یک فنجان کتاب☕📖
🔶️ برشی از کتاب من میترا نیستم
روایت زندگی شهید زینب کمایی
💠 روایت اول: کبری طالبنژاد(مادر شهید)
قسمت دهم:
آقای مطهر به شاگردهایش برنامه خودسازی داده بود؛ از آنها خواسته بود که نماز شب بخوانند زیاد به مرگ فکر کنند پُرخوری نکنند روزه بگیرند برای خدا نامه بنویسند و حواسشان به اخلاق و رفتارشان باشد. وقتی مینا و مهری به خانه میآمدند، زینب رو به رویشان مینشست و به حرفهای آنها گوش میکرد. زینب بعد از انجام برنامه خودسازی آقای مطهر به خودش نمره میداد و نموداری میکشید تا ببیند در انجام برنامههای خودسازی پیشرفت داشته یا نه.
بعضی مواقع مهری و مینا زینب را با خودشان به جلسات سخنرانی میبردند، خانواده کریمی هم بعد از انقلاب بیشتر فعالیت میکردند. زهرا خانم مرتب به بچه ها کتابهای دکتر شریعتی و استاد مطهری را میداد. زینب با علاقه کتابها را میخواند. من که میدیدم بچه هایم هر روز بیشتر به خدا نزدیک میشوند شکر میکردم. به خاطر عشقی که به امام و انقلاب داشتم همیشه از فعالیتهای دخترها حمایت میکردم. گاهی بابای مهران از رفت وآمد دخترها عصبانی میشد ولی من جلویش میایستادم. یادم هست که یک سال بعد از انقلاب سیل آمد مهری و مینا برای کمک به سیل زده ها رفتند. بابای مهران صدایش در آمد که دخترای من چی کاره هستن که واسه کمک به سیل زدهها میرن؟ او با مهری دعوای سختی کرد ولی من ایستادم و گفتم دخترام واسه خدا کار میکنن تو حق نداری ناراحتشون کنی کمک به روستاهای سیل زده ثواب داره نباید جلوی اونا رو بگیری.
ادامه دارد...
عکس: دفتر خودسازی زینب
🌷 ۲۸ آبان ۱۳۶ - سالروز شهادت حاج عباس ورامینی
دانشجوی پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
رئیس ستاد لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
🌱 تاریخ ولادت: ۱۳۳۳
🕊 شهادت: آبان ۶۲ - عملیات والفجر ۴ - قله کانی مانگا (از ارتفاعات پنجوین)
حاج همت، فرمانده لشگر ۲۷ در مورد می گفت:
حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه میگرفت، نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمیشد و همواره با گریه و تضرع همراه بودعباس می گفت: چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم. واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج میزند و آن عشق به شهادت است🕊🕊
💠 مزار: بهشت زهرا(س) قطعه۲۴ ردیف۷۶۵ شماره۲۵
🔰در فرازی از وصیتنامه او آمده:
مـادر!
آنقدر باید در آفتاب های سوزان و زیر رگبار مسلسل های کُفار بِدَوم تا آن گوشت هایی را که از غفلت بر بدنم روییده است، آب شود.
خدایا! خدایا!
تو شاهدی که سراندرپایم را مملو از گناه می دانم و اضطراب این را دارم که اگر تو اینها رو بر من نبخشی ،من در آن دنیا چه بکنم؟
پس مادر عزیزم ،از تو می خواهم که مرا دعا کنی خصوصا" در آنجایی که در برابر خدا دلت می شکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◻️ روشی که رزمندهها را در جبهه نمکگیر کرد
📢 صوت منتشر نشده از شهید ورامینی
➖رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در عملیات والفجر یک گفت:
ما اگر فرمانده گردانی داشته باشیم که خودش معلم اخلاق باشد؛ چون در عمل و جنگیدن همراه این بچهها هست، کوچکترین اعمالش تأثیر بسزایی در بچههای بسیج دارد.
سردار شهید عباس ورامینی از اوایل جنگ تحمیلی در جبهه حضور داشت. در عملیات بیت المقدس، فرمانده یکی از گردانهای تیپ محمد رسول الله (ص) بود که در آن عملیات از ناحیه صورت مجروح و مدتی در بیمارستان بهارلو بستری شد.
