eitaa logo
أندر تأملات | علی رشیدی
358 دنبال‌کننده
100 عکس
7 ویدیو
5 فایل
علی‌ رشیدی؛ طلبۀ محض👤 🖊آدمی ناچار به نوشتن است، چرا که در دنیای دیالوگ به سر میبریم و نه مونولوگ.. ارتباط با بنده: @Ali_rsh21 صفحۀ ویراستی: https://virasty.com/Ali_rsh21
مشاهده در ایتا
دانلود
أندر تأملات | علی رشیدی
https://virasty.com/Ali_rsh20/1727859678374477023 دیدار امروز رهبر انقلاب با نخبگان علمی، آن هم بعد از عملیات وعدۀ صادق۲ و کری‌خوانی‌های دیشب آمریکا و رژیم صهیونیستی، در دیپلماسی سیاسی چنان تلقی می‌شود که پشیزی برای تهدیدات گرگ‌های خونخوار ارزش قائل نشده و اهمیتی قائل نیستند؛ که چنین مواجهه‌ای، بیان از قدرت حکمرانی و مدیریتی آیت‌الله خامنه‌ای دارد. 👤 علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🔻جهاد در کدام طریق! ۱ در چند روز اخیر و با توجه به شهادت سید حسن نصرالله، شماری از افراد، فریاد انتقام به سر داده و خواهان رویارویی مستقیمِ خود با رژیم صهیونیست هستند. اشخاصی که معتقدند آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی که به مناسبت شهادت دبیرکل حزب الله صادر فرمودند‌، جهاد و مقابلۀ نظامی ایشان با رژیم صهیونیست را به عنوان تکلیف ذکر کرده‌اند؛ در صورتی که نه فضای استراتژی و نه سیره، مبنا و ایدئولوژی رهبری این نوع مواجهه را می‌پذیرد. چنین افرادی که ادعای انقلابی‌گری، آرمان‌خواهی و آزادی‌خواهیشان گوش فلک را کر کرده، در پیشینۀ خود نسبت به آیت الله خامنه‌ای ادای دین نکرده‌اند و حال اینکه چگونه در این برهه و آن هم با ماسک انقلابی‌گری مدعی مبارزه با اسرائیل هستند خدا می‌داند! 🔹اولین تکلیف نانوشتۀ این افراد، یک سال اخیر است. از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تا به امروز رهبر انقلاب در قریب به اتفاق بیانات و گفتارشان، بر مسئلۀ غزه تاکید داشتند و مسئلۀ غزه و فلسطین را مسئلۀ اول دنیا قلمداد کردند. مواعظ و تذکرات رهبر انقلاب خطاب به دنیای اسلام مکرراً بیان شد، تذکراتی که در آن صرفاً حُکّام و بزرگان اسلام و دُوَل عربی را خطاب قرار ندادند، چه‌بسا برای خواص جوامع اسلامی هم، طریقی مشخص و مسئولیتی قائل شدند. یکی از گفتارهای رهبرانقلاب در باب تأثیرگذاری خواص در مسئله غزه این بیان است:«خواص در دنیای اسلام وظیفه دارند. خواص علما هستند، دانشمندان هستند، سیاسیّون هستند، مطبوعاتی‌ها هستند؛ می‌بینند که در غزّه چه دارد میگذرد؛ می‌بینند که آمریکا با پشتیبانی از رژیم صهیونیستی چه ضربه‌ای دارد به انسانیّت و بشریّت میزند؛ این را می‌بینند؛ خب بایستی به مردمِ خودشان بگویند، توضیح بدهند، مردم را وادار کنند، درخواست عمومی در مردم به وجود بیاورند که دولتهایشان ناچار بشوند ضربه‌ی قاطع را به رژیم صهیونیستی بزنند.١٤٠٢/۱۱/١٦» 🔸روح جامعۀ ایرانی در قبال اتفاقات دنیای اسلام خفته است، خواب زمستانی‌ای که از دهۀ۶۰ شروع شده و تا به حال ادامه دارد، حال اینکه رَه به کجا دارد، خدا می‌داند! مردمی که در قبال طمع، مقاصد شوم و اغراض دشمن سهل‌انگارند و حتی در فرض هم برای خود، دشمنی متصور نمی‌شوند را باید بیدار کرد. اگر آب سردی بر سر این جامعه یا سیلی محکمی بر صورت این جامعه زده شود، آنگاه‌‌ست که نه در قبال بمب‌های سعودی در یمن، نه در قبال انتحاری‌ها در افغانستان، نه در قبال تکفیری‌ها در سوریه، نه در قبال موشک‌های اسرائیلی در غزه و نه در قبال ترور فردی در قلب پایتخت، لال، بی‌خیال و خفته نیستند. آگاه ساختن چنین جامعه‌ای، وظیفه‌ایست بر دوشوان خواص جامعه. خواص جامعه، مسئولیت این متنبه‌سازی را دارند، تا در