بی تو هرلحظه مرابیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست..
#جانم_به_فدایت
@Emamkhobiha🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 داستان #علامه_طباطبایی
🔖بابا جان!
حالت خوبه، طوریت نشده....
🆔 @olama12
🌷 #آیت_الله_فاطمی_نیا
ابن ابی الحديد تفــــسير زيبایی از
ضربت بر فرق مبارک امیرالمؤمنین
علیه الســـلام آورده است:
ميگويد شخصيت امــــيرالمومنين
مانند #شيشه_عطـر بود دشمن ها
خواستند شــــيشه را بشكنند ولی
نمیدانستند كهاگر شيشه عطری را
بشكنی تازه عطر آن بلند می شود.
🆔 @olama12
هنگامی که ناخن ها بلند می شوند، ناخنها را کوتاه میکنیم نه انگشتان را
پس وقتی سوء تفاهمی پیش می آید
غرورمان را زیر پا بگذاریم نه رابطه مان را!
💠💠💠💠
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
🌹@Alimaddi_110🌹
💠💠💠💠
⭕️امامخمینی(ره): #روز_قدس، روزیاست که اسلام را باید احیا کرد، #اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود!
@Afsaran_ir
⭕️آزادی #قدس، تنها خونبهایِ #حاج_قاسم
🔹انتقام ما در پایگاهِ عینالاسد(شما بخوانید عینالجسد) موقّتی بود و #انتقام_سخت اصلی، تو راهه✌️
✅ به افسران بپیوندید:
@Afsaran_ir
🔴 #همسرانه
💠 زمانی که همسرتان برای شما کاری انجام میدهد، خوشحالی و قدردانی خود را به او نشان دهید. در این صورت اشتیاق او برای خوشحال کردن شما نیز بیشتر میشود.
🆔 @khanevadeh_313
🌷🌷سه دقیقه در قیامت🌷🌷
🌾باغ بهشت🌴🌳
از دیگر اتفاقات مشاهده برخی بستگان واشنایان بود که قبلا از دنیا رفته بودند.یکی از ان ها عموی خدا بیامرزمن بوداودر بیمارستان هم کنار من بود.او رادیدم که در یک باغ🌲🌳🌾🌴 بزرگ قرار دارد.سؤال کردم عمو این باغ زیبا نتیجه کار خاصی به شما دادند؟
گفت:من وپدرت در سنین کودکی یتیم شدیم. پدر ما یک باغ بزرگ را به عنوان ارث برای ما گذاشت .شخصی امد وقرار شد در باغ ما کار کندوسود فروش محصولات را به مادر ما بدهد.
امااو با چند نفر دیگر کاری کردند که باغ از دست ما خارج شد ان ها باغ را بین خودشان تقسیم کردند وفروختندو....هبچ کدام ان ها عاقبت به خیر نشدند.در اینجا نیز همه ان ها گرفتارند.
💦چون با اموال چند یتیم این کار را کردند.حالا این باغ را به جای باغی که در دنیا از دست دادم به من داده اند تا با یاری خدا در قیامت به باغ اصلی برویم. بعد اشاره به درب دیگر باغ کردوگفت:🌲🌾🌳🌴
این باغ دودرب داردکه یکی از درب های باغ برای پدر شماست که به زودی باز می شود.در نزدیکی باغ عمویم ٬یک باغ بزرگ بودکه سرسبزی ان مثال زدنی بود.🌲🌳🌴🌾
این باغ متعلق به یکی از بستگان ما بود.اوبه خاطر یک وقف بزرگ صاحب این باغ شده بود.🌴🌾🌳🌲
همینطور که به باغ او خیره بودم یکباره تمام باغ سوخت وتبدیل به خاکستر شد!🔥🔥🔥
این فامیل ما بنده خدابا حسرت به اطرافش نگاه کرد.من از این ماجرا شگفت زده شدم.با تعجب گفتم:چراباغ شما سوخت؟🔥🔥🔥
او هم گفت:پسرم همه این ها از بلایی است که پسرم بر سر من می اورداونمی گذاردثواب خیرات این زمین وقف شده به من برسد.این بنده خدا با حسرت این جملات را تکرارمیکرد بعد پرسیدم حالا چه میشود؟چه کارباید بکنید؟
گفت:مدتی طول می کشد تا دوباره با ثواب خیرات باغ من اباد شود٬به شرطی که پسرم نابودش نکند.من در جریان ماجرای او وزمین وقفی وپسر ناخلفش بودم ٬برای همین بحث را ادامه ندادم.انجا می توانستیم به هر کجا که می خواهیم سر بزنیم ٬یعنی همین که اراده می کردیم ٬بدون لحظه ای درنگ٬ به مقصد میرسیدیم!