او در عملیات والفجر یک به ریاست ستاد لشکر ۲۷ منصوب شد و در عملیاتهای والفجر ۳ و ۴ نیز در این سمت، در کنار فرمانده لشکر ۲۷، محمدابراهیم همت، برای پیشبرد اهداف عملیات تلاش کرد و سرانجام در نیمه شب دوشنبه ۲۸ آبان ماه سال ۱۳۶۲، در عملیات والفجر ۴ در پنجوین، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به آرزوی دیرین خود رسید و به یاران شهیدش پیوست.
#سلام_یا_مهدی
#لبیک_یا_مهدی
ویژگیهای یک فرمانده گردان به روایت
سردار شهید عباس ورامینی
رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
" اخلاق فرمانده ماندگار است"
📢 #صوت | فرازی از سخنان شهید عباس ورامینی که در خرداد ماه ۱۳۶۲ بیان شده👆👆
🌷 شهید حاج عباس ورامینی، رئیس ستاد لشکر۲۷
▫️تاریخ ولادت: ۱۳۳۳
🌴 تاریخ شهادت: ۲۸ آبان ۱۳۶۲ عملیات والفجر۴
روزهای آخر عملیات والفجر ۴ دشمن مایوس از پس گرفتن مناطق وسیعی که از دست داده بود خط پدافندیش را تشکیل می داد. جعفر نجفی (مسئول دیدبانی لشگر) به اتفاق حاج عباس ورامینی رئیس ستاد لشکر ۲۷ به ارتفاعات کانی مانگا رفتند تا وضعیت تردد و حرکات دشمن را از دیدگاه بررسی و کنترل کنند. ساعت یازده شب یک گلوله خمپاره به دیدگاه اصابت نمود، حاج عباس را شهید کرد و جعفر را مجروح و بی هوش.
او را بردند بیمارستان صحرایی. سحرگاه روز بعد همان ساعات راز و نیاز هر شب او با پرودگارش،
به سوی جایگاه ابدی شتافت و روح پر جوش و خروشش آرامش ابدی یافت
💠 مزار: بهشت زهرا(س) قطعه۲۴ ردیف۷۶۵ شماره۲۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 سخنان شهید همت بر سر مزار شهید عباس ورامینی
✅« انجمن راویان فتح البرز »
@anjoman_raviyan_fath_alborz
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 گفتگو با همسر سردار شهید عباس ورامینی
قسمت اول
#نیمه_پنهان_ماه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 گفتگو با همسر سردار شهید عباس ورامینی
قسمت دوم
#نیمه_پنهان _ماه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⌛️ #تقویم_تاریخ
۲۸ آبان ۶۲ -- سالروز شهادت سردار رشید اسلام، حاج عباس ورامینی
🌴 ۲۸ آبان ۱۳۶۶ - سالروز عملیات غرورآفرین ظفر۴
🔸مکان عملیات: استان دهوك عراق، ۲۵۰ كیلومتری محور شمالی جبهه دشمن
🔸نوع عملیات: نامنظم
🔸رمز عملیات: یا رسولالله(ص)
🔸ارگان عملکننده: رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قرارگاه برونمرزی رمضان و معارضان كرد عراق
🔸اهداف عملیات: انهدام تأسیسات نظامی - اقتصادی و تأسیسات سد شهر كركوك عراق
👇👇
۲۸ آبانماه ۶۶
سالروز عمليات ظفر ۴
در منطقه دهوک عراق
قرارگاه عملياتي و برون مرزي «رمضان» نيروي زميني با همكاري معارضان كرد عراقي، در روز 28 آبان ماه 1366 عمليات نامنظم «ظفر4» را در استان «دهوك» كردستان عراق ترتيب داد.
در اين عمليات كه در شمار سلسله عملياتهاي نامنظم ظفر و در عمق منتهي اليه جبهه شمالي دشمن و با هدف انهدام تأسيسات نظامي- اقتصادي عراق صورت گرفت، نيروهاي خودي با رمز «يا رسول الله(ص)» به مقر لشكر119 پياده ارتش عراق مستقر در شهر دهوك حمله برده و ضمن انهدام آن، به تخريب تأسيسات انتقال برق سد اين شهر به ميزان60 درصد و مركز پست و تلگراف، پمپ بنزين، مقر پليس و مخابرات به ميزان40 درصد پرداختند.
