eitaa logo
دانلود
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی کمتر دیده شده از حضور مقام معظم رهبری در خطوط مقدم جبهه نظامی علیه دشمن بعثی شهید آوینی: «اینجا منبع و منشأ آن نور عظیمی است که در وسعت جهان جلوه کرده است و البته ناگفته پیداست که جبهه ها نیز نور خود را مدیون شمس ولایت اند، ولایت آل محمد صلوات‌الله علیهم اجمعین.» ▫️آیا نور وصف ناشدنی دیروز جبهه ها و نور امروز «راهیان نور» از چیزی به جز معارف ولایت معصومین (ع) و نائب بر حقشان سرچشمه می گیرد؟ ☫ https://eitaa.com/andimeshki20
2.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ روایت طنزآمیز حضرت امام (ره) از نوع شهادت شهید رجایی در مراسم تنفیذ ایشان 🔻اسمشو پیش بینی نمی گذارم. ولی خب شاید حضرت امام داشتند ایشون را از شهادتشون که 27 روز بعد از بیانات رخ داد، شوخی شوخی آگاه می کردند. شوخی ولی خدا را هم جدی بگیرید😅 https://eitaa.com/andimeshki20
3.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای نبش قبر شهید ۱۳ساله بهنام محمدی از زبان یک سرهنگ ارتش. شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات
@bazmemousighi4_6012364846102744725.mp3
زمان: حجم: 4.33M
«خوشا آنان»_(محبت) خواننده: گلپا آهنگ: انوشیروان روحانی شعر: دکتر قاسم رسا دستگاه: همایون/چهارگاه خوشا آنان که با عزت به گیتی بساط خویش برچیدند و رفتند ز کالاهای این آشفته بازار محبت را پسندیدند و رفتند خوشا آنان که از پیمانه‌ی دوست شراب عشق نوشیدند و رفتند خوشا آنان که با ایمان و اخلاص حریم دوست بوسیدند و رفتند خوشا آنان که در راه عدالت به خون خویش غلطیدند و رفتند خوشا آنان که بار دوستی را کشیدند و نرنجیدند و رفتند من از چشمان خود آموختم رسم محبت را که هر عضوی به درد آید به جایش دیده می گرید خوشا آنان که در راه عدالت به خون خویش غلطیدند و رفتند خوشا آنان که بار دوستی را کشیدند و نرنجیدند و رفتند خوشا آنان که بذر آدمیت در این ویرانه پاشیدند و رفتند خوشا آنان که با عزت به گیتی بساط خویش برچیدند و رفتند ز کالاهای این آشفته بازار محبت را پسندیدند و رفتند
4.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم پاسخ چرا رنگ چادر مشکیه خیلی خیلی خیلی کوتاه اما بسیار بسیار پاسخ علمی و جذاب و منطقی و عقلی هست |☫ https://eitaa.com/joinchat/4268097902C55149e0b24
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام کانالی تلگرامی با بیش از ۲۸۰۰ فیلم و عکس از رزمندگان اندیمشکی در دفاع مقدس شما هم می توانید عضو شوید. و لذت ببرید👇 1⃣ https://telegram.me/andimeshkpic 2⃣ https://telegram.me/yadshohada
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام کانالی تلگرامی با بیش از ۲۸۰۰ فیلم و عکس از رزمندگان اندیمشکی در دفاع مقدس شما هم می توانید عضو شوید. و لذت ببرید👇 1⃣ https://telegram.me/andimeshkpic 2⃣ https://telegram.me/yadshohada
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مدافعان حرم خوزستان ( ) بعداز ازادسازی شهرهای شیعه نشین نبل والزهرا @andimeshkpic
