۱۷ مرداد ۱۳۹۷
۱۸ مرداد ۱۳۹۷
۱۸ مرداد ۱۳۹۷
۱۸ مرداد ۱۳۹۷
۱۸ مرداد ۱۳۹۷
۱۹ مرداد ۱۳۹۷
۱۹ مرداد ۱۳۹۷
۱۹ مرداد ۱۳۹۷
۱۹ مرداد ۱۳۹۷
۱۹ مرداد ۱۳۹۷
🔴به حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان متوسل شوید، ایشان چون مادر ولی وقت ما هستند به فرزندشان میفرمایند که پسرم، این شخص به من متوسل شده خواستهاش را بده
👌ختمی بسیار سریع الاجابه از حضرت نرجس خاتون برای براورده شدن حاجاتی که امیدی به براورده شدنش ندارید
ختمی که تا به حال کسی را دست خالی رد نکرده 👇
http://eitaa.com/joinchat/3533438976C7d7a5d813a
🔴ویژه امـــروز
۲۰ مرداد ۱۳۹۷
۲۰ مرداد ۱۳۹۷
#جوانی که قبری را #شکافت و با جنازه #دختر جوان❗️ ❌❌❌😱😱😱
جوان گفت :
#هفت_سال کارم این بود که #قبرهارا میشکافتم و #کفن مرده هارا می دزدیدم❗️
روزی دختری از #دنیا رفت چون شب رسید رفتم و قبر او را #شکافتم 😱و او را بیرون آوردم و کفنش را برداشتم
در این حال #شیطان مرا #وسوسه کرد و او را در نظرم #زینت داد و گفت :
آیا #زیبایی او را ندیدی؟ آیا #قد_بلند او را ندیدی تا اینکه برگشتم 😳😱
و... ادامه باز شود👇👇👇
🔴دوستان عزیز:حتما تا آخر #مطالعه نمایید 🙏
( محاله بدنتون نلرزه)😳
❌برای خواندن ادامه این داستان روی لینک زیر کلیک کنید❗️👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1213988872C808500f015
۲۰ مرداد ۱۳۹۷
۲۰ مرداد ۱۳۹۷
۲۰ مرداد ۱۳۹۷
۲۰ مرداد ۱۳۹۷
۲۱ مرداد ۱۳۹۷
🔴 فقط چهل روز مونده تا روز عاشورا
🔴 چله زیارت عاشورا از امروز شروع کن
💠 راه حل همه حاجات مادی و مشکلات ازدواج اشتغال مسکن و.... اینجاست👌
🌺 #ختم_صلوات امام جواد (ع)
🌺 #نماز_حاجت امام جواد (ع)
🌺 #حرز_ویژه امام جواد (ع)
🌺 #دعای_مشکل_گشا امام جواد (ع)
http://eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa
✍ هر حاجتی داری بیا شروع کن☝️
امروز وقتشه
۲۱ مرداد ۱۳۹۷
۲۱ مرداد ۱۳۹۷
۲۱ مرداد ۱۳۹۷
۲۱ مرداد ۱۳۹۷
#داستان_واقعی_پدر_شوهر_و_عروس
✍من #نرگس هستم حدود یکساله با #پدرام ازدواج کردم...
از همون ابتدا متوجه نگاه های مخفی #پدر شوهرم به خودم میشدم...پدر شوهرم از حق نگذریم از شوهرم جذابتر و خشگلتر مونده بود😳
👈یه وقتایی تعجب میکردم اما به روی خودم نمیاوردم...
یه روز پدرام برای ماموریت به عسلویه رفت...یکی زنگ در را زد آیفون را برداشتم دیدم پدر شوهرمه خیلی ترسیدم در را باز کردم و سریع کنار تلفن نشستم و به مادرم زنگ زدم تا خودش را به منزلمان برساند❗️
پدر شوهرم در خانه را باز کرد و وارد شد دو تا نون سنگک دستش بود و گفت چطوری دخترم آمده ام باهات صبحانه بخورم
چه خبر و مشغول صحبت شد
از کارهایش سر در نمیاوردم...
گفتم من صبحانه خورده ام اگر میخواهید برای شما بیاورم...ناگهان.😳😱
#ادامه داستان در لینک زیر بخوانید👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1213988872C808500f015
۲۱ مرداد ۱۳۹۷
۲۲ مرداد ۱۳۹۷
۲۲ مرداد ۱۳۹۷