eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
278 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
280 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹۲۳ تیر ۷۸ روز پیمان وفاداری و بیعت امت مومن و همیشه در صحنه با آرمانهای والای انقلاب اسلامی بود روزی که دشمنان نقشه هایشان را نقش بر آب و دوستان دلهایشان را گرم از شور همدلی و وحدت دیدند. ♦️ ۲۳تیر ماه ۷۸  فرا می رسد ، روزی که دشمنان ملت و نظام اسلامی در معادلات خود  هیچ حسابی  برای آن باز نکرده بودند ، حماسه ای  که نشان از عمق ناآشنایی دشمنان از روحیه مردم  انقلابی و وفادار ایران داشت . ♦️در آن روز دیگر عربده های  تعدادی وطن فروش فریب خورده  و نیز  ساده اندیشانی که آسایش خود را در ایجاد ناامنی  و غارت بیت المال و ضرب و شتم مردم  می دیدند ، به چشم نمی خورد بلکه خیابانها مملو از انسانهای بصیر و مومنی بود که در دفاع از حیثیت ملی و نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری آن یکپارچه و پرشور به میدان آمده بودند. ♦️دیگر جای درنگ نیست ،  چرا که دشمن برای دین ، ناموس و شرف این ملت  دندان تیز کرده ،  باید  با قدرت ظاهر شد و  ریشه فتنه و فتنه گران را خشکاند. این همان لحظه تاریخی  است  که ملت بزرگ ایران اسلامی در ابراز  وفاداری به دین ، نظام ، کشور و خون پاک شهیدان ، و  لبیک به بیانات صریح و روشن رهبر معظم انقلاب ،  با حضور گسترده در خیابانها ،  فتنه را در نطفه  نامشروع  آن خفه می کند . ♦️فتنه ای که با کمک عوامل داخلی استکبار و با حمایت و فرماندهی دشمنان ایران برای تغییر نظام و پایمال کردن خون شهدا  و جانفشانی های  ملت ایران ،  برنامه ریزی شده بود . کانال خبری در ایتا‌بپیوندید👇. https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻روایت حماسه آفرینی های رزمندگان اسلام در کردستان خبرنگار جهاد رسانه ای شهید رهبر مستقر در یادمان شهدای زریوار به روایت داستان شهدای گمنام مدفون در این یادمان پرداخته است. | دریافت فایل باکیفیت | 🌐 باشگاه خبرنگاران راهیان نور کشور جهاد رسانه‌ای شهید رهبر 🆔 @Rahianenoor_press
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🍂 خورشید مجنون ۲۱ حاج عباس هواشمی                •┈••✾❀🔹❀✾••┈•   جست و جو برای یافتن مفقودان شروع شد. ابتدا نیروهای بومی با کمک بعضی از بچه های اطلاعات - عملیات منطقه پشت قرارگاه خاتم ۴ (منطقه بین سیل بند شرقی هور و جاده شهید همت تا ضلع شرقی جزیره شمالی - تا جاده سیدالشهدا(ع) را تا جایی که می‌شد جست وجو کردند. در یکی از این گشت‌ها لباس‌های حسین اسکندری را پیدا کرده بودند. چند روز بعد سیامک بمان خود را به منطقه رساند و به کمک ما آمد. سیامک را به عنوان جانشین خودم در قرارگاه معرفی کردم. او بسیار جنگ دیده و شجاع بود و برای هر مسئولیتی مناسب. کم کم منطقه شکل گرفت و خط تشکیل شد. در بعضی مناطق توپخانه هم راه اندازی شد. ادوات و زرهی هم راه افتادند. تعدادی از تانک‌های یگان ۷۲ محرم که توانسته بودند از منطقه خارج شوند و چند تانک و نفربر دیگر، در بعضی از نقاط حساس مستقر شدند. یکی از تانک‌ها را در روز چهارم تیرماه در آخرین دقایقی که راه جاده همت باز بود برادر عباس سرخیلی، فرمانده تیپ زرهی ۷۲ محرم از منطقه خارج کرده بود؛ یعنی این تانک را از بین دو جزیره جنوبی و شمالی مجنون تا سیل بند شرقی هور (مسافتی بیش از سی کیلومتر) شخصاً هدایت و منتقل کرده بود.    