eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
287 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4هزار ویدیو
323 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدایی که پیدا شدند شهدای تخریبچی 🔶شهید حسن پردازی مقدم 🔶شهید سعید صدیق شهادت : عملیات کربلای 2 محل شهادت : حاج عمران 10 شهریور 1365 و انتقال پیکر به پشت جبهه 3 آبان 65 مصادف با (ع) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 جستجوی نور تفحص و انتقال پیکر دو شهید تخریبچی لشگر10 ✍️✍️✍️✍️✍️به روایت : ✅حاج حسین روشنی فرمانده اطلاعات عملیات لشگر10 شب سوم فرا رسید و برادران از شیب ارتفاع "کدو" سرازیر شدند و من شب سوم هم بی صبرانه منتظر آمدنشون در سنگر ماندم. هنوز هوا کاملا روشن نشده بود که تعدادی از برادران ارتشی به سراغم آمدند مسولیت پدافند از خط با ارتش بود و برای اونها هم مهم شده بود که ببینند نتیجه آخرین تلاش تیم تفحص چه میشود. اما برادران این بار با دست پر آمدند. و پیکر مطهر هر دو شهید بر روی دستانشان بود و صورتهاشان از خوشحالی برق میزد. وقتی پیکر شهدا را به بالای "ارتفاع کدو" رساندند به سجده افتادند و دوست داشتن از معجزه پیدا شدن پیکر شهدا برای ما بگویند. و آن روز اینگونه روایت کردند " شب آخر هم مثل شبهای قبل تمام دره را گشتیم ولی باز شهید ی نمایان نشد . قبل از بالا آمدن آفتاب و روشن شدن هوا باید به عقب برمیگشتیم . در مسیر برگشت دلشکسته ورنجور از کنار بوته ها ودرختان عبور میکردیم و نگاه هایمان به هرطرف خیره میشد تا شاید نشانه ای ما را به سمت خود بکشد. که یکدفعه شهید عیسی کره ای که مسوول گروه بود به حالت التماس گفت : برادران !!!!!! صدایی ما را به سوی خود میخواند شما هم میشنوید. اول دوستان توجهی نمیکنند و وقتی سماجت را میبینند به سمتی که او اشاره میکرد میروند و منظره ای میبینند که به معجزه شبیه است.و ناباورانه با پیکر هر دو شهید مواجه شدند. هر دو شهید داخل دو برانکارد در کنار هم در زیر یک درخت قرار داشتند و حالا پس از گذشت بیش از ۵۰ روز از شهادت با تابش آفتاب جسمشان سبک شده بود آن دو شهید ( و )را روی یک برانکارد محکم بسته و بر روی دوش خود به بالای ارتفاع حمل کردند . 🟢 این بود حکایت دو شهیدی که خود را نمایان کردند وصدایی که شهید عیسی کره ای شنید که او را به سوی خود خواندند. عیسی کره ای درست دو ماه بعد از تفحص این دو شهید در تاریخ 4 دیماه 65 در عملیات کربلای 4 با ترکش خمپاره دشمن به معراج رفت. 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷@alvaresinchannel
صبحگاه چشمانت را باز کن تا صبح ما نیز ابتدا شود ...
20.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 هفت روز تا شهادت محمود کاوه، سردار شجاع جبهه کردستان فرمانده دلاور لشگر ویژه شهدا 🌴 دوران 💠 صدا و چهره ملکونی شهید کاوه | سخنان تاریخی او چندی قبل از شهادت🕊🕊
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۰ شهریور ۶۵ -- شهادت محمود کاوه 🎞 یل دلاور سپاه، جوان مومن و شجاع از خطه خراسان ... که به همراه یاران و همرزمانش، آرامش را به کردستان باز گرداند. دوران جنگ تحمیلی | دهه ۶۰
18.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ ورود متفقین به ایران در سال ۱۳۲۰ 🎥 روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلستان از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه خود را اشغال و به تهران حرکت کردند. در این ویدیوی کوتاه تصاویری از سلطه بیگانگان در ایران و استفاده از منابع کشور در جنگ جهانی دوم را مشاهده می‌کنیم ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔴 متفقین سوم شهریور 1320، ایران را اشغال کردند و ارتش مدرن رضاخان نتوانست حتی 3 روز مقاومت کند. اما در 8 سال مقابل استکبار، حتی یک وجب از خاک ما در اشغال متجاوز نماند.
