eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.2هزار دنبال‌کننده
34.8هزار عکس
34.9هزار ویدیو
767 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌺🍃 🌺 ❇️ نماز روز یکشنبه 💠 نماز آمرزش ✍هر کس این نماز را در روز یکشنبه بخواند از آتش جهنم و عذاب ایمن شود 📿 دو رکعت: 🔹 رکعت اول⇦حمد و سه کـوثر 🔹 رکعت دوم⇦حمد و سه توحید 📚 جمال الاسبوع، ۵۴ 💚 حضرت امام عسکری علیه‌السلام: ✍ هر کسی در روز یکشنبه چهار رکعت نماز بخواند(دو تا دو رکعتی) 👈 در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه سوره ملک بخواند، 👌 حق‌تعالی او را در بهشت جا دهد، هر جای آن‌که بخواهد. 🔹 راوی از آن حضرت پرسید در چه وقتی از روز باید این نماز را بجای آورد؟ 💚 حضرت فرمودند: 👈 از طلوع آفتاب تا ابتدای ظهر وقت خواندن این نماز است. 📚 مفاتیح الجنان 🔺 می توانیم سوره ملک را از روی موبایل یا قرآن بخوانیم 🔺 لازم نیست این چهار رکعت را یکجا و پشت سر هم بخوانیم بلکه با فاصله هم می‌شود خواند. 🌺 💫🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2_5413649849604114847.mp3
زمان: حجم: 22.58M
🖌 شرح خطبه 👈🏻(در بستر 😭) 📥پیشنهاد دانلود🔹نشر دهید... شیخ حفظ الله 🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
4_5958379258970638650.mp3
زمان: حجم: 8.51M
4 تاریخ رنجهای حضرت فاطمه سلام الله علیها قسمت 4 ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله با حضرت کبری سلام الله علیها حضرت مخصوص نوجوانان 👉 مخصوص معلمین 👉 از مجموعه ✅ در کانال خودتان منتشر کنید! ✅ به نوجوانان شیعه برسانید!
قسمت دوم4_5769582894754303438.mp3
زمان: حجم: 4.72M
⭕️ 2 ازکتاب مکیال المکارم ▫️شناخت امام زمان از سه جهت ▫️تمام افرادی که از مقوله ی مهدویت منحرف شدن وچه بسا کافر از دنیا رفتند نتیجه عدم شناخت امام است! 🔊
Arash analysis: اگر سیاست مداری روزی یک دروغ گفت در هر جایگاهی گفت فلان می‌کنم و نکرد اون یک کلمه است لجن وسلام …. دروغ گو لجن است … حالا سیاستمدار های دروغ گو میدونید باعث چی میشه ؟ باعث این میشه مردم بیماری NPC بگیرند . مردم دیگه اندیشه مستقل ندارند بلکه فقط واکنش های بی منطق میدن. وقتی مردم زیاد دروغ بشنوند دیگه فکر نمیکنن فقط واکنش میدن بدون هیچ فکری . پس یک سوال میپرسم ازتون و پاسخ میدم چرا صداقت مهمه ؟ چرا صادق بودن اهمیت دارد تفکر انتقادی یعنی درک این حقیقت که وفاداری به معنای نابینایی نیست. یعنی فهمیدن این‌که عشق به ملت، سنت و میراث خود، الزاماً به معنای پذیرش بی‌قیدوشرطِ تمام تصمیمات رهبران یا نیاکان نیست. در واقع، وفاداریِ واقعی زمانی استوار می‌شود که با صداقت همراه باشد. کسی که هرگز سؤال نمی‌پرسد و همه‌چیز را فقط به این دلیل می‌پذیرد که از «سمتِ خودش» می‌آید، در حقیقت آزاد نیست؛ او تبدیل می‌شود به ماشینی که واکنش نشان می‌دهد، نه انسانی که می‌اندیشد. به زبان امروز، می‌توان گفت او به یک «NPC» (شخصیتی بدون اندیشهٔ مستقل، که فقط شعارها را تکرار می‌کند) بدل می‌شود. پس تواناییِ اندیشیدنِ انتقادی، نه نشانهٔ خیانت، بلکه نشانهٔ مسئولیت است. در جهان‌بینیِ سلطنت‌طلبانه (Monarchic)، این مسئولیت حتی سنگین‌تر است. زیرا یک پادشاهی تنها بر پایهٔ قانون یا نهادها بنا نشده است، بلکه بر پایهٔ پیوند شخصی میان فرمانروا و مردم استوار است. پادشاه صرفاً یک نماد انتزاعی نیست؛ او تجسم زندهٔ روحِ ملت است. از این رو، این رابطه ماهیتی خانوادگی دارد. همان‌طور که فرزند می‌تواند والدین خود را دوست بدارد و درعین‌حال اشتباهاتشان را بپذیرد، یک تبعه نیز می‌تواند پادشاه خود را دوست داشته باشد و درعین‌حال بداند که حتی یک نهاد مقدس هم می‌تواند از خطای انسانی رنج ببرد. اگر کسی از پذیرش این واقعیت سر باز زند، پادشاهی را به ایدئولوژی فروکاسته است — و ایدئولوژی، ذاتاً خشک، انعطاف‌ناپذیر و کور است. ⸻ وقتی به جهان ژئوپلیتیکی اروپا در اوایل قرن بیستم از دیدگاه سلطنت‌طلب روسی نگاه کنیم، تراژدی عمیقی نمایان می‌شود. امپراتوری روسیه از نظر فرهنگی و معنوی، همواره با دو قدرت بزرگ دودمانی دیگر پیوند داشت: امپراتوری اتریش–مجارستان تحت فرمان خاندان هابسبورگ و امپراتوری آلمان تحت فرمان هوهنتسولرن‌ها. این‌ها صرفاً ائتلاف‌هایی از سرِ مصلحت نبودند، بلکه پیوندهایی میان خاندان‌های سلطنتی، تمدن‌ها و جهان‌بینی‌ها بودند. آن‌ها درک مشترکی از سلسله‌مراتب، سنت و پادشاهی مقدس (Sacral Kingship) داشتند. در نظر آنان، پادشاه فقط حاکم نبود، بلکه نگهبان نظمی متعالی بود. این روابط بر پایهٔ ارزش‌های مشترک شکل گرفته بود، نه صرفاً بر اساس دیپلماسی. شکست این روابط، که سرانجام روسیه را در برابر اتریش–مجارستان و آلمان در جنگ جهانی اول قرار داد، فقط مسئله‌ای در سیاست خارجی نبود؛ بلکه شکافی در وحدت پادشاهی اروپایی به‌شمار می‌رفت. «اتحاد مقدس» پادشاهان در ابتدا به‌عنوان دفاعی برادرانه از نظم مسیحی در برابر نیروهای انقلاب، ناسیونالیسم و فردگرایی لیبرال شکل گرفته بود — نیروهایی که می‌خواستند ساختارهای قدیمی و باثبات جامعه را از هم بپاشند. از این منظر، اتریش–مجارستان و آلمان دشمنان روسیه نبودند؛ بلکه در واقع نزدیک‌ترین خویشاوندان تمدنی او بودند. آن‌ها روسیه را تحسین می‌کردند. او را درک می‌کردند. و به سلطنت روس احترام می‌گذاشتند — احترامی که قدرت‌های انقلابی اروپا هرگز نداشتند. و با این حال، روسیه وارد جنگ شد به‌خاطر صربستان؛ کشوری که در سال‌های پیش از آن، درگیر فعالیت‌های ناسیونالیستی و حتی تروریستی متعددی بود که هدفشان بی‌ثبات کردن امپراتوری اتریش–مجارستان بود. این جنبش‌ها با ایدئولوژی‌های