عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ» ┄┅─✵💝✵─┅┄ 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تخصصی تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع) 🌹زمان به وقت عاشقی🌹 به وقت امام رضا علیه السلام 🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏🌺 از امام رضا(عليه السلام) درباره بهترين بندگان سؤال شد، فرمود: آنان كه هر گاه نيكى كنند خوشحال شوند و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند و هر گاه عطا شوند شكر گزارند و هر گاه بلا بينند صبر كنند و هر گاه خشم كنند درگذرند. ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ دلتنگم😭 دلتنگ حرمت 😭 🕊️ کاش کبوتر حرمت بودم آقا... 🕊️ ................................................. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 نماهنگ ویژه دعای فرج ‎«الهی عظم البلا» با صدای دل نشین أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج دعا برای ریشه کن شدن کرونا .................................................. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽📚🕥 (ع) بازگشت ابراهيم عليه‏السلام به فلسطين‏ ابراهيم به فلسطين برگشت، اما كراراً براى ديدار نور ديده‏اش اسماعيل و احوالپرسى از هاجر به مكه مى‏آمد، او اين راه طولانى را طى مى‏كرد و از آن‏ها خبر مى‏گرفت، و از اين كه مشمول لطف الهى شده‏اند و از مواهب الهى برخوردارند بسيار خوشحال مى‏شد، ولى چندان در مكه نمى‏ماند و به خاطر اين كه ساره ناراحت نشود، زود به فلسطين بر مى‏گشت، اين رفت و آمدهاى ابراهيم بين فلسطين و مكه يك نكته عميقى نيز دارد و آن اين كه فلسطين و مكه اين دو سرزمين پربركت از نظر مادى و معنوى، بايد از آن خداپرستان واقعى باشد، و آنان كه از تبار ابراهيم خليل عليه‏السلام هستند، در طول تاريخ نگذارند دشمنان بشر بر اين دو مكان مقدس سلطه يابند... اسماعيل در كنار مادر مهربانش هاجر، كم كم بزرگ شد، عشاير جُرهم و افراد ديگر، فوق العاده به او احترام مى‏گذاشتند، و در ميان آن‏ها نوجوان و جوانى زيباتر و با كمال‏تر از اسماعيل نبود، او در ميان آن‏ها، چشم و چراغ بود، جالب اين كه با اين كه عشاير جرهم حاضر بودند به خاطر آب زمزم و... كه از اسماعيل به آن‏ها رسيده بود معاش اسماعيل را تأمين كنند، ولى اسماعيل چنين برنامه‏اى را قبول نداشت، بلكه خود به دنبال كار مى‏رفت گاهى با دامدارى و گاهى با صيادى، معاش ساده خود و مادرش را تأمين مى‏كرد، هرگز تن به احتياج و نگاه كردن به دست ديگران نمى‏داد. زندگى او و مادرش بسيار شيرين بود به خصوص وقتى كه ابراهيم گاهى از آن‏ها ديدار مى‏كرد، زندگيشان شيرين‏تر مى‏شد، نشستن اين سه نفر كنار آب زلال زمزم و دست و صورت خود را شستن، صفاى ديگرى داشت صفايى كه در ظاهر و باطن بود، و هر كس را ياراى دست يابى به آن نيست. اما طولى نكشيد كه مادر مهربان اسماعيل، يعنى هاجر اين بانوى رنج‏ديده و مهربان كه گرد پيرى به دلش نشسته بود، و چروك‏هاى چهره‏اش حكايت از رنج‏هاى طافت‏فرساى او مى‏كرد، به لقاء الله پيوست، و اسماعيل آن مادر مهربان، يگانه مونس شب‏ها و روزها، و آن مرهم زخمهايش را از دست داد.(249) به راستى چقدر رنج آور است كه مادرى اين چنين كنار يگانه يادگارش از دنيا برود و پيوند اين دو محبوب را به فراق مبدل سازد ولى چه بايد كرد، اين كار دنياى فانى است كه عزيزان را از هم جدا مى‏كند و تا انسان مى‏خواهد كمى به خود سر و سامان بدهد، با تلخى و رنج ديگرى روبرو مى‏شود كه به قول شاعر: افسوس كه سوداى من سوخته خام است تا پخته شود خامى من عمر تمام است دودمان جُرهم و عمالقه اسماعيل را تنها گذاشتند، براى او با موافقت خود همسرى انتخاب كرده، و اسماعيل با دخترى به نام سامه ازدواج كرد ابراهيم به شوق ديدار جوانش براى چندمين بار از فلسطين به سوى مكه رهسپار شد، سوار بر الاغ، خسته و كوفته، گرد و غبار بر سر و صورتش نشسته، با خود مى‏گفت تمام اين رنج‏ها با ديدار اسماعيل و هاجر، رفع خواهد شد، ولى اين بار وقتى نزديك رسيد ديد هاجر به پيش نمى‏آيد، كم كم به پيش آمد با زنى روبه رو شد كه همسر اسماعيل بود، پس از احوالپرسى فهميد كه هاجر از دنيا رفته است، قلب مهربان ابراهيم به طپش افتاد، به ياد مهربانى‏هاى هاجر اشك ريخت، و از اين مصيبت جانكاه به خدا پناه برد... از همسر اسماعيل پرسيد: شوهرت اسماعيل كجاست؟ همسر گفت: شوهرم به شكار رفته است. ابراهيم پرسيد: حال و وضع شما چطور است؟ همسر گفت: بسيار بد است. اين زن نالايق، اصلا به ابراهيم پير و خسته و تازه از راه رسيده احترام نكرد، و حتى با جواب‏هاى بى ادبانه خود، دل اين مرد خدا را آزرد، ابراهيم هر وقت به آن جا مى‏آمد با همسر مهربانش روبرو مى‏شد، هاجر با صفا، هاجر مهربان، هاجرى كه شريك غم و شادى شوهر بود، اينك كه با اين زن بى ادب روبرو مى‏شد، زنى كه از كمالات انسانى و معنوى بويى نبرده است، قدر و ارزش هاجر بيشتر احساس مى‏شد، ولى چه بايد كرد، دنيا از اين ماجراها را بسيار ديده و خواهد ديد. ═ೋ❅🖋🦋❅ೋ═ 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تخصصی تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا