eitaa logo
کانال خبری انصار ولایت سرپل ذهاب 313🇮🇷
183 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
6 فایل
الجندالسید علی الحسینی خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️🚨| هدف گرفتن کشتی عازم بنادر اشغالی| حمله پهپادی یمن به اراضی اشغالی 🚨سرتیپ یحیی سریع سخنگوی نیروهای مسلح یمن: 🚨 نیروی دریایی یمن با یاری خداوند کشتی تجاری MSC UNITED را با موشک‌های دریایی مناسب هدف قرار داد. 🚨عملیات هدف قرار دادن این کشتی پس از بی‌توجهی آن به سه هشدار نیروی دریایی و شلیک‌های هشداری صورت گرفت. 🚨 علاوه بر یگان پهپادی نیروهای مسلح یمن، با چند پهپاد بندر ام الرشراش(بندر ایلات) و مناطق دیگر در فلسطین اشغالی را هدف قرار داد. ــــــــــــــــــــــ
☑️ هم اکنون پیکر مطهر سردار شهید سیدرضی موسوی وارد کربلا شد... ـــــــــــــــــــــــ
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
🚨درگیری قاچاقچیان مواد با مخدر با پلیس کرمانشاه 📌قاچاقچیان موادمخدر در درگیری با پلیس کرمانشاه دستگیر شدند 🔹به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا، برابر اعلام گزارش مردمی مبنی بر انتقال مقادیر قابل توجهی از مواد مخدر در محور هرسین به کرمانشاه ماموران عملیات ویژه پلیس بلافاصله به محل مورد نظر اعزام که قاچاقچیان پس از مشاهده مأمورین متواری می گردند 🔹در این عملیات پلیسی که منجر به تعقیب و گریز قاچاقچیان شده، مأمورین موفق به دستگیری قاچاقچیان می شوند 🔹بر اساس این گزارش در این عملیات سرهنگ شهریار بابایی حین تعقیب و گریز قاچاقچیان مجروح شده و متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل گردید
حکایت چوب معلم امیر نصر سامانی یکی از امرای سامانی که از سال 301 تا  331  هجری قمری  سلطنت کرد در ایام کودکی معلمی داشت که نزد او درس می خواند ولی از ناحیه ی معلم کتک بسیار خورد زیرا سابقا بعضی معلمین  شاگردان خود تنبیه بدنی  می کردند امیر نصر کینه ی معلم را به دل گرفت و با خود می گفت هر گاه به مقام پادشاهی برسم انتقام خود را از او می کشم و سزای او را به او می رسانم وقتی که امیر نصر به پادشاهی رسید یک شب به یاد معلمش افتاد و در مورد چگونگی انتقام از او اندیشید تا اینکه طرحی به نظرش رسید و آن را چنین اجرا کردبه خدمتکار خود گفت برو در باغ روستا چوبی از درخت به بگیر و بیاور  خدمتکار رفت و چنان چوبی را نزد امیر نصر آورد و امیر به خدمتکار دیگرش گفت تو نیز برو آن معلم را احضار کن و به اینجا بیاور خدمتکار نزد معلم آمد و پیام جلب امیر را به او ابلاغ کردمعلم همراه او حرکت کرد تا نزد امیر نصر بیاید معلم در مسیر راه از خدمتکار پرسید علت احضار من چیست خدمتکارجریان را گفت معلم دانست امیر نصر در صدد انتقام است در مسیر راه به مغازه ی میوه فروشی رسید پولی داد و یک عدد میوه ی به خوب خرید و آن را در میان آستینش پنهان کرد هنگامی که نزد امیر نصر آمد دید در دست امیر نصر چوبی از درختبه هست و آن را بلند می کند و تکان می دهدهمین که چشم امیر نصر به معلم افتادخطاب به او گفت از این چوب چه خاطره را می نگری آیا می دانی با چنین چوبی چقدر در ایام کودکی من به من زدی در همان دم معلم دست در آستین خود کرد و آن میوه ی به را بیرون آورد و به امیر نصر نشان داد و گفت عمر پادشاه مستدام باد این میوه ی به این لطیفی و شادابی از آن چوب به دست آمده است یعنی بر اثر چوب و تربیت معلم شخصی مانند شما فردی برجسته به وجود آمده است امیر نصر از این پاسخ جالب بسیار مسرور و شادمان شد معلم را در آغوش محبت خود گرفت جایزه ی کلانی به او داد و برای او حقوق ماهیانه تعیین کرد به طوری که زندگی معلم تا آخر عمر در خوشی و شادابی گذشت        
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال خبری313انصار ولایت سرپل ذهاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصفهانی: 🔴امام خامنه ای(مدظله العالی) : ♦️در مواجه با دشمن دو جور انسان داریم: یک عده هستند که وقتی هیمنه‌ی را می‌بینند، قدرت نظامی او را می‌بینند، قدرت دیپلماسی او را می‌بینند، قدرت تبلیغاتی او را می‌بینند، پول فراوان او را می‌بینند، مرعوب میشوند؛ . ♦️میگویند ما که نمیتوانیم کاری بکنیم، چرا بیخودی نیروهایمان را هدر بدهیم؟اینجور افراد الان هستند، در زمان انقلاب ما هم بودند. ما مواجه بودیم با افرادی از این قبیل که میگفتند :آقا بیخود چرا خودتان را زحمت میدهید؛ به یک حداقلی قانع شوید و قضیه را تمام کنید. یک عده اینجور بودند. ♦️یک عده‌ی دیگر هستند که نه، قدرت دشمن را با قدرت خدای متعال مقایسه میکنند،عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار میدهند؛ آن وقت می‌بینند که اینها حقیر محضند، اینها چیزی نیستند. ♦️وعده‌ی الهی را هم راست میشمرند، حسن ظن به وعده‌ی الهی دارند؛ این مهم است. خدای متعال به ما وعده کرده است: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقویّ عزیز»؛این وعده‌ی قطعی است، وعده‌ی مؤکد است. ♦️اگر چنانچه ما به وعده‌ی الهی حسن‌ظن داشته باشیم، یک جور عمل میکنیم،اگر به وعده‌ی الهی سوءظن داشته باشیم، جور دیگری عمل میکنیم. ♦️خدای متعال افرادی را که سوءظن دارند، مشخص کرده است:«و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصیرا»؛ ♦️این «الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء» امروز هم هستند. چند آیه بعد میگوید: «بل ظننتم ان لن ینقلب الرّسول و المؤمنون الی اهلیهم ابدا و زیّن ذلک فی قلوبکم و ظننتم ظنّ السّوء و کنتم قوما بورا». ♦️سوءظن به خدا موجب میشود که انسان بنشیند و از حرکت و از کار و تلاش باز بماند. اگر حسن‌ظن به خدا داشتیم، آن وقت میتوانیم پیش برویم.
کانال خبری313انصار ولایت سرپل ذهاب