eitaa logo
ظهور نزدیک است✨
99 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
11.4هزار ویدیو
0 فایل
🌷﷽🌷 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} ─┅═ೋ❅🌺❅ೋ═
مشاهده در ایتا
دانلود
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار هنده زن یزید در خرابه شام با حضرت زینب سلام الله علیها روضه به این زیبایی نشنیدم😭😭😭 اگه دلت لرزید و اشکت جاری شد 😭 التماس دعا🤲😭😭 🔰//
حسین طاهری_زود میگذرهZoodMigzareh-Taheri.mp3
زمان: حجم: 5.5M
🎙 مداحی استودیویی | زود میگذره 🎤 با نوای حاج حسین طاهری ✅ ویژه 📍
ابوذر روحی_ایران حسینIraneHossein-Roohi.mp3
زمان: حجم: 6.88M
🎙 مداحی استودیویی | ایران حسین 🎤 با نوای حاج ابوذر روحی ✅ ویژه 📍
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_مادرم_اسمتو_خوند_تو_گوشم.mp3
زمان: حجم: 5.62M
از آخرین زیارتم چقدر گذشته دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته 🏴 گروه_سرود_نسیم_صبا 🎙
23.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴فوری 🔴کربلای غزه را دریاییم ✌️ تماس حداکثری با شماره های ذیل سران بعضی از اعراب بی غیرت هستند؟ قبول! ما چه؟ چرا یک کشتی حامل مواد غذایی با پرچم ایران به سمت غزه حرکت نمی‌کند؟ اسراییل غلط می‌کند بزند! اگر بزند به معنی نقض آتش‌بس و شروع جنگ جدید است! اسراییل به هیچ وجه خواهان شروع جنگ تمام عیار توی روزهای آینده نیست. عزیزان همگی با شماره های ذیل مطالبه کنید! مطالبه کنید! 👈مسئولین عزیز هر کاری صلاح میدونید انجام بدید... چند روز دیگر اگر به غزه غذا نرسد، با یک مرگ دسته‌جمعی روبرو خواهیم بود. ✅روابط عمومی سازمان صدا وسیما با شماره 162 و پیامک به شماره 30000 ✅ارتباط مردمی دولت شماره 111 و 0216133 و ثبت پیام برای رئیس جمهور در ویراستی ✅شماره پیامک مجلس 2000132 شماره تماس 132 ✅روابط عمومی وزارت امور خارجه 02166739191 _ ثبت پیام ✅روابط عمومی شورای عالی امنیت ملی 021۴۳۳۵۵۳۸۶ ✅دفتر مقام معظم رهبری شماره 02166460074 _ ثبت پیام 🌐ایرانیان غیرتمند این پیام رو به دوستان و تمام گروهها ارسال کنیم☘ حداکثری 🌪
📿🥀🍂 🥀 ❇️ نماز حاجت در ماه صفر 💠 مستحب است که در ماه صفر دو رکعت نماز بخوانید: 🔹 در رکعت اول: سوره حمد و سوره فتح 🔸 در رکعت دوم: سوره حمد و سوره توحید 👈 بعد از نماز: 📿 صد بار صلوات 📿 صد بار لعن بر آل ابوسفیان «لعن اللّه آل ابی سفيان» 📿 صد بار استغفار «أستغفرالله ربی و أتوب إلیه» ✔️ به دنبال آن حاجت خود را از خداوند درخواست نمایید. 📚 اقبال الأعمال، سید بن طاووس علیه‌السلام 🥀 📿🥀🍂
سایت رهبران شیعه1580211719-10-shia-leaders.com-.mp3
زمان: حجم: 2.86M
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ روزهای دلتنگی 💠 نوآهنگ| کرب و بلا کاش 🌴 کرب و بلا کاش... 🥀 خونم کنار خونهٔ شاه کرم بود 🌴 پنجرهٔ خونهٔ من سمت حرم بود 🥀پرچم سرخ یاحسین بالا سرم بود 🎙 عبدالرضا هلالی اللّٰهُمَّ ارْزُقْنـٰا فِی الدُّنْیٰا زیٰارَۃَ الْحُسَیْن وَ فِی الْاٰخِرَۃِ شفٰاعَةَ الْحُسَیْن علیه‌السلام 🥀 🕯🥀🍂
﷽ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ نائب الزیاره و دعاگوی شما در حرم حضرت شمس الشموس، انیس النفوس، المدفون بارض طوس (عليه سلام الله) هستم 👌خیلیا از حرمت راهی شدن 😢پنجره فولاد رضا برات کربلا میده🤲 ای شه ملک طوس سلام علیک ای انیس النفوس سلام علیک هر کی میره کرببلا، از حرم رضا میره سیدی یک نظر سوی ما کن قسمت ما همه کربلا کن
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم (قسمت اول) ✅ آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند: عموى من، آقا سيد محمد على (ره) براى من نقل كردند: ▫️ در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مى‌گفت: 🔸 با طى الارض به كربلا رفته ام. ▫️ يا مى‌گفت: 🔸 مردم را به صورتهاى مختلف ديده‌ام. ▫️ و يا 🔸 خدمت حضرت صاحب الامر (ع) رسيده ام. ▫️ او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود. تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم. در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود. نزديك او رفتم و گفتم: 🔹 ميل دارى در راه با هم باشيم؟ ▫️گفت: 🔸 اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم. ▫️ قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم: 🔹 اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟ ▫️ گفت: 🔸 آقا از اين مطلب بگذريد. ▫️ اصرار كردم و گفتم: 🔹 من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى. ▫️ گـفـت: 🔸 آقـا، مـن بيست و پنج بار، از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مى‌رفتم. در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد. چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله‌هاى ديگر برسند و جمعيت زيادتر شود. از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد. روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بالاخره بعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم وگفتم: 🔹 من مى‌روم و دعا مى‌كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد. ▪️ايـن مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت: 🔸 من يک ساعت ديگر مى‌ميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان. ▪️ وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم. قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت. من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم. وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد. تـا يک فـرسخ راه رفتم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مى‌بستم، همين كه مقدارى راه مى‌رفتم، مى‌افتاد و هيچ قرار نمى‌گرفت. با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد. بالاخره ديدم، نمى‌توانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد. همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (ع) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم: 🔹 آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم. ▪️ نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود: 🔶 جعفر با زائر ما چه مى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا چه كنم، در كار او مانده ام! ▪️ آن سه نفر ديگر پياده شدند. يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد. آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلو افتادم. كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام. در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم. قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد. هر كدام از اهل قافله مى پرسيد: 🔹 تو كى و چگونه آمدى! ▪️ من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند. تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم، از قبيل: 🐺 گرگ، 🐖 خوك، 🐒 ميمون و غيره 🐑 🦗 🦍 🐕 🐀 🦎 🦦 🐃 🐓 🕷 🐁 🐌 🐄 🦀 🦛 🐍 🦨 🐜 🐗 🦂 🦧 🦓 🐊 🦞 و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم! (ادامه دارد ...) 🏷
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم (قسمت دوم) ▪️ از شـدت وحشت برگشتم و مجددا قبل از ظهر مشرف شدم. باز مردم را به همان حالت مى‌ديدم. برگشتم و بعد از ظهر رفتم، ولى مردم را همان طور مشاهده كردم! روز بعد كـه رفتم، ديدم همه به صورت انسان مى‌باشند. تا آن كه بعد از اين سفر، چند سفر ديگر مـشرف شدم، باز روز عرفه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى ديدم و در غير آن روز، به همان صورت انسان مى‌ديدم. به همين جهت، تصميم گرفتم كه ديگر براى زيارتى عرفه مشرف نشوم. چون اين وقايع را براى مردم نقل مى كردم، بدگويى مى كردند و مى‌گفتند: 🔹 براى يك سفر زيارت، چه ادعاهايى مى‌كند. ▪️ لذا من، نقل اين قضايا را به كلى ترك كردم، تا آن كه شبى با خانواده ام مشغول غذا خوردن بوديم.🍳🍚 صـداى در بـلند شد، وقتى در را باز كردم، ديدم شخصى مى فرمايد: 🔸 حضرت صاحب الامر (ع) تو را خواسته اند. ▪️ بـه هـمـراه ايشان رفتم، تا به مسجد جمعه رسيدم. ديدم آن حضرت (ع) در محلى كه منبر بسيار بلندى در آن بود، بالاى منبر تشريف دارند و آن جا هم مملو از جمعيت است. آنها عمامه داشتند و لباسشان مثل لباس شوشترى ها بود. به فكر افتادم كه در بين اين جمعيت، چطور مى توانم خدمت ايشان برسم، اما حضرت به من توجه فرمودند و صدا زدند: 🔶 جعفر بيا. ▪️ من رفتم و تا مقابل منبر رسيدم. فرمودند: 🔶 چرا براى مردم آنچه را كه در راه كربلا ديده اى نقل نمى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا من نقل مى‌كردم، از بس مردم بدگويى كردند، ديگر ترک نمودم. ▪️ حضرت فرمودند: 🔶 تو كارى به حرف مردم نداشته باش، آنچه را كه ديده اى نقل كن تا مردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفى با زائر جدمان حضرت سيدالشهداء (ع) داريم. ⬅ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم 🏷
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- عشق یک واژه‌‌ی بی ارزش و بی معنی بود .. ! تا که یکباره خدا گفت: که عشق است حسین .. (: ♥️ 🎥[فیلمی از واکنش یک پسر بچه‌ به تعزیه ]