eitaa logo
انباز
270 دنبال‌کننده
402 عکس
80 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای شب نیمۀ شعبان (إقبال الأعمال، ج‏2، ص: 700) 🌹
سلام علیکم الهی که در پناه حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء)، عمری پر از خیر و برکت و نورانیت داشته باشید. اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ نَصْرٍ مِنْكَ تُعِزُّهُ وَ إِمَامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِينَ 🌹
هدایت شده از مرتضی رجائی
📝اگر حکومت به دست ما بیفتد...(داستان کوتاه) 🧮۳۰۰ کلمه 📆 ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ بسم الله الرحمن الرحیم 🔰در کنار امام صادق (علیه السلام) داشتم طواف می‌کردم. در همان حال، به فکر فرو رفتم. کمی که گذشت، از ناراحتی گره به ابروهایم افتاد و چهره‌ام در هم شد؛ احساس کردم از شدت غصه، گُر گرفته‌ام و سرخ شده‌ام. 🔰ناگهان با صدایی به خود آمدم؛ امام بود: «مُفَضَّل! مُفَضَّل!» صورتم را که برگرداندم، دیدم امام دارد به چهرهٔ من نگاه می‌کند. با همان مهربانی همیشگی فرمود: «چه شده؟ چرا غمگینی؟ چهره‌ات چرا در هم و برافروخته است؟» آهی کشیدم و گفتم: «به بنی‌عباس و حکومتی که به زور از شما غصب کرده‌اند فکر می‌کردم. ببینید با چیزی که حق شماست برای خودشان چه برو بیایی دست‌وپا کرده‌اند و چه زندگی راحت و باشکوهی دارند. داشتم با خودم می‌گفتم اگر این حکومت و امکانات آن برای شما بود، الآن ما شیعیان به جای آن‌ها در این ناز و نعمت بودیم». 🔰حرفم که تمام شد، امام اندکی به چهره‌ام نگاه کرد؛ بعد لبخندی زد و همان‌طور که سرش را تکان می‌داد، فرمود: «مُفَضَّل جان، حتی اگر حکومت و همهٔ امکانات آن در دست ما بود، باز هم اوضاع آن طور نبود که تو خیال می‌کنی. در آن صورت، من و شما شب‌ها باید برای ادارهٔ امور امت فکر می‌کردیم و روزها باید به این فکرها جامهٔ عمل می‌پوشاندیم...» 🔰امام که داشت این‌ها را می‌فرمود، در دل با خود می‌گفتم: عیبی ندارد، من حاضرم شب‌ها در کنار شما بیدار بمانم و روزها همراه شما تلاش کنم، ولی به جایش خودم و خانواده‌ام یک زندگی خوب و راحت داشته باشیم. هنوز این جمله درست و حسابی در ذهنم نقش نبسته بود که امام ذهن مرا خواند و سخن خود را این‌طور ادامه داد: «...و غذایمان نانی از آرد هستهٔ خرما بود و لباسمان، از خشن‌ترین پارچه‌ها!». 🔰دهانم از تعجب باز مانده بود. امام که این حال مرا دید، فرمود: «درست مانند شیوهٔ حکومت‌داری جدم امیرالمؤمنین؛ که اگر جز این باشد، آتش جهنم در انتظار ما خواهد بود». (برداشت داستانی از روایت مُفَضَّل بن عمر: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۲۸۷) 📚📚📚 در «جلوت» باشید.👇 🌐 eitaa.com/jalvat 🌐 t.me/jalvat
هدایت شده از تربیت نوجوان خودباور و مستقل
