(ضمانت بهشت)
رسول خدا (ص)فرمودند:
من برای کسی که بحث و جدل را رها کند،هر چند حق با او باشد، دروغ را هر چند به شوخی ترک کند، و خوش اخلاق باشد، خانه ای را در حومه بهشت و خانه ای در وسط بهشت و خانه ای در بالای بهشت ضمانت میکنم.
📚 الخصال، ص۱۴۴، ح۱۷۰📌
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امتناع حاج قاسم از نشستن روی صندلی بزرگ
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸
*توجه توجه*
*حتما حتما حتما*
*این متن در آخر بخونید*
✅ *درسی برای همه*
⛔کسانی که از تاریخ عبرت نگیرند مجبورند فاجعههای آن را مجدداً تحمل کنند.🚫
⭕ گزارشگر شبکه CNN یاد میکند
*👆ادامه بحث درس برای همه👆*
*آیا تاریخ بار دیگر تکرار میشود؟*
امانپور تحلیلی بر واقعهی بوسنی ارائه میکند:
*جنگی قرون وسطایی بود*. *قتل* ، *محاصره* ، و *گرسنگی مسلمانان*؛
و
*اروپا دخالت برای پایان جنگ را رد کرد* و گفت: *این یک جنگ داخلی است!!*.
و
*این بهانهی مسخرهای بود!*
📌 هولوکاست مسلمانان نزدیک به ۴ سال در این سرزمین ادامه یافت.
*صربها بیش از ۸۰۰ مسجد را منهدم* کردند که بنای بعضی به قرن ۱۶ ميلادى میرسید. *کتابخانهی تاریخی سارایوو را به آتش کشیدند*.
🤔 *سازمان ملل بعد از مدتی دخالت کرد و نیروهای خود را در دروازههای شهرهای مسلمان نشین مستقر کرد*.
اما این شهرها در محاصره و آتش میسوخت و نیروهای سازمان ملل کاری نمیکردند‼️
*صربها هزاران مسلمان را در اردوگاهها زندانی کردند که به علت گرسنگی و شکنجه مانند اسکلت شده بودند*!
وقتی از فرمانده صربها پرسیده شد:
چرا؟
جواب داد:
چون آنها حاضر نبودند گوشت خوک بخورند!!‼️‼️فقط همین☠️
در آن زمان روزنامهی گاردین نقشهی اسارتگاه زنان که ۱۷ اردوگاه بود را منتشر کرد.
گاردین عکس دختربچهی اسیری را که خون از پاهایش سرازیر بود چاپ کرد و نوشت *جرم این دختر این است که مسلمان است؟*. 😭
سرکرده صربها از رهبر مسلمانان منطقه جهت 👈مذاکره دعوت کرد*، و به او سیگار تعارف کرد و خندید و سپس *دستور قتلش را داد!*،
و سپس شنیعترین کارها را با مردم این منطقه کردند.
✴ اما بدترین جنایتها در منطقهی سربرهنیتسا انجام شد *درحالیکه این شهر در محاصرهی نیروهای سازمان ملل بود، این نیروها همراه صربها به عیش و نوش میپرداختند و بعضی از آنها از زنان مسلمان میخواستند در برابر لقمهای نان شرفشان را بدهند!!!*.
صربها منطقهی سربرهنیتسا را *دو سال محاصره کردند و یک لحظه گلولهباران متوقف نمیشد*.
صربها حتی کمکهای خیرخواهانهی غذا و دارو را هم میدزدیدند.
سپس غربیها تصمیم گرفتند که منطقه را به گرگهای هلندی که قرار بود حمایتکنندهی
مردم باشند، تحویل دهند، ولی هلندیها بهجای حمایت از مردم، با صربها دست به یکی کردند.
به مسلمانان فشار آوردند که اسلحهی خود را زمین بگذارند و اماننامه بگیرند.
*نتیجهی تسلیم آنها، تصرف شهر سربرهنیتسا به دست صربها بود و صربها هم ۱۲۰۰۰ مرد جوان آنها را جدا کرده و سر بریدند و سپس اجساد آنها را تکه تکه کردند*.
صربها بر روی جسد مردان مسلمان میایستادند و بر چهرهی آنها با خنجر صلیب میکشیدند.
اما زنها، *به شرف آنها تجاوز شد و برخی را کشتند و سوزاندند!*.