*تعریف ثروت*: *هر چیزی که به شما اضافه می‌شود و اضافه شدن آن وضعیت موجود شما را بهتر می‌کند،" ثروت" نامیده می‌شود*. *پس برخلاف تصور عموم مردم، ثروت "فقط پول" نیست "درک شما" ، "حس شما" ، "آرامش و آسایش" شما، "سلامتی شما،" "ارتباطات خوب شما" ، خانواده‌ی "شاد و موفق شما" ، "حس خوب دیگران درباره‌ی شما" ،"دلشادی" دیگران از دیدار شما، "دلتنگی" دیگران در غیاب شما، احساسات غرورانگیز از یادآوری "خاطرات شیرین و قهرمانانه" شما،" احساس لذت در گفتگو با دوستان قدیمی و یکدل"،" اعتماد و مشاوره دیگران "با شما و نظایر آن،* *" ثروت‌های ارزشمند* *زندگی‌تان" هستند.* *اگر به حساب کارتی شما "پول،" به حساب مغزی شما "علم و آگاهی"، به حساب اجرایی شما "کردار نیک" و "انسان‌دوستانه "و به زندگی شما "فرصت کمک به دیگران،" اضافه می‌شود،* *شما یک انسان "ارزشمند و ثروتمندی" هستید*
️ 🍃🌺🍃🌸❤️🌸🍃🌺🍃 ❤️ نام همگی شما در لیست شهدا ثبت بود... 🔶اواخر بهار سال ۱۳۶۶ بود و ما در  منطقه کردستان در اردوگاه لشکر در بانه به سر می بردیم، بچه ها به علت خستگی زیاد، بعداز نماز و شام فورا برای خواب آماده می شدند. ولی در این میان رفتار و حرکات شهید« محمد قائد رحمتی» عبرت آموز بود، چرا که تا نیمه های شب به تلاوت آیات سبز خدا مشغول بود و پس از  نماز شب، بچه ها را برای   نماز صبح بیدار می کرد. 🔹چند ساعت قبل از عملیات نصر (۴) بود، همه بچه ها سوار تویوتا شده بودند، در میان چهره های بچه ها شور و شوق عجیبی موج می زد، همه شاد بودند،در همین لحظات متوجه او شدم، ناگهان بدنش لرزید_ وبه عادت همیشه_ مشغول ذکر گفتن شد. 🔹انگار از همه کس و همه چیز جز خدا بریده بود، صدایش حزنی عجیب داشت. میان بچه ها به او شک برده بودم که رفتنی باشد، حدسم درست بود، چند ساعت بعد « » جوان مظلوم و مومن گردان حمزه سیدالشهدا اندیمشک از لشکر 7 ولی عصر (عج)، به خدا رسید. 🔹چند روز پس از عملیات نصر چهار یکی از بسیجیان گردان حمزه ، عارف وارسته و مظلوم گردان، شهید محمد قائد رحمتی را در عالم رویا مشاهده می کند. به او می گوید:« چطور شد که در آن عملیات با آن حجم سنگین آتش، شما شهید شدید و ما ماندیم؟» شهید لبخندی می زند و می گوید : « نام همگی شما در لیست شهدا ثبت بود...» پس از مکث کوتاهی ادامه می دهد:« اما تقدیر بود که شما بمانید.» 🔰 https://t.me/yadshohada 🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
🍃🌺🌺💠🌺🌺🍃 https://t.me/andimeshkpic/1470 ️ 💠 ‍ یک لشکر... 🔹یکی از برنامه های ما فتح شهر مأووت عراق بود که در قالب عملیات نصر ۴ در سال ۱۳۶۶ در استان کردستان باید انجام می‌شد. گردان ما عازم کردستان شد ولی قرار نبود در آن منطقه عمل کند و برنامه ما تا جایی که خاطرم هست حمله به یکی از مقرهای منافقین بود، به همین دلیل با استعداد کامل در منطقه حاضر نشده بودیم. امّا بدلیل شرایط سخت آن عملیات لشکر ما ( لشکر ۷ ولی عصرعج خوزستان ) هم وارد عملیات نصر ۴ شد. 🔹 مأموریت لشکر ما طوری شد که ۳ شبانه روز در کوهستان‌های کردستان در حال نبرد بودیم. در آن مقطع فرمانده دسته گردان حمزه سیدالشهداء بود. 🔹دسته ای که ایشان فرمانده اش بود ، دسته پشتیبان بود، ولی عملیات طوری پیش رفت که در همان ساعت‌های اول خیلی از نیروهای ما شهید و مجروح شدند و دسته حاج علی وارد عمل شد که در واقع آخرین نیروهای لشکر ما در آن عملیات دسته حاج علی بود. 🔹 گردان ما شده بود یک گروهان، گروهان ما شده بود یک دسته و آن دسته، دسته بود که ۳ شبانه روز در شرایط سخت که تقریبا" می‌شود گفت جنگ تن به تن بود مقاومت کردند تا به لطف خدا عملیات موفقیت آمیز بود. اگر اشتباه نکنم حتی یک نفر زخمی هم نداده بودیم و بعدها که آن منطقه فتح شد به ما گفتند که حدود ۱۰۰ نفر از عراقی‌ها را گردان شما در آن شب‌ها کشته است... راوی : برادر بهمن راق_ اندیمشک 🔰 https://telegram.me/yadshohada 🍃🍃🌺🍃🍃🌸🍃🍃
