فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان مرد عرق خوری که بخاطر احترام به امام حسین عاقبت بخیر شد...
May 11
🏴علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
🏴دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
🏴تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
🏴گیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم
🖤 #تاسوعا حسینی بر آقا #امام_زمان عج و همه شیعیان و مسلمانان تسلیت باد🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا علمدارم نیومد...
این روزها و شب ها خالصانه برای #ظهور آقا #امام_زمان عج دعا کنیم...
#تاسوعای_حسینی
May 11
"با حسین" از "یا حسین" یک نقطه کم دارد ولی، هرکه با او بود رستگاری دید و بی او زندگانی جز تباهی نیست.
عاشورای حسینی تسلیت باد.
تا وقتی چشمی هست که با تو اشک میریزد،
میتوان رنج زندگی را تحمل کرد.
- رومن رولان
گمان میکردم آنکه دوستم دارد
حتی اگر غرقِ در تاریکیام باشم دوستم خواهد داشت
حتی اگر پر از زخمهای روانی باشم
حتی اگر قادر به دوست داشتن خودم نباشم
او با وجود همهی اینها دوستم خواهد داشت،
اما نه.. هیچکس خود را به مخاطره نمیاندازد
و دستش را داخل چاه نمیبرد
تاریکی تنها برای ماست.
- محمود درویش
ما بارها ترسیدهایم؛ و قلبهامان با هر بار ترسیدن بزرگتر شده. بارها ترسیدهایم و پاهامان با هر بار ترسیدن استوارتر شده. بارها ترسیدهایم و با هر بار ترسیدن نگران کسانی شدهایم که حتی نمیشناختیمشان.
ما بارها ترسیدهایم...
و اگر نمیدانید، بدانید؛
از آدمهاییکه بارها ترسیدهاند و کوتاه نیامدهاند؛ باید خیلی ترسید.
|كامل غلامی|
🌱
یه روز شهامت اینو پیدا میکنی که قید آدمای سمی زندگیت رو بزنی. خودت رها میکنی کسی رو که میترسیدی رهات کنه.
تصمیم میگیری مسیر زندگیت رو تغییر بدی. ورزش رو شروع میکنی، کتاب میخونی، ساعت خوابت رو تنظیم میکنی، به خودت به پوستت به سلامتیت اهمیت میدی و یه سبک زندگی جدید رو شروع میکنی. یه روز زخمی که به روحت زدن رو با دستای خودت پانسمان میکنی و میفهمی به کمک هیچکس نیاز نداری.
بلند میشی و رویاهاتو میسازی.
یادت میاد چقد لیاقتت بیشتر از ایناست.
یه روز میفهمی خودت بیشتر از بقیه آدما لایق عشق ورزیدن هستی.
دست برمیداری از تلاش برای آدم اشتباه...
یه روزی شهامت اینارو پیدا میکنی، من بهت قول میدم.
-ترانهحنيفى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا صدای شکستن دل را زودتر از فریاد زبان ها می شنود
#دکتر_انوشه
چه شد در من نمیدانم!
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم.
کسی که روزی فکر میکردی بدون او یک ثانیه هم زنده نمیمانی از کنارت بگذرد در میدان شلوغ. نگاهت کند و لبخند بزند و از کنار تو رد شود و تمام مدت نگاهش کنی و مغز خستهات چند ثانیه بعد از رد شدن از تقاطع پر از عابر تازه یادش بیاید که این زن، این مرد، این عطر متحرک که تو را و میدان را مست کرده کدامین ترانه خلقت بود.
دلت بگیرد اما زود بفهمی داری نقش بازی میکنی،
دیگر نبودن هیچکس یا دوباره دیدن هیچکس آنقدر ها هم برایت مهم نیست. لبخند بزنی، صدای هدفون را بیشتر کنی، و به آن روزها فکر کنی که دلی برای دوست داشتن و دوست داشته شدن داشتی.
روزهایی که فکر میکردی تمام نخواهد شد، و حالا خاطره ای کمرنگند در انتهای سلولهای در حال مردن مغزت...
- حمید سلیمی