همچنين نيروهاي عمل كننده توانستند بامسدود كردن موقت راه ترانزيتي عراق- تركيه،10 پايگاه حفاظتي اين مسير را منهدم ساخته و400 كشته و زخمي از دشمن بر جاي گذارند.
شرح عمليات :
عمليّات ظفر4 در تاريخ 28/8/66، با رمز مبارك «يارسولالله(ص)» به تلافي شرارتهاي رژيم عراق در بمباران مناطق غيرنظامي بويژه بيمارستان شهر دهوك و با هدف انهدام تأسيسات اقتصادي و نظامي دشمن در منطقه عمليّاتي استان دهوك آغاز ميشود.
رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان، متشكل از تكاوران گردان ويژه شهادت و مبارزين حزب دمكرات كردستان و پشتيباني آتشباري پرحجم در عمق 250 كيلومتري خاك عراق به مواضع نيروهاي بعث يورش ميبرند و مقر تيپ 119 پيادة مستقر در شهر دهوك كه حفاظت و هدايت پايگاههاي اطراف شهر را به عهده داشت، پس از كشته و زخمي كردن 300 نفر از دشمن به كلي منهدم ميكنند. رزمندگان پس از ورود به شهر دهوك ساختمان پليس و مركز مخابرات آن را به ميزان 40 درصد منهدم ميكنند. چهار كارخانه نيز كه مايحتاج بعثيان را تأمين ميكردند، دچار خسارات عمده ميشوند. در جريان اين عمليّات تأسيسات انتقال برق در 6 كيلومتري شمال غربي شهر و يك پارك موتوري دشمن هدف قرار ميگيرد و به آتش كشيده ميشود. رزمندگان با مسدود كردن جاده ترانزيتي دهوك به تركيه (به مدت 9 ساعت) كاميونهاي حامل سوخت را به آتش ميكشند. با ادامه عمليّات، مركز گردان حفاظت جادة بغداد ـ تركيه گلولهباران و بر اثر آن ده پايگاه منهدم ميشود و 70 تن به هلاكت ميرسند. مراكز اقتصادي شهر سهيل نيز از حملات رزمندگان مصون نميدانند و متحمل خسارات زيادي ميشوند.
نتايج عمليّات
انهدام مقر تيپ 119 پياده عراق مستقر در دهوك.
انهدام تأسيسات انتقال برق سدّ دهوك به ميزان 60 درصد.
انهدام 10 پايگاه حفاظتي جادۀ بغداد ـ تركيه.
انهدام مركز پست و تلگراف، يك پمپ بنزين، مقر پليس و مخابرات به ميزان 40 درصد.
مسدود كردن موقت جاده ترانزيتي عراق ـ تركيه.
تعداد كشته و زخمي دشمن:بيش از 400 نفر.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: ظفر 4 (نامنظم)
زمان اجرا: 28/8/1366
تلفات دشمن (كشته و زخمي):400
رمز عمليات: يا رسول الله (ص)
مكان اجرا: استان دهوك عراق، 250 كيلومتري محور شمالي جبهه دشمن
ارگانهاي عملكننده: رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در قرارگاه برون مرزي رمضان و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: انهدام تأسيسات نظامي - اقتصادي و تأسيسات سد شهر كركوك
دستاوردها: عمليات ظفر با انهدام تاسيسات نظامي و تاسيسات انتقال برق سددهوك و چند مركز دولتي عراق به پايان رسيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢در روز ۲۸ آبان ۱۳۵۹ (عاشورای ۵۹) رییس جمهور بنی صدر در سخنرانی خود در میدان آزادی، میان جمعیت مجاهدین خلق (سازمان منافقین)، همانند سران #فتنه_۸۸ ؛ نظام اسلامی را متهم به قتل و شکنجه کرد که با واکنش هنجارشکنانه و سوت و کف منافقین در روز عاشورا مواجه گردید!!!
