eitaa logo
انگشتر کفیل
12.9هزار دنبال‌کننده
376 عکس
54 ویدیو
2 فایل
انگشتر کفیل انگشترهای فاخر مردانه و زنانه @angoshtarkafil
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مرحوم آیت الله سید نورالدین جزایری در کتاب "خصائص الزینبیه" آورده است که عالم دانشمند و محدث خبیر شیخ محمد باقر قائنی، صاحب کتاب "کبریت الاحمر" در کتاب کشکول خود به نام سفینة القماش می نویسد: 🔸در عصری که در نجف اشرف به تحصیل علوم حوزوی اشتغال داشتم، در آنجا سیدی زاهد و پرهیز کار بود که سواد نداشت. روزی در حرم حضرت علی علیه السلام به مرقد حضرت مشغول بود... 🔹دید یکی از زائران ترک زبان، گوشه ای از حرم نشست و مشغول تلاوت قرآن شد. این سید جلیل احساساتی شد و به خود گفت: - آیا سزاوار است که ترک و دیلم، قرآن، کتاب جدّت را بخوانند و تو بی سواد باشی و از خواند آیات محروم بمانی؟! 🔸او از روی غیرت و همّت، قسمتی از اوقاتش را در سقّایی (آبرسانی) صرف کرد تا مخارج زندگی اش را تأمین کند، و قسمت دیگر را به تحصیل علوم پرداخت و کم کم ترقّی کرد... 📈 تا به حدی که در درس خارج آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی شرکت می کرد و به درجه ای رسید که احتمال می دادند به حد رسیده است. این سید جلیل و پارسا برای من چنین نقل کرد: 🔹در عالم خواب امام زمان حضرت ولی عصر علیه السلام را دیدم. بسیار غمگین و آشفته حال بود، به محضرش رفتم و سلام کردم. سپس عرض کردم: - چرا این گونه ناراحت و گریان هستید؟ - فرمود: امروز روز وفات عمه ام حضرت زینب سلام الله علیها است... 🔴 از آن روزی که عمه ام وفات کرده، تاکنون، هر سال در روز وفات او فرشتگان در آسمانها مجلس عزا به پا می کنند. آن چنان می گریند که من باید بروم و آنها را ساکت کنم... 🔸آنها خطبه حضرت زینب سلام الله علیها را که در بازار کوفه خواند، می خوانند و می گریند، من هم اکنون از آن مجلس فرشتگان مراجعت نموده ام. منبع: خصائص الزینبیه ص ۲۱۱ - ۲۱۲؛ کبریت الأحمر؛ کرامات الزینبیه اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
شب نیمه‌ی ماه رجب و روز نیمه، مستحب است زیارت مولی‌الکونین و امام الثقلین ابی‌عبدالله‌الحسین علیه السلام با یک سلام زائر آن پادشاه باش صلّی الله علیک یا اباعبدالله صلّی الله علیک یا اباعبدالله صلّی الله علیک یا اباعبدالله ان شاالله فردا موکب حضرت ام‌البنین سلام الله علیها برپاست. قم، چهارمردان، بین کوچه ۶ و ۸ ساعت ۸ صبح @kalamokomnor14
همه با دست پر از کرب و بلا می‌رفتند غیر زینب که همه زندگیش غارت شد
امام امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب صلوات الله علیه: جَمِيـلُ القَوْلِ دَلِيلُ وُفُـورِ العَقْلِ سخن زيبا، نشانه فراوانی عقل است غررالحكم، حدیث ۴۷۷۶ اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
شیخ صدوق بسندش از اباصلت نقل کرده است : روزی مأمون از حضرت امام رضا علیه السلام پرسید : اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده : ای علی «علیه السلام» تو تقسیم کننده بهشت و دوزخی، یعنی چه؟! این تقسیم چگونه است؟! من بسیار به این‌ مطلب فکر کرده‌ام. حضرت امام رضا فرمودند : آیا پدرت از اجدادش از ابن عباس نقل نکرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : محبت على موجب جنت می‌شود و دشمنی با او موجب دوزخ؟ گفت : بله. فرمودند : پس اهل بهشت و دوزخ تقسیم می‌شوند به محبت و دشمنی با امیرالمؤمنین علیه السلام‌. مأمون و حاضران از این جواب متحیر شدند و مأمون گفت : شهادت می‌دهم که شما وارث علم رسول الله صلی الله علیه و آله هستی. اباصلت گوید : وقتی از کاخ خارج شدیم به حضرت گفتم : چه پاسخ محکم و زیبایی دادید و مأمون را مجاب کردید. حضرت فرمودند : آنچه گفتم از طریقی بود که آنان حجیتش را قبول دارند، وگر نه اعتقاد ما اهل بیت علیهم السلام بر این است که روز قیامت امیرالمومنین علیه السلام به آتش خطاب می‌کنند : فلان شخص را بگیر که ازدشمنان من است ، و فلان شخص را رها کن که از دوستان من است. 📚 عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج ٢ ، ص ٨٨ . اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
۱۷ رجب، سالمرگ مأمون عباسی را خدمت امام زمان علیه السلام تبریک عرض میکنیم.
