🔻مرحوم آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی رضوان الله تعالی علیه نقل فرمودند :
◾️ آقای سید محمد باقری بود اهل دامغان که در مشهد ساکن بود و از علماء و شاگردان مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی بود و زیاد خدمت معظم له می رسید . وی مدت متمادی بود به مرض سل مبتلا شده بود و آن روز ها این مرض غیر قابل علاج بود و همه از او مایوس بودند و بسیار نحیف و ضعیف شده بود .
◾️یک روز دیدم که او بسیار سرحال و سالم و با نشاط و بدون هیچ کسالتی نزد ما آمد همه تعجب کردیم و از او علت شفا یافتنش را پرسیدیم !!!
◾️گفت یک روز که خون زیادی از حلقم بیرون آمد و دکترها مرا مایوس کرده بودند ، خدمت استادم آقا میرزا مهدی رسیدم و به ایشان شرح حالم را گفتم . معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من فرمود :
◾️ مگر تو سید نیستی ؟ چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمی خواهی ؟؟ چرا به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ( سلام الله علیه ) نمی روی و از آن حضرت طلب حاجت نمی کنی ؟ مگر نمی دانی آنها اسماء حسنی پروردگار هستند ؟ مگر در دعای کمیل نخوانده ای که فرمود : ( یا من اسمه دواء و ذکره شفاء) ؟ تو اگر مسلمان باشی و سید باشی و اگر شیعه باشی باید شفایت را همین امروز از حضرت بقیه الله ( سلام الله علیه ) بگیری !
◾️مرحوم میرزا اینقدر این مطالب را به من فرمود که با گریه از جا بلند شدم ، مثل آنکه می خواهم به محضر حضرت بقیه الله ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بروم . لذا بدون آنکه متوجه باشم اشک می ریختم و با خود زمزمه می کردم و می گفتم ( یا حجت بن الحسن ادرکنی ) و بطرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا ( سلام الله علهیما ) می رفتم و وقتی به درب صحن عتیق رسیدم آنجا را طوری دیگر دیدم . صحن بسیار خلوت بود تنها جمعیتی که در صحن دیده می شد چند نفری بودند که با هم می رفتند و در پیشاپیش آنها سید بزرگواری بود که من فهمیدم آن سید حضرت ولیعصر ( ارواحنافداه ) است . با خودم گفتم که چون ممکن است بروند خوب است بروم و ایشان را صدا بزنم و از ایشان شفای مرض خود را بگیرم ، همینکه این خطور در دلم گذشت دیدم که آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند . عرق سردی بر بدن من نشست ، ناگهان صحن مقدس را به حالت عادی دیدم ، دیگر از آن چند نفر خبری نبود ، مردم بطور عادی در صحن رفت و آمد می کردند ، من بهت زده شدم .
◾️در این بین متوجه شدم این حالت کسالت از مرض سل از من مرتفع شده ، به خانه برگشتم و آنچنان حالم بهتر شد که هرچقدر می خوام سرفه کنم نمی توانم .
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
السلام علیک یا محمد بن علی الجواد
السلام علیک ایها الطفل الرضیع یا علی الاصغر
ان شاالله فردا موکب حضرت امالبنین سلام الله علیها برپاست.
قم، چهارمردان، بین کوچه ۶ و ۸
ساعت ۸ صبح
چشم روشنی به حضرت سید الشهداء و امام رضا علیهما السلام صلوات
#قدم_به_دیده
@kalamokomnor14
@managheb_ahlebeyt.mp3
939.8K
#امام_جواد_علیهالسلام
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
زكريا بن آدم مى گويد: من نزد امام رضا عليه السلام بودم كه فرزندشان امام جواد عليه السلام را آوردند.
ایشان كه كمتر از چهار سال داشتند، دستانشان را بر زمين زدند و سر مبارک را به آسمان بلند كردند و به فكر فرورفتند.
امام رضا عليه السلام فرمودند: جانم فدايت، چرا انديشيدنت به درازا كشيد؟
بیان داشتند: براى آن چه در حق مادرم فاطمه (علیهاالسلام) روا داشتند، به خدا سوگند آن_دو را (از قبر) بيرون مى كشم، آتششان مى زنم، ذره_ذره شان كرده و ذراتشان را در دريا_پراكنده مى كنم.
