eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
470 دنبال‌کننده
28هزار عکس
29.5هزار ویدیو
103 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح ها خرما بخورید ! کسی که با معده خالی خرما میخورد، کمتر دچار کمخونی میشود و بدنی مقاوم در برابر باکتریها و ویروسها خواهد داشت، بعلاوه بخاطر افزایش سوخت و ساز بدن باعث لاغری میشود 👌 🍑 @tebebagher
گوجه سبز سرشار از خواص درمانی! 😋 گوجه سبز دوست دارین؟ میدونیستین که این میوه ترش و خوشمزه کلی ویژگی‌های مثبت داره و برای سلامتیمون مفید هم هست؟‌ 🤓 هر ۱۰۰ گرم گوجه سبز حدودا از پنج درصد ویتامین آ، پنج درصد کلسیم، ۲.۱ درصد ویتامین ب، پنج درصد آهن، ۱.۹ درصد ویتامین ب ۲ (ریبوفلاوین)، ۲.۸ درصد نیاسین، ۱۳ درصد ویتامین ث و ۱.۴ گرم فیبر تشکیل شده.‌ ‌🤰🏻گوجه سبز برای خانم‌های باردار هم خیلی مفیده، «ویتامین آ» موجود در گوجه سبز از بروز نقص‌های مادرزادی در جنین جلوگیری می‌کنه و «ویتامین کا» هم از لخته شدن خون که باعث خونریزی و سقط جنین میشه، جلوگیری میکنه. ‌ ‌🔸البته این رو هم بگم مصرف بیش از حدش هم می‌تونه باعث نفخ، سوزش معده یا حتی ریفلاکس معده و به علت ترشی و اسیدی بودنش می‌تونه باعث ساییده شدن مینای دندان (به صورت موقتی) بشه.‌ 🍑 @tebebagher
🔻خواص درمانی فلفل سبز ✅فلفل سبز سیستم قلبی عروقی را از چندین راه پشتیبانی و تحریک می کند ✅ تصلب شرایین و فشار خون را به وسیله پایین آوردن کلسترول خون کاهش دهد 🍑 @tebebagher
✔️ بهترین مکان نگهداری شیر، قفسه وسط یخچال است که دما از بقیه جاها ثابت تر است. ❌ بدترین مکان شیر درب یخچال است چون دائما باز و بسته شده و دما در آنجا نوسان دارد. 🍑 @tebebagher
〽️ پیاز بدلیل داشتن گوگرد سبب افزایش رشدموی سر و بدلیل داشتن آهک دندانها رامحكم میكند و سبب استحكام استخوانبندی بدن کودک میشود ❗️ ساقه پیازچه منبع آهن است در کوکو بریزید 🍑 @tebebagher
🍹 طب سنتی مصرف خاکشیر را برای پاکسازی کبد توصیه می‌ کند هر روز صبح ۲ قاشق غذاخوری خاکشیر رو در ۲ لیوان آب بجوشانید ❗️ ناشتا میل کنید و تا نیم ساعت چیزی نخورید. 🍑 @tebebagher
چطور لباس‌‌ها رو کرونازدایی کنیم؟ 🧺 وقتی از بیرون اومدید، لباس‌هاتون رو کنار در آویزون کنید و اجازه بدین تا یک روز بمونه. نیازی نیست که هر روز لباس‌هاتون رو بشورین. 🧺 زمانیکه لباس‌تون رو از تن درمیارید، تکون ندین. چون ممکنه ویروس کرونا بر روی لباس باشه و با تکوندن در هوا پخش بشه. 🧺 اگر کسی خواست با لباس بیرون روی مبل بشینه، بهتره روی مبل یک پارچه نخی بندازین و یا صبر کنین که پارچه یک روز بمونه و یا بشوریین. 🧺 باید توجه کنین که همه شوینده‌های استاندارد در بازار ویروس رو از بین می‌برن، پس لباس یا پارچه رو تو دمای همیشگی و با پودر و مایع شست‌وشوی معمولی بشورین و اسیر تبلیغات مایع شست‌وشوی ضدویروس نشین. 🍑 @tebebagher
:مهمانی بزرگ بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ... بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ... پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ... یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم... نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ... توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ... بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ... - بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد ..
:تنبیه عمومی علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ... اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم... به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ... تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم ... علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ... - جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ... بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ...و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ... غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ... داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ... - خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ... و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ... علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ... خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ... و لبخند ملیحی زد ... - خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ... و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ... هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ... بچه ها دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ... منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ... اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ... این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ... و اولین و آخرین بار من...