🔹امام خمینی (ره) در ۱۱ تیر ماه سال بعد، و پس از عزل بنی صدر، در رابطه با اتفاقات عاشورا ۵۹ ، سخنانی کوبنده علیه بنی صدر و منافقین خلق، بیان داشتند:👇
«ننشینید که باز یک جایی را آتش بزنند. اینها میخواهند خرابی کنند کار ندارند به این که کی کشته بشود و کی از بین برود. 🔥🔥
🔺امام مظلوم ما به شهادت رسیده، روز شهادت امام مظلوم ما، پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است کف میزنند و سوت میکشند و آمریکا را از یاد میبرند. خط این بود که اصلًا امریکا منسی بشود (به فراموشی سپرده شود.»
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
تکرار تاریخ
همین حرمت شکنی، در روز عاشورابی سال ۱۳۸۸ نیز تکرار شد. زمانی که میرحسین ملعون، اراذل و اوباش ضد دین و کسانی را که تکیه های عزای حسینی را سوزانده و حرمت عاشورا را با سوت و کف و توهین به پرچم و سیاهی ها، شکستند، وقیحانه «مردان خداجوی» نامید!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ۲۸ آبان ۱۳۵۹ -- سالروز شهادت اصغر وصالی طهرانی
🌿 همرزم شهید #چمران در آزادسازی #پاوه ؛ از فرماندهان جبهه غرب و نجات دهنده شهرهای #گیلانغرب ، #سر_پل_ذهاب از خطر سقوط
دوران جنگ تحمیلی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🎥 فیلم / بخشی از مصاحبه تلویزیونی شهید اصغر وصالی👆👆
🌷 شهید اصغر وصالي تهراني، فرمانده «گروه دستمال سرخها»
🔹 در محله دولاب تهران به دنیا آمد(1329)- در سال های جوانی توانست با مشقت فراوان از ایران خارج شده و دورههای چریکی را در میان مبارزان فلسطینی طی کند. سپس به ایران آمد و زندگی مخفی خود را شروع کرد اما سرانجام توسط عوامل رژیم طاغوت بازداشت شد. اول به اعدام و بعد با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد ولی بعدها حکم تغییر کرد و دوازده سال زندان برایش بریدند. در اواخر سال56 هم بعد از پنج سال و نیم حبس، از زندان آزاد شد.
🔸 با پیروزی انقلاب، علی اصغر انتظامات زندان قصر را تشکیل داد و در سال 59 وارد سپاه شد و از بنیانگذاران اصلی بخش اطلاعات سپاه گردید و مدتی نیز فرماندهی بخش اطلاعات خارجی را بر عهده گرفت.
▪️روحیه علی اصغر به هیچ وجه با امور اداری و ستادی سازگار نبود و به همین دلیل مسئولیت خود را در ستاد مرکزی سپاه رها کرده و به جبهه غرب شتافت تا به نبرد رودررو با ضدانقلاب و متجاوزین بعثی بپردازد.
🔺او با گردان تحت امرش در سخت ترین جبهه های غرب کشور به نبرد با ضدانقلابیون و ارتش صدام پرداخت بسیاری از نیروهایش در همین زمان به شهادت رسیدند. ام همچنین در غائله پاوه دوشادوش شهید چمران با گروهکهای معارض جنگید. نیروهای تحت امر علی اصغر وصالی به دلیل بستن دستمال سرخ بر گردن هایشان به «گروه دستمال سرخ ها» شهرت داشتند. (وجه تسمیه این گروه، به شهادت یکی از اعضای جوان آن باز می گردد که به هنگام شهادت، لباسی سرخ بر تن داشت که همرزمانش به عنوان یادبود وی، تکه هایی از لباس او را بر گردن بستند و عهد کردند که تا گرفتن انتقامش، آن را از خود جدا نکنند.)