🔴 ای حاکم، وظیفه تو برقراری عدالت و محو فقر از چهره جامعه است نه کشورگشایی روزی مأمون با خوشحالی به محضر امام رضا (علیه السلام) آمد و نامه ‏ای را خواند که در آن نامه از پیروزی لشگرش، و فتح یکی از بلاد کابل، سخن به میان آمده بود. امام به او گفت: آیا فتح یکی از شهرهای مشرکان، تو را خوشحال کرده است؟ مأمون: آیا چنین فتحی مایه‏ شادی نیست؟ ✅ حضرت امام رضا علیه السلام: در مورد امت محمد (صلی الله علیه وآله) و مسئولیت زمامداری که خداوند آن را در اختیارت نهاده، از خدا بترس! «فانک قد ضیعت امور المسلمین، و فوضت ذلک الی غیرک، یحکم فیهم بغیر حکم الله عز وجل...» همانا تو امور مسلمانان را تباه ساخته ‏ای، حکمرانی را به غیر خود واگذار نموده‏ ای که در میان مسلمانان به غیر حکم خدا حکمرانی می‏کنند (تو با نصب فرمانداری نالایق و ستمگر، حق مسلمانان بلاد را تباه نموده ‏ای، اکنون به خاطر فتح فلان قریه خوش رقصی می‏کنی؟) تو در این بلاد نشسته ‏ای ولی ...به مسلمانان مهاجر و انصار، ظلم می‏شود، به طوری که مدتهاست در فقر و نداری هستند و به آنها ستم می شود، و دسترسی به تو ندارند و کسی به داد آنها نمی‏رسد، از خدا بترس، و به امور مسلمانان توجه داشته باش! «اما علمت أن والي المسلمین مثل العمود في وسط الفسطاط، من أراده أخذه» آیا نمی‏دانی که زمامدار مسلمانان مانند ستون وسط خیمه است، که هر کسی در درون خیمه است بخواهد می‏تواند آن ستون را بگیرد.» تو نیز باید به مسلمانان این‏گونه نزدیک باشی، و مردم به تو دسترسی داشته باشند، و شکایتهای خود را به تو برسانند...» ✅ «تو را در داخل كشور اسلامی‌ برقرار كن و و را برطرف کن و به مشكلات مردم رسيدگي كن. اين مايه خرسندي و خشنودي يك حاكم مسلمان است، نه كشورگشايی و فتوحات تازه و افزودن بر قلمرو جغرافيایی كشور اسلام، بدون اين‌كه محتواي اسلام و جوهر دين كه عدالت است، اجرا شده باشد». 📖 عيون اخبار الرضا، ج ۲،ص۱۶ . مسند امام رضا، ج ۲،ص ۱۴۹و۱۵۲ . اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
امام رضا علیه السلام فرمودند : کسی که گره از کار مؤمنی بگشاید و شادش کند ، خداوند هم در روز قیامت ، کار بسته او را می گشاید. 📚 الکافی ، ۲۰۰/۲ اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
🌷 امام رضا (علیه السلام) : 🖋 ما بين طلوع سپيده صبح تا طلوع خورشيد ، ملائكه الهي ارزاق انسان ها را سهميه بندي مےنمايند. هر كس در اين زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد. 📓 وسائل الشّيعة ، ج۶ ، ص۴۹۷ اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
انگشتر کفیل
حکایت نقش دو شیر در بالای ایوان نقاره‌خانه در صحن عتیق حرم امام رضا علیه السلام چیست؟ ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔸در این صحنه مردی با ریش و سبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شده‌اند. یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را می‌درد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است. 🔸اما ماجرای این شیرها: بعد از جریان اقامه نماز باران در توسط حضرت رضا علیه السلام و بارانی که بلافاصله باریده شد آن هم در فصل تابستان، محبوبیت امام در بین مردم چندین برابر شد. مامون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام علیه‌السلام را بشکند؛ 🔸نقل شده است که مأمون در مجلسی که  بدین منظور، ترتیب داده بود فردی به نام حمید بن مهران را مامور کرد تا با بی ادبی، امام علیه السلام را به سحر و عوام فریبی متهم کرده، از ایشان طلب کند که معجزه نموده، شیرهای روی پردۀ بالای سر مامون را زنده کنند تا  او را بخورند. 