سلامتی آقا امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزم سید علی خامنه ای و شفای بیماران و دفع بلا از مسلمین بخصوص شیعیان علی ابن ابیطالب صلوات بر محمد ص و آل محمد 🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆 🔆 🔆 🔆 🌸🍃 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🍃 🌸 🗓 امروز چهار شنبه صدمرتبه# یا حی یا قیوم ۱۱ تیر ۱۳۹۹ ۹ ذی القعده ۱۴۴۱ ۱ جولای ۲۰۲۰ صبح چهار شنبه همهء دلاوران عزیز انجمن راویان دفاع مقدس بخیرو ختم بشهادت ان شاالله🌷
🌷⛅️《دعای عصر غیبت》⛅️🌷 ✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود 🌹زراره مي گويد به عليه السلام عرض کردم قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟ 🌹حضرت فرمودند مداومت کن بر اين دعا 🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، 🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، 🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، 🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، 🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم 🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . 📚 اصول کافي،ج1،ص337 💎 دعای غریق 💎 ♡دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان♡ 🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅 🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺 🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅 《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌷انجمن راویان دفاع مقدس کاشان👇🇮🇷 ••※[🌷∷∷※∷∷🌷]※•• @anjomaneravian ••※[🌷∷∷※∷∷🌷]※•• ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
_قران 🔸️•<[قَد اَفلَحَ مَن زَکاها وقَد خابَ مَن دَساها ]>• 🔸️{هرکس نفس خود را از بدی کند ، رستگار میشود؛🖇🌿 🔸️و هرکس نفس خود را با و آلوده بسازد، نومید و میشود !}♡⚘ 📖 سوره شمس آیه ۹ و۱۰
✍️رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) : 🌷 بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد عرض شد : کسی که مال ندارد چکارکند ؟ حضرت فرمودند : 🖌 برداشتن چیزهای آسیب رسان از ســر راه صـدقـه است. نشان دادن راه به کسی صدقه است .عیادت بیمــار صدقه است .امر به معروف صدقه است . نهی از منکر صدقـه است .و جـواب سـلام دادن صدقه است . 📚 بحارالانوار ، ج ۷۵ ، ص ۵۰
یک نفر معتقد به مسئله‌ی مهدویّت، در سخت‌ترین شرایط، دل را خالی از نمیداند و میداند که این دوران تاریکی، این دوران ظلم، قطعاً سپری خواهد شد.
ما یار توییم اهـل تـوییم اهـل بهـشتیم هـر ڪس ڪہ تو را دوست ندارد بہ جهـنم . . . ❤️ ۶۶
●هروقت قرار بود مأموریت برود. اگر من راضی نبودم تمام تلاشش را می کرد یا مأموریت را نرود و یا به هر نحوی مرا راضی می کرد. اما این بار فرق داشت. مدام گریه می کردم تا منصرفش کنم، اما نه به گریه هایم توجه کرد تا سست شود و نه از رفتن منصرف شد. صبح با اشک و قرآن بدرقه اش کردم. ●دستی به صورتم کشید و خیسی اشکم را به سر و صورتش زد و گفت " بیا بیمه شدم. صحیح و سالم بر میگردم" ﺭاﻭﻱ : 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تا خبر برگشتن پیکر یک شهید میشنوین هی راه براه پست و استوری و دایرکت میزارین که خبر امد خبری در راه است، بعد خانواده اون شهید و تگ میکنین زیر اون پست بعد مثل این فیلم جدیدا پایانش و باز میزارین و رها میکنین به حال خودش؟؟ چرا؟؟ اگر فکرمیکنین خانواده هاشون از برگشتن پیکر شهیدشون ذوق میکنند در اشتباهین چون این خانواده ها ترس از روبرو شدن دارن چون نمی دونند قراره چه چیزی و ببینند چون هرسری بچه های شهدا این چیزا رو میشنون تا یک مدت دلشوره دارن افسرده اند کاش مثل همون زمان شهدای دفاع مقدس بود که بدون این همه حاشیه صاف در خونه ی شهید و میزدند و خبر برگشتن شهیدشون و می دادند نه اینکه هرکی از راه رسید یه جور بند دل آدم و پاره کنه و بره مرگ یه بار شیونم یه بار! j๑ïท➺ @sangarshohada🕊
🥀در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای دعا کند🤲 سنگ قبر ساده او حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را میکند. 📜بخشی از وصیتنامه: 📝شما چهل روز باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد. 📝نمازهای واجب خود را دقیق و بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود👌 📝سوره را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید🚷 زیرا امام منتظر دعای خیر شما است. 📝اگر درد دل داشتید و یا خواستید بگیرید بیایید سر مزارم🌷 به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شود. خداوند سریع الاجابه است✅ پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید🙏 📿 الهم عجل لولیک الفرج العافیه والعاقبه والنصر✨✨✨ ۳۱۳✨ 🇮🇷@khoday_khob_ebrahim💖 🍃🌼🍃🌸🍃🌹🍃🌼🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو دختر شهید... از آرزوهایشان می‌گویند، اینکه دوست ندارند هیچ وقت گریه کنند تا دشمن فکر کند با شهادت پدرشان، دست از همه چیزی می‌کشند و کوتاه می‌آیند... @BisimchiMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ ✨کرامت امام رضا[علیه السلام] در روزهای تعطیلی حرم مطهر 🎤 صابر _ خراسانی 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رضا سگ باز!!!💦😔💦🌷 یه لات بود تو مشهد... هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می‌کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ - رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!! - چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....! چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام.....! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟ - رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر..... - رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيده‌ای، چیزی؟!! - شهید چمران: چرا؟! - رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!! - شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می‌کردی ولی اون بهت خوبی می‌کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …! رضا جا خورد!.... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی‌رفت، زار زار گریه می‌کرد! تو گریه هاش می‌گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟ اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. سرِ نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نماز واقعی........ (به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران) 🔵 گاهی برای کمک به افراد و هدایت اون ها تذکر کافی نیست و باید دستشون رو گرفت و آورد تو راه... گاهی باید در برابر داد و فریادهای افراد؛ صبوری کرد و مهربونی به خرج داد... گاهی باید با بعضی افراد مثل گمشده ها رفتار کنیم؛ باید دستشون رو بگیریم و بذاریم تو دست خدا...باید کمکشون کنیم تا راه رو پیدا کنن... و این یعنی با دلسوزی و محبت امر به معروف و نهی از منکر کنیم نه با خشم و تکبر... 🌸💦 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
🕌 کتاب ۲۵۰_ساله بیانات _معظم_رهبری👇👇👇