🏴 پیاده روی در سیره 🌷انگار ناف مهدی را با کربلا بریده بودند. در طول زندگی ۳۲ ماهه مان، سه سفر اربعین رفت و دو بارش مرا هم با خودش برد. سفر اول خواهر و شوهر خواهرم هم همراه مان بودند. پس از سلامی به حضرت علی (ع) در نجف، حرکت کردیم. شب اول تا دو نصف شب راه می رفتیم. سفر با او اصلا خستگی نداشت. وسط راه روضه هم می خواند همه را می گریاند. 🔹وسط راه بچه ای دو ساله را دیدیم که به زائرها آب می داد. با دیدنش گل از گل مهدی شکفته بود. رفت با او عکس گرفت. گفت: «انشاء الله خدا چنین بچه ای بهمان بدهد سال دیگر با او بیائیم اربعین». نزدیک کربلا از یکی از موکب ها جارو گرفت و شروع به کار شد. جارو می کرد و می گفت: «این ها خاک قدم های زائر های کربلاست. بردارید برای قبرهای تان». راوی: مریم عظیمی؛ همسر شهید
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی جدید اربعینی میثم مطیعی 🔹 یوسف مصر کربلا سلام...
📚 | «خس بی سر و پا» 🔹«خس بی سر و پا» روایتی است از دیده‌بانی که سال‌ها از بالای دکل دیده‌بانی به ماجرا نگاه کرده و اکنون باز هم قلم روایت را به دست گرفته و قصد دارد از دل ماجرا  روایتگری کند. 🔹حمید حسام در این سفرنامه، هنوز به شدت در حال و هوای جنگ باقی‌مانده و هر تصویری که میبند برای او یادآور خاطراتی است از جنگ. شبیه‌سازی این دو روایت بی‌نظیر باعث شده تا سفرنامه حسام  خواندنی‌تر شود. سفرنامه‌ای که توانسته با پیوست خاطرات دفاع مقدس با پیاده‌روی اربعین صحنه‌ای دیگر از اربعین را روایت کند. 🔍 ادامه را بخوانید: khl.ink/f/57378
مبدأ و مقصد رزمنده‌ها کربلا بود! حالا چه به کردستان اعزام می‌شدند یا جنوب یا هر جبهه‌ی دیگری، چه عملیات برای آزادسازی بصره بود یا العماره یا شلمچه و مجنون ، آن‌ها فقط یک هدف داشتند و آن هم رسیدن به «کربلا» بود ... 💠 @bank_aks
می‌خواهم امام‌حسین(ع) شفیع من باشد ... فرزند آقاحسینعلی و ربابه‌‌خانم ۲۹ تیرماه ۱۳۴۸ در شهرستان ری به دنیا آمد. او تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. مدتی کارگر و فروشنده دوره‌گرد بود. سپس تعمیرکار خودرو شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. و در ۱۱ مردادماه ۱۳۶۷ با سِمتِ تک تیرانداز در پاسگاه زید عراق براثر اصابت گلوله توپ و سوختگی به درجه رفیع شهادت رسید. ✍ فرازی از وصیت‌نامه : یا الله خودت می‌دانی که از بچگی عاشق حسین بودم و زندگی‌ام را وقف حسین کردم و هر موقع که از حسین نامی به میان می‌آید بی‌اختیار به گریه می‌افتم و الان هم که در جبهه هستم صبح را به یادِ اباعبدالله شروع می‌کنم و شب‌ها را در اینجا به یاد اباعبدالله به صبح می‌رسانم. خدایا؛ از همینجا آقا اباعبدالله‌الحسین(ع) شفاعت‌ام را بکند و چون بدون شفاعت او نمی‌توانم پیش دوستان شهیدم بروم... 💠 @bank_aks