eitaa logo
یاران حسین علیه السلام
30 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
607 ویدیو
67 فایل
کانال یاران حسین علیه السلام به منظور انعکاس فعالیت ها و عملکرد واحد های مقاومت بسیج دانش آموزی و مدارس استان همدان تشکیل شده است. با ما همراه باشید. جهت ارتباط با ادمین به آیدی زیر مراجعه نمایید. @mohajer815
مشاهده در ایتا
دانلود
یاران حسین علیه السلام
هرڪس‌بہ‌مقامـٰات‌رسیدازهمہ‌دهرۍ درزندگۍاش‌نوڪرِدربارعلۍ؏بود((: ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈 @ansar18
✨چگونه یک نماز خوب بخوانیم ✨ بهترین و آسونترین راه ترک گناه استاد پناهیان: من نمیدونم چرا بعضیا زود با خدا پسر خاله میشن!!! وقت نماز که میشه میگن: خدایا فعلا حالشو ندارم!! ببینم مگه فوتباله که هر وقت حال داشتی بری سراغش!!! به نظرتون چرا خدا خواب نازنین و دلنشین تو رو صبحها بهم زده؟ الله اکبر الله اکبر... بلند شو نماز بخون! خب معلومه! چون خدا می خواد حالتو بگیره!! اما طرف میگه هر موقع حال پیدا کردم نماز میخونم!!! حواست هست؟! نماز که برای حال کردن هوای نفس نیست! اتفاقا باید هوای نفستو با نماز بزنی داغون کنی... آخ فدای این خدا بشم با دینش ... خدا پیشنهاد نمیکنه مثل مرتاض های هندی بری روی میخ ها بخوابی یه هفته یه ماه تا رشد پیدا کنی... میفرماید نمیخواد روی میخ بخوابی که میخا توبدنت فرو بره و آخ نگی تا همه ی قدرتها رو بهش برسی! اگه میخوای با نفست مبارزه کنی "سر نماز مبارزه کن..." خیلی مهم! جوونه میاد میگه من هر چی سعی میکنم نمیتونم چشمم رو کنترل کنم!!! اون یکی میگه من نمیتونم زبونم رو کنترل کنم! خوب توجه کنید: هرکی هرچی رو میگه نمیتونم ، بخاطر این هست که: "یه کاری رو می تونسته انجام بده و نداده" و اون کار، این بوده که به وقتش بلند شه بگه الله اکبر... ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈 @ansar18
یاران حسین علیه السلام
「تشنہ‌شھـدشھـٰادت‌درقیـام درمریدان‌حسیـ؏ـن‌است‌این‌مـرام」 ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈 @ansar18
یاران حسین علیه السلام
فھم‌مابراۍخداازهرچیزمھمتراست.☝️🏿🌱 ..! ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈 @ansar18
-أللّهُمَّ‌اجْعَل‌رَغْبَتی‌فى‌مَسْألَتی مِثلَ‌رَغْبَةِ‌أوْليائِكَ‌فى‌مَسائِلِهِم خداوندا!‌شوق‌و‌رغبت‌من‌در‌گدایی و‌درخواست‌کردنم‌از‌تو‌را،‌مانند‌شوق عاشقانت‌در‌درخواست‌شان‌قرار بده..♥️! صحیفه سجادیه، مناجات ۵۴🌿 ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈 @ansar18
-حـَرمـت‌محـورِ‌مـَنظومـِہ‌؎ِ‌شـَمسیست‌رضـٰآ ایـن‌حـَرم‌مـَنشـأ‌پیـدآیـِش‌‌ایـن‌کیهـٰآن‌اسـت!シ ــ ــ ــ ـ ــــــ♥️ــــــ ـ ــ ــ ــ ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈 @ansar18
👇👇👇 💫ســيد حسين طحامي کشتي گير قهرمان جهان به زورخانه ما آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد. هر چند مدتي بود که ســيد به مســابقات قهرماني نميرفت، اما هنوز بدني بسیار ورزيده و قوي داشــت. 💫بعد از پايان ورزش رو کرد به حاج حســن و گفت: حاجي، کسي هست با من کشتي بگيره؟ 💫حاج حسن نگاهي به بچه ها کرد و گفت: ابراهيم، بعد هم اشاره کرد؛ برو وسط گود. 💫در کشتي پهلواني، حريفي که زمين بخورد، يا خاک شود ميبازد. 💫کشتي شروع شد. همه ما تماشــا ميکرديم. مدتي طولاني دو کشتي گير درگير بودند. اما هيچکدام زمين نخوردند. فشار زيادي به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب كند، اين کشتي پيروز نداشت. 💫بعد از کشتي سيد حسين بلند بلند ميگفت: بارک الله، بارک الله، چه جوان شجاعي، ماشاءالله پهلوون! 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 💫ورزش تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت ابراهيم نگاه ميکرد. 💫ابراهيم آمد جلو و باتعجب گفت: چيزي شده حاجي!؟ 💫حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديم هاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نام هاي حاج سيد حسن رزّاز و حاج صادق بلور فروش، اون ها خيلي با هم دوست و رفيق بودند. توي کشــتي هم هيچکس حريفشــان نبــود. اما مهم تر از همــه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند. هميشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر و با چشمان اشــک آلود براي آقا اباعبدالله(ع) شروع ميکردند. نََفس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا ميداد. 💫بعد ادامه داد: ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اونها! 💫ابراهيم هم لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا. 💫بعضي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف ميکرد، ناراحت شدند. 💫فرداي آن روز پنج پهلوان از يکي از زورخانه هاي تهران به آنجا آمدند. 💫قرار شد بعد ازورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. 💫بعداز ورزش کشتي ها شروع شد. چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتي را بچه هاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد! آنها سر حاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود. 💫من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان اســت. 💫آنها هم که ابراهيم را خوب ميشناختند مطمئن بودند که ميبازند. براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور! همه عصباني بودند. 💫چند لحظه اي نگذشت که ابراهيم داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشــت با همه بچه هاي مهمان دست داد. آرامش به جمع ما برگشت. 💫بعد هم گفت: من کشتي نميگيرم! 💫همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟ 💫كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين حرف ها و كارها ارزش داره! بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتي ها را اعلام کرد. 💫شايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود. 💫وقتي هم ميخواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟ 💫ما همه ساکت بوديم. 💫حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد. ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد. ابراهيم به خاطر خدا با اونها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈 @ansar18
🍃🍃🍃🍃 راهپیمایی روز قدس دبیرستان علمی ᵉᵐᵃᵐ ʰᵒˢˢᵉᶦⁿ ᵃⁿˢᵃʳ↵ ✎〈@ansar18