eitaa logo
آنچه گذشت...(نوستالژی)
108.1هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
2 فایل
اولین و خاصترین کانال خاطرات دهه ۴۰،۵۰،۶۰،۷۰ نوستالژی هاتون و خاطرات قدیمی تونو برامون بفرستید🙏 @Sangehsaboor انجام تبلیغات 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/1267335304Cab768ed1c8. فعالیت ما /بعنوان موسس/ صرفاً در پیامرسان ایتا میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
آنچه گذشت...(نوستالژی)
🥀نازبانو🥀 #196 اون روز باقر بعد ساعتها حرف زدن اخر سر گفت با آقا جلال حرف میزنم تو اون حیاط اتاق ت
🥀نازبانو🥀 اخر سر هم اومد با قربون صدقه طاهره رو برای کار برد اون حیاط و گفت میخوام به وسیله طاهره از تو باخبر باشم منم تا دیدم طاهره راضی هست رضایت دادم عروسی اش تو همون حیاط برپا شد و اتاق منو به نو عروسش داد فخر السادات اوند و روی ویرانه های قلب شکسته من لونه کرد شب عروسی شون حس خفگی داشتم نه میتونستم گریه کنم نه بخوابم حتی نفس کشیدن هم برام سخت شده بود تصمیم گرفتم به اتاق زهره خانوم برم و یه تکه تریاک بردارم و به زندگی خودم پایان بدم و جونم و از این همه عذاب رها کنم همون موقع دیدم باقر با سر و وضع آشفته اومد تو اتاقم و منو محکم بغل کرد و گفت انگار میون جهنمم رضوان خدا میدونه چه عذابی داریم میکشیم سرمونو رو شونه هم گذاشتیم و گریه کردیم تو همون موقع فخر السادات در و باز کرد و ما رو باهم دید و باقر و با خودش برد بعد ها فهمیدم باقر به اونم گفته زمانی رضوان محرمم بوده اما طلاقش میدم بعد اون ما دوتا زن به امید طلاق اون یکی زندگی میگذروندیم مادر بی انصاف باقر بعد عروسی به خونه خودش رفت اما زود زود می اومد و سر میزد دیگه نمیخواست از پسرش غافل بشه روزگار بدی داشتم هم شوهر داشتم هم نداشتم گاهی به بهونه خرجی و میوه نوبرانه به دیدنم می اومد اما دیگه مثل قبل باهم نبودیم دایه رضوان آهی کشید و اشک چشمهاشو پاک کرد و گفت فخر السادات بلافاصله بعد عروسیش حامله شد و منیژه رو بدنیا آورد منیژه هنوز شیر میخورد که منیره رو بدنیا آورد اونقدری که باقر برای اون دوتا بچه مخصوصا منیژه بی قرار بود فخر السادات اهمیتی به اونا نمیداد اون فقط شیدای بچه پسر بود ادامه دارد... کپی ممنوع⛔️ ✿⃟🍂✾ٖٜٖٜ♡⃟ٖٜٖٜٖٜ♡ٖٜٖٜ@𝚙𝚊𝚊𝚕𝚎𝚝𝚎ٖٜٖٜ♡⃟ٖٜٖٜٖٜ♡ٖٜٖٜ✾⃟🥀✿ ⚜️ @paalete ⚜️
يادمان باشد محبت تجارت پاياپای نيست، چرتکه نیندازيم که من چه کردم و درمقابل تو چه کردی، بیشمار محبت کنيم، حتی اگر به هردليلی کفۀ ترازوی ديگران سبکتر بود... ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺
25.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه ی چند لحظه یاداوری خاطرات شیرین....😍 ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺
😍دوچرخه های دهه شصتی ها به جز آپشن های بوق و دینام و چراغ یه آپشن جنرال داشت که به پره های چرخ جلوه ای زیبا میداد و وقتی آروم رکاب می زدیم با ریتم خاصی پایین می اومد و صدای زیبایی می داد. ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺
شما یادتون نمیاد ولی سریال های ایرانی دهه هشتاد و اوایل دهه نود انقدر کیفیت داشتن که خیابون خلوت میشد💔💔 مدارصفردرجه پایتخت ساختمان پزشکان دزد و پلیس خانه به دوش متهم گریخت و..‌. ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺
مادر چطور چای درست میکرد که طعمش فرق داشت و هیچوقت خودمون نتونستیم اونجوری چای درست کنیم؟ ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺
استاد ایرج خواجه امیری و پسرش احسان خواجه امیری در چند دهه مختلف ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺
ی ترکیب نوستالژی ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺
قدیم‌‌ ها که گرانفروشی و احتکار مُد نبود و یک لقمۀ حلال به هزاران سفرۀ حرام می‌ارزید؛ کاسب‌ها وقتی قیمت کالایی ارزان می‌شد چراغ مغازه‌هایشان را روشن می‌کردند به اين معنى مردم بشتابید که ارزان شد... اما الان چی 🙄🤔😥 ⏳Channel🔜 @anchegozaasht 📺