🔸امام رضا علیه السلام بلافاصله به نقش شیرهای روی پردۀ پشت سر مأمون اشاره کرده، فرمودند: این ملعون را ببلعید. بی‌درنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند و او را بلعیدند، به طوری که کوچکترین اثری از وی باقی نماند. بعد دوباره با اشاره امام ، به جای خود برگشتند. 🔸مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: یابن رسول الله؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید. اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم. امام فرمودند: «من اگر خلافت را می‌خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم. ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم.» 📔عیون اخبار الرضا علیه السلام شیخ صدوق ج۱ ص۱۸۳ اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
امام صادق علیه السلام: هر چيزى كه زكاتش را بدهى، از خطر نابودى در امان است ما أدّيتَ زكاتَهُ فهُو مَأمونُ السَّلْبِ اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
یکى از طلبه هاى نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : به آسمان رود و کار آفتاب کند .  پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!   وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .  فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند * به آسمان رود و کار آفتاب کند اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
امام صادق عليه السلام: آنكه مالك خشم خود نباشد، مالك عقل خود نيست مَن لَم يَملِك غَضَبَهُ لَم يَملِك عَقلَهُ تحف العقول ۳۷۱ اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
به نقل از حضرت آیت‌الله سیستانی: 💠 در زمانی که من در قم شاگرد آقای بروجردی بودم، یک روز توصیه‌ای اخلاقی داشتند با این عنوان که مواظب باشید دزد عقیده مردم نباشید! 🔸آقای بروجردی فرموده بودند: یک روز دزدها جلوی کاروانی را می‌گیرند و اموال آن را غارت می‌کنند. میان اموال و اثاثیه آنان بقچه‌ای بود که روی آن نوشته شده بود “بسم الله الرّحمن الرّحیم”... 🔹آن را به رئیس دزدها نشان دادند و او پرسید این بقچه مال کیست؟ معلوم شد متعلّق به یک پیرزن است. از آن پیرزن پرسید این کاغذ "بسم الله" برای چیست؟ - جواب داد این را نوشتم، تا از خطر دزدها محفوظ بماند. رئیس دزدها گفت محفوظ ماند، بردار و برو... 🔸نوچه‌های رئیس اعتراض کردند که این همه زحمت کشیدیم و دزدیدیم، چرا به او برگرداندی؟ رئیس جواب داد: ما دزد اموال هستیم، دزد عقیده نیستیم. 👈🏻 آقای بروجردی با نقل این داستان فرموده بودند: شما طلّاب عزیز مواظب باشید دزد عقیده مردم نباشید! اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
در روایتى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: هر کس سوره بنى اسرائیل را هر شب جمعه بخواند، از دنیا نخواهد رفت تا این که قائم علیه السلام را درک کند و از یارانش خواهد بود. «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ بَنِى إِسْرائِیْلَ فِى کُلِّ لَیْلَةِ الجُمُعَة لَمْ یَمُتْ حَتّى یُدْرِکَ الْقائِمَ وَ یَکُونَ مِنْ أَصْحابِهِ». اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
   عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          السلام علیک یا اباعبدالله           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل و النهار و لاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                و علی علی بن الحسین                  و علی اولاد الحسین                و علی اصحاب الحسین هدیه به حضرت زهرا و حضرت ام البنین صلوات ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شيخ حسين بن شيخ مشكور رضوان اللّه تعالى عليه فرمود: در عالم رؤ يا ديدم در حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام مشرف هستم و حضرت در آنجا تشريف دارند. يك نفر جوان عرب معدى (دهاتى ) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد و حضرت با لبخند جوابش دادند. فرداى آن شب كه شب جمعه بود به حرم مشرف شدم و در گوشه حرم توقف كردم ناگهان آن جوان عرب معدى را كه در خواب ديده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد با لبخند به آن حضرت سلام كرد ولى حضرت سيدالشهداء علیه السلام را نديدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد. عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام علیه السلام پرسيدم . و تفصيل خواب خود را برايش نقل كردم و گفتم چه كرده اى كه امام علیه السلام با لبخند بتو جواب مى دهد؟ گفت : مرا پدر و مادر پيرى است و در چند فرسخى كربلا ساكنيم و شبهاى جمعه كه براى زيارت مى آيم يك هفته پدرم را سوار بر الاغ كرده مى آوردم و يك هفته هم مادرم را مى آوردم . تا اينكه شب جمعه اى كه نوبت پدرم بود چون سوارش كردم مادرم گريه كرد و گفت : مرا هم بايد ببرى شايد هفته ديگر زنده نباشم . گفتم : باران مى بارد، هوا سرد است ، مشكل است ، نپذيرفت ناچار پدر را سوار كردم و مادرم را بدوش كشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم رسانيدم و چون در آن حالت با پدر و مادرم وارد حرم شدم حضرت سيدالشهداء علیه السلام را ديدم و سلام كردم آن بزرگوار برويم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا بحال هر شب جمعه كه مشرف مى شوم حضرت امام حسين علیه السلام را مى بينم و با تبسم جوابم را مى دهد. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
حضرت رسول صلی‌ الله علیه و آله و سلم : افضل اعمال امت من انتظار فَرَج است. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ قدیمی از: توسل به ساحت مقدس حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با حضور مرحوم آیت الله موحد ابطحی ➖آیت‌الله سید محمدباقر موحد ابطحی (۱۳۰۵–۱۳۹۲ش) فقیه، رجالی، محدث و از محبان دلسوخته آقا بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه )و مولف نخستین تفسیر موضوعی قرآن است. ایشان با بنیان نهادن مدرسه و مرکز پژوهشی «الامام المهدی» در قم، به گردآوری اخبار و احادیث اهل بیت علیهم السلام همت گماشته که ره آورد آن، انتشار ده ها کتاب ارزنده مانند الصحیفة السجادیة، الجامعة صحیفة الامام الرضا علیه السلام و. .. است اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
