یادی کنیم از نامه معروف چارلی چاپلین به دخترش که درواقع توسط فرجالله صبا در دهه 50 در مجله روشنفکر نوشته شده؛
ماجرا برمیگردد به یک روز غروب در تحریریه مجله روشنفکر.
فرج الله صبا اینطور میگوید: "سی و چند سال پیش در مجله روشنفکر تصمیم گرفتیم به تقلید فرنگیها ما هم ستونی راه بیندازیم که در آن نوشتههای فانتزی به چاپ برسد. به هر حال میخواستیم طبع آزمایی کنیم. این شد که در ستونی، هر هفته، نامه هایی فانتزی به چاپ میرسید. آن بالا هم سرکلیشه فانتزی تکلیف همه چیز را روشن میکرد. بعد از گذشت یک سال دیدم مطالب ستون تکراری شده. یک روز غروب به بچهها گفتم مطالب چرا اینقدر تکراریاند
گفتند: اگر زرنگی خودت بنویس! خب، ما هم سردبیر بودیم. به رگ غیرتمان برخورد و قبول کردیم. رفتم توی اتاق سردبیری و حیران و معطل مانده بودم چه بنویسم که ناگهان چشمم افتاد به مجلهای که روی میزم بود و در آن عکس چارلی چاپلین و دخترش چاپ شده بود. همان جا در دم در اتاق را بستم و نامهای از قول چاپلین به دخترش نوشتم. از آن طرف صفحه بند هم مدام فشار میآورد که زود باش باید صفحهها را ببندیم. آخر سر هم این عجله کار دستش داد و کلمه "فانتزی" از بالای ستون افتاد. همین شد باعث گرفتاری من طی این همه سال. "
بعد از چاپ این نامه است که مصیبت شروع میشه: " آن را نوار کردند، در مراسم مختلف دکلمهاش میکردند، در رادیو و تلویزیون صد بار آن را خواندند، جلوی دانشگاه آن را میفروختند، هر چقدر که ما فریاد کشیدیم آقا جان این نامه را چاپلین ننوشته کسی گوش نکرد. بدتر آنکه به زبان ترکی استانبولی، آلمانی و انگلیسی هم منتشر شد.
حتی در چند جلسه که خودم نیز حضور داشتم باز این نامه را خواندند و وقتی گفتم این نامه جعلی است و زاییده تخیل من، ریشخندم کردند که چه میگویی؟ ما نسخه انگلیسیاش را هم دیدهایم!!!
@ancients
🔹 قوانین جالب مورفی از کجا آمد؟
قانون مورفي در سال 1949 در پايگاه نيروی هوايي ادوارز شکل گرفت. سرگرد ادوارد مورفي مهندس هوافضا بود که روی يک پروژه کار مي کرد. در يکي از سخت ترين آزمايشهای پروژه يک تکنسين سيم ها را برعکس وصل کرد و آزمايش خراب شد. مورفی درباره اين تکنسين گفت: "اگه يه راه برای خراب کردن چيزی وجود داشته باشه اون همون يه راه رو پيدا ميکنه" و اين اولين قانون مورفی بود.
قوانین مورفی ابتدا در فرهنگ فنی مهندسين رواج پيدا کرد و بعد به فرهنگ عامه راه پيدا کرد.
⚪️قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
⚪️قانون تلفن:
اگر شما شمارهای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.
⚪️قانون تعمیر:
بعد از این که دستتان حسابی روغنی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
⚪️قانون کارگاه:
اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرتترین گوشه ممکن خواهد خزید.
⚪️قانون معذوریت:
اگر بهانهتان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشینتان، دیرتان خواهد شد.
⚪️قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.
⚪️قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش مییابد.
⚪️قانون نتیجه:
وقتی میخواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمیکند، کار خواهد کرد.
⚪️قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
⚪️قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راهروها دورتر است دیرتر میآیند.
⚪️قانون قهوه:
قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیستان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.
@ancients