- اندک سخن -
خب... میرزا هستم اون وقتی ک ایتا کویر بود من کانال داشتم سال ۹۶ ۹۷😂 "پاتوق بچه مذهبیا" که بعد شد "پا
در حوزه گرافیکی فعال بوده و هستم و کانال گرافیکیم اینجاست...
@bhsht_graph
جدیدا در حوزه طب اسلامی ورود داشتم و کار های حجامت، فصد، بادکش و زالو درمانی رو انجام میدم
- اندک سخن -
در حوزه گرافیکی فعال بوده و هستم و کانال گرافیکیم اینجاست... @bhsht_graph جدیدا در حوزه طب اسلامی
بچه های اصفهانی
خواستین خونتون رو بریزم بگید😉😂
- اندک سخن -
بچه های اصفهانی خواستین خونتون رو بریزم بگید😉😂
دیگه اینکه دوستدار ادبیات با اندکی قدرت نوشتن...
فعال فرهنگی
فعال در چندین تشکل دانشجویی
مدیر اجرایی گروه جهادی مهتاب خین
قدیمی ها با فعالیت های گروه جهادیمون آشنا هستن...
- اندک سخن -
• من تماشای تو میکردم و غافل بودم کز تماشای تو خلقی به تماشای منند •
•
من نگاه از مردم این شهر میدزدم ولی
آن که را سیری ندارم از تماشایش تویی!
•
- اندک سخن -
سلام... اول اینکه من زیاد این قضیه مذهبی و غیر مذهبی رو قبول ندارم... کلا چند دسته کردن رو قبول ندار
اول اینکه حرف خداست
حرف کسی که مارو ساخته
یه مثالی یه جایی بود، میگفت یه لباسشویی رو که میسازن، سازنده که محصول خودش رو میشناسه یک دفترچه نحوه استفاده و معرفی روی محصول میذاره...
چطور میشه خدا برای ساخته خودش (انسان) دفترچه راهنما نداده باشه
قرآن و ۱۴ معصوم کامل ترین راهنمای بشریت هستن و خب ما برای زندگی خوب باید از این راهنماها استفاده کنیم...
- اندک سخن -
اول اینکه حرف خداست حرف کسی که مارو ساخته یه مثالی یه جایی بود، میگفت یه لباسشویی رو که میسازن، سا
در حال حاضر انسان به بعضی از دلایل یکسری از دستورات و احکام رسیده...
مثلا نماز و گردش خون و سلامتی، وضو و شادابی، روزه و پاکسازی بدن، صدقه و حس نشاط، حجاب و دوری از آزار ها و...
خیلی خیلی زیاد هستن و این ها گوشه ای از دلایل مادی عبادات ما هستن...
- اندک سخن -
در حال حاضر انسان به بعضی از دلایل یکسری از دستورات و احکام رسیده... مثلا نماز و گردش خون و سلامتی
متاسفانه ما فکر میکنیم احکام صرفا گوش دادن به حرف خدا و چشم گفتن هست و خدا(ببخشید این رو میگم) بی دلیل داره به ما زور میگه!!
در حالی که اصلا اینطور نیست و همه دستورات برای زندگی بهتر ما هست...
اما از همه اینها بگذریم
ما به نماز میتونیم به عنوان یه شکرگذاری نگاه کنیم
انننننقدر نعمت داده خدا به ما، ما نباید ۱ ساعت از ۲۴ ساعت رو برای عبادت بگذاریم؟!
انقدر خدا و پروردگار جهانیان غریبه؟!
- اندک سخن -
متاسفانه ما فکر میکنیم احکام صرفا گوش دادن به حرف خدا و چشم گفتن هست و خدا(ببخشید این رو میگم) بی
حرفم رو تمام کنم
رعایت قرآن، حرف معصومین، احکام و دستورات
حالمون رو خوب میکنه
و عدم رعایتش هم حالمون رو بد میکنه
پس ما نمیتونیم توقع حال خوب داشته باشیم وقتی که خودمون داریم حال خودمون رو خراب میکنیم...
