16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید گمنامی که در خواب هویتش را به دخترش نشان داد
شناسایی یک شهید گمنام در خراسان رضوی (شهید سید علی اکبر حسینی)
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🕊🌹🕊🍃━━━┓
🆔https://eitaa.com/joinchat/2822242589Cbceeb9f9d6
روزشمار دفاع مقدس – 27 دی 1359.pdf
حجم:
50.2K
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس🗓 روزشمار #دفاع_مقدس – 27 دی 1359
روزشمار دفاع مقدس – 27 دی 1361.pdf
حجم:
168K
روزشمار #دفاع_مقدس – 27 دی 1361
روزشمار دفاع مقدس – 27 دی 1364.pdf
حجم:
590.1K
🗓 روزشمار #دفاع_مقدس – 27 دی 1364
اختتامیه مسابقه «نامه ای به سردار دلها»
عصر روز دوشنبه ۲۵ دی ماه اختتامیه چهارمین دوره مسابقه نامه ای به سردار دل ها در سالن همایش مجتمع فرهنگی ۹دی هشتگرد برگزار شد و از برگزیدگان این دوره مسابقات تجلیل به عمل آمد.
عباس نوری مقدم دبیر جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی استان البرز در گفتگو با خبرنگار جام جم البرز گفت:با تلاش و زحمت همکاران ما در جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی البرز چهارمین مراسم گرامیداشت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و همرزمان عزیزش برپا شد که این برنامه در سه سال اخیر به صورت متمرکز در شهرستان کرج برگزار میگردید، اما با شوق و اشتیاقی که شهرستانهای دیگر استان داشتند تصمیم بر این گرفته شد چهارمین گرامیداشت در غرب استان البرز به اجرا برسد.
وی در ادامه افزود:تمرکز اصلی جامعه هدف در برپایی مسابقات دانش آموزان عزیز بودند که در سه مقطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و دوره متوسط دوم در مجموع ۵۵ برگزیده انتخاب شد.
دبیر جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی استان البرز تاکید کرد:به برکت خون شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان عزیزش و عنایتی که به مراسمات داشتند هرسال نسبت به گذشته تاثیرات بهتری در سطح استان مخصوصا دانش آموزان داشته است.
نوری مقدم در پایان اشاره کرد:در آیندهای نزدیک جامعه هدف ما دانشحویان محترم خواهند بود که بتوانیم در مسیر جهاد تبیین که مقام معظم رهبری فرمودند انجام وظیفه کنیم تا حلقه اتصالی بین دهههای اخیر و گذشته شکل بگیرد.
📜 #لوح | #وصیت_نامه
《سیدمجتبی نواب صفوی》
از خواب خرگوشی برخیزید...
🌷۲۷دیماه سالروز شهادتش گرامی🌷
🆔 @Rahianenoor_News
💠 رابطه دکتر چمران با تیپهای داش مشدی
یک بچه محل داشتیم به نام ناصر فرجالله، ایشان موتور سوار بود، آقای چمران از او خوشش آمده بود. یک روز جلوی مسجد صفاری ایستاده بودیم ناصر به شوخی به دکتر گفت؛ مردش هستی با موتور بیایی جنوب؟ دکتر گفت هستم، سوار ترک موتور شد وتا اهوازرفتند دکتر چمران طوری با اطرافیانش برخورد میکرد که انسان احساس خودمانی وصمیمیت با او داشت.و داش مشدیهای تهران هم که مرام شناسند شیفته ومریدش شده بودند. جاذبه دیگر دکتر چمران که همه را جذب خودش کرده بود اینکه پای کار بود و همپای نیروی عادی میدوید و همه جا میرفت. از آن تیپ فرماندهانی نبود که عقب بایستند و نیرورا جلو بفرستند. بلکه گاهی خودش از نیرو جلوتر بود. وقتی میگفتیم آقا دشمن یک خط در رقابیه ویا در دب حردان زده وآماده هجوم است، میگفت باشد فردا برویم تا ببینیم.
خودش میآمد خط موقعیت را میسنجید و اگر لازم بود به همراه نفرات معدود همراهش به درون جبهه دشمن نفوذ میکرد.