پسر عمه ام در دوران دفاع مقدس شهید❤️ شده بود.یک لحظه دوست داشتم جایگاهش را ببینم.بلا فاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم.🌴🌳🌾🌲🍀🌻🌷🌿🌸
مشکلی که در بیان مطالب انجاست٬عدم وجودمشابه در این دنیاست .یعنی نمی دانیم زیبایی های ان جا را چگونه توصیف کنیم ؟!کسی که تا کنون شمال ایران ودر یاوسرسبزی جنگل راندیده وهیچ تصور وفیلمی از انجا مشاهده نکرده هر چه برایش بگوییم ٬نمی تواند تصور درستی در ذهن خود ایجاد کند.
حکایت ما بابقیه مردم همینگونه است .اما باید بگونه ای بگویم که بتواند به ذهن نزدیک باشد.من وارد باغ 🌳🌾🌴🌲🌿بزرگی شدم که انتهای ان مشخص نبود.از روی چمن های عبور کردم که بسیار زیبا ونرم بودند.بوی عطر گل های مختلف مشام انسان را نوازش میداد🌷🌿🌸☘️🌹🍃.در ختان انجا٬همه نوع میوه ای را در خود داشتند.میوه های زیبا ودرخشان.🍎🍐🍊🍌🍇🍓🍒
من روی چمن ها دراز کشیدم.گویی یک تخت نرم وراحت وشبیه پر قو🦢 بود.بوی عطر همه جارا فرا گرفته بود.نغمه پرندگان وصدای شرشر اب رودخانه به گوش می رسید .اصلا نمی شد ان جا را توصیف کرد.به بالای سرم نگاه کردم درختان میوه ویک درخت نخل 🌴پر از خرما دیدم.با خود گفتم:خرمای این جا چه مزه ای دارد؟یکباره درخت نخل🌴 به سمت من خم شد ویکی از خرماها را چیدم وداخل دهان گذاشتم.نمی توانم شیرینی ان خرما را با چیزی در این دنیا مثال بزنم.
در اینجا اگر چیزی خیلی شیرین باشد باعث دلزدگی می شود.اما نمی دانید ان خرما چقدر خوشمزه بود.از جا بلند شدم دیدم چمن ها به حالت خود برگشت .به سمت رودخانه رفتم.در دنیامعمولادر کنار رودخانه ها٬زمین گل الود است وباید مراقب باشیم تا پای ما کثیف نشود.اما همین که به کنار رود خانه رسیدم٬دیدم رودخانه مانند بلور🧊 زیباست!به اب نگاه کردم٬انقدر زلال بود که تا انتهای رود مشخص بود.دوست داشتم بپرم داخل اب. 💦
اما گفتم :بهتراست سریع تربه سمت قصر پسر عمه ام.ناگفته نماند ان طرف رود یک قصر زیبای سفیدوبزرگ نمایان بود.وبا تمام قصرهای دنیا متفاوت بود.چیزی شبیه قصرهای یخی که در کارتون های دوران بچگی می دیدیم ٬تمام دیوار های قصر نورانی⭐ ✨بود.می خواستم به دنبال پلی برای عبور رودخانه باشم ٬اما متوجه شدم ٬اگر بخواهم میتوانم از روی اب عبور کنم !از روی اب💦 گذشتم ومبهوت قصر زیبای پسر عمه ام شدم.وقتی با او صحبت می کردم ٬می گفت :ما در اینجا در همسایگی💫 اهل بیت( ع)هستیم.ما می توانیم به ملاقات امامان🌟 برویم .واین یکی از نعمت های بزرگ بهشت برزخی است .حتی می توانیم به ملاقات دوستان شهید💖
وشهدای💗 محل ودوستان وبستگان خود برویم.📚 برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیام انتشارات شهید ابراهیم هادی
هدایت شده از جنت المهدی۳۱۳
🔴نامه منتخبان تهران به شورای نگهبان| لایحه حذف ۴ صفر به مجلس بازگردد
♦️جمعی از منتخبین مجلس یازدهم طی نامهای به شورای نگهبان با برشمردن ابهامات و ایرادات لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی خواستار عودت فوری این لایحه به مجلس شدند تا با دقت و وسواس بیشتری نسبت به رفع ابهام و تصویب آن اقدام شود.