هدایت شده از فرجام پور
خدا می دونه
من با این خانم ذره ذره آب شدم
دردش را با تمام وجودم حس می کنم
و گاهی شب تا صبح خواب ندارم
هر کاری هممی تونم براش انجام میدم
ولی متاسفانه
یک مشکلاتی هم از طرف خودشه
و دقیق هم به حرفم گوش نمیده
به خاطر وسواس فکری و افکار منفی
سلام
به نظرم تا ایده پیدا میشه
روزانه نویسی کنید
اتفاقات مهم یا غیر مهم هر روزتون رو بنویسید
آقای ابراهیم اکبری دیزگاه نظرات جالبی دربارهٔ نوشتن و رمان دارند و این نظراتشان با دیدگاههای فلسفی ملاصدرایی و ابنعربیای درهم آمیخته است.
موضوع جلسه:
رمان به مثابه پژوهش و گزارش نحوهٔ بودن انسان در هستی
پنجشنبه ساعت ۱۵
https://www.skyroom.online/ch/tehranpl.Ir/varamin
دوستانی که علاقه دارند به مباحث ماهوی رمان حتماً بیایند. ماهیت رمان را ایشان مدنظر خواهند داشت احتمالاً.
نکات مهم گروه جلال آل انار
هر کدام از دوستان که میتواند برای این نکته یک داستان بسراید. #مشق1 با هشتک مشق1 منتشرش کنید.
#تمرین
#ازمحتواتاایده
#حرکت_درمه
#داستان
مشق1 یک مفهوم است از استاد صفایی حائری. میخواستیم ببینیم آیا میشود این مفهوم را نازل کرد و به تأویل آوردش و برایش داستانی خلق کرد در عالم کثرت؟
وقتی شما داستانی خلق میکنید یک مفهوم توی ذهنتان هست که با توجه به آن داستان خلق میشود. مثلاً وقتی جلال داستان بچۀ مردم را نوشته است، مفهوم اینکه به زن ظلم میشود و او چارهای ندارد مطرح میشود یا مثلاً
بگذارید بخشهایی از کتاب حرکت در مه را بیاورم:
افلاتون معتقد بود که وصل موجب مرگ عشق است زیرا انسانها ذاتاً خودخواهند، یعنی به محض ازدواج عاشق و معشوق عشق از میان آنان رخت برمیبندد. حالا اگر ما رمانی بنویسیم دربارۀ یک عاشق و معشوق که بعداز رسیدن به یکدیگر از هم جدا میشوند، براساس این مضمون ما یک رمان نوشته ایم.
حالا ما یک مضمون و محتوا داریم. چطور میشود برایش یک داستان نوشت؟
@anardastan
#نوشتن
#آموزش
#شور
❇️❇️شور نوشتن
استاد من هر متنی را که می نویسم دقیقا ۴۰ دقیقه وقت می برد.
ولی علاقه باعث میشود در شلم شوربای خانه
بشینم وبنویسم.
وقتی تکلیف نوشتنمتمام میشود
به کارهامی رسم ..
گاهی نوشتن حس بیدار ماندن در بین الطوعین هست
به وقت برکت می دهد..
ویا مانند نماز اول وقت است..
به موقع که باشد
حس آرامش داردو بعد به همه کارها به راحتی می رسی
ولی امان از آن موقع که به نماز بگویی کار دارم استرس نخواندن نماز در طول انجام کار ها یک طرف ...
زمان آنچنان به سرعت میرود که در آخر وقت کم میاوری و خدای ناکرده نمازت را باید قضا بخوانی.
@anardastan
هدایت شده از حسین ابراهیمی
علاقهمندان به راویِ شگفت این مطلب را بخوانند:
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/16459-2020-08-24-09-08-42.html
هدایت شده از حسین ابراهیمی
#مشق3
با مِن مِن جوابش را دادم
-س.. سلام.. ببخش.... حرفم را قطع کرد
-شما اعتیاد دارید؟؟
سرم را پایین انداختم چیزی برای گفتن نداشتم
تکرار کرد
-گفتم شما اعتیاد دارید؟؟
به سختی با صدایی که از ته چاه بلند میشد گفتم
-بله....
بچهها کسی میتواند دیالوگی بهتر بنویسد برای این صحنه.