✨💠💠✨💠💠✨💠💠✨ 🔴يادی از حماسه ماووت عباس اسلامی پور ✔️اين روزها سالگرد عمليات نصر چهار می باشد.عملياتي دشوار در منطقه ای سرد و سخت... 🔻عملياتي كه بازهم گردان حمزه سيدالشهدا لشكر هفت وليعصر "عج" با رشادتي تمام سرافرازانه حماسه ماووت را در ۴۸ ساعت استقامت رقم زد....افسوس كه ذهن ترك خورده تاريخ از اين ايستادگي فرزندان انديمشك تهي از تصوير و تنديس است. 🔻ياد شهيدان اين عمليات شهيدان:بهروز قلاوند،حسين طافی،محمد قايد رحمتي،محمد زكايی مهر،كريم پهلوان،عبدالرسول دوستوار،مظفر پاپی،اسماعيل چشمه دار زاده،غلام رضا قلی زاده،نور عباس ماكياني و نيز فرمانده رشيد محمد يوسفی كه در اين عمليات قهرمانانه جنگيد و در سال ۱۳۶۹ به ديدار حق شتافت را گرامي مي داريم. 🔵 با هم بخشي از كتاب " انديمشك در جنگ عراق عليه ايران" كه مربوط به خاطره فرمانده دلاور گردان - حاج عبدالحسن كايدخورده - مي باشد را مرور می كنيم... 🔻عبدالحسن كايد خورده فرمانده وقت گردان از نحوه ی عملكرد نيروهاي گردان دراين مأموريت مي گويد :... 🔻شب بعد به ماگفتند كه شما امشب وارد عمل بشويد منتها صبر كنيد تا دستور از فرماندهي لشكر بيايد كه چه ساعتي وارد عمل شويد .گرداني كه همان شب با ما قراربود وارد عمل شود پيش از ما وارد عمل شد اما موفقيت چنداني نداشت ،خلاصه قريب به ساعت ۲ يا ۳ شب به ماگفتند: آماده شويد كه به منطقه عزيمت كنيد . ما آماده شديم و يكي – دو تا ماشين از طرف لشكر آمد كه نسبت به نيرويي كه ماداشتيم كم بود سه تا ماشين هم از تداركات گردان خودمان بود باآن ماشين ها به منطقه رفتيم . تقريباً ساعت ۴:۳۰ الی ۵ صبح به گرداني كه وارد عمل شده بود رسيديم كه از نيروهاي آن گردان فقط ۳ الي ۴ نفر آنجا بودند . ما ارتفاع اولي را گرفتيم وپاكسازي كرديم ، بين ارتفاع اول با ارتفاع دوم چند كيلومتر فاصله بود . موقعي كه ما از ارتفاع اول حركت كرديم براي ارتفاع بعدي نزديك ساعت ۶ شده بود و يا چيزي از آن هم گذشته بود وتقريباً روز شده بود ( البته درارتفاع هنوز مقداري تاريك بود ) و از فاصله ۲۰۰ ، ۳۰۰ متري مي شد نفرات را تشخيص داد . خلاصه ما به ارتفاع دوم زديم به دليل اينكه تقريباً هوا خيلي روشن شده بود ، دشمن   مي توانست كاملاً نيروها را ببيند و ما نتوانستيم ارتفاع دوم را بگيريم كه مرحله پاياني عمليات باشد . با لشكر كه تماس گرفتيم گفتند : همين ارتفاعي را كه گرفته ايد ، حفظ اش كنيد . ما هم دراين ارتفاع مستقر شديم و آماده پدافند از مواضعي كه گرفته بوديم ،شديم . حدود ۴۸ ساعت روي اين ارتفاع بوديم . ارتفاع تقريباً صخره اي بود و امكان اين كه بتوانيم رويش سنگر بسازيم ،وجود نداشت . فقط يك سري سنگر بودند كه از سنگرهاي دشمن بودند و دشمن روي آنها ديد داشت كه مجبور شديم از آن سنگرها استفاده بكنيم . ما مجروحين را جمع كرديم و با لشكر جهت حمل مجروحين به عقب تماس گرفتيم . اما چون لشكردراين منطقه عقبه اي نداشت ،آمبولانسي وجود نداشت وامكان اينكه آمبولانس هم به اين منطقه بياد ، نبود لذا هركدام ازمجروحين كه مي توانست خودش  برمی گشت و هركدام كه نمي توانست كه برگردد بايكي – دو تا از نيروهايي كه برايمان باقي مانده بودبه عقب فرستاديم ..... ادامه خاطره در كتاب"انديمشك در جنگ عراق عليه ايران،نوشته خانم مريم لطيفی،صفحه  ۱۶۵ @yadshohada ✨💠💠✨💠💠✨💠💠✨