دیدی آتش چطور کمکم شعلهور میشه ولی یهو از کنترل خارج میشه و همه جارو میسوزونه؟!
این داستان مراقبت نکردن و گناه کردن ماست!
یهو به خودمون میایم میبینم سراسر زندگیمون رو آتش گناه گرفته و ما اصلا نفهمیدیم!!
برای همینه میگن نگذار گناه برات عادی بشه
و با کوچکترین گناهی سریع استغفار کن!
#تلنگر | #توبه | #حرف_حساب
•
@andak_sokhan
زندگی پر از اتفاقات کوچک، بزرگه، خوب و بد هست
حال خوب داره حال بدم داره
اما چیزی که مهمه اول اینکه نباید به حال بد عادت کرد، لحظه ای پیش میاد ولی باید درستش کرد
اما در کل از نظر من یک حال کلی داریم که حال و روحیمون توی زندگی هست
انگیزه ها، اهداف، لبخند ها و گریه ها و خلاصه حالی که بقیه توی ما میبینن...
یک حال لحظه ای هم داریم که بر اثر اتفاقات هست
کسی که حالش کلیش خوبه، بعد اون حال بد لحظه ای هم زود میتونه خوب بشه
و برعکس کسی ک افسردگی و حال بد داره
ممکنه با یه هدیه لحظه ای بخنده ولی دائمی نیست و باید از ریشه درمان بشه...
دوستان برای شلوغ نشدن این کانال
مثل قبل در کانال دیگری پیام هارو قرار میدم
اینجا عضو بشید✨
https://eitaa.com/a_s_khosoosi
- اندک سخن -
• من نگاه از مردم این شهر میدزدم ولی آن که را سیری ندارم از تماشایش تویی! •
•
گفتمش در دل و جانی، تو بگو من چه کنم؟!
گفت نبض و ضربانی، تو بگو من چه کنم؟!
•
نیمه شب برای سرکشی وارد پادگان شد
سربازی را دید که سر پست خوابش برده؛
پتو رویش انداخت و تا آخر پست خودش
جای سرباز نگهبانے داد..!
شهید حاج احمد کاظمی
#شهیدانه
•
@andak_sokhan
- اندک سخن -
بترسید از آن وقتی که پیر شوید و حسرت بخورید که چه کارهایی میتوانستید انجام دهید و ندادید! شهید
درجه کمال انسان
به اندازه مقاومتی است
که در برابر خواسته های نفسانی دارد!
شهید چمران
#شهیدانه | #بدون_تعارف
•
@andak_sokhan
مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، تمام کارگرانش را برای صرف شام دعوت کرد.
جلوی آنها یک جلد قرآن مجید و مقداری پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا پول را...؟!
اول از نگهبان شروع کرد و گفت یکی را انتخاب کنید؛ نگهبان گفت آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم، پس پول را میگیرم که فایدهی آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و پول را انتخاب کرد...
سپس از کشاورزی که پیش او کار میکرد خواست یکی را انتخاب کند؛ کشاورز گفت زن من خیلی مریض است و نیاز به پول دارم تا او را معالجه کنم، اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا پول را انتخاب میکنم.
خلاصه به هرکس رسید دلیلی آورد و پول را انتخاب کرد تا نوبت رسید به پسری که مسئول حیوانات بود(این پسر خیلی فقیر بود)
پسر گفت: درست است که من نیاز دارم کفش نو بخرم یا اینکه غذایی بخرم و با مادرم میل کنم؛ ولی من قرآن را انتخاب میکنم، چرا که مادرم گفته است:
"یک کلمه از جانب خداوند تبارک و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرینتر است"
قرآن را برداشت بوسهای بر آن زد و آن را گشود تا بخواند؛ قرآن را که باز کرد دید بین آن وصیتنامه ای بود که ایشان را وارث تمام اموال و دارایی مرد ثروتمند قلمداد میکرد...
