مسئول سازمان بسیج دانش آموزی سپاه استان البرز:
اعزام بیش از ۳هزار دانش آموز دختر البرزی به مناطق کربلای ایران
مسئول سازمان بسیج دانشآموزی سپاه استان البرز گفت: ۳ هزار و ۶۰۸ دانشآموز دختر از استان البرز در اردوی راهیان نور شرکت میکنند.
سرگرد پاسدار محمد فرمانی مسئول سازمان بسیج دانش آموزی استان البرز گفت: اردوی راهیان نور دانشآموزان دختر استان البرز از ۹ آبانماه همزمان با سراسر کشور آغاز خواهد شد و دانشآموزان پسر نیز در بهمنماه اعزام میشوند.
مسئول سازمان بسیج دانشآموزی سپاه استان البرز ادامه داد: اردوی راهیان نور بهترین فرصت برای شناخت بیشتر از دوران دفاع مقدس و انتقال فرهنگ ایثار و شهادت از نسل قبل به نسل جدید است.
ادامه مطلب در👇🙏🌸
خبرگزاری بسیج البرز
#خبرگزاری_بسیج_البرز
🌐 @basijalborz_irankochak
🌹 ۲۶ مهرماه سالروز شهادت سردار نورعلی شوشتری ، فرمانده دوران دفاع مقدس
🌹روزی که به شهادت رسید، دقیقاً روز بازنشستگی اش بود، ۳۰ سال سردار پُر شد که کارت بازشستگی خود را با شهادت از خداوند گرفت.
🌹فرازی از سخن شهید: دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هرچه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد. آنجا بر درب اتاقمان می نوشتیم "یا حسین فرماندهی از آن توست"؛ الآن می نویسیم "بدون هماهنگی وارد نشوید"!!
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹نماهنگ | مسیح بلوچستان
🌹 روایتی از زندگی سردار بااخلاص و فداکار شهید نورعلی شوشتری
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
🍂 «روزگاران ۱۳»
من نیز یکی از بانوانی بودم که در زمان جنگ تحمیلی و اشغال بخشی از خرمشهر در این منطقه سکونت داشتم در آن زمان من باردار بودم، در منطقهای که من هم حضور داشتم به هیچ عنوان خانوادهای تا کیلومترها نبود، در یک خانه بدون آب و برق زندگی میکردم،
همسر و برادرانم در انتهای شب به من سر میزدند و بر بقیه روز در خط مقدم فعالیت میکردند. بیشتر سربازان و بچههای خرمشهر را میشناختم. آنان نیز از حضور من در این منطقه آگاه بودند و در طول روز تنها یک بار به دیدن من آمده و برایم یخ میآوردند تا زنده بمانم، روزی یکی از برادران بسیجی همسر خود را نزد من آورد و او را به من سپرد و خود به خط مقدم رفت. فردای آن روز بچهها منطقه فراموش کردند تا برای من یخ بفرستند و گرمای هوا باعث شده بود من حالم بسیار بد شود در این زمان بود که فردی آمد و به نردههای پلهها کوبید و اعلام کرد که برایم یک یخ آورده است او لباسش بسیار مرتب و در عین حال سبز رنگ پوشیده بود رنگ لباس او نه به رنگ لباس سپاهیان و نه به رنگ لباس کمیته شباهت داشت. با خوردن آب خنکی که آورده بود حالم بهتر شد و بعد از آن وقت ماجرا را برای همسر و برادرانم بیان کردم آنان گفتند که آن روز فراموش کردند که برایم آب بفرستند و اصلاً مشخص نشد که چه کسی برای من امدادرسانی کرده و آبی سالم و پاک آورده بود. زنان متعددی مانند من در داخل شهر خرمشهر زندگی میکردند و از آن بهره مند میشدند.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#معرفی_کتاب #گزیده_کتاب
🍂 بنیاد امور مهاجرین
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔸 بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی یا بنیاد جنگ زدگان در ۱۳۶۰ به دستور محمدعلی رجایی نخستوزیر وقت، زیر نظر وزارت کشور، به سرپرستی سید مصطفی میر سلیم معاون سیاسی اجتماعی وزارت کشور برای برنامهریزی و هماهنگی فعالیتهای کمکرسانی و تأمین نیازهای مادی و معنوی مهاجران جنگ عراق با ایران تأسیس شد.
وظایف و برنامههای این بنیاد در شش محور متمرکز میشد: برنامههای رفاهی، شامل پرداخت مستمری، کمک به آوارگان تحت پوشش امور اجتماعی، حمایت اقتصادی از طلاّ ب و دانشجویان آواره جنگی؛ برنامه اسکان، شامل پرداخت اجارهبها، هزینه تعمیرات مجتمعها، شهرکها و خوابگاههای مهاجران جنگی و احداث خانه برای آنها در استانهای جنگ زده؛ برنامه تعلیم و تربیت؛ برنامه امور هنری برای حفظ و توسعه فرهنگ اسلامی در میان جنگ زدگان؛ برنامه بهداشتی، شامل سرپرستی مهاجران معلول و سالمند، کودکان بیسرپرست، خرید لوازم بهداشتی، اعزام بیماران مهاجر به بیمارستانهای داخل یا خارج از کشور؛ اشتغالزایی و کاریابی، بهمنظور ساماندهی و بهبود شرایط زندگی مهاجران جنگی.
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
#نکات_تاریخی_جنگ
#مهاجران
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت؟
آهمظلومتورامیخواند
@Afsaran_ir
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شماهم دعوتید به مهمانی شهدا❤️
📽 تیزر چهارمین ویژه برنامه
«ستاره های شهر من»
https://eitaa.com/fanous_info
❣ کمیته خادمین شهدا 🌱
@khademin_alborz
🍂
🔻 شاهد عینی
عملیات غیوراصلی
خاطرات غلامرضا رمضانی
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
✍ بچهها مینی بوس را آوردند و عبدالله را در راهرو آن قرار دادند. و شروع به هُل دادن کردند.
ما ديديم اگر بخواهیم حدود ۱۵ کيلومتر هُل بدهیم همه میبریم و احتمال زیاد هم عبدالله به شهادت میرسه.
قرار شد من و شهيد دهقان تا اهواز بصورت دوی استقامت برویم تا وسیله ای بیاوریم و خبری از اوضاع بدهیم.
هر دوی ما کلاشینکف داشتیم و سنگینی راه را برایمان مضاعف میکرد. حدود چهار، پنج کیلومتر تا اهواز راه بود. در سکوت شب آسمان کاملاً مهتابی بود. اگر شب چهارده نبود یکی دو روز این طرف و آنطرف بود.
در این حین صدای خودرویی که چراغ خاموش بسمت ما نزدیک میشد به گوشمان رسید. راننده خودرو هم داشت از نور مهتاب استفاده میکرد.
به شهید دهبان گفتم ممکنه عراقیها باشند، یک ایست بلند میدهیم اگر عراقیها بودند خودرو را به رگبار میبندیم.
در شیب جاده دراز کشیدم تا به ما رسید و ایست بلندی دادیم و همانزمان متوجه شدیم که خودی است.
خود شهید غیور اصلی و سردار احمد غلامپور و فکر کنم برادر سیاف بودند.
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#شاهد_عینی