eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
27.2هزار ویدیو
630 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 مرگِ شیرین، و زندگی تلخ 🔻 در بخشی از دعای پربار و جامع "مکارم الاخلاق" از حضرت سیدالساجدین امام سجاد علیه السلام، میخوانیم: "... فَإِذَا كَانَ عُمْرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ" ✍🏻 خدایا، اگر قرار است زندگیِ من بازیچهٔ شیطان باشد، قبل از آنکه مورد خشم و غضب و عذاب تو واقع شوم، جانم را بگیر. در همین یک عبارت، زهد، درس اخلاق، بندگی، معرفت، آخرت‌محوری و شرافت موج می‌زنَد. و چه بسیارند افرادی که برعکس، زندگی را به هر قیمتی خواهانند حتی به قیمت جهنم و خشم خداوند متعال. 🌹 سلام و صلوات خداوند متعال بر سیدالسجادین، زين العابدين، ذوالثفنات، امام علی بن الحسین علیه السلام که نحوه گفتگو و مناجات با خداوند متعال را بما آموخت. 🤲🏻 خداوندا، اگر در مرگم را مقدر فرمودی، در زمانی که از عمرم باقیست، مرا از سفر حج و زیارت قبور حضرات معصومین علیهم السلام و ادای حقوقت و حق‌الناس و تَفقُه در دین، محروم مگردان، یا خیر المسئولین و یا خیر المعطین و یا ارحم الراحمين، بحق محمد و آله الطاهرين. 🔅ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔅 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.
📤📧📩📬📨💌 سوالهای رسیده: سلام برادر بزرگوار طاعات قبول ان شاءالله عيدتان مبارك آيا شما براي رهايي از ظلم و جوري و اهانتي كه بر انسان حاكم ميشه از ناحيه اطرافيان راهكاري از استاد بزرگوار شنيده ايد ؟ 📨📪📩📥📬📨 جواب: سلام عليكم و رحمة الله و بركاته خواندن هر روز 21 بار سوره فيل 📨📪📩📥📬📨
📸 تصویری از هلالِ شبِ دوم (غروب امشب)🌒 امیرالمؤمنین علی در روایتی در ضمن نشانه‌های آخرالزمان می‌فرمایند: … هلال های ماه های نو مخفی میشوند تا جائیکه هلال ماه گاهی دو شب دیده میشود و یا چنان هلال مخفی میگردد که ماه رمضان را در اولش افطار میکنند و روزه نمیگیرند (نمیدانند که ماه رمضان است) (و به همین جهت) روز عید فطر را در آخر ماه (که روزه حرام است) روزه میگیرند. در این وقت باید ترسید از اینکه خداوند به طور ناگهانی آنها را عذاب کند … 🔗 مطالب مرتبط: 🌙متن کامل روایت امیرالمؤمنین (ع)
🔴دیروز خبر تعیین جانشین برای پوتین، در مدتی که او برای درمان سرطان به زیر تیغ جراحی میرود، منتشر شد. 🔹در زمان جنگ طبیعی‌ترین چیز این است که سعی کنند رهبر دشمن را فردی ضعیف و در حال مرگ نشان بدهند. لذا این خبر میتواند پروپاگاندای رسانه‌های کلوبالیستی باشد. 🔹اما احتمال این هم وجود دارد که روسیه با انتشار چنین مطلبی قصد هشدار به کشورهای ناتو را داشته باشد. 🔹آقای Patrushev از ماموران قدیمی KGB زمان شوروی، و کمونیست بقول معروف دوآتشه، است. او چندین سال مدیر سازمان اطلاعاتی روسیه بود؛ و بعد از آن رئیس شورای امنیت روسیه شد. لذا او ارتش را بخوبی می‌شناسد. 🔹اگر اداره جنگ اوکراین به دست او بیافتد، باید انتظار این را داشته باشیم که همه ملاحظاتی که تابحال دست ارتش روسیه را بسته است، پایان یابند؛ و ارتش روسیه روی خشن خود را به اوکراین و کشورهای ناتو نشان دهد. 🔹احتمالاً پیام این تعیین جانشین این است که «اگر پوتین را،‌ که اهل مدارا و خوش اخلاق است، اذیت کنید یک لولو را به جان شما می‌اندازیم؛ تا پدرتان را درآورد». 🔴در ادامه پست فوق: 🔹احتمال دارد که پوتین مایل به این نباشد که اقدامات نظامی خشن، و یا حتی فرمان حمله هسته‌ای، به نام او تمام شود. 🔹لذا به بهانه بیماری، مدتی امور را به پاتروشف واگذار میکند؛ تا هر کار کثیفی که قرار است انجام شود، تحت امر او نهایی شود. 🔹بعد از اینکه آب از آسیاب افتاد، پوتین برمی‌گردد؛ و اعلام میکند که راضی به چنین خشونتی نبوده است. 🔹پوتین، به عنوان رهبر روسیه، اگر مسئولیت صدور فرمان حمله هسته‌ای را به عهده بگیرد، در‌ آینده توان کار نخواهد داشت. 🔹بنابراین جانشینی موقت پاتروشف، اگر عملی شود، میتواند نشانه تصمیم روسیه به اقدامات خیلی مهم باشد.
بعد این ماه نو جهانی خشن خواهیم داشت بزودی خاور میانه کانون آشوب ها خواهد شد ‌ اروپا از اواخر آپریل بسمت هرج و مرج بی امنی خواهد رفت . بزودی آتشی در خلیج فارس روشن میشود که کسی قادر به خاموشی آن نخواهد بود . همانطور که بارها دکتر شیبانی اشاره کرده ...جنگ سختی در خلیج فارس داریم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*چند توصیه بسیار مفید که روزانه انجام دهیم🌼* *🎙️دکتر رفیعی* _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ماأحاط به علمک.
نمازشب2.mp3
1.71M
🔊 پرسش و پاسخ از حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت ره ❓ آيا ، و را در كنار توصيه ميفرماييد؟ ❓در اينكه اين بارهای بار را بر ميكند يا نه تشخيصش چه جور است؟ ❓اينكه خدا فرموده را از ميكند با هم جمع ميشود؟ ❓ميشود كسی باشد و به برود ولی ؟ حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت تهرانی (ره)
✅ عید فطر و قربان، غم و اندوه آل محمد (علیهم السلام) ✅✳️✅ ✳️ امام باقر (سلام الله علیه) فرمودند؛ هیچ عید فطر و قربانی نیست که با آمدن آن، غم و اندوه آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) تجدید میشود . راوی پرسید:چرا؟ ✳️ امام فرمود؛ زیرا آنان حق خود (خلافت و رهبری امت) را در دست دیگران می بینند. 📗تهذيب الأحكام، ج‏3، ص : 289 📗وسائل الشيعة، ج‏7، ص : 475 📗ملاذ الأخيار، ج‏5، ص : 551 📚 کافی، جلد4، ص 170
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراف مهم دو متخصص و کارشناس نجوم عربستان سعودی در مورد رؤیت هلال ماه رمضان در این کشور! عدنان قاضی، محقق و منجّم سرشناس سعودی: 🔹"بیش از 30 سال است که حکام آل سعود بدون آنکه هلال ماه رمضان و یا شوال را دیده باشند اعلام می کنند روز اول رمضان و یا عید فطر است!"
*دعای ندبه* 🌺ارتباط عیدفطر با امام زمان(عج)🌺 💚یکی از سفارشات ائمه(ع) قرائت دعای ندبه در روز عیدفطر است که نشان از توجه خاص به امام زمان(عج) دارد.💚 ❣همچنین دعایی‌که هنگام خروج برای نماز عید فطر وارد شده و آن بدین شرح است: 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الْمُنْتَظِرِ أَمْرَکَ‏ الْمُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیَائِکَ 🌹 ❣در بخشی از دعای روز عید فطر امام سجاد(علیه السلام ) در صحیفه سجادیه می‌خوانیم: 🌹وَاَعِنّی عَلی جِهادِ عَدُوِّکَ فی سَبیلِکَ مَعَ وَلیکَ🌹 🍃خدایا مرا بر جهاد با دشمنت در راه خودت همراه با ولیت امام زمان یاری کن.🍃 *🔅اَݪٰلــّہُـمَّ؏َجِــِّل‌ݪِوَلیـِّڪَ‌الفَرَجـــ‌🔅*
💎 امیرالمومنین عليه السلام فرمودند : نَحْنُ الشِّعارُ و الأصحابُ ، و الخَزَنَةُ و الأبوابُ ، و لا تُؤتَى البُيوتُ إلاّ مِنْ أبوابِها ، فمَنْ أتاها مِن غيرِ أبوابِها سُمِّيَ سارقا . ما خاصان و ياران و گنجوران نبوّت و درها[ى رسالتيم ]و به درون خانه ها، جز از درهاى آن نتوان وارد شد، و آن كه جز از درها، به خانه ها درمى آيد، دزد ناميده مى شود. 📖نهج البلاغة،خطبة۱۵۴