بعد از ظهر روز ۶ تیرماه ۱۳۶۷ جلسه ای به اتفاق علی شمخانی تشکیل شد. ایشان خیلی ناراحت بود. در مورد علی هاشمی پرسید. گفتم: «هنوز خبری نشده امشب تصمیم داریم به همراه دو گروه از بچه های قرارگاه و تیپ ۸۵ تا محل قرارگاه برویم.» شمخانی پیشنهادی داد و گفت: در نیروی هوایی سگ‌های تربیت شده ای هست؛ می‌گویم دو قلاده سگ با مربی در اختیار شما بگذارند، آنها را هم همراه خودتان ببرید. روش سگ‌ها این گونه بود که باید لباس فرد مفقود را بو می کردند تا در منطقه به دنبال بو، صاحب لباس را جست وجو می کردند. بعد از ظهر همان روز لباس‌های علی هاشمی و گرجی زاده به همراه سگ‌ها به منطقه منتقل شدند. حدود ساعت نه شب هر دو گروه با فاصله پانصد متر از یکدیگر به طرف قرارگاه خاتم ۴ به راه افتادیم. زمین خشک شده هور شرایط را سخت کرده بود. راه که می رفتیم، یک باره تا زانو داخل چاله می‌افتادیم. بعضی اوقات نی‌های خشک که دیده هم نمی‌شدند ساق پا را مانند کارد می‌بریدند. در ظاهر زمین چیزی مشخص نبود. گاهی مانند خاکستر بود اما لابه لای همین خاکسترها، یا چاله بود یا نی خشک. سردار قنبری را در یک گروه و فضل الله صرامی را در گروه دیگری قرار داده بودم. این دو نفر در روز چهارم تیرماه پس از هلی برن دشمن، از همین مسیر خود را به شرق هور رسانده بودند. هر گروه یک قلاده سگ به همراه داشت و سگ‌ها نیز هر کدام یک مربی داشتند. خودم همراه گروه سردار قنبری بودم.             •┈••✾❀🏵❀✾••┈• ادامه دارد از کتاب قرارگاه سری نصرت     
39.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویر کمتر دیده شده از لحظات نفس گیر در عملیات رمضان در تیر ماه ۱۳۶۱ و حضور فرماندهان ارشد جنگ در خط مقدم و مجروحیت و شهادت رزمنده ی بیسیم چی... سالروز عملیات رمضان .پرواز پرندگان عاشق به حظیره قدس ربوبی و مجاهدت های پنهان وآشکار یاران آخرالزمانی مهدی عج را گرامی می داریم. هدیه به ارواح طیبه شهدا حمد و سوره و صلوات
عملیات رمضان کلیات پس از عملیات بیت ‏المقدس و عقب راندن دشمن از قسمت وسیعی از خاک ایران و نیز آزاد سازی خرمشهر، مدتی در جبهه ‏ها تحرکی جدی از ایران صورت نگرفت. اما به دلایلی قرار بر این شد که عملیاتی برون مرزی طرح ریزی و به اجرا درآید.   برخی ازاین دلایل عبارت بودند از: در هجوم به شهر‌های ایران، ادعای دشمن مبنی بر داشتن حسن نیت، دروغ از آب درآمد چرا که این شهر‌ها با خاک یکسان شده بود و این جنایات قطعاً نباید بدون پاسخ می‏ ماند؛ در حالی که صدام از سویی سخن از صلح و آتش ‏بس می‏ کرد، از طرف دیگر به شدت سرگرم فعالیت و ایجاد مواضع و موانع از قبیل: میادین مین، کانال و سیم خاردار بود؛ هم‏چنین شهر‌های ایران در تیررس موشک ‏ها و توپ خانه ‏های دشمن قرار داشت که چاره‏ ای جز عقب راندن دشمن و دور نگه داشتن شهر‌ها از آتش آن نبود. از این رو، تدارک عملیاتی برون مرزی دیده شد تا اینکه عملیات بزرگ رمضان در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۶۱ در منطقه ای به وسعت ۱۶۰۰ کیلومتر مربع در شرق بصره آغاز شد و تا هفتم مرداد ماه همان سال به مدت ۱۵ روز و طی چهار مرحله ادامه یافت.    جزئیات عملیات در این عملیات که با هدف دفاع از انقلاب اسلامی در مقابل توطئه ‏های دشمن، دفع تجاوز و توطئه‏ های امپریالیزم، دور کردن آتش دشمن از شهر‌های جنوبی کشور و انهدام ماشین جنگی دشمن صورت گرفت، رزمندگان اسلام متشکل از سپاه، بسیج و ارتش از سه محور هجوم خود را آغاز کردند و علی‏رغم وجود استحکامات بسیار سنگین و پیشروی کم در یکی از محورها، در نهایت، قوای اسلام موفق شدند با عبور از میادین وسیع مین و تله ‏های انفجاری و دیگر موانع، مواضع دشمن را درهم کوبیده و راه پیشروی را باز کنند. عملیات رمضان در وسعتی حدود ۱۵۰۰ کیلومتر مربع برای تصرف نهایی بصره انجام شد، ولی همه اهداف از قبل تعیین شده محقق نشد.  