مرد ثروتمند با لبخند گفت:
هر کسی گمانش نسبت به خداوند خوب باشد خدا او را ناامید نمیکند :)
#داستانک | #حرف_حساب
•
@andak_sokhan
- اندک سخن -
• گفتمش در دل و جانی، تو بگو من چه کنم؟! گفت نبض و ضربانی، تو بگو من چه کنم؟! •
•
من هر نفسم بر نفس ناز تو بند است
من مشتریم ، قيمت لبخند تو چند است؟
•
رفیق اینو یادت باشه
مردم هرچه کمتر از زندگیت بدونن
زندگی آرام تر و بدون دغدغه تری داری...
#حرف_حساب
•
@andak_sokhan
چند روز پیش برای طی مسیری تاکسی اینترنتی گرفتم، راننده ای که قبول کرد یک خانم ۳۰،۳۵ ساله بود...
وسط ظهر، هوای گرم، ترافیک زیاد و کلا وضعیت اذیت کننده ای؛ گوشی این بنده خدا زنگ خورد جواب داد "آره مامان منم دارم میام غذارو گرم کنید بخورید منم میام"
گفتم نمیدونم اسنپ شغل اصلیتونه یا پاره وقتی اما این ساعت که شما اومدین خیلی ساعت بدی هست و اصلا به کرایه نمیارزه و...
- اندک سخن -
چند روز پیش برای طی مسیری تاکسی اینترنتی گرفتم، راننده ای که قبول کرد یک خانم ۳۰،۳۵ ساله بود... وسط
سر حرف باز و کلی صحبت کرد، میگفت ما زندگی خیلی خوبی داشتیم، هم خانوادگی خوب بودیم هم داشتیم پیشرفت میکردیم، خونه خریدیم، ماشین خریدیم و...
اما همسرم یکم رعایت نمیکرد و هرچی داشتیم رو جلوی بقیه استفاده میکرد، ماهم ارتباط های خانوادگی و مهمونیمون زیاد بود و...
مثلا بعد از اینکه ماشین خریدیم، مهمونی یکجا دعوت بودیم، بعد مهمونی با ماشین جدیدمون اومد روبروی خونه جلوی همه که مارو سوار کنه
- اندک سخن -
سر حرف باز و کلی صحبت کرد، میگفت ما زندگی خیلی خوبی داشتیم، هم خانوادگی خوب بودیم هم داشتیم پیشرف
تا فامیل ماشین رو دیدن شروع کردن به تعریف کردن و...
میگفت من از همون روز تاثیراتش رو حس کردم و سر ماجراها و اتفاقاتی اون زندگیمون تبدیل شده به اینکه الان حساب های همسرم بسته شده، منم مجبورم برای یه لقمه نان مسافر ببرم و بیارم...
- اندک سخن -
تا فامیل ماشین رو دیدن شروع کردن به تعریف کردن و... میگفت من از همون روز تاثیراتش رو حس کردم و سر
درمورد نظر تنگی و چشم زخم من زیاد دیده شنیدم و احادیث و روایات معتبری هم در این باب هست...
- اندک سخن -
رفیق اینو یادت باشه مردم هرچه کمتر از زندگیت بدونن زندگی آرام تر و بدون دغدغه تری داری... #حرف_حساب
یکی از آثار اینکه بقیه کمتر ازت بدونن دوری از چشم زخم هست...
البته آثار دیگه ای هم داره مثل اینکه کمتر برای زندگیت نظر میدن، چشم و هم چشمی کمتر میشه، حسادت کمتر میشه و...
- اندک سخن -
یکی از آثار اینکه بقیه کمتر ازت بدونن دوری از چشم زخم هست... البته آثار دیگه ای هم داره مثل اینکه
کلا لازم نیست ما خوشی هامون رو فریاد بزنیم
که چی حالا؟!
ما خوشیم؟ ما پول داریم؟ یا چی؟!
که اون کسی که نداره دلش بخواد؟!
که چشم بزنن زندگیمون رو؟!
که فخر فروشی کنیم؟!