eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
76 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
اسماعیل بخشی با وثیقه ۷۵۰ میلیون تومانی آزاد شد وکیل مدافع اسماعیل بخشی: 🔷 در ابتدا وثیقه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی برای موکلم در نظر گرفته شده بود که با مخالفت ما و لوایحی که در خصوص تقلیل وثیقه داده شد، میزان وثیقه به ۷۵۰ میلیون تومان کاهش یافت و موکلم با ارائه وثیقه ۷۵۰ میلیون تومانی آزاد می‌شود. 🔶 اسماعیل بخشی در جریان تجمعات کارگران نیشکر هفت تپه بازداشت شده بود. 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
ارتش ترکیه چند روستا را در ریف راس‌العین اشغال کرد 🔹خبرگزاری سانا: نیروهای ترکیا با اشغال چند روستا، جاده «تل تمر» به «راس العین» را قطع کردند. 🔹حملات ترکیه به شمال سوریه که برای مقابله با شبه‌نظامیان کُرد صورت می‌گیرد، چند روزی پس از توافق «سوچی» متوقف شد، اما یکی دو روزی است که این حملات افزایش پیدا کرده است. 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
‼️ یکی از عوامل خرابی دندان ها استفاده از مسواک های پلاستیکی است، مسواک پلاستیکی احتیاج به خمیر دندان دارد و میکروب خیلی زود نسبت به خمیر دندان مقاوم می شود و خود مسواک پلاستیکی هم سازگاری با دهان و دندان ندارد و قابلیت تجمع میکروب در آن زیاد است. 📢 آمار روزافزون مشکلات لثه و دندان ها شاهدی بر صحت ادعای فوق است. مسواک های رایج امروزی مینای دندان را هم از بین می برد. ✅ برای تمیز نمودن دندان های خود از چوب اراک استفاده نموده که هم مسواک است و هم خمیر دندان و هم مورد سفارش معصومین علیهم السلام و تحقیقات علمی هم این مطلب را تایید نموده است. 💠 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_70 گوشی رو کنار گذاشتم،چشمامو بستم و خواب رو بهشون هدیه دادم با لرزش گوشی از خواب بیدار شدم،چ
زهرا و فاطمه(خواهر علی)با هم دوست بودن و اونا هم مثل رفاقت من و علی وقتی رفتیم چالوس،از هم‌دور شدن رو به علی گفتم: _به خواهرت جریان رو گفتی؟که همه دیگه رو دیدیم و... _نه هنوز بهش نگفتم،میخوام بزارم یه فرصت خوب بهش بگم _چون از بچگی خودش و زهرا دوست بودن حتما خوشحال میشه _آره برا همین حضوری میخوام بهش بگم و به قولی سوپرایزش کنم _(لبخندی زدم)خوبه غروب بود که رسیدیم اهواز،و از اونجا راهی مرز شدیم. حدود ساعت۱۰شب رسیدیم مرز،صدای مداحی های عربی و فارسی به گوشم میخورد،اولین بار بود که از نزدیک موکبای اربعین رو میدیدم برام جالب بودن،حال و هواشون،غذا دادناشون،مهربونیاشون،فضای که درست کرده بودن و..... اینا اکثرا عرب بودن،عربایی که ازشون نفرت داشتم‌و به دید یاغی‌گری نگاهشون میکردم چقدر قیافه هاشون تغییر کرد اما هنوز ته چهره شون همون قبلی بود _علی رفیقمونو نمیخوای معرفی کنید؟ این صدای عباس همون بچه شر و شیطون اما با ادب قدیم بود _یکی از قدیمی ترین رفقا که خودتون هم میشماسیدش و با هم‌رفیق بودیم،دقیقا همین جمع قبلا هم با هم رفیقم بودیم،خودتون حدس بزنید سه نفرشون به صورتم خیره شدن،یک باره حسین چشماش کاملا باز شد و اومد جلو _نکنه....نکنه امینی! ادامه دارد.... ✍ط، تقوی 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_71 زهرا و فاطمه(خواهر علی)با هم دوست بودن و اونا هم مثل رفاقت من و علی وقتی رفتیم چالوس،از هم