امام رضا عليه السلام ایشان را به خود نزديك كردند و ميان دو چشمانشان را بوسيدند و فرمودند:
پدر و مادرم به فدايت، تو سزاوارامامتی.
📚کتاب نفیس القطره جلد اول صفحه۶۴۸
#فضائل
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
#ماه_رجب
❓چرا اول رجب را، شب "نور باران" می گفتند...
💠 مرحوم نراقی در خزائن آورده است که: ثقه اى نقل كرد از شيخ محمد، كليد دار روضه مقدسه كاظمين (عليهما السّلام) و شيخ مذكور خود مرد متدّينى بود، و من خود او را ملاقات كرده بودم كه شيخ مذكور گفت:
🔸در هنگامى كه حسن پاشا - بعد از زمان سلطنت نادرشاه افشار در ايران - او پاشاى #عراق عرب بود در بغداد متمكن بود. روزى در ايام ماه جمادى الثانيه در وقتى كه جمعى از امراء و افنديان و اعيان آل عثمان در مجمع او حاضر بودند، پرسيد سبب چيست كه اول ماه رجب را #شب_نور_باران گويند؟!
- يكى از ايشان [چنین] مذکور ساخت كه در [این] شب، بر قبور ائمه دين، نور فرو مى ريزد.
🔹پاشا گفت: در اين مملكت محل قبور ائمه بسيار است و البته مجاورين اين قبور ائمه مشاهده خواهند نمود! پس كليددار ابوحنيفه كه امام أعظم ايشان است و كليد دار شيخ عبدالقادر را طلبيده مطلب را از ايشان استفسار نمود و ايشان گفتند:
- ما چنين چيزى مشاهده نكرده ايم.
🔸حسن پاشا گفت: كه موسى بن جعفر و حضرت جواد (عليهما السّلام) نيز از اكابر دينند، بلكه جماعت روافض آنها را واجب الاطاعة مى دانند. سزاوار آن است كه از كليددار روضه ايشان نيز بپرسيم.
- و همان ساعت ملازمى كه به عرف اهل بغداد "چوخادار" گويند به طلب كليددار كاظمين (عليهما السّلام) آمد، شيخ محمد گويد که:
🔹كليددار آن وقت، پدر من بود و من تقریباً در سن بيست سالگی بودم و با پدر در كاظمين بوديم كه ناگاه "چوخادار" به احضار پدرم آمد و او نمى دانست كه با او چه کاری داشت، روانه بغداد شد و من نيز به اتفاق او رفتم.
🔸من بر در خانه پاشا ماندم و پدرم را به حضور بردند، بعد از حضور پاشا از پدرم سؤال كرد كه: گويند شب اول رجب را "شب نور باران" گويند به جهت نزول نور از آسمان بر قبور ائمه دين، آيا تو هيچ آن را در قبر كاظمين مشاهده كرده اى؟!
🔹پدر خالى از ذهن و بى تأمل گفت: بلى چنين است و من مكرر ديده ام. پاشاى مذكور گفت: اين امر غريبى است و اول رجب نزديک است، مهيا باش كه من در شب اول رجب در روضه مقدسه كاظمين به سر خواهم برد.
👈🏻 پدرم از استماع اين سخن به فكر افتاد كه اين چه جرأتى بود كه من كردم و چه سخن بود از من سر زد! و با خود گفت كه يحتمل مراد #نور_ظاهرى قابل مشاهده نباشد و من نور محسوسى نديده ام و متحير و غمناک بيرون آمد.
- من چون او را ديدم، آثار تغير و ملال در بشره او يافتم و سبب استفسار كردم، گفت:
🔸اى فرزند من خود را به كشتن دادم و با حال تباه روانه كاظمين (عليهما السّلام) شديم و در بقيه آن ماه پدرم به وصيت و وداع مشغول بود و امور خود را انجام مى داد و خورد و خواب او تمام شد.
- و روز و شب به گريه و زارى مشغول بود و شبها در روضه مقدسه تضرع مى كرد و به ارواح مقدسه ايشان توسل مى جست و خدمتكارى خود را شفيع مى كرد تا روز آخر ماه جمادى الثانية.
🔹چون روز به حوالى غروب رسيد كوكبه پاشا ظاهر شد و خود او نيز وارد شد و پدرم را طلبيد و گفت: بعد از غروب، روضه را خلوت نمايد و زوار را بيرون كند، پدرم حسب الأمر چنان كرد.
