گرچه دولت سیزدهم نتوانست با ریاست جمهوری شهید رئیسی به ایستگاه پایانی برسد اما در همین عمر ۳ ساله نیز بسیاری از مشکلاتی که در سال پایانی دولت دوازدهم بُروز و ظهور یافت و با همان مشکلات عدیده خصوصا در بخش های اقتصادی، معیشت مردم، روابط خارجی، تأمین کالاهای اساسی و اعتماد اجتماعی به دولت سیزدهم تحویل شد، برطرف و با پشتوانه خوبی به دولت بعدی تحویل داده شد.
در موضوع تحقق دولت اسلامی با مشکلاتی روبرو شدیم. در یک دورهای، شاید اوایل سال ۱۳۸۴، این برداشت وجود داشت که در حال پیشرفت به سمت تحقق دولت اسلامی هستیم، اما آن مسیر متوقف شد. با روی کار آمدن شهید رئیسی بزرگوار و با هدایت و تدبیری که ایشان داشتند، احساس میکردیم که واقعاً روز به روز به سمت تحقق دولت اسلامی، جامعه اسلامی و سپس تمدن نوین اسلامی در حال حرکت هستیم. اما پس از شهادت ایشان، به نظر میرسد که این موضوع به نوعی ناقص ماند
شهیدرئیسی در انتخاب کارگزاران بسیار دقیق بود
شهیدرئیسی در انتخاب کارگزاران بسیار دقت میکردند. واقعاً در انتخاب افراد با دقت و ظرافت عمل میکردند. گاهی اوقات از دستگاههای امنیتی استعلام میشد، مثلا منصوری ویژگیهایی داشت که شاید به لحاظ قانونی نباید رد صلاحیت میشد، ولی ایشان با دقت نظر خاصی در این موارد عمل میکردند. شهید رئیسی میفرمودند که وقتی میخواهیم مسئولانی را انتخاب کنیم، به ویژه مسئولان رده بالا، صرفاً عدم صلاحیت یک فرد نباید کافی باشد. باید ویژگیهای مختلف آن فرد را در حداکثر خودش جستجو کنیم تا شایستهترین فرد را برای آن منصب انتخاب کنیم. به همین دلیل در بسیاری از انتخابها، مسائلی همچون دو تابعیتی بودن اصلاً مطرح نمیشد
شهید رئیسی میگفت اگر امر رهبر انقلاب نبود، از آستان قدس نمیرفتم
یادم هست بعد از آنکه مقرر شده بود ایشان از آستان قدس به قوه قضائیه منتقل شوند، در یک جلسه خدمت ایشان رسیدم. متنی هم نوشته بودم که چون ایشان به قوه قضائیه میروند، بنا به دلایلی احساس میکنم باید از آستان قدس خارج شویم. این احساس وجود داشت که شاید پس از ایشان کار کردن برای ما سخت شود. در تالار آینه در مشهد مقدس، تنها دو نفر نشسته بودیم و ایشان شروع به صحبت کردند و فرمودند: «اگر امر آقا مبنی بر اینکه من باید به قوه قضائیه بروم نبود، من صد سال و هزاران سال هم فرصت پیدا میکردم، دستگاه حضرت رضا را رها نمیکردم. شما برای چه آمدهاید استعفا نوشتهاید که بروید؟» و در حالی که اشک میریختند، این سخنان را بیان کردند
عمل به فرمایش حضرت آقا را فرض میدانستند و بدون درنگ و با طیب خاطر پذیرفته بودند، چون بالاخره امر ولی این بود که شما در قوه قضائیه خدمت خودتان را ادامه دهید. از سوی دیگر، دلبستگی به حضرت رضا که خودشان میفرمودند، اینجا هم دنیا هست و هم آخرت، همه چیز هست. واقعاً در آستان حضرت رضا، شاید شیرینترین مسئولیتها برای خادمین و نوکری کردن تولیت آستان قدس رضوی باشدآقای رئیسی، خاطرم هست که دقایقی به پهنای صورت اشک میریختند که میخواهند از این دستگاه حداقل به ظاهر جدا شوند و در مجموعه دیگری وظیفه خود را انجام دهند. این توسل و دلبستگی در همه مراحل زندگی و مراحل مدیریتی آقای رئیسی مشهود بود
با توجه به حضور گسترده مردم و جمعیت عظیم، یک موقعی نیم ساعت با تأخیر برسیم. نهایتاً یک ساعت تأخیر، اما آن هم در میان مردم بود، به آن کانون جمعیت، یک خورده با تأخیر ممکن بود برسیم. آقای رئیسی به هم میریختند، چون میگفتند مردم معطل ماندهاند. گاهی اوقات در مورد یک نیروی خدماتی پیگیری جدی میکردند، نیروی خدماتی که حالا داشت از کار بیکار میشد. ایشان دنبال میکردند و میگفتند که مراقب باشید خانوادهاش آسیب نبیند
یک پیرزنی گوشهای ایستاده بود، مثل همین بیبی گل که روایتش معروف شد والبته در سفرها از این موارد زیاد به پست آقای رئیسجمهور و هیاتشان میخورد. مثلا یک بار دختر کوچکی با گل کنار جاده ایستاده بود، کل اسکورت رئیسجمهور متوقف میشد تا ایشان عنایتی بکنند، تفقدی بکنند، مسئلهای ببینند و آن را حل کنند. یعنی در عین حال که ایشان در بالاترین رکن کشور سیاستورزی میکردند به جزئیات مسائل مردم هم توجه داشتند. از ویژگیهای خاص آقای رئیسی توجه به مسائل معیشتی و مسائل عمومی بود که به متن زندگی مردم سروکار داشت.