کشتار مسلمانان روزها ادامه یافت تا اینکه سقوط این شهر در تابستان ۱۹۹۵ اتفاق افتاد،
*و این کشتار و نسلکشی بیرحمانه فقط بهجرم مسلمانی اتفاق افتاد!*
▪ *مادر* مسلمان دست سرباز صرب را گرفت *تا کودک خود را نجات دهد*، ولی سرباز صرب *دست مادر را قطع میکرد* و سپس *کودک را پیش چشمان مادرش سر میبرید*.
بعد از کشتار شهر سربرهنیتسا "رادوان کارادویچ"ی آدمکش، فاتحانه وارد شهر شد و اعلام کرد که این شهر متعلق به صربستان بوده و خواهد بود.
*صربها زنان مسلمان را پس از تجاوز ۹ ماه زندانی میکردند و میگفتند میخواهیم بچهی صرب برایمان بزایند* .
😡 *ما این جنایتها را به یاد میآوریم و میگوییم*:
● ما فاجعهی بالکان را فراموش نمیکنیم!
● ما غرناطهی اسپانیا و کشتار مسلمانان را فراموش نمیکنیم!
● ما فلسطین و جنایات غرب و یهود را فراموش نمیکنیم!
و
● در برابر *جنایات اروپاییان در بوسنی* میگوییم:
هرگز فراموش نمیکنیم! هرگز نمیبخشیم!
و
*هرگز شعارهای فریبندهی "حقوق بشری" آنها را باور نداریم*.
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🤔 *اما ما پس از ۲۰ سال هنوز درس نگرفتهایم!*
صربها علما را میکشتند و مساجد را ویران میکردند.
😭 در آن زمان یک *روزنامهی انگلیسی در مورد نسلکشی* در بوسنی نوشت:
*جنگی در قرن بیستم با شیوهای قرون وسطایی!*.
❌ای مسلمان که این متن را میخوانی تقاضا میکنم آن را برای دوستان خود بفرستی
تا
این واقعهها فراموش نشود و نسلهای آینده بدانند.
✔ *این پیامی است برای فریفتگان فرهنگ غرب که دلبسته و مشتاق رابطهی بیشتر باغرب و اروپا هستند...!*
بله عزیزان
*نبایدیادمان برود همین چند وقت پیش بود که داعشیها با فرماندهی آمریکا وانگلیس وحرامزاده های کودککش رژیم صهیونیستی و پولهای کثیف وهابیون آل سعود و سکوت اروپائیان چه رفتاری با مردم سوریه و عراق و منطقه داشتند* ۰😭
یادمان هست با *زنهای شیعه و ایزدی* چکار کردند!؟😡
*به
زور* وارد خانههای آنها میشدند مردها را
کشته، زنها را مورد تجاوز قرار دادند
و
*به عنوان برده* بردند و با قیمت یک حیوان به کشورهای پَست عربی برای بهرهبرداری جنسی *فروختند*🤔
*جلوی چشم مردها به زنهایشان تجاوز و بچهها را سر بریدند وحتی شکم زنان حامله را پاره کردند و با جسم نوزادهای آنها فوتبال بازی کردند* 😡
دقیقاً
همان کاری که منافقین در تهران کردند
و
صربها در بوسنی
یادمان هست که
*نوزادهارا کباب کردند و گوشت آنها را به خورد مادرشان دادند*😳
و
*چگونه همهی خانهها و مساجد و مراکز تاریخی و فرهنگی را تخریب و نابود کردند!*
و
*هزاران جنایت که شرم مانع بیان آنهاست*
🔥🔥🔥
آیا فکر میکنید این اتفاق یکبار در اروپا اتفاق افتاد و تمام⁉️... مگر سردار سلیمانی نفرمود که مادری را دیدم که داعشیها کودکش را کباب کردند و در ظرف پلو برایش فرستادند‼️🔥🔥🔥🔥
🇮🇷 *《 همهی این جنایات مقدمهی ورود به خاک پاک و مقدس جمهوری اسلامی و فتح ایران بود که چهل سال است در مقابل آنها ایستاده و به آنها باج نمیدهد》*
*سئوال* 👇🏿
*اگر وارد کشور ما میشدند چه اتفاقی می افتاد!؟؟؟*🤔
همه میدانیم که این
*همه جنایت برای رسیدن به کشور ما بود*
که از همهی ملت ما به جرم مسلمان بودن انتقام میگرفتند،
یک لحظه تصور کنید این نقشهی شوم انجام میشد
چه اتفاقی میافتاد
بله...