- هنگام نماز شام، پاشا به روضه داخل شد، امر كرد كه شمعهاى روضه كه روشن بود خاموش كردند و روضه مقدسه تاريک ماند.
🔸خود چنان كه طريقه سنيان است فاتحه خواند و رفت به عقب سر ضريح مقدس و مشغول نماز و ادعيه شد و پدرم در سمت پيش روى ضريح مقدس را گرفته بود و محاسن خود را بر زمين مى ماليد و روى خود را در آنجا مى سائيد و تضرع و زارى مى كرد.
- مانند ابر بهار، اشک از ديده او جارى بود و من نيز از عجز و زارى پدرم به گريه افتاده بودم و بر اين حال، تقربياً دو ساعت گذشت و نزديک بود كه پدرم قالب تهى كند كه...
🌕 ناگاه سقف محاذى بالاى ضريح مقدس شق شد و ملاحظه شد كه گويا به يک بار صد هزار خورشيد و ماه و شمع و مشعل بر ضريح مقدس و روضه مقدسه ريخت كه مجموع روضه هزار مرتبه از روز روشنتر و نورانىتر شد!
- و صداى حسن پاشا بلند شد كه به آواز بلند مكرر مى گفت: "صلى الله على النبى محمد و آله"
🔹پس پاشا برخاست و ضريح مقدس را بوسيد و پدر مرا طلبيد و محاسن او را گرفت و به خود كشيد و ميان دو چشم پدر مرا بوسيد و گفت:
👈🏻 بزرگ مخدومى دارى، خادم چنين مولائى بايد بود، و انعام بسيار بر پدرم و ساير خدام روضه متبركه كرده و در همان شب به بغداد مراجعت نمود.
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
.حضرت امام جواد (عليه السلام) :
اگر آسمانها و زمين بر شخصى بسته باشد ، ولى #تقواى_الهى پيشه كند ، خداوند گشايشى از آنها برايش قرار مى دهد .
📕 الفصول المهمة ۲۷۴/۲۸ .
#حدیثنا
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
امام جواد علیه السلام :
سه چیز است که محبت می آورد :
انصاف در معاشرت ،
همدردی کردن با دیگران ،
و داشتن قلبی پاک از گناه .
#حدیثنا
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
بحار الأنوار ، ج ۷۷ ، ص ۸۹ .
...نجات از زلزله
🔸علي بن مهزيار گويد : نامه اي نوشتم خدمت امام جواد (عليه السلام) و درباره کثرت زلزله در اهواز به امام شکايت کردم و کسب اجازه نمودم براي رفتن از خطه اهواز.
.
🔸امام خطاب به من نامه اي بدين شرح نوشتند: از آن منطقه جابجا نشو و روزهاي چهارشنبه، پنج شنبه، و جمعه روزه بگير، غسل کن، لباسهايت را تميز نموده، روز جمعه با مردم از شهر بيرون برو، در پيشگاه الهي دعا کن. بادعاي تو، بلاها دفع مي شود.
.
🔸علي بن مهزيار مي گويد: دستورهاي امام (علیه السلام) را انجام دادم و از آن پس آرامش به اهواز بازگشت و زلزله ها آرام شد.
(التهذيب ،ج۳،ص۲۹۴،باب ۱۳)
.
🔸ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی دورقی، فقیه، محدث و از رهبران اندیشمند و سرشناس شیعه در اوایل قرن سوم است
پدر او مسیحی و اهل هند بود که به دین اسلام مشرف شد و بعدا در یکی از روستاهای اهواز سکنی گزید. علی بن مهزیار نیز همراه پدرش، در همان دوران نوجوانی به دین مقدس اسلام گروید و دلش با نور اهل بیت علیهم السلام منور شد.
.
🔸اوّل، حسن بن سعید اهوازی او را به محضر امام هشتم معرفی کرد و از محضر ایشان بهره ها برد. پس از آن بزرگوار نیز در ردیف یاران خاص امام جواد علیه السلام قرار گرفت و بعد از شهادت پیشوای نهم، با تلاشهای فراوان به خوشه چینی در مکتب امام هادی علیه السلام پرداخت و به عنوان راوی مورد اعتماد و وکیل تام الاختیار حضرتش عمل می کرد.
.
