eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
82هزار دنبال‌کننده
38.5هزار عکس
5هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
اهمیت آباد نمودن زمین ها در نظر هخامنشیان به قدری زیاد بود که شاهنشاهان هخامنشی کسانی را که با آبیاری, زمین‌های بایر را آباد می‌کردند تا پنج نسل از مالیات معاف می‌کردند! 🗞 @ancients
هنگامی که تسلا تعاریفِ والتر راسل [آرتیست و فیلسوف آمریکایی] در مورد گیتی شناسی را خواند؛ در پاسخ به او نوشت: بهتر است این نوع دانش فعلا تا هزار سال دیگر منتشر نشود تا بشر آماده اش شود! 🗞 @ancients
روایت است زمانی که نادرشاه فهمید پادشاه هند "الماس کوه نور" را در کلاهش مخفی کرده از وی خواست تا با مبادله کلاه عهد دوستی ببندند، این شد که نادر کلاه مندرس خود را بر سر پادشاه هند گذاشت! 🗞 @ancients
بند 229 قانون حمورابی در 3700 سال پیش: اگر معماری برای کسی خانه ای بسازد و آن را خوب محکم نسازد و خانه فرو ریزد و صاحب خانه را بکشد، آن معمار محکوم به مرگ است. 🗞 @ancients
پیغام سر سختانه نادر شاه افشار به روس ها وی به نماینده تزار گفت:"ایران را ترک میکنید؟! یا این که مایلید فراشان سلطنتی شما را بیرون کنند؟! 🗞 @ancients
در قرون وسطی تعدادی چراغ کشف شد که بدون اینکه از سوختی استفاده کنند پیوسته روشن بودند. معمولا این چراغ ها در مقبره ها یافت می شد. معلوم شد سوختشان از گاز کربن بدن مرده ها بود.! 🗞 @ancients
از شگردهای جنگی نادرشاه در حمله به هندوستان «شترهای آتشین» بود ، ایرانیان کوزه‌هایی از چوب و نفت به شترها می‌بستند و آتش می‌زدند ، شترها وحشت‌زده به‌سمت فیل‌های هندی می‌رفتند 🗞 @ancients
یکی‌از قدیمی‌ترین‌ تصاویر ‌موجود از ایوان مرقد حرم حضرت عباس علیه السلام، موجود در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. بیش از ۱۱۵ سال قبل 🗞 @ancients
‏چه پنجشنبه جمعه هایی که خونه مادر بزرگ وسایل بازیمون اینا بود یادش بخیر ... 🗞 @ancients
مجسمه حکیم خيام در دانشگاه اوكلاهاماى آمريكا... اين مجسمه ساخته ى دست استاد حسين فخيمى است. تنها پيدا كردن سنگ مناسب براى ساخت اين مجسمه، 2 سال تمام طول كشيده است. 🗞 @ancients
در زمان قدیم مرد هیزم شکنی بود که با زنش در کنار جنگلی توی یک کلبه زندگی می کرد. مرد هیزم شکن هر روز تبرش را برمی داشت و به جنگل می رفت و هیزم جمع می کرد. یک روز که مشغول کارش بود صدای ناله ای را شنید و به طرف صدا رفت. دید توی علف ها شیری افتاده و یک پایش باد کرده، به خودش جرات داد و جلو رفت. شیر به زبان آمد و گفت : «ای مرد یک خار به پام رفته و چرک کرده بیا و یک خوبی به من بکن و این خار را از پایم درآور.» مرد جلو رفت و خار را از پای شیر درآورد. بعد از این قضیه شیر و مرد هیزم شکن دوست شدند. شیر بعد از آن به مرد در شکستن هیزم کمک می کرد و آنها را به آبادی می آورد. روزی از روزها مرد هیزم شکن از شیر خواست که به خانه او برود تا هر غذایی که دوست دارد زنش برای او بپزد. شیر اول قبول نمی کرد و می گفت : «شما آدمیزاد هستید و من حیوان هستم و دوستی آدمیزاد و حیوان هم جور درنمیاد.» اما مرد آنقدر اصرار کرد که شیر قبول کرد به خانه آنها برود و سفارش کرد که براش کله پاچه بپزند. روز میهمانی سر سفره نشستند، شیر همانطور که داشت کله پاچه می خورد آب آن از گوشه لبهاش روی چانه اش می ریخت. زن هیزم شکن وقتی این را دید صورتش را به هم کشید و به شوهرش گفت : «مرد، این دیگه کی بود که به خانه آوردی؟» شیر تا این را شنید غرید و به مرد گفت : «ای مرد ! مگه من به تو نگفتم من حیوان هستم و شما آدمیزاد هستین و دوستی ما جور درنمیاد؟ حالا پاشو تبرت را بردار و هرقدر که زور در بازو داری با آن به فرق سرم بزن !» مرد گفت : «اما من و تو دوست هم هستیم.» شیر گفت : «ای مرد ! به حق نون و نمکی که با هم خوردیم اگه نزنی هم تو، هم زنت را پاره می کنم.» مرد از ترسش تبر را برداشت و تا آنجا که می توانست آن را محکم به سر شیر زد. شیر بعد از اینکه سرش شکافت پا شد و رفت. آن مرد دیگر به آن جنگل نمی رفت. یک روز با خودش گفت : «هرچه بادا باد می روم ببینم شیر مرده است یا نه؟» مرد وقتی به جنگل رسید شیر را دید. گفت : «رفیق هنوز هم زنده ای !؟» شیر گفت : «می بینی که زخم تبر تو خوب شده و من زنده ام اما زخم زبان زنت هنوز خوب نشده و نمیشه برای اینکه (زخم زبان خوب شدنی نیست) تو هم برو و دیگر این طرف ها پیدات نشه که این دفعه اگه ببینمت تکه پاره ات می کنم. 🗞 @ancients
جوجه های سهره رنگین کمان بر دو گوشه دهان خود زائده های فسفری شبرنگ دارند،این باعث میشود در شب و تاریکی والدینشان بتوانند به آنها غذا بدهند قدرت خلقت 👌 🗞 @ancients