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 شیوه برخورد با رفتارهای ناپسند کودک فرض کنید شما ظرفی پر از شیر، از مغازه ای گرفته و می خواهید به منزل ببرید. چون این ظرف پر می باشد، بسیار آهسته و با احتیاط کامل حرکت می کنید، تا چیزی از شیر بر زمین نریزد. اما اگر در این حال کسی آمد و به شما تنه زد، و نصف ظرف شیر بر زمین ریخت، در این هنگام، دیگر شما در حرکت، احتیاط نمی کنید و آهسته نمی روید؛ بلکه بدون هیچ هراسی، می توانید به سرعت حرکت کنید؛ چون دیگر خوف ریختن شیر وجود ندارد. دربارۀ کودکانِ خود نیز سعی کنید کودک شما خیال کند که ظرف حیثیت و حرمت او پر می باشد و باید با احتیاط کامل رفتار کند، و تلاش کند کسی به او تنه نزند؛ امّا اگر شما آمدید و به او تنه زدید، دیگر ظرف حرمت و شخصیت او تقلیل خواهد یافت، و طبعاً دیگر نباید توقع داشته باشید که این کودک رفتارش با شما مثل سابق باشد. پس، این نکتۀ مهم را فراموش نکنید که گاهی «تغافل» لازم است، به این معنا که شما از عیوب فرزندانتان آگاه باشید، اما کودک شما اطلاع نداشته باشد که شما از عیوب او آگاه هستید. آگاه بودن شما از عیوب فرزندانتان خوب است، اما آگاه بودن ایشان از این که شما عیوب وی را می دانید، خوب و به صلاح نیست.
نمونه ای از کردن آیه قرآن ۱۷۷بقره که نشان می دهد قدم چهارم فهم ادبی آیه(تشخیص جملات صغری و کبری و عطف ها) چقدر مهم و در فهم آیه راهگشاست.👇
💥 انسان گاهی خودش را تکذيب و تنقیص مي‌کند تا دیگران بیایند از او تعريف کنند و او را تأیید کنند! "بزرگواری مي‌فرمودند: «یک‌وقتی يک مجلسي بود که همه علما و بزرگان بودند و مجلس خاصی بود. من از راه رسيدم. بي‌مقدمه به من گفتند برو منبر. من رفتم و نيم ساعت صحبت کردم. خيلي بحث خوبی شد و به‌قولی «مجلس گرفت»! وقتي پايين آمدم، به صاحب‌خانه گفتم: «منبر رفتنِ بدون مقدمه، همين مي‌شود[یعنی خوب نشد!]». گفت: «ناقلا، آیا مي‌خواهي از تو تعريف کنيم؟!». گاهي انسان خودش را تکذيب مي کند، ولي در باطن مي‌خواهد که دیگران از او تعريف کنند! گاهی انسان خودش را تنقيص مي کند تا خودش را اثبات کند. انسان بايد از اين چیزها فارغ شود. اگر گرفتارِ اين چيزها باشد به او علم نمي‌دهند." ☑️ @mirbaqeri_ir
✅📝 ثبت نام و گزینش سال تحصیلی جدید 📌 ✅ با رویکرد تربیت‌محور 🔹 و برنامه‌های ویژه💯 اطلاعات تکمیلی در پوستر👆🏻 🆔 @mojtahedqomi مدیر و برخی از کارکنان این مدرسه را از نزدیک می‌شناسم. در عرصه دانش تربیت و اجرای امور تربیتی، مجاهدند. اگر نوجوانان مستعدی را می‌شناسید که طالب علوم دینی‌اند، یکی از گزینه‌های خوب همین مدرسه است. دین‌پرست
یکی از بهترین تعابیر دربارۀ آقای همین تک‌بند آقای دربارۀ فیلم آقای است.
نقد شالوده‌شکنانۀ آقای وحید جلیلی از وضعیت سینمای ایران، نه فقط خواندنی، که دیدنی است. این مرد، دانسته‌های ما را هم به ما می‌آموزد.
چقدر شفاف و تلخ، می‌توان وضعیت یکی از بزرگ‌ترین حوادث، بلکه جریانات سیاسی-فرهنگی ایران (به نام ) را در پس این دو سطر دید. https://t.me/anbaz60/579