💫 *عاقبت فرار ازعلمای راستین در آخر الزمان،و یاد نگردن احکام وتعالیم الهی* ▪️قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی اللهُ علیه وَ آله ؛ سَیَأْتِی زَمَانٌ عَلَی أمّتی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ کَمَا یَفِرُّ الْغَنَمُ مِنَ الذِّئْب ، فاذا کانَ كَذلِكَ ابْتَلَاهُمُ اللهُ بِثَلَاثَةِ أَشْیاءَ ، الْأَوَّلُ یَرْفَعُ الْبَرَکَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ ، وَ الثَّانِی سَلَّطَ اللهُ عَلَیْهِمْ سُلْطاناً جائِراً ، وَ الثَّالِثُ یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیَا بِلا إِیمَانٍ. ✨خاتم الأنبياء صلّی الله علیه و آله فرمودند : زمانی بر امّت من خواهد آمد که از علماء (واقعی که سالها با تلاش فراوان دین را فهمیده اند) ، فرار می‌کنند همانگونه که گوسفندان از گرگ فرار می‌کنند. پس هر زمان چنین شد ، خداوند آنان را به سه بلا گرفتار می‌کند، اول؛ برکت را از اموالشان برمی‌دارد. دوم؛ سلطان جائر و ستمگری را بر آنان مسلّط می‌کند. و سوم؛ از دنیا بیرون می‌روند در حالیکه ایمان ندارند. 📚جامع الأخبار صفحه ۱۲۹ *🌼می‌آیی، ای گستراننده حکمت* 💫 امام محمّد باقر علیه‌السّلام: در زمان او (حضرت مهدی علیه‌السّلام)، حکمت به شما داده می‌شود آنچنان که بانوان در خانه‌ها، با کتاب خدا و سنت پيامبر قضاوت می‌کنند. ✨ تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتّى إنّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللهِ تَعَالَى وَ سُنّةِ رَسُولِ الله. 📚 غيبة النعماني، ص۲۳۸، ح۳۰ ┄┅┅✿یاعلی‌‌‌¹¹⁰✿┅┅┄ *الهی ‌بِحَقِ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج*
75-Tasharofe Seyed Bahrololom masjed Sahle .mp3
4.38M
از ایران آمده بود عراق، برای دیدن بزرگترین عالِم شیعه. یواشکی در گوش او گفت: یادت هست دوران طلبگی همشاگردی بودیم؟ یادت هست درس‌ها را من به تو یاد می‌دادم؟ از کجا به اینجا رسیدی؟! چطور شدی دریای علم؟! علامه سید بحرالعلوم فرمود: می‌گویم! اما به شرطی که تا زنده‌ام فاش نکنی!... 📚بحارالانوار ج53 ص235 👈🏻به مناسبت سالروز ولادت جناب سید مهدی بحرالعلوم (عید فطر) حجت‌الاسلام والمسلمین عالی
💠 توصیه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نسبت به صحیفه مبارکه سجادیه 📝 به نقل از مرحوم علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی اول) ▫ کتاب "روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه" کتابی است که مرحوم علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی پدر ، متوفای ۱۰۷۰ هـ.ق) به رشته تحریر درآورده‌اند. ایشان در جلد چهاردهم این کتاب، صفحه ۴۱۹، در ضمن احوال متوکل بن عمیر، راوی صحیفه سجادیه، داستان تشرفشان به محضر مبارک حضرت ولی عصر (اروحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نقل می‌نمایند که حضرت در این تشرف نسبت به اهتمام به صحیفه مبارکه سجادیه سفارش می‌فرمایند. ▫این ماجرا، در حکایت شصت و چهارم کتاب النجم الثاقب، تالیف محدث نوری (مرحوم میرزا حسین طبرسی نوری، متوفای ۱۳۲۰ هـ.ق) نیز نقل شده است. ▫مرحوم علامه محمد باقر مجلسی (مجلسی پسر، متوفای ۱۱۱۰ هـ.ق) نیز در جلد صد و هفتم کتاب شریف بحارالانوار صفحه ۴۳ به این تشرف اشاره فرموده‌اند. 🍀🍀🍀 ▫علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی پدر) می‌فرماید: ▫ من در اوایل بلوغ بسیار دنبال جلب رضایت خدای متعال بودم، و نیز بی قرار بودم از یاد حضرت حجت علیه السلام. ▫ تا آنکه در بین خواب و بیداری دیدم صاحب الزمان صلوات الله علیه در مسجد جامع قدیم در اصفهان ایستاده‌اند. ▫ به آن حضرت سلام کردم و دستشان را بوسیدم و سوالاتی را که برایم مشکل شده بود، از محضرشان پرسیدم. 🔸سپس عرض کردم: مولای من! برای من مقدور نیست که همیشه خدمتتان برسم؛ پس کتابی به من عنایت فرمایید که همیشه بر طبق آن عمل کنم. 