eitaa logo
ظهور نزدیک است✨
118 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
30 فایل
🌷﷽🌷 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} ─┅═ೋ❅🌺❅ೋ═
مشاهده در ایتا
دانلود
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ خلاصهٔ تقویم نجومی هفتگی 🗓 از ۲۹ دی تا ۵ بهمن ♻️ شنبه امور ازدواجی، بنایی، زایمان، خرید خانه، معاملات، حجامت ♻️ یکشنبه خرید ملک، بنایی، امور ازدواجی، سفر، زایمان، حجامت ♻️ دو‌شنبه مقدمات ازدواج، خرید وسیله سواری، جابجایی، بردن جهیزیه، برش پارچه، حجامت، اصلاح ♻️ سه‌شنبه امور ازدواجی، بنایی، آغاز چله گرفتن، شروع کار، خرید وسیله سواری، سفر، زایمان، حجامت، اصلاح ♻️ چهارشنبه (تقارن نحسین) 🦂 سه شنبه شب، ساعت ۱۹:۵۲ قمر وارد برج عقرب می‌شود. از شیر گرفتن کودک، برش پارچه، اصلاح ♻️ پنجشنبه (قمر در برج عقرب) صدقه دادن، زایمان، از شیر گرفتن کودک، برش پارچه ♻️ جمعه (قمر در برج و صورت فلکی عقرب) 🦂 ساعت ۷:۵۹ قمر از برج عقرب خارج می‌گردد. زایمان، از شیر گرفتن کودک، برش پارچه، اصلاح 🌺 🌎🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 فتنه های آخــــــــرالزمانی أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوٓا أَنْ يَقُولُوٓا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ {عنکبوت ،۲-۳} آیا مردم گمان كرده‌اند، همین كه بگویند : ایمان آوردیم، رها می‌شوند و [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث‌] مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند⁉️ در حالی كه یقیناً كسانی كه پیش از آنان بودند، آزمایش كرده‌ایم و مسلماً خدا كسانی را كه [در ادعای ایمان‌] راست گفته‌اند می‌شناسد و قطعاً دروغگویان را نیز می‌شناسد. 🔺در شرایط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام می کند؛ هیچ وقت نمی گذارد مردم از خدای متعال طلبکار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. (رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی)
‍ 📗حکایت توپ رنگی! با چشمانی تار که اشک جلوی آنها را گرفته بود، به اطراف نگاه می ‏کرد. از وقتی که به هوای گرفتن توپ رنگی به دنبال دوستش به راه افتاده بود پدرش را گم کرده بود. نمی ‏دانست چه کار کند؛گیج و سرگردان به شلوغی پارک که نگاه می ‏کرد. صدای همهمه و جیغ بچه ‏ها وحشت او را بیشتر می ‏کرد. انگار، دل کوچکش در این مدتِ کم برای پدرش به اندازه ‏ی یک دنیا تنگ شده بود. به خودش قول داده بود که اگر پدرش را پیدا کند، دیگر دستش را رها نکند و به هوای توپ رنگی از او جدا نشود. پیرمرد مهربانی او را پریشان و ناراحت دید. به او نزدیک شد و دست نوازش بر روی سرش کشید و از او پرسید: پدر و مادرت کجا هستند؟ هنگامی که با سکوت او مواجه شد، فهمید که پسرک گم شده است. دستش را گرفت و به سوی نگهبان پارک برد. مردی کنار نگهبان ایستاده بود. ناگهان پسرک دست پیرمرد را رها کرد و به سمت پدرش دوید. بوی خوش امنیت، محبت و از همه زیباتر بوی خوش پدر را حس کرد. 🌹یا صاحب الزمان! از وقتی به هوای توپ ‏های رنگی دنیا شما را گم کرده ‏ایم، گیج و سرگردان و وحشت زده ‏ایم! دل کوچک مان در این مدت به اندازه ‏ی یک دنیا برای شما تنگ شده! اگر شما را پیدا کنیم، قول می ‏دهیم دستمان را از دامن شما جدا نکنیم! یا صاحب الزمان! این روزهای تلخ غیبت و غربت و یتیمی، در میان مردم چشم چشم می ‏کنیم تا شما را بیابیم! منتظریم تا یکی بیاید و دستمان را بگیرد و بگذارد توی دست شما، تا بوی خوش امنیت و محبت و از همه زیباتر، بوی خوش پدریِ شما را حس کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅مهارت نه گفتن نه گفتن بچه ‌ها بى‌ادبى نيست بلکه شروع خود مراقبتى است. اجازه بديم كه بچه‌ها نه بگن، اگر بچه ها در کودکی اجازه نه گفتن نداشته باشند، در نوجوانی بسیار آسیب پذیر خواهند شد.
آیت الله جوادی آملی .mp3
2.9M
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی «شجاعت و خلوص شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی عده ای کودکان بازی میکردند . حضرت موسی از کنارشان گذشت . کودکی گفت : موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند .موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت . خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت . خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند . من خواهم آمد . مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید . سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد . او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید . از خدا خبری نشد . خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد . خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت . من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ... بر گرفته از کتاب مقدس تورات.. خداوند به داوود فرمود : ای داوود اگر ژولیده شیدائی را دیدی مصاحبتش را غنیمت دان و او را تکریم گوی . زیرا او از جانب ما با تو سخن می گوید .... 📚👤خواجه