🔸علی بن مهزیار، نزد اهل بیت علیهم السلام به چنان مقامی رسید که امام جواد علیه السلام وی را این گونه ستود: «لَسْتَ تَدْرِی کَیْفَ جَعَلَکَ اللّهُ عِنْدِی؛ [علی!] تو نمی دانی خداوند برای تو نزد من چه مقامی قرار داده است! و آنگاه در ادامه می فرماید: «من گاهی اوقات با نام و نسب خودت دعایت می کنم. من به تو علاقه و محبت زیادی دارم. جایگاه تو را می شناسم. خداوند، بهتر از این موقعیت برایت روزی کند و به سبب رضایت من، از تو راضی باشد، تو را به خواسته ها و آرزوهایت برساند و در فردوس اعلی به سبب رحمت و مغفرتش به تو منزل عطا کند که او شنوای دعاست. خدا تو را حفظ و پاسداری کند و بدیها را در پرتو رحمتش از تو دور بدارد.»
.
🔸عادت علی بن مهزیار در عبادت، چنان بود که چون آفتاب طلوع می کرد سر به سجده می گذاشت و سر بلند نمی کرد تا از برای هزار نفر از برادران مؤمن خود دعا کند به آنچه برای خود دعا می کرد و پیشانی اش از کثرت سجده، مثل زانوی شتر پینه بسته بود.
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
چه_کنیم در دنیا و آخرت با اهل بیت علیهم السلام باشیم؟
اسماعيل بن سهل گويد:
خدمت امام جواد عليهالسلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرماييد كه اگر آن را بگويم در دنيا و آخرت با شما باشم.
حضرت به خط خود نوشتند:
اَكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ «إنّا أنزَلْناهُ» ،
وَ رَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالإسْتِغْفارِ .
سـوره «انا انزالناه» را زياد بخوان
و لبهايت به گفتن استغفار «تر» باشد.
#حدیثنا
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
حضرت امام جواد (علیه السلام) :
اظهارُ الشيء قبل أن یستحکم ، مفسدة له .
آشکار کردن هر چیزی ، پیش از استحکام یافتن سبب خرابی آن خواهد بود .
تحف العقول ، ص ۷۲۹ .
#حدیثنا
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
دوازدهــم رجـب، سالمرگ به درک واصل شدن معاویة بن ابیسفیان را خدمت امام زمان علیه السلام تبریک عرض مینماییـم.
آیة الله سید نصرالله مستنبط در حرم امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه خدمت امام عصر صلوات الله علیه مشرف شد، شنید که امام علیه السلام در قنوت نماز خود چنین می خوانند:
«اَللّهـم انّ معاویةَ بنَ ابی سفیان قَد عادی علی بن ابیطالب( صلوات الله علیه) فالعنه لعناً و بیلاً»
* خدایا!
همانا معاویه پسر ابی سفیان دشمنی سر سختانه ای با علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کرد،پس او را به شدت لعنت کن *
📚 معجم رجال الفکر و الادب فی النجف ۱۱۹۹/۳.
عرض نیاز به درگاه بی نیاز / ۵۰ و ۵۱.
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
از محی الدین اربلی نقل است که گفت : من نزد پدر خود بودم و مردی با او بود و آن مرد را چُرتی گرفت. پس عمّامه از سر او افتاد و جای ضربت هایله در سر او بود و پدرم او را از آن ضربت سؤال کرد. گفت: این ضربت از صفّین است. پدرم گفت: جنگ صفین در زمان قدیم شد و تو در آن زمان نبودی. گفت: من سفر کردم به سوی مصر و مردی از سرزمین غزّه با من رفیق شد.
در میان راه، روزی جنگ صفین را یاد کردم. آن رفیق من گفت: اگر من در روز صفین میبودم، شمشیر خود را از خون علی و اصحاب او سیراب میکردم.
من گفتم: اگر من در آن روز میبودم، شمشیر خود را از خون معاویه و اصحاب او سیراب میکردم و اینک من و تو اصحاب علی و معاویهایم.
پس با یکدیگر جنگ عظیمی کردیم و جراحت بسیار با یکدیگر رسانیدیم تا آن که من از شدت ضربتها افتادم و از حال رفتم. ناگاه مردی را دیدم که با سر نیزه مرا بیدار میکند و چون چشم گشودم آن مرد از مرکب فرود آمد و دست بر جراحتهای من مالید؛ در حال، عافیت یافتم!! فرمود: «در آنجا که هستی مکث نما!» پس غایب شد و بعد از اندک زمان، برگشت و سر آن خصم من، با او بود و مرکب او را نیز آورده بود. پس به من فرمود: این سر دشمن تو است و تو ما را یاری و نصرت کردی؛ ما تو را یاری کردیم و خداوند عالم یاری میکند هر که را که او را یاری کند.» من گفتم: تو کیستی؟ گفت: من فلان بن فلان، یعنی حضرت صاحب الزمانعلیه السلام. پس به من فرمود: «هر که تو را از این ضربت سؤال کند، بگو که این ضربت صفّین است.»
