سه دقیقه در قیامت
پایان عمل جراحی
احساس کردم انها کار را به خوبی انجام دادند. دیگر هیچ مشکلی نداشتم .ارام وسبک شدم.چقدر حس زیبایی بود!در د از تمام بدنم جدا شد.
یکباره احساس راحتی کردم .با خود گفتم خدا را شکر.از این همه در دچشم وسردرد راحت شدم.چقدر عمل خوبی انجام شد.با اینکه کلی دستگاه به سر وصورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم ونشستم.
برای یک لحظه زمانی که نوزاد ودر اغوش مادرم بودم را دیدم! از لحظه کودکی تا لحظه ای که وارد بیمارستان شدم٬برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت!
چقدر حس وحال شیرینی داشتم. در یک لحظه تمام زندگی واعمالم را دیدم! در همین حال وهوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباسی سفید ونورانی در سمت راست خود دیدم.
او بسیار زیبا ودوست داشتنی بود.نمی دانم چرا این قدر او را دوست داشتم.می خواستم بلند شوم واو را در اغوش بگیرم.او کنار من ایستاده بود وبه صورت من لبخند می زد.محو چهره او بودم.باخود گفتم :چقدر چهره اش زیباست! چقدر اشناست.من او را کجادیده ام!؟
سمت چپم را نگاه کردم عمو وپسر عمه ام٬اقاجان سیدو....ایستاده بودند. عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود.
پسر عمه ام از شهدای 💗دفاع مقدس بود.از این که بعد از سال ها انها را می دیدم خیلی خوشحال شدم.
زیر چشمی به جوان زیبا روی که در کنارم بود دوباره نگاه کردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهره اش براین اشناست. یکباره یادم امد حدود ۲۵سال پیش .
شب قبل ازسفرمشهد عالم خواب حضرت عزائیل.....
با ادب سلام کردم حضرت عزرائیل جواب دادند.محو جمال ایشان بودم که بالبخندی بر لب به من گفتند:برویم؟
با تعجب گفتم :کجا ؟دوباره نگاهی به اطراف انداختم .دکتر جراح ماسک روی صورتش را در اورد وبه اعضای تیم جراحی گفت :مریض از دست رفت.دیگه فایده ندارد.بعد گفت :خسته نباشید .شما تلاش خودرا کردین ٬اما بیمار نتوانست تحمل کنه....
📚برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت انتشارات شهید ابراهیم هادی
🌷🌷سه دقیقه در قیامت🌷🌷
پایان عمل جراحی (قسمت ۲)
یکی دیگر از پز شک ها گفت:دستگاه شوک بیارین...
نگاهی به مانیتور اتاق عمل کردم.همه از حرکت ایستاده بودند!
عجیب بود که دکتر جراح من ٬پشت به من قرار داشت٬اما من می توانستم صورتش راببینم!حتی می فهمیدم که در فکرش چه می گذرد!من افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم می فهمیدم که در فکرش چه می گذرد!من افکار افرادی که داخل اتاق بودند رامی فهمیدم.همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد.من پشت درب اتاق را میدیدم!برادرم با یک تسبیح📿 در دست٬ نشسته بود کنار درب اتاق عمل ذکر می گفت.
خوب به یاد دارم چه ذکری می گفت.اما عجیب تر اینکه ذهن او را می توانستم بخوانم!
او با خودش می گفت:خدا کند که برادرم برگرده.او دوفرزند کوچک داردوسومی هم در راه است.اکر اتفاقی برایش بیفتد٬مابا بچه هایش چه کنیم؟یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه های من چه کند!؟
کمی انطرف تر داخل یکی از اتاق های بخش یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد.من اورا هم می دیدم .داخل بخش اقایان٬یک جانباز بود که روی تخت خوابیده وبرایم دعا میکرد.
اورا می شناختم.قبل از این که وارد اتاق عمل شوم با اوخداحافظی کردم وگفتم که شاید برنگردم.
این جانباز خالصانه می گفت :خدایا من را ببر٬اما او را شفا بده . اوزن وبچه دارد٬اما من نه.
یکباره احساس کردم که باطن تمام افراد را متوجه می شوم٬نیت هاواعمال ان ها را می بینم.
بار دیگر جوان خوش سیما به من گفت :برویم؟
از وضعیت به وجود امده وراحت شدن از درد وبیماری خوشحال بودم.فهمیدم که شرایط خیلی بهتر شده اما گفتم:نه!
خیلی زود فهمیدم منظور ایشان ٬مرگ من وانتقال به ان جهان است٬مکثی کردم وبه پسر عمه ام اشاره کردم بعد گفتم:من ارزوی شهادت💓 دارم٬من سال ها به دنبال جهاد شهادت💓 بودم ٬حالا این جا وبا این وضع بروم؟
اما انگار اصرار های من بی فایده بود.باید می رفتم...
📚سه دقیقه در قیامت
انتشارات هادی
1.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️🎥 دعایی برای رهایی از گناهان جنسی
@anjomaneravian
4.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبرانقلاب امروز: در یکی از عملیاتها در دفاع مقدس نزدیک بود بچه های سپاه صدام رو دستگیر کنند،شانس آورد در رفت.
@anjomaneravian
🌷⛅️《دعای عصر غیبت》⛅️🌷
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
#خطر_واقعی_هلاکت_درآخرالزمان
#دعای_عصر_غیبت
زراره مي گويد به #امام_صادق عليه السلام عرض کردم قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟
حضرت فرمودند مداومت کن بر اين دعا
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
📚 اصول کافي،ج1،ص337
💎 دعای غریق 💎
♡دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌷انجمن راویان دفاع مقدس کاشان👇🇮🇷
@anjomaneravian
❣ #اندرزهای_قرآنی
🕋 وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ
(أعراف/٢٠٥)
⚡️ترجمه:
"و پروردگارت را در دل خود، با تضرع و بیم، نه با صدای بلند، در صبحگاهان وشامگاهان، یادکن، و از غافلان مباش"
🔑اذکار صبحگاهان و شامگاهان انسان را از دستهی انسانهای غافل بیرون میآورد.
☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃حدیث روز
🛑 از طلب روزىِ حلال دست مكش؛ زيرا طلب روزى حلال تو را در دينت يارى میرساند.
امام صادق(ع)
📩 هدایت قرآنی
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: هدایت قرآن به یک منطقهی محدودی از زندگی بشر اختصاص ندارد؛ یعنی این جور نیست که قرآن در یک بخشی انسان را هدایت کند و در یک بخش دیگری از مواردِ مورد نیاز زندگی بشر، بیاعتنا عبور بکند. از عروج معنوی انسان بگیرید تا مسئلهی ادارهی جوامع انسانی... ماه رمضان ماه قرآن است و حقّاً میتوان در این ماه از هدایت قرآنی بهره برد. ۱۴۰۰/۰۱/۲۵
🍎#ماه_مبارک_رمضان۱۴۴۳
🍁#ماهِ_مهمانیِ_خدا
☀️#رمضان_المبارک
🏷 #بهار_قرآن
🌹شهیدی که سنگ مزارش همیشه معطر است
✨او #فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز👤 معمولی کار میکرد.
✨خدمت به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود🚽 برایش مهم نبود که بدنش همیشه #بوی_بد توالتها را بدهد.
✨او همیشه مشغول #نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند💥 و او #شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
✨بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و #شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید❗️ وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید🕊 روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
✨هنگامی که پیکر آن شهید را در #بهشت_زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید از آن طرف سنگ از #گلاب مرطوب میشود
#شهید_احمد_پلارک🌷