هر جور آدمی دور وبر دکتر چمران بود ارتشی، بسیجی، داش مشدی و...طبع بلند وسعه صدر عجیبی داشت
جاذبه دیگر دکتر چمران که همه را جذب خودش کرده بود این بود که پای کار بود و همپای نیروی عادی میدوید و همه جا میرفت. از آن تیپ فرماندهانی نبود که عقب بایستند و نیرورا جلو بفرستند
تعدادی از جاهل هایی که به جبهه آمده بودند بهدلیل اینکه با فرهنگ نماز آشنا نبودند هنگام نماز جماعت با کفش به نماز میایستادند. اما همین افراد در شکار تانکهای دشمن بسیار مؤثر واقع شدند و 17 نفر از همینها به شهادت رسیدند
(راوی: زنده یاد سید ابوالفضل کاظمی، از همرزمان شهید چمران)
🔹روایت مرحوم سید ابوالفضل کاظمی
▫️از روزهای اول جنگ
💠 برخورد جالب و آموزنده شهید چمران با داش مشدیهای اعزامی به جبهه
🎤 چند روز بیشتر از جنگ تحمیلی نگذشته بود که فردی به نام «علی عباس» یکی از سران عملیات سازمان أمل لبنان به جبهه جنوب آمد. ایشان بعدها به شهادت رسید و الان در بهشت زهرا (س) دفن است. 19 نفر دیگر همراه ایشان آمده بودند که اغلبشان رشید و ورزیده بودند و در استفاده از سلاح آرپی جی مهارت داشتند. دکتر چمران از دیدن ایشان خیلی خوشحال شد و یکی یکی آنان را بغل کرد و رو به من گفت: علی عباس و همرزمانش از لبنان آمدهاند تا در کنار ما بجنگند. بعد دو روز علی عباس به شهید چمران میگوید؛ نفرات من آرپی جی زن هستند ولی چون اقلیم اینجا با جنوب لبنان فرق دارد و فاقد پستی و بلندی بوده و زمین آن صاف و دشت است، نفرات ما در معرض دید و آسیب هستند. برای جبران این نقطه ضعف نیاز به موتور سوارهای نترس و مسلط داریم تا بچههای ما را برای شکار تانک جلو ببرد و به موقع هم به عقب برگرداند. شهید چمران موضوع را با من در میان گذاشت. من آمدم تهران چهل نفر موتور سوار که بیشترشان خال کوبی کرده و داش مشدی بودند را جمع کردم و به منطقه بردم. تعدادی از این افراد در قید حیاتند. قبل از اعزام در محل نخستوزیری یکی از مسئولان به من اعتراض کرد و گفت اینها را از کجا پیدا کردی؟ همه لات و خال کوبی کردهاند! من نمیگذارم اینها را به منطقه ببری. من زنگ زدم به دکتر چمران و ایشان را در جریان گذاشتم. دکتر گفت؛ تو کاری نداشته باش. خودش هماهنگ کرد و ما اینها را به منطقه بردیم. تعدادی از اینها بهدلیل اینکه با فرهنگ نماز آشنا نبودند هنگام نماز جماعت با کفش به نماز میایستادند. اما همین افراد در شکار تانکهای دشمن بسیار مؤثر واقع شدند و 17 نفر از همینها به شهادت رسیدند. برخورد شهید چمران با تک تک آنها بهگونهای بود که همگی تحت تأثیر فضای حاکم بر جبههها جذب فرهنگ ایثار و شهادت شدند. خود این عده با آموزش لبنانیها، آرپیجی زنهای قهاری شدند و بعدها در ترکیب گردان شهدا منشأ آثار بسیاری شدند. اینها همه به دلیل برخورد مناسب شهید چمران با آنان بود. چرا که چمران نه به آنان گفت چکارهاید! کی هستید، کی نیستید! از کجا میآیید! چه گذشتهای دارید! جایگاهتان چیست و چه مسئولیتی دارید؟ شهید چمران این برایش مهم بود که این عده چه کارآیی در روزهای غربت جنگ دارند.
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روایت شهید سید ابوالفضل کاظمی از گروه موتور سواران دفاع مقدس؛
▪️برشی از مستند «خاطرات موتور سیکلت»