*تکرار جنایات اسپانیا و صربستان و سوریه و عراق به شدیدترین صورت ممکن*
و
*دنیای وحشی غرب* نه تنها سکوت، بلکه همراهی میکرد!!؟؟
پس همهی ما 👎
🇮🇷 *مدیون شهدا و مجاهدین جبههی مقاومت به خصوص شهید سرافراز قاسم سلیمانی هستیم*،
اینکه مردم عزیز ما اینطور قدردان حاج قاسم سلیمانی و همرزمان شهیدش بودند و هستند بیانگر این واقعیات است،
پس یادمان باشدکه
*همهی ما بدهکار شهدا هستیم*
و
*حداقل کاری که باید انجام بدهیم این است که هرکس درحد توانش تلاش کند و در زندگی راه پرافتخار شهدا را ادامه دهد🌷
📌
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸
در بیان بعضى از آیات و دعاهاى مختصرى که سودمند هستند و من آنها را از کتابهاى معتبر انتخاب کردهام. اوّل: سیّد بزرگوار سیّد على خان شیرازى رضوان الله علیه در کتاب کلم طیّب نقل کرده که: اسم اعظم خداى تعالى اسمى است که شروع آن «الله» و پایانش «هو» مىباشد و در حروف اسم اعظم نقطهاى نیست و خواندش تغییر نمىیابد چه آن حروف زیروزبر داشته باشند یا نداشته باشند و این اسم در قرآن مجید در پنج آیه مبارکه از پنج سوره موجود است یعنى سورههاى: بقره، ال عمران نساء، طه و تغابن شیخ مغربى گفته است: هرکه این پنج آیه مبارکه را ورد دائم خود قرار دهد، و هر روز یازده بار بخواند هر آینه براى او هر کار مهمّى از امور کلى و یا جزئى به زودى آسان گردد، ان شاء الله تعالى. آن پنج آیه عبارت است از:
تا پایان آیة الکرسى.
۲ (اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقَانَ)
۱ (اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ)
۳ (اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدِیثا)
۴ (اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى)
۵(اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ وَ عَلَى اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ).🍃❤️ شفای بیماری ❤️🍃
✨ آیت الله بهجت می فرمودند:
این کارها را به این نیّت که اگر مردن بیمار، حتمی نیست، به وسیله این ها شفا یابد، انجام دهید:
1⃣ مقدار کمی از خاک پاک مدفن سیّدالشهدا علیه السّلام را در آب زمزم مخلوط کرده و هفتاد مرتبه سوره «حمد» بر آن بخوانید و در نوبت های متعدد، هر روز به بیمار بخورانید، تا زمانی که شفا یابد.
2⃣ به فقیران «متعدد» صدقه بدهید، گرچه صدقه ای که به هر کدام میدهید، کم باشد.
3⃣ روزی هفت بار سوره «حمد» را به نیّت شفای او بخوانید.
4⃣ هر کس نزد بیمار میرود، برای شفایش سوره «حمد» بخواند.
5⃣ بیمار را به مشاهد مشرَّف (مزار معصومان علیه السّلام و …) ببرید و اگر نمی تواند، همین طور نیّت و توجّه کند که به آن مشاهد رفته و زیارت کند، و همین که نیّت شفا یافتن به آن زیارتگاه برود، کافی است.
6⃣ در حضور بیمار، مرثیه بخوانید به طوری که او منقلب و متأثر شود.
7⃣ حدیث کساء را (مکرَّراً) برای شفای او بخوانید. (و هنگام خواندن در مجلسی که این حدیث را میخوانید، عود روشن کنید.)
📚 عرفان و عبادت، صـــــ ۳۹۲
📚 فیضـے از ورای سـڪـــــوت
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸
🍃❤️ شفای بیماری ❤️🍃
✨ آیت الله بهجت می فرمودند:
این کارها را به این نیّت که اگر مردن بیمار، حتمی نیست، به وسیله این ها شفا یابد، انجام دهید:
1⃣ مقدار کمی از خاک پاک مدفن سیّدالشهدا علیه السّلام را در آب زمزم مخلوط کرده و هفتاد مرتبه سوره «حمد» بر آن بخوانید و در نوبت های متعدد، هر روز به بیمار بخورانید، تا زمانی که شفا یابد.