_(لبخندی زدم و دستامو براش باز کردم)آره اومد بغلم کرد و محکم بهم فشار میداد و میگفت: _بابا نامرد تو کجایی این همه سال رفتی و هیچ خبری ازت نبود،یه ذره معرفت نداشتی؟البته تو از همون اول بیشتر هوای علی رو داشتی _هیچ چیزی ازتون نداشتم،دیدن علی هم کاملا اتفاقی بود عباس و مهدی چشماشون تا ته باز شده بود و معلوم بود باور نمیکنن همونجور که من هنوز باورم نمیشد اونا هم اومدن و همدیگه رو خوب و گرم تحویل گرفتیم،حالا فهمیده بودم که چرا علی گفت از شلمچه بریم، به پیشنهاد بچه ها شب اونجا موندیم و تصمیم گرفتیم صبح بریم تا آخر شب پیش هم نشسته بودیم و از قدیم میگفتیم و اتفاقات این چند سال رو بازگو میکردیم،آخر شب بچه ها قصد خواب کردن ولی من و علی خوابمون نمیبرد چون تو اتوبوس مشت خوابیده بودیم فضای بیرون برام جالب بود،به همین خاطر رفتم بیرون و تصمیم گرفتم یه چرخی بخورم، بوی اسفند و دود،صدای مداحی ها: علم میکوبه بر زمین ای جانم ای جانم علمدار ما را ببین ای جانم ای جانم علمدار ای جانم،اباالفضل ای جانم ....... جاده به جاده پای پیاده من جا موندم اما زائر زیاده ....... قدم قدم با یه علم ایشاالله اربعین میام سمت رحم با مدد شاه کرم ایشاالله اربعین میام سمت حرم صدای مردانی که بلند میگفتن: هل بزوار،هل بیکم... یه نفریشون اومد بهم خرما تعارف کرد و گفت: هل زائر امام الحسین ازش تشکر کردم،اما با شنیدن این حرفش جنجالی درونم به پا شدم،اولین نفری بود که بهم گفت زائر اما من واقعا زائر بودم؟من هنوز که هنوزه هدفم از این سفر مشخص نیست اما این میگه زائر،من هنوز حقیقت زیارت امام حسین رو قبول نکرده بودم اما گفت زائر ادامه دارد.... ✍️ط،تقوی 🌐 @andaki_tamol
حسین‌جان!❤️ دلم از فرط گنه سنگ شده کاری کن😔 که نفسهای تـو در سنگ اثر خواهد کرد رو به کربلا السلام و علیک یا اباعبدالله الحسین. 🌐 @andaki_tamol
🌱🕊 مسیرت که درست باشد ؛ نه از بی مهریِ انسان ها دلت می گیرد، نه با طعنه ها و کنایه ها ، نا امید می شوی ! انسان ها ، خصلتشان است ؛ از تماشایِ سقوط، لذتِ بیشتری می برند تا پرواز ! هرگز نا امید نباش ! سقوط ، سرنوشتِ پرنده هایِ ضعیف و بی دست و پاست ، 🦅 عقاب ها، فقط اوج می گیرند ! 💠 🌐 @andaki_tamol
اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آرند، بهتر از اینست که سخن گویی، تا دیگران خاموشت کنند ! 💫 سکوت را تمرین کن. •┈┈••☘❀🕊🌸🕊❀☘••┈┈• 💠 🌐 @andaki_tamol
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ ✨ روزی مردی قصد سفر کرد ،پس خواست پولش را به شخص امانت داری بدهد. به نزد قاضی شهر رفت و به او گفت: به مسافرت می روم، می خواهم پولم را نزد تو به امانت بگذارم و پس از برگشت از تو پس بگیرم. قاضی گفت: اشکالی ندارد پولت را در آن صندوق بگذار... پس مرد همین کار را کرد. وقتی از سفر برگشت، نزد قاضی رفت و امانت را از خواست. قاضی به او گفت: من تو را نمی شناسم. مرد غمگین شد و به سوی حاکم شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد... حاکم گفت: فردا قاضی