نجم الثاقب/حکایت 46
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
یک لحظه ز تقویم به چشمم نظر افتاد
در حالت امروز بسی پر ثمر افتاد
تبریک به شاه نجف و حضرت زهرا
امروز معاویه به قعر سقر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
🗞 نامه #معاویه بن أبی سفیان به زیاد بن أبیه درباره ایرانیان
🔸این نامهی معاویه درباره ایرانیان که به زیاد بن ابیه برادر خوانده معاویه و سرپرست کوفه، خوزستان و فارس نوشته شده است.
نامهای است که به نقل از ابان بن ابی عیاش و از او، به نقل از سلیم آمده است.
متن این نامه توسط منشی زیاد بن ابیه که شیعه بوده، به سلیم که دوست نزدیکش بوده نشان داده شده است که آن را بخواند. با توجه به مضمون جالب این نامه، منشی زیاد بن ابیه، یا خود جناب سلیم، رونوشتی از آن برای خود برداشته است.
🔻متن این نامه، اینطور آغاز میشود:
«…اما بعد…، از من پرسیدهای که وظیفه تو در برابر قبایل عرب و غیرعرب چیست؟»
(و پس از شرحی درباره قبایل یمن و بنی ربیعه و بنی مضر نوبت به ایرانیان میرسد. در این زمینه در ناسخ التواریخ چنین آمده است:)
«… و اکنون میرسیم به این قومی که به نام موالی در میان امت اسلام به سر میبرند و قوم فارسی نام دارند. گوش کن زیاد، این مردم را باید ذلیل کرد.
←باید همان روشی که عُمر (عمر بن خطاب) آنها را میکوبید، طوری کوبیدشان که هرگز نتوانند سربردارند.
اینها جز با سیاست عمر اداره شدنی نیستند.
از عطایشان که حق عمومی اتباع اسلام است تا میتوانی بکاه.
در تقسیم خواربار تا میتوانی از سهمشان کم کن.
در جبهه جنگ آنها را در صفوف مقدم بگمار تا زودتر از دیگران هدف حملات دشمن تازه نفس قرار گیرند.
سربازان آنها را به کار جادهسازی و هموار کردن راهها و کندن درختها بگمار و سعی کن هر چه دشواری و عذاب باشد نصیب این عجمها شود.
کاری کن که سنگینی بارها بر دوششان هرچه بیشتر فشار آورد. زیرا که اگر جز این باشد هوای عصیان خواهند کرد.
مراقب باش که این عجمها هرقدر هم صالح و متقی باشند بر صفوف جماعت در نماز پیش نمازی نکنند و در نمازجماعت در صف اول قرار نگیرند مگر آنکه عده اعراب برای تکمیل صفوف کافی نباشد و هرچند هم در فقه و قرآن دانشمند باشند بر مسند قضا ننشینند و بر هیچ شهری از شهر های اسلام والی یا حاکم نشوند و در معابر هرقدر هم مقامشان بالا باشد بر عرب هرچند هم پست و فرومایه باشد تقدیر نجویند و در ازدواج حق زناشویی با زن عرب نداشته باشند اما مردان عرب حق همسری با زنان فارسی را داشته باشند.
اینها همه سیاست عمر رضی الله عنه است و عمر شایسته است از امت محمد صلی الله علیه و خاصاً از #بنی_امیه شایسته ترین پاداش را ببیند.
با این همه عمر اشتباهاتی نیز داشت. مثلاً میبایست قوانین و نظاماتی به وجود آورده باشد که برای همیشه عجمها را در برابر عرب ذلیل و خوار نگاه دارد.
اگر از ایجاد نفاق در میان امت اسلام پرهیز نداشتم، همین امروز مقرر میداشتم که اگر یک عجم، عربی را بکشد محکوم به قصاص یا دیه کامل میباشد ولی اگر عربی یک فارسی را به قتل برساند از قصاص معاف باشد و دیه را نیز نصف بپردازد.