2⃣ به فقیران «متعدد» صدقه بدهید، گرچه صدقه ای که به هر کدام میدهید، کم باشد.
3⃣ روزی هفت بار سوره «حمد» را به نیّت شفای او بخوانید.
4⃣ هر کس نزد بیمار میرود، برای شفایش سوره «حمد» بخواند.
5⃣ بیمار را به مشاهد مشرَّف (مزار معصومان علیه السّلام و …) ببرید و اگر نمی تواند، همین طور نیّت و توجّه کند که به آن مشاهد رفته و زیارت کند، و همین که نیّت شفا یافتن به آن زیارتگاه برود، کافی است.
6⃣ در حضور بیمار، مرثیه بخوانید به طوری که او منقلب و متأثر شود.
7⃣ حدیث کساء را (مکرَّراً) برای شفای او بخوانید. (و هنگام خواندن در مجلسی که این حدیث را میخوانید، عود روشن کنید.)
📚 عرفان و عبادت، صـــــ ۳۹۲
📚 فیضـے از ورای سـڪـــــوت
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸
*یكی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطرهای جالب نقل می كنند كه:*
افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانهشان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تکتک این محلههای خود شما را من حداقل میدانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند.
حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاریام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. بههمینخاطر میدانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحالترین لذتی که آدم میخواهد ببرد را دارد.
بعضیهایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید میروی فقط یک فرزند داشتند كه آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچهشان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آنها با افتخار میگویند، ولی ما که مینشینیم نگاه میکنیم، آن خستگی را احساس میکنیم.
بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازیآباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان اینقدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت میکرد که یکی دو بار آقا گریه کرد.
این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدمهایی که در راه خدا در کشور ما از ادیان مختلف کشته شدند. چه شیعه، چه سنی، چه مسیحی و...
صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند خانة چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساهایشان زدیم که آنها از ما بیخبرتر بودند. رفتیم بنیاد شهید، دیدیم خیلی اطلاعات ندارند.
کمی اطلاعات خانوادة شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محلهها پیدا کردیم و با این دیدگاه رفتیم. صبح رفتیم گشتیم توی محلة مجیدیه شمالی، دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در خانوادهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمانها ما میرویم سلام میکنیم و میگوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر، بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم. بین ارمنیها بگوییم که از بسیج آمدیم که بالاخره فرهنگش... بگوییم
از دادستانی آمدیم که باید دربروند. کارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب شب کریسمس که شب پاک شماهاست میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.
برای نماز مغربوعشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ میکنند، میرویم سر کارمان دیگر. اسکورت هم به هوای اینکه ما توی منطقه هستیم با بیسیم زیاد صحبت نکنند که مسیر لو نرود، روی شبکه بالاخره پخش میشود دیگر. چیزی نگفتند. یک آن مرکز من را صدا کرد با بیسیم گفتم به گوشم.
موردمان را گفت که شخصیت سر پل سیدخندان است. سر پل سیدخندان تا مجیدیه کمتر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی از گل بهتر آمد دم در، در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمیفهمد که. بالاخره وارد شدیم. چون کار باید میکردیم. گفتیم نودال و اَمپِکس و چیزایی که شنیده بودیم، کارگردان و اینها بروند تو.
کارگردان رفت پشتبام پست بدهد، اَمپِکس رفت توی زیرزمین پست بدهد، آن رفت توی حیاط پست بدهد. پست بودند دیگر حالا. فیلممان بود. یک ذره که نزدیک شد، بیسیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصلهای که بود به این خانم چون احیا بشود، اینجوری جلوی آقا نیاید، گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف میشوند منزل شما.
گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد. گفتید کی؟
من اسم حضرت آقا را گفتم. ـ داستان بازرگان و طوطی را شنیدهاید ـ، تا اسم آقا را گفتم افتاد وسط زمین و غش کرد. فکر کردیم چه کنیم داستان را؟ داد بیداد کردیم، دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم که مادرتان را فعلاً جمع کنید. مادر را بردند توی آشپزخانه.
دخترها گفتند: چه شد؟
گفتم: ببخشید! ما همان صداوسیمای صبح هستیم که آمده بودیم. ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری میآیند منزلتان، به مادرتان گفتیم غش کرد. فکری کنید.