نزد من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر. در روز بعد وقتی که قاضی نزد حاکم آمد، حاکم به او گفت: من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جزء امانتداری ندیده ام. در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت: ای قاضی من نزد تو امانتی دارم. پولم را نزد تو گذاشته ام. قاضی گفت: این کلید صندوق است، پولت را بردار و برو. بعد دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند. حاکم گفت: ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتیم مگر با دادن کشوری به تو! حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیریم؟ و بدین ترتیب دستور به برکناری وی داد. 💠 🌐 @andaki_tamol
🔔#تلنگر از #خـوبی آدم ها برای خودٺ دیواری بساز ! هر وقت در حقٺ بدی ڪردند فقط #یڪ آجر از دیوار بردار بی انصافــــیست اگر دیوار را خـــراب ڪنی. 🌐 @andaki_tamol
🔰آیا میدانستید❓‼️ عنوان اولین بار توسط شبکه های منسوب به شیعیان لندنی در دهان مردم انداخته شد. آیا میدانستید مهم ترین هدف از مطرح کردن آن، سرکوب و تحت شعاع قراردادن بوده❓‼️ پ ن: اختلاف بسیاری در تاریخ سقط جناب محسن علیه السلام وجود دارد اما عده ای از عمد، دقیقا قبل از هفته وحدت شیعه و سنی، جهت دامنه دارتر کردن اختلافات بین دو مذهب، مطرح کرده اند‼️ 💠 🌐 @andaki_tamol
⁉چرا امروز صدای جیغ دولتی ها و اصلاحاتی ها در آمده است ؟ ♦ انقلابی که سید ابراهیم در قوه قضائیه براه انداخته کار بسیار پرخطری است ! حالا آهسته آهسته خطرهای آن برملا می شود ! 🔻ریشه عصبانیتِ این روزهای دولتمردان را باید در جای دیگری غیر از آنچه نشان می دهند جستجو کرد ! 🔻دردشان برجام و fatf و رفراندام و ... نیست ! 🔻خودشان هم می دانند که اگر همین حالا در هر موضوعی رفراندم برگزار شود با اختلاف بسیار زیاد بازی را باخته اند ! 🔻🔻دردشان آنجاست که ابراهیم رئیسی قواعد بازی اینها را برهم زده ! 🔻دولت و مجلس دستشان بود و قوه قضائیه هم مصلحت اندیش و خنثی ! حالا اوضاع به کلی عوض شده ! 🔻آقای رئیسی به اردوگاه دزدان_گردن_کلفت_یقه_سفید شبیخون زده و دست بردار هم نیست 🔻زندانی شدن حسین فریدون ضربه هولناکی بر حسن روحانی وارد کرده هرچند سعی می کند به روی خودش نیاورد ! 🔻داماد شریعتمداری که روانه زندان شد همه فهمیدند که رئیسی اهل مماشات با دزدان بیت المال نیست ! 🔻پرونده مهدی_جهانگیری هم عنقریب رسیدگی خواهد شد و جیغ های این روزهای اسحاق بی دلیل نیست ! 🔻محاکمه شبنم نعمت زاده دردسرهای زیادی را برای باند قدرت و ثروت بوجود آورده ! 🔻سیف و عراقچی و تعداد دیگری از مدیران بانکی همین حالا درگیر پرونده سنگین ارزی هستند ! 🔻خودروسازها هرکدام به اتهامی در نوبت محاکمه هستند ! 🔻آقای رئیسی با شیب ملایم وارد گمرکات شده و همانجا دادگاه ویژه برپا کرده و برای این گلوگاه فساد خط و نشان کشیده ! 🔻خصوصی سازیهای ناعادلانه را به چالش کشیده ! 🔻🔻او با شمشیر عدالت به جان علفهای_هرز اقتصاد افتاده ! 🔻🔻🔻پرونده های دیگری هم در نوبت رسیدگی است که یک سر آن به دستگاههای دولتی مرتبط است ! ♦و حالا روح ... زم با آمدنیوزش قوز بالا قوز شده 🔺این تازه اول ماجراست ! 💠 🌐 @andaki_tamol