قضایای مانند شهادت دبیرکل حزب الله تودۀ مردم مغلوب روزمرگی لجن‌آلود نشوند. به راستی چه شده که مردمی در بَطن تمدن غرب، در دانشگاه‌های آمریکا و در کشورهای غربی، اروپایی و آمریکایی، به کوچه و خیابان رَهسپار می‌شوند تا خونخواهیِ خویش از کودکان فلسطینی را به گوش جهانیان رسانند، اما جامعۀ ایرانی آنچنان غرب‌زدگی بر روح و جانش سیطره یافته که حتی غیرت دینی که هیچ، غیرت انسانی را هم به فراموشی سپرده! آیا خواصی که چکمه بر پا، اسلحه به دست و فریاد زنان مبارزۀ با صهیون را بر لب دارند، چندین فرد از این جامعۀ دین‌زده و سیاست‌زده را با قلم، گفتار و تبیینشان آگاه ساختند؟! ادامه دارد.. ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🔻جهاد در کدام طریق! ۲ 🔹دومین حیطه‌ای که این افراد، تکلیف نانوشته‌ای در مقولۀ جهاد دارند، مقوله‌ای است که آیت الله خامنه‌ای از دهۀ هفتاد بر آن اصرار ورزیدند، و آن هم نفوذ دشمن داخلی‌ست. حال چه نفوذ فرهنگی، چه نفوذ اقتصادی و چه نفوذ اجتماعی. دشمنی که با تمدن، فرهنگ و ایدئولوژی خود، بر کوچه و خیابان، رفتار و افکار، آموزش و علم، تلویزیون و فضای مجازی رسوخ کرده، نیازمند تکاورهای تمدنی‌ست که با چنین دشمنی رودررو به جنگ بپردازند. آیت‌الله خامنه‌ای، نفوذ دشمن در حاکمیت را به کَرّار متذکر شده‌اند؛ که آخرین تذکر حضرتشان این چنان بود:«پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسه‌های خصمانه‌ی دشمن، نباید در داخل کشور، در دستگاه‌های مختلف ما برافراشته بشود! باید مراقبت کرد؛ همه موظّفند. در وزارت آموزش‌وپرورش باید مراقبت کرد، در صداوسیما باید مراقبت کرد، در مطبوعات باید مراقبت کرد، در وزارت علوم و وزارت بهداشت ــ که محلّ تربیت جوانها است ــ باید مراقبت کرد. ١٤٠٣/٧/٤» 🔸آری، دشمن صرفاً جنگنده‌های اسرائیلی و آمریکایی نیستند. متد آموزشیِ کنونیِ آموزش و پرورش گویی پرچم نفوذ دشمن است، رواج زبان بیگانه و گسترش آن در کشور پرچم نفوذ دشمن است، عدم حکمرانی فضای مجازی پرچم نفوذ دشمن است و صدها دشمن دیگر؛ از روند اقتصادی و علوم انسانی غربی تا زیست عمومی و تراوشات ذهنی جامعه را دشمن فرا گرفته. با چه منطق و استدلالی این کارزار را رها کرده و دغدغۀ مبارزۀ نظامی با صهیون دارند؟! کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که کارزار جنگ در داخل را فراموش کرده و سینه سپرکنان به جنگ دشمن به بیرون از مرزها بروند؟! 🔹باید به فهم خود از جهاد رجوع کرد. آیا جهاد صرفاً برای حذف جسمی صهیونیست و آمریکاست، یا فکر و ایدئولوژی تمدن غرب؟! هدف، حذف و اضمحلال فکر، گفتمان و ایدئولوژی غرب و صهیون است، گفتمانی که در میانۀ حاکمیت در حال جولان دادن است. جهاد، مبارزه با این ایدئولوژی‌ست. حال اینکه جهاد را صرفاً مبارزۀ نظامی و تفنگ به دست گرفتن معنی می‌کنند، بدین معناست که جهاد را در طریق خواسته‌های خویش دیده‌اند و نه در طریق الهی. قدرت تحلیل و فکر خود را از دست داده و به علت شدت خشم و غضب نسبت به دشمن، صرفا جهاد را، حذف قاتلان شهید نصرالله میپندارند و نه فعلِ دیگری. به راستی که اگر صرفا اسلحه به دست گرفتن در این برهه، جهاد در طریق الهی بود، خویش نیز، جزو اولین افراد رَهسپار در این میان بودم، زیرا که جهاد نظامی، آسوده‌تر از جهاد فکری و داخلی‌ست. باید بیابیم که جهاد را در کدام رَه و طریق میپنداریم، طریق خویشتن یا طریق الهی..؟! ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ نمازجمعۀ فردا، فارغ از اینکه دارای پیوندی‌قلبی، بصیرتی عاقلانه و گوش‌به‌فرمانیِ هوشمندانه‌ای میان امام و امت است؛ میتواند نمازجمعۀ تراز انقلاب اسلامی را با محتوای حکمتانه، فَحوای پیامبرانه و اجتماع دشمن‌شکنانۀ خود، عینیت ببخشد. نماز جمعه‌ای که رهبرانقلاب، خود نیز، راجع به آن میفرمایند:«عمده‌ی [هدف‌] در این قرارگاه [نماز جمعه] تبیین است؛ مسئله‌ی تبیین. عمده‌ی هدف انبیای الهی تبیین بود؛ حقیقت را بیان کنند؛ چون آن چیزی که موجب میشود انسانها گمراه بشوند این است که حقیقت را نمی‌شناسند؛ عمده این است. از این قبیل هم هستند که حقیقت را میدانند امّا انکار میکنند، لکن عمده‌ی انحرافها ناشی از ندانستن حقیقت است و انبیای الهی آمدند تا حقیقت را بیان کنند، واضح کنند، ظاهر کنند، حجّت را تمام کنند بر مردم؛ مسئله‌ی تبیین این است. اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء؛(۱) شما میراث‌بر انبیا هستید، از جمله در این قضیّه؛ مسئله‌ی تبیین.۱۳۹۴/۱۰/۱۴» ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ در نمازجمعۀ امروز، رهبرانقلاب سعی بر این امر داشتند که نکات و دغدغه‌های خویش را با سیره و کنشِ خویش، منتقل کنند و نه صرفا با بیانات. سیره و رفتاری معنادار، جلوه‌گر و پرکنایه که نیازمند واشکافیِ عمیقی‌ست.. فردا عمری باشد، ان‌شاءالله خواهم نوشت.. @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🔻حزنِ یار..! ۱ 🔹نمازجمعه و اجتماع جمعه سیزدهم مهرماه، آکنده از شور و شوقی از جانب مردم نسبت به دیدار با امامِ خویش بود. شور و شوقی که از شبِ عملیات وعدۀ صادق۲ تا ابتدای ورود آیت‌الله خامنه‌ای به مصلّی دوام داشت؛ پس از آن، بغضِ در گلو و اضطرابِ در دلهای مردم بود که جای آن شور و شوق را ستانده بود. داغی که چند روز قبل، رهبر انقلاب از آن سخن به میان آورده بودند، خود را در سیرت ایشان نمایان کرده بود. سیمایی اندوهگین که پوسته‌ای بر ابُهت حیدریِ پسر فاطمه هویدا زده و نگاه زن و مرد، پیر و جوان و کودک و خردسال را مجذوب خویش کرده و خود را غالب بر همۀ دیدگان ساخته بود. 🔸حزنِ آیت‌الله خامنه‌ای، بیانگر رابطۀ قلبی و فکری ایشان با سید حسن نصرالله است. غم و اندوه نادری که از رهبر انقلاب در برخی بزنگاه‌ها و مناسبات نظاره می‌شود، مختص به افراد ممتازی‌ست. چنین اندوهی در برخی موارد مانند شهادت شهید رئیسی و شهید سلیمانی هم عیان شد. سوال این‌ست که چرا در بابِ فقدان این شخصیتها، رهبر انقلاب احساس خسران کردند! 🔹عامل اصلی را می‌توان درک فکر و دغدغۀ ولیّ از جانب این افراد پنداشت. در میان سیاستمداران، روحانیون، نظامیان، نخبگان و موثرانِ در حاکمیت، دریافت و فهم فکر و ایدئولوژی امام و حکمران، محال‌ست. زیرا در ساخت‌و‌پاخت‌های سیاسی و حاکمیتی، ولایت فقیه را صرفا یک جایگاه سیاسی انگاشته‌ و تئوریِ ولایت فقیه و تئوریِ انقلاب اسلامی را فهم نکرده‌‌اند. بنابراین درصورت عدم‌فهمِ تئوریِ ولایت فقیه، نظرات و اندیشه‌های او را در عرْض نظرات باقی متفکرین سیاسی/اجتماعی قرار داده و از میان آنان، سیاست و اندیشه‌ای متمایلانه و شاعرانه را گزینش می‌کنند. همین امر موجب می‌شود که دستگاه فکریِ حاکمیت دچار اختلال شده و فاقد سیاستی واحد باشد. - که طبق معمولِ همیشگی، سیاستمداران، اندیش‌های میلی و آسوده را و آن‌ هم به نام مصلحت نظام و خواست مردم برمی‌گزینند - . حاکمیتی که دربند روزمرگی، تن‌آسایی و محافظه‌کاری‌ست، هیچگاه تن به عدالتخواهی، انقلابیگری و ایدئالیسم نمی‌دهد؛ همین امر موجب می‌شود که افکار و اذهان کارگزاران حاکمیت مالامال از ایدوئولوژی‌های بازنشسته و تکراری شود و هیچ تصوری هم حتی از ایده‌ها و اندیشه‌های جدید به ذهن نسپرده باشند. ✍ علی رشیدی @andar_tamolat