تا اجازه نگرفت وارد خانه نشد
اینها شروع کردند مادر خودشان را به حال آوردند. فشارشان افتاده بود، آب قند آوردند. بیسیم اعلام کرد که آقا پشت در است. من دویدم در خانه را باز کردم.
نگهبانی هم که باید كنار در میایستاد، رفت دم در. کارهای حفاظتیمان را انجام دادیم. آقا از ماشین پیاده شد تا وارد خانه بشود. آمد توی در خانه نگاه کرد و گفت: سلام علیکم.
گفتم: بفرمایید.
گفت شما؟
نه اینکه ما را نمیشناخت
..، گفتند، تو چه کارهای یعنی؟ گفتیم: صاحبخا
نه غش کرده.
گفت: کس دیگری نیست؟
یاد آن افتادیم که دو تا دخترها هم میتوانند به آقا بگویند بفرمایید. گفتیم
آقا شما بفرمایید داخل.
گفت: من بدون اذن صاحبخانه به داخل نمیآیم.
معنی و مفهوم حفاظت، خودش را اینجا از دست نمیدهد. مهمتر از حفاظت این است.
بدون اذن وارد خانه کسی نمیشود. رهبر نظام است باشد، ارمنی است باشد، ضدحفاظتترین شکل ممکن این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه، با لباس روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند، همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن وارد خانه کسی نشوند.
من دویدم رفتم توی آشپزخانه. به یکی از این دخترها گفتم آقا دم در است بیایید تعارف کنید بیایند داخل.
لباس مناسبی تنشان نبود. گفتند: پس ما لباسمان را عوض کنیم.
به آقا گفتیم: که رفتهاند لباس مناسب بپوشند، شما بفرمایید داخل.
گفتند: نه میایستم تا بیایند.
چند دقیقهای دم در ایستادند. ما هم سعی کردیم بچههایی که قد بلند دارند را بیاوریم، مثل نردبان دور ایشان بچینیم که ایشان پیدا نباشد. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. چون دانشجو بودند لباس دانشجویی مناسب داشتند.
یكی از دخترها، دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفتند داخل اتاق. این خانم پیش آقا رفت و خوشآمد گفت. بعد گفت كه مادرمان توی این اتاق است، الآن خدمت میرسیم.
رفتند بیرون. آقا من را صدا کرد گفت اینها پدر ندارند؟
گفتم: نمیدانم. چون صبح نپرسیده بودم.
گفت بزرگتر ندارند؟ برادر ندارند؟
رفتیم آن اتاق پشتی. گفتم: ببخشید، پدرتان؟
گفتند، مرده.
گفتیم، برادر؟
گفتند، یکی داشتیم شهید شده.
گفتیم، بزرگتری، کسی؟
گفتند، عموی ما در خانة بغلی مینشیند.
فکر کردیم بهترین کار این است که عمو را بیاوریم بیرون. حالا چه کلکی بزنیم عمو را از خانه بیرون بیاوریم؟ با این هیبت و این تیپ و قدوقواره، همه دو متر درازی و لباسها، شکل، تیپ و اسلحه. هرچه هم بخواهی بگویی من کسی نیستم، قیافهات تابلو است.
در بغلی را زدیم. یک آقایی آمد دم در سلام کردم. گفتم، ببخشید! امر خیری بود خدمت رسیدیم.
این بندة خدا نگاه کرد، یک مسلمان بسیجی، خانة یک ارمنی آمده، چه امر خیری؟
خودش تعجب کرد. رفت لباس پوشید آمد دم در. محترمانه باهاش پیچیدیم توی خانة برادر خودش. داخل خانه که شدیم، نگهبان او را بازرسی کرد. نگاه کرد، پیش خودش گفت، برای امر خیر مگر آدم را بازرسی میکنند؟
بعد از بازرسی قضیه را بهش گفتیم. گفتیم: رهبر نظام آمده اینجا، اینها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید.
او را داخل كه بردیم و آقا را که دید، مُرد. یک جنازه را یدک کردیم و بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا. اینها به خودی خود زبانشان با ما فرق میکند.
سلام علیک هم که میخواهند بکنند کلی مکافات دارند. با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوالپرسی کرد و درنهایت یک همدمی را برای آقا مهیا کردیم.
حضرت آقا چایی و شیرینیشان را خورد
رفتیم توی این اتاق بالای سر مادر و با التماس دعا، مادر را هم راه انداختیم.