به هرحال، زیاد، از همین امروز که این نامه به دستت میرسد این عجمها را بیشتر ذلیل کن، به آنان توهین کن، آنها را از پیشگاهت دور دار، از آنان در رتق و فتق امور کمک مخواه، به درخواستهایشان اعتنا نکن.
از این سخن که بگذرم، بگذار نامهای را برایت نقل کنم که عمر بن خطاب برای والی بصره #ابوموسی_اشعری ، در زمانی که تو به سمت منشی حکومت در زیردست این مرد خدمت میکردی، فرستاده بود.
همراه این نامه ریسمانی به طول پنج وجب بود که هرچه حکایت بود در آن ریسمان بود؛ زیرا عمر در آن نامه به فرماندار بصره دستور داده بود که "به موجب این نامه مردان بصره را احضار کن و درمیان آنان از موالی و اعاجم (ایرانیان) هرکس را که طول قامتش به اندازه این ریسمان رسیده، گردن بزن"❗️»
📔منابع:
1- کتاب سلیم بن قیس، ص۱۴۰ و ص۲۸۱ در چاپ بیروت (ر.ک: تصویر الحاقی)
2- نفس الرحمان، ص١۴۴
3- سفینة البحار، ج ۲، ۱۶۵
4- ناسخ التواریخ، ج۶، ص۱۲۳
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
✍️ترک سنت در حج توسط صحابه به خاطر دشمنی با امیرالمومنین علیه السلام
نسایی این روایت را نقل کرده و البانی هم روایت را تصحیح کرده است.
أخبرنا أَحْمَدُ بن عُثْمَانَ بن حَكِيمٍ الْأَوْدِيُّ قال حدثنا خَالِدُ بن مَخْلَدٍ قال حدثنا عَلِيُّ بن صَالِحٍ عن مَيْسَرَةَ بن حَبِيبٍ عن الْمِنْهَالِ بن عَمْرٍو عن سَعِيدِ بن جُبَيْرٍ قال كنت مع بن عَبَّاسٍ بِعَرَفَاتٍ فقال ما لي لَا أَسْمَعُ الناس يُلَبُّونَ قلت يَخَافُونَ من مُعَاوِيَةَ فَخَرَجَ بن عَبَّاسٍ من فُسْطَاطِهِ فقال لَبَّيْكَ اللهم لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ فَإِنَّهُمْ قد تَرَكُوا السُّنَّةَ من بُغْضِ عَلِيٍّ.تحقيق الألباني :صحيح الإسناد
✍️همراه ابن عباس در عرفات بوديم ؛ گفت چه شده است كه نميشنوم مردم تلبيه بگويند ؟
گفتم : از معاويه ميترسند !
ابن عباس از خيمه بيرون آمده و گفت : لبيك اللهم لبيك ، لبيك لبيك ! بدرستيكه آنان سنت را از روي دشمني علي ترك كردند !
📚صحیح سنن نسائئ ج2 ص343 چاپ مکتبه المعارف ریاض چاپ اول 1998 میلادی📚
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
يا ربّ إنّي مهتد بهداهم
لا أهتدي يوم الهدى بسواه
أهوى الذي يهوى النبي وآله
أبداً وأشنأ كل من يشناه
#امیرالمؤمنین_علیهالسلام
#فضائل
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
لاعذَّبَ اللهُ أمّي أنها شَرِبَتْ
حُبَّ الوصيّ وغذّتني باللَّبن ِ
وكان لي والدٌ يَهوى أبا حَسَنٍ
فصرتُ مِن ذي وذا أهوى أبا حسن ِ
#امیرالمؤمنین_علیهالسلام
#فضائل
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
اعمش گوید : سالی به حجّ بیت اللَّه الحرام مشرّف بودم ، در یکی از منازل فرود آمدم ، زن نابینایی را دیدم که می گفت : اي برگرداننده آفتاب درخشان بر علیّ بن ابی طالب علیه السلام بعد از آنکه غروب کرده بود ، چشم مرا باز گردان .
اعمش گوید : من از سخن او در شگفت شده و دو دینار از جیبم بیرون آورده و به او دادم .
او با دستانش آن دو دینار را لمس کرده و به طرف من انداخت و گفت : اي مرد ! مرا به خاطر فقر و بینوایی خوار نمودي ، افّ بر تو ، همانا کسی که آل محمّد علیهم السلام را دوست بدارد هرگز خوار و ذلیل نمی شود .
