eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
575 دنبال‌کننده
33هزار عکس
38.4هزار ویدیو
109 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید_شاهرخ_ضرغام 🔹دومين روز حضور من در جبهه بود. تا ظهر در مقر بچه ها در بودم. پسركی حدود پانزده سال هميشه همراه بود. مثل فرزندی كه همواره با پدر است. تعجب من از رفتار آنها وقتی بيشتر شد كه گفتند: اين پسر، رضا فرزند شاهرخ است!! اما من كه برادرش بودم خبر نداشتم. عصر بود كه ديدم شاهرخ در گوشه ای تنها نشسته. رفتم و در كنارش نشستم. بی مقدمه و با تعجب گفتم: اين آقا رضا پسر شماست!؟ خنديد و گفت: نه، مادرش اون رو به من سپرده. گفته مثل پسر خودت مواظب رضا باش. گفتم: مادرش ديگه كيه؟! گفت: مهين، همون خانمی كه تو بود. آخرين باری كه براش خرجي بردم گفت: رضا خيلی دوست داره بره . من هم آوردمش اينجا! ماجرای مهين را می دانستم. برای همين ديگر حرفی نزدم. چند نفری از رفقا آمدند و كنار ما نشستند. صحبت از گذشته و قبل از شد. 🕊شاهرخ خيلی تو فكر رفته بود. بعد هم باآرامی گفت: مهربونی اوستا كريم رو می بينيد! من يه زمانی آخرای شب با رفقا می رفتم ميدون شوش. جلوی كاميون ها رو می گرفتيم. اونها رو تهديد می كرديم. ازشون باج سبيل و حق حساب می گرفتيم. بعد می رفتيم با اون پول ها زهرماری می خريديم و می خورديم. زندگی ما توی لجن بود. اما خدا دست ما رو گرفت. رو فرستاد تا ما رو آدم كنه. البته بعداً هر چی پول در آوردم به جای اون پول ها صدقه دادم. بعد حرف از كميته و روزهای اول انقلاب شد. شاهرخ گفت: گذشته من اينقدر خراب بود كه روزهای اول توی كميته برای من مامور گذاشته بودند! فكر می كردند كه من نفوذی ساواكی ها هستم! همه ساکت بودند و به حرفهای شاهرخ گوش می کردند. بعد با هم حركت كرديم و رفتيم برای نماز جماعت. شاهرخ به يكی از بچه ها گفت: برو نگهبان خواهرها رو عوض كن. با تعجب پرسيدم: مگه شما رزمنده زن هم داريد؟! گفت: آره چند تا خانم از اهالی هستند كه با ما به آمدند. برای اينكه مشكلی پيش نياد برای سنگر آنها نگهبان گذاشتيم. : آقای رضا كيانپور
🔻کوتاه مینویسم که خوانده شود... امام ما فرمود خرمشهر ها در پیش است.. و امروز در وسط خرمشهر هستیم میجنگی یا میروی؟!؟! به قول آوینی جنگ می‌آمد تا مردانِ مرد را بیازماید.. حال تو در وسط خرمشهر با چادرت با لباست با حرفهایت با پشتیبان ولایت فقیه بودنت با سرمایه ات با استوری و پست هایت... در حال جنگ هستی؟!؟! یا خرمشهر را رها کرده ای و دچار روزمرگی شده ای و خواب و خوراک تورا غلبه کرده است ؟؟!؟! به یقین سوم خردادی، خرمشهر آزاد میشود و نوای طنین انداز انالمهدی شنیده میشود.. اما ما در این پیروزی کجای میدانیم؟!؟! نکند سقوط کنیم فتامل ✍️ع. س https://eitaa.com/piyroo
3.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 آزادی خرمشهر ⏳ چیزی به نمانده . . . 🌿 پایان انتظار . . . و نشستن ایران و ایرانی بر قله عزت و افتخار فتح الفتوح قهرمانان وطن در عملیات بیت المقدس شاهکار رزمندگانِ میدا ن های نبرد با دشمن تا دندان مسلح @anjomaneravian
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 گفتگوی سردار رشید با شهید احمد کاظمی که با تیپ نجف وارد خرمشهر شده و تماس می‌گیره. حاج‌احمد با لهجه شیرین می‌گه که وارد شهر شده و ۶۰۰۰ نفر هم اسیر گرفته. عددی که باورش برای رشید سخته و هی می‌پرسه چند تا؟ ۶۰۰۰ تا؟ بعدشم حاج‌احمد می‌گه: «خداوند خرمشهر رو آزادش کرد.» ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ رو خدا آزاد کرد❤️ @anjomaneravian
11.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 انتقال سیل اسیران به عقبه جبهه در حماسه ماندگار فتح خرمشهر خرداد ۱۳۶۱ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ /anjomaneravian
🍂 خواب صادق سکینه محمدی‌زاده ┄┅┅┅❀🌴❀┅┅┅┄ 🔹 یکی از روزها، شهناز محمدی زاده با شهناز حاجی شاه در حال صحبت بودند که خواهر حاجی شاه گفت:" دیشب خواب دیدم که هر دو لباس سفید پوشیده ایم." شهناز گفت:" تعبیرش این است که فردا با هم شهید می شویم... " ..و چه زود این رویای صادق به حقیقت پیوست. شهید شهناز محمدی زاده قبل از شهادت روی یک دستمال‌کاغذی وصیت نامه خود را نوشت و طبق همان رویای صادق با شهید شهناز حاجی‌شاه در تاریخ ۸ مهرماه ۵۹ در اثر اصابت ترکش خمپاره، کبوتر جانشان از قفس تن رهایی یافت و به ملکوت الهی پرواز کرد. •┈••✾○✾••┈• از کتاب شهرم در امان نیست https://eitaa.com/anjomaneravian
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 گفتگوی سردار رشید با شهید احمد کاظمی که با تیپ نجف وارد خرمشهر شده و تماس می‌گیره. حاج‌احمد با لهجه شیرین می‌گه که وارد شهر شده و ۶۰۰۰ نفر هم اسیر گرفته. عددی که باورش برای رشید سخته و هی می‌پرسه چند تا؟ ۶۰۰۰ تا؟ بعدشم حاج‌احمد می‌گه: «خداوند خرمشهر رو آزادش کرد.» ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ رو خدا آزاد کرد❤️ @anjomaneravian
🍂 خاطرات زنان از دفاع مقدس راویان: نوشين نجار زهرا حسينی ‌‌‍‌‎‌┄═❁🔸❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ▪︎ مخالف با حضور دوستان و بستگان نزدیک در منزل ما جمع شدند تا برای خروج از شهر تصمیم بگیرند. من در مقابل پدرم ایستادم و گفتم که همراه شما نمی آیم. چون من دختری بودم که از لحاظ اخلاقی و درسی زبانزد فامیل بود. پدرم بخاطر نافرمانی سیلی محکمی به صورتم زد. بعد از این جریان از خانه خارج شدم. اما مخالفت با حضور زنان و دختران در خرمشهر تنها به خانواده ها محدود نمی گشت. بلکه بسیاری از فرماندهان و رزمندگان مرد نیز با این حضور موافق نبودند، ترس از اسارت، عمده دلیل آنان برای این مخالفت بود. •••• روبروی مسجد جامع خرمشهر، مطب دکتر شیبانی بود که تبدیل شده بود به محل تجمع جمعی از خواهران، آنجا هم محل مداوای مجروحین بود، هم انبار مهمات و هم محل استراحت خواهران. بعضی از آقایان و از جمله «شیخ شریف» دکتر شیبانی را مجاب کرده بودند که مطب را از ما پس بگیرد و ما مجبور شویم از شهر برویم. ما هم جلوی مطب تحصن کردیم. شیخ شریف آمد. ما گفتیم بالاخره این شهر نظافت می خواهد، غذا می خواهد، کارهای پشتیبانی می خواهد. شما مگر چقدر نیرو دارید که این کارها را بکنید. او بعد از صحبت، قانع شد و اجازه داد ما بمانیم. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ https://eitaa.com/anjomaneravian
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 گفتگوی سردار رشید با شهید احمد کاظمی که با تیپ نجف وارد خرمشهر شده و تماس می‌گیره. حاج‌احمد با لهجه شیرین می‌گه که وارد شهر شده و ۶۰۰۰ نفر هم اسیر گرفته. عددی که باورش برای رشید سخته و هی می‌پرسه چند تا؟ ۶۰۰۰ تا؟ بعدشم حاج‌احمد می‌گه: «خداوند خرمشهر رو آزادش کرد.» ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ رو خدا آزاد کرد❤️ @anjomaneravian
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 آسمانی‌ها جهان‌آرا و یاران شهیدش در معرکه خرمشهر        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🏴๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ آزاد شد👌🌸✌️ https://eitaa.com/anjomaneravian #
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جان دادیم ، خاک ندادیم! ‌‌ سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر شهر حماسه و ایثار گرامی‌باد ✨️ ┄ روح شهدای ازادسازی خرمشهر شاد بخصوص شهدای قهرودی شهید محمد خسروی 🌷 شهید مهدی نویدی 🌷 شهید علی رحمانی🌷 https://eitaa.com/anjomaneravian
14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« را خدا آزاد نکرد» دکتر مصطفی مهرآیین هستن جامعه شناس و استاد دانشگاه این مملکت🤔 https://eitaa.com/anjomaneravian