فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراض جالب دانش آموزان کرمانی از بیتفاوتی نسبت به جنایات صهیونیست ها
پشت هر چراغ قرمز یک دقیقهای فورا بساط را پهن میکردند و طوری سریع خارج میشدند که مردم معطل نشوند. کارشان انقدر سریع بود که گفتم ای کاش مسؤلین ما در امورات یک پنجم سرعت اینها را داشتند.
این دومین باری بود که در شهر میدیدم دانشآموزان با نوعی نمایش خیابانی آمده بودند به مردم نشان دهند که حامی کودکان مظلوم هستند و آنها را فراموش نکردند.
@Afsaran_ir
Part27_ خار و میخک.mp3
11.29M
📗کتاب صوتی
#خار_و_میخک
اثر یحیی سنوار
قسمت 7⃣2⃣
#اعلام_رمز_عملیات
#فرمانده_جبهه
حاج علی فضلی
در روز #شهادت_حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها
یا زهراء...
یا زهراء......
@alvaresinchannel
به «تنها کانال شهدای کربلای ۴» بپیوندید.✅
جایی که تاریخ به زبان دل روایت میشود و لحظههای ناب از خاطرات شهدای غواص و عملیات کربلای ۴ در آن به تصویر کشیده میشود.
این کانال فرصتی است تا از نزدیک با واقعیتها و رموز پنهان عملیات کربلای ۴ آشنا شوید؛ واقعیتهایی از همان غواصانی که با دستهای بسته، زنده به گور شدند و پس از سالها استخوانهای پاکشان به آغوش وطن بازگشت.💔
🌾 #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
👣 #شهدایغواص🥽🌊
🔴به کانال ما بپیوندید و قصههای انسانهایی را بشنوید که با قلب و جان به تاریخ پیوستند.👇
https://eitaa.com/joinchat/4252303360C232b5f1967
منتظرتان هستیم تا با هم یاد و خاطره این قهرمانان جاودانه را زنده نگه داریم.🌱
#کربلای۴منتظرتوست...
🔷 به یاد شهید مفقودالجسد ابراهیم هادی و به مناسبت بازگشت کبوترهای گمنام به گلزارهای شهدا
🔹پنج سال پس از پایان جنگ کار تفحص در کانال کمیل آغاز شد. پیکرهای شهدا یکی پس از دیگری پیدا شدند اما از ابراهیم خبری نبود. مدتی بعد یکی از رفقای ابراهیم برای بازدید به فکه آمد.
🔹ایشان گفتند زیاد دنبال ابراهیم نگردید. او می خواسته گمنام باشد. بعید است پیدایش کنید. ابراهیم در فکه مانده تا خورشیدی برای راهیان نور باشد.
🔹آخر دهه هفتاد، بار دیگر جستجو در منطقه فکه شروع شد. پیکر شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت. قرار شد در ایام فاطمیه و پس از یک تشییع باشکوه هر پنج شهید در یک نقطه از خاک ایران به خاک بسپارند.
🔹شبی که قرار بود پیکر شهدای گمنام در تهران تشییع شود ابراهیم را در خواب دیدم. با موتور جلوی درب خانه ایستاد. با شور و حال خاصی گفت: ما هم برگشتیم! و شروع کرد به دست تکان دادن.
🔹بار دیگر در خواب مراسم تشییع شهدا را دیدم. تابوت یکی از شهدا از روی کامیون تکان خورد و ابراهیم از آن بیرون آمد. با همان چهره جذاب و همیشگی به ما لبخند می زد! فردا تشییع باشکوهی برگزار شد. بعد هم شهدا برای تدفین به شهرهای مختلف فرستادند.
🔹من فکر می کنم ابراهیم با خیل شهدای گمنام، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بازگشت تا غبار غفلت را از چهره های ما پاک کند. برای همین بر مزار هر شهید گمنام که می روم به یاد ابراهیم و ابراهیم های این ملت فاتحه ای می خوانم.
🔸منبع: کتاب «سلام بر ابراهیم، صفحه ۲۲۲ به نقل از خواهر شهید ابراهیم هادی»
هدایت شده از آلبوم خاطرات
فاتحین بازی دراز در معیت ابوشریف، فرمانده وقت سپاه به جماران رفته اند
👆رزمندگان مشتاق زیارت امام💕
(اواخر اردیبهشت ۶۰)