آمدند رفتند بالا، لباس مناسب پوشیدند و آمدند پایین. وقتی وارد اتاق شد، آقا تعارفشان کردند در کنار خودشان، کنار همان عمویی که نشسته بود. بعد هم گفتند: مادر! ما آمدهایم که حرف شما را بشنویم؛ چون شما دچار مشکل شده بودید، دوستان عموی بچهها را آوردند.
دخترها آمدند نشستند. آقا اولین سؤالشان این بود که شغل دخترها چیست؟
گفتند: دانشجو هستند.
آقا خیلی تحسینشان کرد و با اینها كلی صحبت کردند، توی این حالت، این دختر سؤال کرد که آقا آب، شربت، چیزی برای خوردن بیاورم؟
اینها همهاش درس است. من خودم نمیدانستم که بگویم بیاورد یا نیاورد؟ آقا میخورد یا نمیخورد؟ نمیدانستم. رفتم کنار آقا، از آقا سؤال کردم، گفتم: آقا
اینها میگویند که خوردنی چیزی بیاوریم؟ چایی چیزی بیاوریم؟
آقا گفتند: ما مهمانشان هستیم. از مهمان میپرسند چیزی بیاورند یا نیاورند؟
خُب اگر چیزی بیاورند ما میخوریم.
بعد خود آقا گفتند: بله دخترم! اگر زحمت بکشید چایی یا آبمیوه بیاورید، من هم چایی، هم آبمیوة شما را میخورم.
اینها رفتند چایی، آبمیوه و شیرینی آوردند. خود میوه را هم آوردند. خُب توی خانة مسلمانها اینطوری است. یک نفر چند تا میوه پوست میکند میدهد دست آقا، آقا هم دعا میکند. همانجا به پدر شهید، مادر شهید، پسر شهید و یا همسر شهید آن خوراکی را تقسیم میکنیم، همه یک قسمتی از این میوه میخورند که آقا به آن دعا کرده. توی ارمنیها هم همین کار را باید میکردیم؟ واقعاً نمیدانستیم.
چایی آوردند، آقا خورد، آبمیوه آوردند، آقا خورد، شیرینی آوردند، آقا خورد.
آقا حدود چهل دقیقه توی خانه ارمنیها نشستند و با اینها صحبت کردند. مثل بقیة
جاها آقا فرمودند: عکس شهیدتان
...را من نمیبینم. عکس شهید عزیزمان را بیاو
رید ببینم.
توی خانة مسلمانها چهار تا عکس بزرگ شهید وجود دارد که توی هر اتاقی یکی هست.
میپریم و میآوریم. اینها رفتند آلبوم عکسشان را آوردند. آلبوم عکس هم متأسفانه برای شب عروسی شهید بود. آلبوم را گذاشتند جلوی آقا. صفحة اول یک عکس دوتایی. یادگاری فردین با دوستش گرفته بود آن وسط بود. آقا همینجوری نگاه میکردند، شروع کردند به صحبت کردن، همینجوری صفحهها را ورق میزدند تا تمام شود. تمام که شد گفتند: خُب! عکس تکی شهید را ندارید؟
یک عکس تکی از شهید پیدا کردند و آوردند گذاشتند جلوی آقا. آقا شروع کردند از شهید تعریف کردن. گفت: خُب! نحوة اسارت، نحوة شهادت اگر چیزی داشته به من بگویید.
ما فهمیدیم نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» است، به اندازة شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران» پرواز عملیاتی جنگی داشته است. هواپیمایش f14، بمبافکن رهگیر بوده و بالای صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته. هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد میزنند. شهید، هواپیما را تا آنجا که ممکن است، اوج میدهد. هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش، که اتمسفر است بالا میآید و بقیهاش را بهسمت ایران سرازیر میشود. چهار تا موتور هواپیما منهدم میشود.
هواپیما لاشهاش توی خاک ایران میافتد، ولی چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمیکرده، نتوانسته ایجکت کند و نشد كه چتر برای شهید کار کند. هواپیما به زمین خورد و ایشان به شهادت رسید.
ارمنیای بود که حتی حاضر نشد، لاشة هواپیمای جمهوری اسلامی بهدست عراقیها بیافتد. آن خانواده، این فرزندشان است. این بزرگوار در نیروی هوایی مشهور است.