💠 روز تاسوعای سال 1359 تصمیم گرفته شد عملیاتی برای روز عاشورا تدارک دیده شود.حوالی ظهر عاشورا، علی اصغر در تنگه حاجیان از ناحیه سرمورد اصابت گلوله قرار گرفت و بر اثر همین جراحت، مصادف با چهلمین روز شهادت برادرش اسماعیل به شهادت رسید. پیکر پاک او در قطعه 24 بهشت زهرای تهران در کنار برادرش و در میان یارانش (گروه دستمال سرخها) به خاک سپرده شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ۲۸ آبان ۱۳۵۹ -- سالروز شهادت اصغر وصالی طهرانی
🌿 همرزم شهید #چمران در آزادسازی #پاوه ؛ از فرماندهان جبهه غرب و نجات دهنده شهرهای #گیلانغرب ، #سر_پل_ذهاب از خطر سقوط
دوران جنگ تحمیلی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🎞👆 نگاهی کوتاه به زندگی شهید #اصغر_وصالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 فداکارترین رزمنده
🌷 شهید اصغر وصالی؛ فرمانده دستمال سرخ ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گفتگو با همسر شهید اصغر وصالی تهرانی
او خود، همرزم شهید در جبهه های نبرد بود، بعنوان خبرنگار و #عکاس_جنگ 📷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دیدار شهید اصغر وصالی با دکتر مصطفی چمران // در جریان جنگ پاوه و رویارویی به گروهک های ضدانقلاب و تجربه طلب
🎥 #فیلم_چ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم | مصاحبه تلویزیونی با فرمانده دستمال سرخ ها، شهید اصغر وصالی تهرانی فرد
🌷 #سالگرد_شهادت / ۲۸ آبان ۱۳۵۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۸ آبان سالروز شهادت شهید دریاقلی سورانی
👇👇👇
📌۲۸ آبان ۵۹ -- سالروز شهادت #شهیدملی دریاقلی سورانی (یانچشمه ای)، #ناجی_آبادان
🇮🇷 #بیوگرافی_شهید:
متولد: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۲۳
یانچشمه، چهارمحال و بختیاری
شهادت: ۲۸ آبان ۱۳۵۹ (۳۶ سال سن)
مزار: بهشت زهرا، تهران
📜 #زندگی_نامه_شهید:
دریاقلی سورانی در سال ۱۳۲۴ در روستای یانچشمه در نزدیکی سد زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری چشم بر جهان گشود. دوران کودکی را در آنجا گذراند و بعد از مدتی در دوران جوانی به آبادان مهاجرت میکند. دریاقلی سورانی اوراق فروشی بود که در گوشه ای از «کوی ذوالفقاری» آبادان و در گورستانی از اتومبیل های فرسوده زندگی میکرد، وی در ۲۸آبانماه سال ۱۳۵۹شمسی در نبرد خرمشهر مجروح و پس از انتقال به تهران در ۲۸ آبان ۵۹ بشهادت رسید
✔️ #رشادت_های_شهید:
او،اوراقفروشی در حاشیه آبادان بود که در جریان حمله عراق به ایران متوجه نفوذ غافلگیرانه عراقیها از رودخانه بهمنشیر میشود و مسافت ۹ کیلومتری را از گورستانِ اتومبیلهای فرسوده در کوی ذوالفقاری تا نیروهای خودی را با دوچرخه میپیماید تا نیروهای خودی را از یورش عراقی ها آگاه بسازد.
داستان دریاقلی سورانی در کتاب درسی فارسی ششم ابتدایی آمدهاست.