از مسائل جدی استان تهران، ناترازی آب را آقای رئیسی در خصوص آب استان تهران جداگانه چندین جلسه برگزار کردند، تصمیم میگرفتند و ابلاغ میکردند. اگر شما مشاهده کنید، این سالها که واقعاً سالهای خشکسالی و سالهای کمبارشی هستند، تقریباً بدون دغدغه داریم طی میکنیم، یا حداقل مردم در سطح شهر تهران با این جمعیت گسترده احساس نکردهاند که ما مشکل آب داریم،
این به خاطر تدابیری بود که شخص آقای رئیسی اعمال میکردند. کلی طرحهای اصلاحی و طرحهای مدیریتی ضربتی که بعضاً کار چندین ساله بود، با دستور ایشان در چند ماه عملیاتی میشد.
معاون اجرایی شهید رئیسی
شما میدانید که در طول دوره شهید رئیسی در فصل زمستان خاموشی نداشتیم. حالا بعضی از رفقا روایتهای نادرستی نسبت به این موضوع دارند. مسئله برق از مسائلی بود که آیتالله رئیسی با جدیت و وسواس دنبال میکردند.اولاً در زمستان اصلاً مسئله ناترازی وجود ندارد، یعنی طرح بحث ناترازی در زمستان یک طرح بحث غلط و فرعی است
امسال در آغاز شهریور، میزان ذخایر نیروگاهی ما نسبت به سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بیشتر بود، ولی نسبت به ۱۴۰۲ کمتر بود. آن هم علت داشت. ما در سال ۱۴۰۲ چون در یک برهه کوتاهی صادرات گازمان با مسئله مواجه شد، گاز را به نیروگاهها دادیم و سوخت مایع مصرف نشد، لذا دپوی سوخت مایع ۱۴۰۲ ما بیشتر از نیازمان بود، ولی ۴۲۲ استثنا کنید و کنار بگذارید لذا هیچ بحرانی وجود نداشت چون هیچ تعللی نسبت به این موضوع در دولت اتفاق نیفتاده بود.
رفقا دولت فعلی غفلت مدیریتی کردند،
بسیاری از اعضای خانواده ایشان که ما حدود ۱۰ سال در خدمت ایشان بودیم، در واقع ایشان را نمیشناختند. در جریان همین اتفاقات اخیر، پس از تشییع پیکر مبارک ایشان، در مشهد و در صحن حضرت رضا ایستاده بودیم و اعمال مرتبط توسط دوستان در حال انجام بود. یکی از عزیزان که کنار پیکر ایستاده بود، چند بار از ایشان خواستم که یک قدم آنطرفتر بروند تا دوستان بتوانند کارهایشان را انجام دهند، بعد از کلی تذکر فهمیدیم ایشان از نزدیکترین افراد به رئیس جمهور هستند.
مورد دیگر، یکی از نزدیکان ایشان که در مجموعه خدمت میکردند و در زمان تغییرات و تحولات دولت در سال ۱۴۰۰ مسئولیت جدیدی میخواستند بگیرند، آقای رئیسی تصمیم گرفتند که این فرد مسئولیتی در دولت نگیرد، گرچه شاید حقش بود، اما چون آن فرد از اقوام نزدیک ایشان بود و وضعیت مدیریتی دولت جدید مستقر شده بود، مصلحت نمیدیدند که مسئولیت به ایشان سپرده شود تا خدشهای به اعتبار دولت وارد نشود.