👈 سید بن طاووس می‌نویسد: 🔸مبادا! مبادا! موقع دعا احدی را بر امام زمانت مقدّم بداری... یک وقت خیال نکنی که مولایت به دعای تو نیازی دارد. هیهات! هیهات! اگر چنین عقیده‌ای داری، تو در اعتقاداتت مریض هستی! اینکه اوّل برای او دعا کنی سبب می‌شود درهای اجابتی که با گناهانت قفل خورده باز شود... نگو که "پس چرا فلان استاد و فلان استاد این‌گونه عمل نمی‌کنند؟!..." به آنچه گفتم عمل کن که «اوّل دعا کردن برای امام زمان»، حقیقتی واضح است و هرکس از این مطلب غافل باشد در اشتباه فضاحت‌باری است! 📚 برگرفته از فلاح السائل ص۴۴. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
❇️ کمک به علویه سالخورده و توفیق زیارت و پذیرایی ☑️ یکی از اخیار زمان به نام حاج محمد علی فشندی تهرانی نقل کرد: ▫️ قریب سی سال قبل عازم کربلا شدیم برای زیارت اربعین، موقعی بود که برای هر نفر جهت گذرنامه چهارصد تومان می‌گرفتند، بعد از گرفتن گذرنامه، خانواده گفت من هم می‌آیم، ناراحت شدم که چرا قبلاً نگفته بود، خلاصه بدون گذرنامه حرکت نمودیم و جمعیت ما پانزده نفر بود چهار مرد و یازده زن و یک علویه (خانم از سادات) همراه بود که قرابت (و خویشاوندی) با دو نفر از همراهان (داشت) و عمر آن علویه ۱۰۵ سال بود، خیلی به زحمت او را حرکت دادیم و با سهولت و نداشتن گذرنامه، خانواده را از دو مرز ایران و عراق گذراندیم و کربلا مشرف شدیم قبل از اربعین و بعد از اربعین، به نجف‌اشرف مشرف شدیم و بعد از ۱۷ ربیع‌الاول قصد کاظمین و سامرا را نمودیم آن دو نفر مرد که از خویشان آن علویه بودند از بردن علویه ناراحت بودند و می‌گفتند: 🔸 او را در نجف می‌گذاریم تا (به کاظمین رفته و) برگردیم. ▫️ من گفتم: 🔹 زحمت این علویه با من است. ▫️ و حرکت نمودیم در ایستگاه ترن کاظمین برای سامرا جمعیت بسیار بود و همه در انتظار آمدن ترن بودند که از کرکوکِ موصل بیاید برود بغداد و بعد از بغداد بیاید و مسافرها را سوار کند و حرکت کنند و با این جمعیت تهیه بلیط و محل بسیار مشکل بود. ✨ ناگاه سید عربی که شال سبزی به کمر بسته بود نزد ما آمد و گفت: 🔶 حاج محمدعلی! سلام‌علیکم! شما پانزده نفر هستید؟ ▫️ گفتم: 🔹 بله، ▫️ فرمود: 🔶 شما اینجا باشید؛ این پانزده بلیط را بگیرید، من می‌روم بغداد، بعد از نیمساعت با قطار برمی‌گردم، یک اطاق دربست برای شما نگاه می‌دارم. شما از جای خود حرکت نکنید. 🚂 قطار از کرکوک آمد و سید سوار شد و رفت. 🕧 بعد از نیم ساعت قطار آمد، جمعیت هجوم آوردند، رفقا خواستند بروند؛ من مانع شدم. قدری ناراحت شدند. همه سوار شدند. آن سید آمد و ما را سوار قطار نمود. یک اطاق دربست (برایمان گرفته بود.) تا وارد سامرا شدیم، آن آقا سید گفت: 🔶 شما را می‌برم منزل سیدعباس خادم. ▫️ و رفتیم منزل سیدعباس، من رفتم نزد سیدعباس گفتم: 🔹 ما پانزده نفر هستیم و دو اطاق می‌خواهیم و شش روز هم اینجا هستیم چه مقدار به شما بدهم‌؟ ▫️ گفت: 🔸 یک آقا سیدی کرایه ی شش روز شما را داد؛ با تمام مخارج خوراک و زیارتنامه خوان، (قرار شد) روزی دو مرتبه هم شما را ببرم سرداب و حرم. ▫️ گفتم: 🔹 سید کجاست‌؟ ▫️ گفت: 🔸 الآن از پله‌های عمارت پایین رفت. ▫️ هرچند دنبالش رفتیم او را ندیدیم. گفتم: 🔹 از ما طلب دارد. پانزده بلیط برای ما خریداری نموده. ▫️ گفت: 🔸 من نمی‌دانم تمام مخارج شما را هم داد. ▫️ خلاصه بعد از شش روز آمدیم کربلا نزد مرحوم آقا میرزا مهدی شیرازی رفتم و جریان را گفتم سؤال نمودم راجع به بدهی نسبت به سید، مرحوم میرزا مهدی گفت: 🔸 با شما از سادات کسی هست‌؟ ▫️ گفتم: 🔹 یک علویه است. ▫️ فرمود: 🔸 او امام زمان علیه السلام بوده وشما را مهمان فرموده. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04