اعمش گوید : من براي انجام حجّ به راه خود ادامه دادم ، و مناسک حجّم را انجام دادم و به سوي منزلم رهسپار شدم ، و در این مدّت همه فکر و ذکرم در مورد آن زن بود ، تا اینکه به همان مکان رسیدم ، ناگاه آن خانم را دیدم که دارد نگاه می کند ، رو به او کرده گفتم : اي زن ! مهر و محبّت علیّ بن ابی طالب علیه السلام با تو چه کرد ؟
گفت : اي مرد ! من شش شب خداوند را به آن حضرت قسم دادم ، شب هفتم که شب جمعه بود در خواب دیدم که آقایی به خوابم آمد و به من فرمود : اي زن ! آیا علیّ بن ابی طالب را دوست می داري ؟
عرض کردم : آري .
فرمود : دستت را روي چشمت بگذار ، آنگاه دعایی خواند و فرمود :
خداوندا ! اگر این زن با نیّت درست علیّ بن ابی طالب را دوست می دارد ، پس بینایی چشمانش را باز گردان .
سپس به من فرمود : دستت را از روي چشمت بردار .
من دستم را از روي چشمم برداشتم ، ناگاه در خواب مردي را در برابر خودم دیدم ، عرض کردم : تو چه کسی هستی که خداوند به سبب تو به من احسان نمود ؟ فرمود :
من خضر هستم ، علیّ بن ابی طالب علیه السلام را دوست بدار که دوستی او در دنیا بلاها و آفات را از تو دور می کند و درآخرت از آتش جهنّم پناهت می دهد .
📚کتاب نفیس #القطره، جلد اول، صفحه ۲۱۲
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
انگشتر کفیل
خادم اهلبیت علیهم السلام آیة الله مرعشی و شاعر اهلبیت علیهم السلام محمد حسین شهریار
از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی نقل شده است : شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب، دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و مولا امیرالمؤمنین با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید؛ آن گاه محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند.
مولا فرمودند: شهریار ما کجاست؟
شهریار آمد، حضرت خطاب به شهریار فرمودند:
شهریار شعرت را بخوان!
و شهریار این شعر را خواند:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا
که به مـا ســوا فـکـندی هـمـه سایـه هـمـا را
ایشان فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد، از خواب بیدار شدم. چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار کیست؟
گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می کند.
گفتم: از جانب من اورا دعوت کنید که به قم نزد من بیاید. چند روز بعد ساعت شش صبح شهریار به خانه آیت الله می رسد خادم از او نامش را می پرسد میگوید من سید محمد بهجت تبریزی مشهور به شهریار از تبریز آمد ه ام پس از کمی تعلل خدام او را می پذیرند ؛ آیت الله پس از دیدن شهریار می گویند این همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر سلام الله علیه دیده ام.
ایشان می پرسند: این شعر« علی ای همای رحمت» را کِی ساخته ای؟
شهریار با حالت تعجب سؤال می کنند که شما از کجا خبر دارید! که من این شعر را ساخته ام؟
چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام. ولی من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم، تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام !
آنگاه ایشان سری تکان می دهد ومیگوید می دانم ولی تو ای: “شهریار شعرت را بخوان ! “
و او متحیر و حیران می خواند: و شهریار همان شعر بالا را می خواند.
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی به شهریار می فرمایند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تشریف دارند. حضرت، شاعران اهل بیت را احضار فرمودند: ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آن گاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید.
شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید: من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم . تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام.
آیت الله مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده، من آن خواب را دیده ام.
ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل، به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است.
#فضائل
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
تایید و تصدیق مکاشفه حضرت آیتالله مرعشی نجفی درباره استاد شهریار و شعر معروفش «علی ای همای رحمت...»
#فضائل
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
دستخط استاد شهریار در وصف مولی الموالی امیرالمؤمنین سلام الله علیه
#فضائل
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان قاضی سنی و یک شیعه اصفهانی
مرحوم شیخ احمد کافی
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
4_5879694543279883538
2.68M
سخنان شنیدنی #علامه_امینی
⭕️ خیانت های معاویه در حق امیرالمومنین علیه السلام
چرا از او دست بر میدارید...؟
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
السلام علیک یا اباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
و النهار و لاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
هدیه به حضرت زهرا و حضرت ام البنین صلوات
#شب_جمعه
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04