_خرمشهر كه سقوط كرد با نزديك شدن دشمن به بهمنشير عملا آبادان در محاصر افتاده بود و در اين ميانه طوفان سهمگين حوادث، شهيد درياقلي حضور يافت و بنيانگذار حركتي شد كه بعدها راديو عراق به صراحت اعلام كرد كه شخصي به نام درياقلي سوراني طرح عمليات عراق در آبادان را با شكست مواجه كرده است._
#به_نقل_از_برادر_شهید:
درياقلي بخاطر شغلي كه داشت و "اوراق فروش" بود به لحاظ اينكه كارش براي مردم چمزاحمت نداشته باشد، مغازه و كسب و كارش را به "ذوالفقاريه" برده بود و در آنجا يك محوطه بزرگ براي كار فراهم كرده و مشغول فعاليت بود. به اعتقاد بنده اصل حضور وي در آن بيابان امري خدايي بود كه گويي مقدر شده بود كه آن اقدام مهم و تاريخي را براي نجات آبادان و استان خوزستان و در نهايت كشور اسلامي مان انجام دهد
. احمدقلي سوراني خاطر نشان كرد:
درياقلي چهار سال از من بزرگتر بود. جسارت و جرات مثال زدني داشت و بسيار اهل شوخي و مزاح بود و اصلا در قيد مال و ثروت دنيوي نبود، بطوري كه مدت خانه اش را به خانواده فقير و بي سرپناهي داده بود و خودش در همان محل اوراق فروشي زندگي مي كرد. در روز واقعه او به همراه پسرش در همان محل كارش در ذوالفقاريه مشغول كار بود كه متوجه عبور سربازان عراقي از بهمنشير شد. عراقي ها اصلا تصور نمي كردند كسي در آن حوالي باشد و با خيال راحت در حال عبور از عرض رودخانه بودند. وي ابتدا اقدام به شناسايي دشمن كرده و پس از آن در حالي كه هم خودروي سواري و هم موتور داشت براي اينكه عراقي ها متوجه حضورش نشوند بلافاصله با دوچرخه اي به طرف آبادان به راه افتاد و مسير 9 كيلومتري آن را به سرعت طي كرد و خبر را به شهر رساند.
او صدا مي زد: "اي مردم! اي مردم! عراقي ها از كوي ذوالفقاريه آمدند" و با دوچرخه اش به مساجد و پايگاههاي نظامي مي رفت و به همه خبر مي داد. هر طور شده فرمانده سپاه آبادان (حسن بنادري) را مي بيند و او را مجاب مي كند كه اين خبر حياتي است و بايد نيروها را تجهيز كنند و به مقابله با دشمن بروند. پس از آگاهي مسئولين نظامي و مردم بلافاصله نيروها به طرف بهمنشير مي روند و دشمن را قبل از آنگه بتواند مواضعش را مستحكم كند زمينگير كرده و به آن طرف رودخانه و داخل خرمشهر عقب مي زنند و به اين ترتيب آبادان از خطر سقوط نجات مي يابد. پس از واقعه كوي ذوالفقاريه، خودش هم به مدافعان آبادان پيوست و بر اثر انفجار يك خمپاره پايش قطع شد و پس از آن براي مداوا به تهران اعزام شد و در بيمارستان سينا بستري شد. او مظلومانه و تنها در همانجا به شهادت رسيد و در بهشت زهرا(ص) به خاك سپرده شد. مدتها به دنبال برادر شهيدم جستجو كردم و در دفتر درگذشتگان بهشت زهرا(س) نام او را يافتم و وقتي با تاريخ هجري قمري مطابقت دادم، متوجه شدم كه ايشان مقارن با روز #عاشوراي_حسيني به خاك سپرده شد, روحش شاد
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 حماسه ذوالفقاری آبادان
با اطلاعرسانی دریاقلی سورانی
از زبان خودش در کلیپی کمیاب🎞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 فارسی ششم
📃 درس هشتم
▫️دریاقلی سورانی
🌷شهید #اصغر_وصالی :
ننگ بر جنازه پاسداری که تو خشاب اسلحه اش فشنگی باقی مونده باشه
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
اصغر وصالی، فرمانده #دستمال_سرخها که در اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی، روزگاری که نیروهای اندک در غربت و با کمترین تجهیزات نظامی به مقابله با ضد انقلاب و صدامیان کافر می رفتند
🔺او با گردان تحت امرش در سخت ترین جبهه های غرب به نبرد با ضدانقلابیون و ارتش بعث پرداخت و در این راه بسیاری از نیروهایش مظلومانه به شهادت رسیدند.
وی در غائله پاوه دوشادوش شهید چمران با گروهکهای معارض و جدایی طلب جنگید. نیروهایش به دلیل بستن دستمال سرخ بر گردن به «گروه دستمال سرخ ها» شهرت یافتند.
آنها پس از شهادت یکی از جوانان گروهشان که به هنگام شهادت، لباسی سرخ رنگ بر تن داشت، به یادبود وی، تکه هایی از لباسش را به گردن بستند و عهد کردند که تا گرفتن انتقامش، آن را از خود جدا نکنند.
🌷 #سالروز_شهادت 🕊🕊