و چون تو مرا دوست داری
دنیا بزرگتر
آسمان وسیعتر
دریا آبیتر
گنجشکها آزادتر
و من هزار بار زیباتر شدهام
|#سعاد_الصباح|
#هوشنگ_ابتهاج واژه «تاسيان» رو
توضیح میده و ميگه که:
-تاسیان؛
حالتی است که در اولین غروبِ
پس از رفتنِ یک عزیز که مدتی مهمان
خانه ما بوده، دست میدهد!
همچنین، اولین غروبی را که کسی از دنیا رفته
و جای او خالی است، تاسیان مینامیم.
من خود تاسیانم..!
منی که از من رفته هرگز برنمیگرده
و هرروز انگار روز اول رفتنشه....
هدایت شده از _
من هر هفتاد نوع بلا رو به جون میخرم، تو فقط یکی بنداز توی صندوق قربون صدقات!
ماریانا، دلم تنگ است، خیلی تنگ. دلم برای زندگیای که نکردهام، برای کسی که نبودهام، برای کسی که بودم ولی اجازه ندادم باشد، که نگذاشتم زندگی کند.
فکر میکنم همیشه به قدری آدم بلاتکلیف، معلق، مردد و غمگینی بودهام که آدمهایی که دوستشان داشتم و دوستم داشتن را نتوانستم، نتوانستم همان طور و همان اندازه که دوستشان داشتم، دوست بدارم. خواستم و نتوانستم؛ و چه بسیار روزهایی گذشت که حتی بلد نبودم که میتوانم بخواهم، که اصلا میتوانم.
ماریانا، من در دوست داشتن توانا هستم، شاید که نه، مطمئنا به قدر کفایت دانا نبودم و نیستم، اما دوست داشتن مهمترین توانایی من بود، استعدادی که خدا خودش با دستان خودش در قلب من گذاشت و من از روز اولی که به یاد دارم زیاد و خوب بلد بودم. در تمام زندگی همین کار را انجام دادهام، دوست داشتهام و همیشهی همیشه قلبی شکسته داشتهام.
ماریانا، هیچ وقت باور نکردم دوست داشتنیام، و در تمام زندگی آن قدر درگیر جنگ با خودم بودهام که نتوانستم کاری کنم تا دست کم کسانی که دوستشان دارم، دوست داشتنم را باور کنند. اما بیا حتی اگر زندگی و آدمها قدر خودشان و ما را نمیدانند، ما قدرشان را بدانیم.
ماریانا، بیا قدر خودمان را بدانیم.
|حاتمه رحیمی |
همیشه می ترسیدم کسانی را که دوست دارم،
یک روزی از دست بدهم!
اما باید از خودم بپرسم،
آیا کسی هم هست بترسد
از اینکه من را یک روز از دست بدهد؟
|پائولو کوئیلو|
''هر آنچہ نگفتم'🇵🇸
گیرم که حرام است لبی تر کنم از تو پیش نظرت تشنه بمیرم چه؟ حلال است؟
هنوز میپرستمت، هنوز ماه من تویی
هنوز مؤمنم به این، تنها گناه من تویی
''هر آنچہ نگفتم'🇵🇸
《به رسوا کردنِ ایوب مشغولم، صبورم من !》
《یادِمنکن؛یادِمنزهرهلاهلنیست!》