🔹 آن حضرت فرمودند: برای تو، کتابی به مولا محمد تاج دادم؛ برو و از او بگیر. ▫ من در خواب آن فرد را می‌شناختم. ▫ پس به سمت دار بطیخ (نام محله‌ای در اصفهان) رفتم. آن شخص تا مرا دید، گفت: تو را صاحب الامر فرستاده؟ ▫ گفتم آری. ▫ پس کتاب کهنه‌ای درآورد و به من داد. ▫ کتاب را گشودم و فهمیدم کتاب دعاست. ▫ کتاب را بوسیدم و بر چشمانم گذاشم و به سمت امام زمان علیه السلام برگشتم که بیدار شدم و متوجه شدم آن کتاب با من نیست. ▫ به جهت از دست دادن آن کتاب، تا طلوع فجر گریه و تضرع می‌کردم. ▫ به ذهنم افتاد منظور حضرت از مولا محمد تاج، همان شیخ بهایی است و چون بین علما مشهور و معروف است، به "تاج" نامیده شده است. ▫ پیش او رفتم و در حالی که گریه می‌کردم، ماجرا را به او گفتم؛ ولی آن کتاب نزد ایشان نبود. ▫ با حال گریه و تفکر از نزد ایشان بیرون آمدم تا آن که در دلم افتاد به همان سمتی بروم که در خواب دیده بودم. ▫ پس چون به محله دار بطیخ رسیدم مرد صالحی را دیدم که اسمش حسن بود و ملقب به تاج. ▫ او گفت کتابهای وقفی متعددی نزد من است که برخی آنها را می‌برند ولی به شروط وقف عمل نمی‌کنند. تو چون به وقف عمل می‌کنی، بیا به این کتابها نگاه کن و هر چه نیاز داری، با خود ببر. ▫ با او به کتابخانه رفتم. 🔸 اولین کتابی که به من داد، همان بود که در خواب دیده بودم. 🔸 شروع کردم به ناله و گریه و گفتم همین مرا کفایت می‌کند. 🔹 پس به برکت عطای حضرت حجت علیه السلام، صحیفه کامله سجادیه در شهرها همچون آفتابی درخشان درخشید؛ بخصوص در اصفهان که اکثر مردم اهل دعا و مستجاب الدعوه شدند و این آثار، معجزه‌ایست از حضرت صاحب علیه السلام. 🔸 و آنچه خداوند به برکت صحیفه به من عنایت فرمود، هرگز نمی‌توانم آن را بشمارم.
در‌ مشڪلات‌‌ است‌ کہ انسان‌ها‌ آزمایش‌ میشوند. صبر‌ پیشه‌ ڪنید‌ کہ دنیا‌ فانی‌ اســت ♥!
من امشب شهید میشم! یکشنبه شب 12 اردیبهشت 1361 عملیات "الی بیت المقدس" تیپ ۸ نجف اشرف گردان ۲ ثامن الائمه بخشی از جادۀ خرمشهر دست عراقی ها مانده بود. "احمد کاظمی"۲ (سردار و شهید 20 سال بعد!) فرماندۀ تیپ، برایمان سخنرانی کرد و از ادامۀ عملیات گفت. سوار وانت تویوتاها به پشت خاکریز جادۀ خرمشهر رفتیم. ساعت 10 شب بود. خودم را روی خاکریز ول کرده بودم. مثلا استراحت میکردم. چشمانم را بسته بودم ولی خواب نبودم. سمت راستم، "سیدمحمود میرعلی اکبری" در سینه کش خاکریز دراز کشیده بود. جلویش، محسن که خیلی باهاش رفیق بود، نشسته و چشمانش فقط به سیدمحمود خیره بودند. ناگهان سیدمحمود از جا پرید. روکرد به من و در حالی که حلالیت می طلبید، خداحافظی کرد! نه فقط با من، با هر کسی دوروبرش بود. با محسن که روبوسی کرد، او مبهوت و وحشتزده نگاهش کرد: -چی شده محمود...چرا اینجوری میکنی؟ -چیزی نشده... من باید برم، همین -باید بری؟ کجا؟ -خب معلومه...وقتم تمومه -وقتِ چی تمومه؟ -ببین محسن جون...من امشب شهید میشم...وقت رفتنمه می فهمی؟ این را که گفت، محسن زد زیر گریه سیدمحمود دست در جیب پیراهنش کرد، کاغذی را درآورد، آن را به محسن داد و گفت: -این وصیتنامۀ منه...این رو بده به مادرم محسن گریه اش شدیدتر شد.با هق هق گفت: -آخه از کجا معلوم من شهید نمیشم که میدی به من؟ سیدمحمود خندید و گفت: -تو کاریت نباشه، فقط این رو بده مادرم. رفتند در آغوش هم و زارزار گریستند. اشک منم درآمد. سعی کردم خودم را کنترل کنم و به خودم بقبولانم که سیدمحمود احساساتی شده! در شانۀ جادۀ خرمشهر حرکت میکردیم، عراقیها که روی خاکریز (چند متر بالای سر ما) مستقر بودند، با تیربارهای ضدهوایی، رو به سینه و صورت بچه ها شلیک میکردند. گلولۀ ضدهوایی که مستقیم میخورد توی صورت یا سینه نفر جلویی، فقط باید می نشستی زمین که تکه های بدنش رویت نپاشد! شاید گلولۀ بعدی صورت تو را متلاشی کند شاید هم مثل... ساعتی بعد "امیر محمدی" (فرماندۀ دسته که دو روز بعد شهیدشد) زیر آتش وحشتناک تیربار، ضدهوایی و انفجار نارنجک و خمپاره های مرگبار، آمد کنارم و گفت: -ببینم، این پسره محسن کجاست؟ -همین دوروبرهاست، چطور مگه؟ آروم در گوشم گفت: -رفیق جون جونیش شهید شد... با تعجب پرسیدم: کی؟ که گفت: سیدمحمود میرعلی اکبری هیسسسس دیگه نپرسید چی شد و من چیکار کردم و... فقط بدونید ۴۰ ساله اردیبهشت ماه، با خاطرۀ شهادت سیدمحمود، جهانشاه کریمیان، امیر محمدی، رضا علینواز و...جان می دهم، می سوزم، باز زنده می شوم تا سال بعد! سیدمحمود در مشهد اردهال کاشان، کنار دو برادر شهیدش سیدمجتبی و سیدمحمدرضا خفته است. حمید داودآبادی
❌غلبه بر شهوت و توفیق شهادت❌ حضرت علی(علیه السلام): پاداش مجاهد شهید در راه خدا بیشتر از کسی نیست که قدرت بر گناه دارد، ولی آلوده نمی شود. همانا عفیف پاکدامن فرشته ای از فرشته هاست. شهید احمدعلی نیّری کیست؟ شهید احمدعلی نیّری در سال ۱۳۴۵ و در روستای «آینه‌ورزان» دماوند به دنیا آمد. خانواده‌اش در کودکی او به تهران مهاجرت کرده و در محله مولوی ساکن شدند. از همان زمان کودکی پای او به مسجد امین‌الدوله که آیت‌الله حق‌شناس امام جماعتش بود، باز شد. او یکی ازشاگردان خاص آیت‌الله حق شناس بود و در اسفند ۱۳۶۴ در حالی که تنها ۱۹ سال داشت به شهادت رسید. احمدعلی یک عارف واصل بود به طوری که آیت‌الله حق‌شناس پس از دفنش در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلام‌الله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت: تا زنده‌ام به کسی حرفی نزنید… احمد از عفاف چشم به این مقام رسید… دکتر محسن نوری از دوستان شهید «احمدعلی نیّری» تعریف می‌کند که: «یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم، اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من… لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند، اما دوباره سوالم را پرسیدم، بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت: بنشین تا بهت بگم. نفس عمیقی کشید و گفت: یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید، همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد و گفت: اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لا‌به‌لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: «خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند و من هم مشغول آتش درست کردن بودم. خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین‌طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم!» احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن» منبع: کتاب عارفانه« شرح حال شهید احمد علی نیری» جهت خشنودی امام زمان«عج» این متن را در گروهها و کانالهای مختلف قرار دهید. اجرکم عندالله
آیت الله جوادی آملی: 🍃ايمان به خداي سبحان طعم گوارايی دارد؛ ذائقه كسی آن مزه را می چشد كه از آسيب نگاه حرام مصون باشد. حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: هركس براي رضای خدا، نگاه حرام را رها كند، خداوند به او امن و آرامش عطا می كند و او را ايمانی می دهد كه طعم آن را می يابد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا