eitaa logo
هیئت انصارالمهدی (عج) شهریار
281 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم هیئت هفتگی انصارالمهدی عج شهریار زمان : سه شنبه ها ساعت ۱۹ آدرس : شهریار شهرک کمیته خیابان شهید طوقانی کوچه شقایق پلاک ۲۰ جهت ارتباط با ادمین : @ansar_shahryarr313 شماره حساب هیئت 👇 ۶۳۹۳-۴۶۱۰-۵۰۷۷-۸۸۴۰ علیرضا شريفی مهر
مشاهده در ایتا
دانلود
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امیرالمومنین این‌طور از خودش تعریف می‌کند
15.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 | نسیمی جان‌فزا می آید بوی کرب و بلا می آید... 🎞 کلیپی که سالهاست آغازگر مستند "روایتِ فتح" سید مرتضی آوینی شده است 🎥 | مداحی ماندگار از🌷شهید حسن اردستانی لحظاتی قبل از شهادت🕊🕊 🌴 -- ساعاتی پیش از آغاز عملیات کربلای ۵ 🚩🚩 سینه زنی رزمنده ها به همراه نوحه خوانی شهید اردستانی 🌷حسن اردستانی، جمعی گردان عمار - لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) 🌱 متولد: خرداد ۱۳۴۷ - 🕊🕊 شهادت: ۲۳ دی ۱۳۶۵ ⚪️ خاک‌سپاری بهمن ۱۳۷۵ - مزار: بهشت‌زهرا (س) - قطعه‌ ۲۶ردیف ۶۹مکرر شماره‌ ۵۳
هیئت انصارالمهدی (عج) شهریار
🌱 #ببینید | نسیمی جان‌فزا می آید بوی کرب و بلا می آید... 🎞 کلیپی که سالهاست آغازگر مستند "روایتِ ف
الغیبت‌ُ عجب‌ کیفی‌ داره‌ تقصیر خودش‌ بود. شهید شده‌ که‌ شده‌. وقتی‌ قرار است‌ با ریختن‌ اولین ‌قطره‌ی‌ خون‌، همه‌ گناهانش‌ پاک‌ شود، خیلی‌ بخیل‌ و از خود راضی‌ است‌ اگر آن‌ کتک‌هایی‌ را که‌ من‌ بهش‌ زدم‌، حلال‌ نکند! تازه‌، کتکی‌ هم‌ نبود. دو سه‌ تا پس‌‌گردنی‌، چهار پنج‌ تا لنگه‌‌ پوتین‌، هفت‌ هشت‌ ده‌ تا لگد هم‌ توی‌ جشن‌ پتو! خیلی‌ فیلم‌ بود. دست‌ِ به‌ غیبت‌ کردنش‌ عالی‌ بود. اوایل‌ که‌ همه‌اش ‌می‌گفت‌: - الغیبت‌ُ عجب‌ کیفی‌ داره.‌ جدی‌ نمی‌گرفتم‌. بعداً فهمیدم‌ حضرت ‌آقا، اهل‌ همه‌جور غیبتی‌ هست‌. اهل‌ که‌ هیچ‌، استاده‌. جیم‌ شدن‌ از صبح‌گاه‌، رد شدن‌ از لای‌ سیم‌خاردار پادگان‌ و رفتن‌ به‌ شهر، و از همه‌ بدتر، غیبت‌ در جمع‌ و پشت‌سر این‌ و اون‌ حرف‌ زدن‌. جالب‌تر از همه‌ این‌ بود که‌ خودش‌ قانون‌ گذاشت‌. آن‌هم‌ مشروط‌. شرط‌ کرد که‌: - اگر غیبت‌ از نوع‌ اول‌ (فرار از صبح‌گاه‌ و ...) را منظور نکنید‌، از آن‌ ساعت‌ به بعد هرکس‌ غیبت‌ دیگران‌ را کرد و پشت‌ سرشان‌ حرف‌ زد، هر چندنفر که ‌در اتاق‌ حضور داشتند، به‌ او پس‌گردنی‌ بزنند. خودش‌ با همه‌ی‌ چهار پنج ‌نفرمان‌ دست‌ داد و قول‌ داد. هنوز دستش‌ توی‌ دست‌مان‌ بود که‌ گفت‌: ـ رضا تنبلی‌ رو به‌ اوج‌ خودش‌ رسونده‌ و یک ‌ساعته‌ رفته‌ چایی‌ بیاره ... خب‌ خودش‌ گفته‌ بود بزنیم،‌ و زدیم‌. البته‌ خداییش‌ را بخواهید‌، من ‌بدجور زدم‌. خیلی‌ دردش‌ آمد؛ همان‌ شد که‌ وقتی‌ اواخر بهمن 1364 در ادامه عملیات والفجر 8 در جاده فاو – ام القصر دیدمش‌، باهاش‌ روبوسی‌ کردم‌ و بابت‌ کتک‌هایی‌ که ‌زده‌ بودم‌، حلالیت‌ طلبیدم‌. خندید و گفت‌: - دم‌تون‌ گرم‌ ... همون‌ کتک‌های‌ شما باعث‌ شد که‌ حالا دیگه‌ تنهایی‌ از خودم‌ هم‌ می‌ترسم‌ پشت‌سر کسی‌ حرف‌ بزنم‌. می‌ترسم‌ ناخواسته‌ دستم ‌بخوره‌ توی‌ سرم‌. حسن با گردان عمار آمده بود جلو. با هم داخل سنگر نشستیم و به ذکر خیر دوستان. در آن میان از دهنم پرید: - این بچه های گردان هم گندش رو درآوردن ... که حسن پس گردنی محکمی بهم زد. با تعجب گفتم: - واسه چی می زنی؟ خندید و گفت: - مگه قرار نبود هرکی غیبت کرد، بقیه بهش پس گردنی بزنند؟! وقتی‌ فهمیدم‌ حسن‌ در عملیات‌ کربلای‌ پنج‌ مفقودالاثر شده و ده‌ سال‌ بعد استخوان‌هایش‌ بازگشت‌، هم‌ خندیدم‌ هم‌ گریستم‌. حسن جان! نمی خوای بیایی بهم پس گردنی بزنی؟ غیبت هام خیلی زیاد شده! حسن اردستانی متولد: 15 خرداد 1347 شهادت: 23 دی 1365 عملیات کربلای 5 شلمچه. خاک‌سپاری 14 بهمن 1375 مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ 26 ردیف 69 مکرر شماره‌ 53 حمید داودآبادی
پدر امت روزت مبارکـــــ❤️
بگذارید امشب را به اصل و نَسبمان بنازیم؛ عجب احساس غروری دارد، اینکه پدرت علی‌علیه‌السلام باشد... بابام‌ علیﷺ
بعد از جنگ صفین عده‌ای از یارانش به شامیان و معاویه فحش و ناسزا میگفتند، امیرالمومنین(ع) که شنید بسیار عصبانی شد و فرمود: دوست ندارم دشنام بدهید، اما اگر كردار زشت آنان را بازگو كنيد و راه و روش بد آنان را تشريح كنيد، برای من خوشایند تر است، و بهانه‌ی رساتری است، و برای خودتان هم بهتر است. فحاشی را حتی برای دشمن‌ترین دشمن خود نمی‌پسندید. _ ما چیکارکردیم‌ که‌ شیعه‌ی‌ شما شد‌یم، آقا‌ی مرتضی‌علی...؟!