دربارة شهادتش و اخلاقش تعریف کردند.
مادر شهید گفت: امروز فهمیدم كه علی(علیه السلام) كیست
مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید، من میتوانم جملهای به شما عرض
کنم؟
آقا گفت: بفرمایید، من آمدم اینجا که حرف شما را بشنوم.
گفت: ما با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، در روضههایتان شرکت میکنیم، ولی خیلی مواقع داخل نمیآییم. روز شهادت امام حسین(علیه السلام)، روز عاشورا و تاسوعا به دستههای سینهزنی امام حسین(علیه السلام) شربت میدهیم. میآییم توی دستههایتان مینشینیم، ظرف یکبارمصرف میگیریم، که شما مشکل خوردن نداشته باشید، چون ما توی ظرف آنها آب نمیخوریم. توی مجالس شما شرکت میکنیم و بعضی از حرفها را میشنویم. من تا الآن نمیفهمیدم بعضی چیزها را.
میگفتند، در دین شما بانویی ـ که دختر پیامبر عظیمالشأن اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است ـ را بین درودیوار گذاشتهاند، سینهاش را سوراخ کردهاند. میخ، مسمار به سینهاش خورده. نمیفهمیدم یعنی چی. میگفتند مسلمانها یک رهبری داشتند به نام علی(علیه السلام). دستش را بستند و در سه دورة 25 ساله، حکومتش را غصب کردند. نمیفهیمدم یعنی چی. گفتند، در 25 سالی که حکومتش غصب شده بود، شغلش این بود، آخر شب نان و خرما میگذاشت روی کولش میرفت خانه یتیمهایش. این را هم نمیفهمیدم. ولی امروز فهمیدم که علی(علیه السلام) کیست.
امروز با ورود شما به منزلمان، با این همه گرفتاریای كه دارید، وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محلة ما به خانة ما نیامده است، شما رهبر مسلمین هستید. من فهمیدم علی(علیه السلام) که خانة یتیمهایش میرفت چهقدر بزرگ است.
از ورود آقای خامنهای به منزلشان، به علی(علیه السلام) و 25 سال حکومت غصب شدهاش و زهرا(سلام الله علیها) پی برد. خُب! این برود مشهد، امام رضا(علیه السلام) شفایش نمیدهد؟
بعد از بازگشت حضرت آقا، پاسداران را توبیخ كردند
ما چهل دقیقه با این خانواده بودیم. عین چهل دقیقه، به اندازة چند کتاب از اینها درس گرفتیم. آقا در خانة ارامنه آب، چایی، شربت، شیرینی و میوهشان را خورد. بعضی از دوستهای ما نخوردند. کاتولیکتر از پاپ هم داریم دیگر. رهبر نظام رفته خورده، پاسدار، من نوعی، نخوردم. حزباللهیتر از آقا هستم دیگر.
با آنها خداحافظی كردیم و بهسمت دفتر بهراه افتادیم. وقتی رسیدیم آقا فرمودند: این بچهها را بگویید بیایند.
آمدند. گفتند: این چه کاری بود كه شما کردید؟ ما مهمان این خانواده بودیم. وقتی خانهشان رفتیم چرا غذایشان را نخوردید؟ این اهانت به اینها محسوب میشود. نمیخواستید داخل نمیآمدید.
🌐 منبع ایرنا، بسیج نیوز ،...📌
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهار راه حل مشکل با موبایل
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸
🌹امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از جانب خدا منصوب است و تنها صراط (راه) به سوی خداست.
✍از حضرت امام صادق علیه السلام سؤال شد:صراط چیست؟فرمود: (صراط) راه به سوی معرفت و شناخت خداست.
صراط،دو صراط است؛
صراطی در #دنیا
و صراطی در #آخرت،
🌹امّا صراط در دنیا،امامی است که اطاعتش واجب است و از جانب خدا به امامت منصوب است.هر که او را در دنیا به امامت بشناسد و از او پیروی نماید،در آخرت از صراطی که روی جهنّم کشیده شده است به سلامت بگذرد.
📕کافی،ج۱،ص۱۸۴،ح۱۰
#معرفت_امام
#امام_زمان
📌
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔰به امید امتداد انقلاب اسلامی تا ظهور🔰
👇لطفا به #انصار_انقلاب بپیوندید👇
eitaa.com/ansareenqelab
🌸🌸🌸🚧🚧🚧🌸🌸🌸