رادیکالِ رهایی قومی پیوند داشتند، نه با حفظ نظم سلطنتی. هدف آن‌ها پاسداشت سنت نبود، بلکه در هم شکستن وحدت امپراتوری بود. از دیدگاه هماهنگی دودمانی و شاهانه، دفاع از صربستان دفاع از سلطنت نبود، بلکه دفاع از ملی‌گرایی در خشن‌ترین شکل آن بود. این تصمیم، در نهایت، روسیه را در برابر دو دولت سلطنتی‌ای قرار داد که بیشترین احترام و قرابت تاریخی را با او داشتند. و همین امر، وحدتی را شکست که می‌توانست اروپا را از فاجعهٔ پیش‌ِرو حفظ کند. جنگ جهانی اول، امپراتوری‌ها را در هم شکست — از جمله خودِ روسیه را. امپراتوری آلمان فروپاشید. امپراتوری اتریش–مجارستان منحل شد. و روسیه در آتش انقلاب سقوط کرد و در نهایت روح سلطنتی خود را از دست داد. تصمیم به حمایت از صربستان، نه‌تنها از روسیه محافظت نکرد، بلکه به نابودی‌اش انجامید. ⸻
بااین‌حال، اینجا باید دقیق و منصف بود. به‌راحتی می‌توان به این نگاه ساده‌انگارانه افتاد که باید یا تمام تصمیمات یک رهبر را دفاع کرد یا او را به‌کلی محکوم نمود. اما چنین افراط‌هایی، جوهر تفکر انتقادی را نابود می‌کند. عشق به نیکلای دوم — چه به‌عنوان یک پادشاه، چه به‌عنوان شهید ایمان، و چه به‌عنوان نماد سنت مقدس روسیه — به این معنا نیست که باید ادعا کنیم هر تصمیم دوران سلطنت او بی‌نقص بود. نیکلای انسانی بود با همهٔ محدودیت‌های انسانی‌اش. او با فشارهای عظیم سیاسی، اطلاعات نادرست و احساسات متناقض روبه‌رو بود. نیتش از دلسوزی، وفاداری و شرافت سرچشمه می‌گرفت. پذیرفتن این‌که یک تصمیم ممکن است اشتباه بوده باشد، از وقار او نمی‌کاهد؛ بلکه فقط تراژدیِ انتخاب انسانی را به رسمیت می‌شناسد. و این همان چیزی است که تفکر واقعی را از ناسیونالیسم کور جدا می‌کند. یک متفکر واقعی از اعمال فقط به‌خاطر این‌که از «سمت خودی» بوده‌اند دفاع نمی‌کند؛ بلکه به حقیقت، خرد، و پیامدهای بلندمدت می‌نگرد. این‌که کسی بگوید: «من ایرانی هستم، پس باید از هر کاری که یک ایرانی کرده دفاع کنم» — این وفاداری نیست، بلکه ناامنی درونی است. وفاداری واقعی می‌گوید: «من کشورم را آن‌قدر دوست دارم که می‌خواهم از گذشته‌اش بیاموزد.» ⸻ همین اصل در مورد هویت شخصی هم صادق است. ایرانی بودن به این معنا نیست که باید تمام دیدگاه‌های تاریخی ایران را بی‌چون‌وچرا پذیرفت. انسان متفکر کسی است که سنت را حفظ می‌کند، اما آن را پالایش می‌نماید. زیرا سنت، موزه نیست — بلکه شعله‌ای زنده است. و برای آن‌که این شعله درخشان‌تر بسوزد، باید به آن اکسیژن اندیشه، تشخیص و فروتنی داد. از این منظر، پذیرفتن تراژدیِ گسست روسیه از آلمان و اتریش–مجارستان حمله به نیکلای دوم یا هویت روسی نیست؛ بلکه عملی بازسازنده است. زیرا با درک آن‌چه از دست رفته، می‌توان فهمید چه باید دوباره بنا شود. اروپا رنج کشید، چون جهان سلطنتی علیه خودش برخاست. قدرت‌هایی که جهان‌بینی مقدسی مشترک داشتند، به‌جای متحد، دشمن یکدیگر شدند. و هنگامی که پادشاهان سقوط کردند، جایشان را نه سنت‌های اصیل و فرهنگ‌های روحانی، بلکه ایدئولوژی‌هایی پر کردند که بر پایهٔ کینه، مادّه‌گرایی و تفرقه بنا شده بودند. ⸻ از این‌رو، اهمیت تفکر انتقادی صرفاً آکادمیک نیست — بلکه وجودی است. تفکر انتقادی یعنی جلوگیری از تکرار تراژدی‌های تاریخ. یعنی نپذیرفتن نقشِ «انسان بی‌فکر» — کسی که فقط شعارها را تکرار می‌کند. از کسانی که شعار می‌دهند فرار کنید . متفکر واقعی گذشتهٔ خود را با مطالعه، با عشق و در عین حال با پرسش‌گریِ صادقانه گرامی می‌دارد. فقط در این تعادل میان عشق و آگاهی است که انسان واقعاً آزاد و واقعاً وفادار به روح زندهٔ تمدن خویش می‌شود. ایران و آیینه‌ی صداقت هیچ ملتی با شمشیر دشمن نابود نشده است، اگر پیش از آن، از درون با دروغ زخم نخورده باشد. در تاریخ ایران، هر سقوط، پیش از آن‌که از بیرون آغاز شود، دروغی در درون کاشته شد — دروغی که قدرت را جای حقیقت نشاند، و مصلحت را جانشین وجدان کرد. ⸻ سقوط ساسانیان: دروغِ تقدسِ ظاهری در واپسین روزهای ساسانی، کاخ تیسفون پر از تشریفات بود و خالی از راستی. روحانیان، حقیقت دین را با دروغِ قدرت آمیختند. شاهان، خود را سایهٔ خدا خواندند، اما از عدالت خدا بی‌خبر ماندند. مردم، از ریا خسته شدند و دل از دربار بریدند. و وقتی سپاهی کوچک از عربستان برخاست، امپراتوریِ هزارساله فرو ریخت — نه از شمشیر، بلکه از دروغِ مقدس‌نمایی. ⸻ دروغِ وعده‌های قاجار در عصر قاجار، دروغ به سیاست بدل شد. وزیران برای حفظ جای خود، دروغ گفتند. شاه برای خرید آرامش، وعده‌های توخالی داد. نتیجه چه شد؟ قراردادهای گلستان و ترکمانچای، که هر بندش، سندی بود از خیانت و پنهان‌کاری. و مردمی که از حقیقت بی‌خبر نگه داشته شدند، روزی بیدار شدند و دیدند نیمی از خاک وطن، دیگر وطن نیست. اگر آن زمان صداقت حاکم بود، شاید هنوز آفتاب ایران بر قفقاز می‌تابید. ⸻ دروغِ خودکفایی و غرور پهلوی پهلویِ اول، ایران را ساخت، اما دروغِ «قدرت مطلقه» را نیز کاشت. مردم را از انتقاد محروم کرد، چون می‌ترسید صداقت نظم را برهم زند. اما وقتی حقیقت در دل‌ها سرکوب شود، روزی چون آتش زیر خاکستر سر برمی‌کشد. پسرش نیز همان اشتباه را تکرار کرد: به‌جای شنیدنِ واقعیت از دهان مردم، فقط صدای چاپلوسی اطرافیان را شنید. و ناگهان در سال ۵۷، امپراتوریِ ظاهراً باثبات، چون قصر شیشه‌ای در برابر طوفان حقیقت شکست. دروغ می‌تواند حکومت بسازد، اما هرگز اعتماد نمی‌سازد. در جهان اندیشه، صداقت همان نوری‌ست که میان عشق و حقیقت پیوند می‌زند. دروغ، هرچند بتواند لحظه‌ای آرامش بیاورد، دیر یا زود فرو می‌پاشد؛ اما صداقت، هرچند تلخ، ریشه می‌دواند و در نهایت، عدالت می‌رویاند.
برای ایرانی که هزاران سال بر ستون‌های فرهنگ، عرفان و خرد استوار بوده است، صداقت نه یک فضیلت اخلاقی ساده، بلکه روحِ بیداری ملی است. وفاداری به میهن، به تاریخ و به سنت‌ها، به معنای بستن چشم بر خطاها نیست. درست برعکس، آن‌کس که ایران را عاشقانه دوست دارد، باید شهامت نگاه صادقانه به زخم‌هایش را نیز داشته باشد. همان‌گونه که طبیب برای درمان، نخست باید حقیقت درد را بشناسد، ملت نیز برای رهایی، باید حقیقت خود را ببیند — بی‌نقاب، بی‌غرور کاذب، بی‌فرار از اشتباهاتش. صداقت، نشانه‌ی خیانت نیست؛ نشانه‌ی بلوغ است. در جهانی که تملق و دروغ، نردبان قدرت شده‌اند، انسان صادق انقلابی‌ست خاموش — کسی که به‌جای فریاد، با روشناییِ گفتار و کردار خود، تاریکی را برمی‌چیند. اگر شاهان و وزیران دیروز، و مدیران و مردم امروز، می‌دانستند که قدرت بدون صداقت، چون پادشاهی بر شن‌های روان است، شاید تاریخ ایران کمتر زخمی می‌داشت. امروز هر ایرانی، خواه در جایگاه حاکم، خواه در مقام شهروند، باید بفهمد که صداقت نه دشمن وفاداری، بلکه نگهبان آن است. همان‌گونه که در روزگاران کهن، پیوند میان پادشاه و مردم نه بر قانون، بلکه بر اعتماد و راستی بنا شده بود، امروز نیز تنها صداقت است که می‌تواند میان ملت و حاکمیت دوباره پلی از ایمان بسازد. ما می‌توانیم از گذشته بیاموزیم، بی‌آنکه در نفرت فرو رویم. می‌توانیم پدران خود را گرامی بداریم، بی‌آنکه اشتباهاتشان را پنهان کنیم. می‌توانیم ایران را دوست بداریم، بی‌آنکه از گفتن حقیقت درباره‌اش بترسیم. زیرا ایران، نه موزه‌ای از افتخارات گذشته، بلکه شعله‌ای زنده است — شعله‌ای که اگر بخواهیم روشن بماند، باید به آن اکسیژنِ صداقت، تفکر و فروتنی بدهیم. آری، صداقت برای ایران، تنها یک ارزش اخلاقی نیست؛ بلکه آخرین سنگرِ نجاتِ روحِ ایرانی است — نوری که اگر از آن پاسداری کنیم، از دلِ این سرزمینِ زخمی، دوباره تمدنی طلوع خواهد کرد که بر دروازه‌اش نوشته‌اند: «در اینجا انسان، آزاد است چون راست است.» ملت، نه با فقر، بلکه با فریب از پا درمی‌آید.
بله مسلمان خوشحال است شهردار نیویورک یک مسلمان شده چقدر حماقت اقتصاد امریکا خصوصا نیویورک در حال سقوط بزرگ است اونم تو سال ۲۰۲۶ از منظر ستاره شناسی نیویورک رو به نابودی خواهد رفت آخرش هم عمری گند زدن با پول چاپ کردن میندازن گردن یه مسلمون میگن مقصر اسلام هستش که اسم اسلام رو خراب کنن… یکم آگاه باشید …. آخرش میگن امریکا رو مسلمون نابود کرد …
@ostad_shojaeمهارت مبارزه با غم ۶۴.mp3
زمان: حجم: 14.63M
کارگاه ۶۴ اگر می‍خواهید بدانید که هم‌اکنون فاصله‌ی قلب شما، با قلب امام شما، چقدر است، با فرمول‌هایی که در این پادکست می‌شنوید می‌توانید این فاصله را تخمین بزنید.
🌠 مایه بشارت مادر... ▪️حضرت زهرا "سلام‌اللّه‌علیها" می‌فرماید: «قال لى رسول اللّه صلى‌الله‌علیه‌و‌آله: أبشرى یا فاطمة المهدىّ منک» رسول خدا "صلى‌الله‌علیه‌و‌آله" به من فرمودند: اى فاطمه، تو را بشارت باد به اینکه حضرت مهدى "سلام‌الله‌علیه" از نسل توست! 📚 منتخب‌الاثر،صفحه۱۹۲ 🤲🏻 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج 📌 #️⃣