eitaa logo
کانال خوب
2.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
37 فایل
💻 رسانه دانش آموزان استان اصفهان 🌄 آینده روشن، در دستان شماست ✌️💪 #سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان ادمین: @bda_20 دیگر کانال‌ها 👇 https://eitaa.com/amre_vali https://shad.ir/danam_na1
مشاهده در ایتا
دانلود
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام به امام رضا(ع) به سبک سرود سلام فرمانده @amr_vali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به ضریح تو گره میزنم همه ثانیه‌هامو امام حسین(ع).. ✅با نشر این حال و هوای مخاطبانتان را امام حسینی کنید.... @amr_vali
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این‌ اجرا را تا بحال ندیده‌اید.... حاج‌قاسم و شهدا همخوانان ویژه سرود سلام‌فرمانده 🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃 آینده روشن در دستان شماست .... https://eitaa.com/amr_vali @amr_vali
🔰 | 📍مثلِ زینب.... 🌟در زمستانِ اصفهان که یک شب هوا خیلی سرد بود بیدار شدم دیدم زینب در جایش نخوابیده، آرام بلند شدم و دیدم رفته در اتاق خالی در آن سرما مشغول خواندن نماز شب است! بعد از نماز وقتی مرا دید با بغض به من نگاه کرد، دلش نمی‌خواست که من در حال خواندن نماز شب او را ببینم، من در تمام عمرم کمتر کسی را دیدم که مثل زینب از نمازخواندن آن قدر لذت ببرد...! 🌷شهیده زینب‌ کمایی🌷 🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃 آینده روشن در دستان شماست .... https://eitaa.com/amr_vali @amr_vali
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج آقا برگردون اهل چمگردون و سده لنجان دمش گرم آخوند حسابی درجه یک 🙂 @amr_vali
18.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 اجرای زیبای «سلام فرمانده» به انگلیسی و 😍 Salam my mawla Salam from the children of your mother Zahra @amr_vali
🖼 روزی که زمین خلق شد @amr_vali
✍️یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و قارقارقارقار باش میومد مدرسه و برمیگشت. 🔸یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میروند ، رسید به چراغ قرمز. ترمز زد و ایستاد. یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد: الله اکبر و الله اکــــبر... نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب. اشهد ان لا اله الا الله... ➕هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه؟! قاطی کرده چرا؟! 🔸خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟ حالتون خوب بود که! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت: مگه متوجه نشدید؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن. من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه؛ به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه، دیدم این بهترین کاره! همین! 🌐برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین @amr_vali
چند تا چیز ساده که شما رو شادتر می‌کنه! ✨ صبح رو با «شکر کردن» شروع کنید ✨ به دیگران کمک کنید ✨ نور خورشید دریافت کنید ✨ لبخند بزنید ✨ ورزش کنید @amr_vali