گفته می‌شود که عملیات رمضان بزرگترین نبرد زمینی جهان پس از جنگ جهانی دوم بوده‌است. در این نبرد سه موج جداگانه از سپاهیان داوطلب در زمینی مسطح به سوی بصره حرکت کردند. تنها در مرحله سوم این عملیات بیشتر از ۵۰۰ دستگاه تانک عراقی که اکثراً T-۷۲ بودند و۲۰۰دستگاه نفربر تیپ مستقل ۱۰ زرهی عراق به‌طور کامل از بین رفت و در کل ۸۷۱۵سرباز عراقی کشته، زخمی واسیر شدند.  این عملیات از این نظر دارای اهمیت است که ایران برای اولین بار از آغاز جنگ به صورت گسترده وارد خاک عراق شد.   نتایج عملیات اسارت  ۱۳۱۵ نیروی بعثی و کشته و زخمی شدن  ۷۴۰۰ نفر نیروی بعثی دیگر از جمله دستاوردهای این عملیات بود. همچنین به تصرف درآمدن منطقه عمومی زید در خاک عراق و انهدام ادواتِ سنگین دشمن از جمله دستاوردهای این عملیات بود.  عملیات رمضان، ضربه‏ پذیری بعثیان را حتی در داخل خاک عراق نشان داد و ثابت کرد که ایجاد انگیزه کاذب  نمی‏ تواند دیواری جدی مقابل رزمندگان ظلم‏ ستیز اسلام ایجاد کند
البرز قطب تولید محتوای ایثار و شهادت می‌شود 🔹سردار سرتیپ دوم پاسدار ابوالفضل اسلامی، مدیرکل حفظ آثار ونشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز: در تلاش هستیم تا استان البرز به قطب تولید محتوای ایثار و شهادت در کشور تبدیل شود. 🔹مجموعه تلویزیونی سنگر دیروز، سنگر امروز، فیلم مستند پرچم دار، فیلم مستند مدال ابدی، مجموعه تلویزیونی هر خانه یک سنگر، جشنواره فیلم موبایلی برش و تولید بیش از ۱۰ موش گرافی در این حوزه از فعالیت‌های تولیدی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز در سال جاری هستند. @FarsnaAlborz - Link
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🍂 خورشید مجنون ۲۲ حاج عباس هواشمی                •┈••✾❀🔹❀✾••┈•   حدود دو ساعت با قطب نما به طرف قرارگاه راه رفتیم. گروه دوم هم با پانصد متر فاصله به موازات ما به سمت قرارگاه پیش می‌رفت. فقط یک فلاسک آب به همراه داشتیم. سگی که همراه ما بود بی حال شده بود و دیگر نمی توانست راه برود. قدری معطل شدیم. از مربی سگ پرسیدم: «این حیوان چرا این طور شده؟» خجالت می‌کشید جواب بدهد. دوباره پرسیدم: «چرا این حیوان این طور شده؟» آهسته گفت این حیوان‌ها به مواد مخدر معتاد هستند و الان وقت آن رسیده، این زمین هم برای حیوان سخت است. این سگ هیچ وقت در این طور جایی راه نرفته! قدری از آب فلاسک را روی حیوان ریختیم و قدری هم به خورد او دادیم. کمی سرحال آمد. بالاخره کشان کشان او را جلو بردیم. به جاده توپخانه معروف به جاده شهید شفیع زاده نزدیک شدیم.‌ در آن نقطه از این جاده، حدود چهارصد، پانصد متری شرق قرارگاه بودیم. صدای عراقی ها را که روی جاده مستقر بودند، می شنیدم. معلوم بود به جاده نزدیک شده ایم. تا آنجا سگ هیچ عکس العملی از خود نشان نداد. مربی حیوان گفت: این حیوان بوی مورد نظر را از پانصد متری و حتی بیشتر تشخیص می‌دهد. البته منطقه با توجه به آتشباری شدید دشمن و آتش سوزی هایی که صورت گرفته بود و بوی نیزار وضعیتی خاص داشت. بعید به نظر می رسید مانده باشد که این سگ بتواند آن را استشمام کند. تازه این حیوان معتاد‌بویی هم بود. ساعت حدود سه و نیم بعد از نیمه شب تصمیم گرفتیم برگردیم. زمین منطقه در نزدیکی جاده توپخانه قدری مسطح و فاقد نیزار بود و احتمال داشت تیرتراش دشمن به بچه ها بخورد. اگر در این نیزارها آتش سوزی می شد برای هر دو گروه خطرناک بود. گروه ها با فاصله چند دقیقه به نقطه قرار برگشت رسیدند. گروه دوم هم مشکل ما را داشت، یعنی حیوان آنها هم معتاد و بی حال بود. به قرارگاه خاتم ۳ برگشتیم.             •┈••✾❀🏵❀✾••┈• ادامه دارد از کتاب قرارگاه سری نصرت