eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
27.2هزار ویدیو
632 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
34.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَلاَجَــــــــــلْ اَلاَجَـــــــــــلْ یا مَولایَ یٰا صاحِبَ الْزَمان دعــای عهد تصویــری به همراه متن و ترجه با صـدای علـی فانــی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ تصویری: «زیارت آل یاسین» 🔸با نوای: علی فانی ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
دعای‌هفتم‌صحیفه‌سجادیه۩حسین‌حقیقی.mp3
3.8M
📖 دعاى هفتم صحیفه سجّاديه 🤲 یا مَن‌ تُحَلُّ بِهِ‌ عُقَدُ الْمَکَارِهِ 🎙 با صدای حسین حقیقی اين دعا به هنگام خوف از شدائد، رفع بلا و گرفتاری‌ها توصيه شده است
👆👆 🎞 مجموعه ▪️رازهایی از کربلا که نمی‌دانید! (رمزگشایی از برخی وقایع کربلا که مدام در زندگی ما تکرار می‌شود و نمی‌دانیم.) 🔻تلفیق تاریخ و قلم و صدا با دو هنر تصویرسازی و کاغذ حجمی 🔺کاری از مؤسسه‌ی منتظران منجی علیه‌السلام ـ به قلم؛ سیده حاتمه سیدزاده ـ با صدای؛ مژده لواسانی ⏳از اول محرم، ساعت ۲۲ از صفحات رسمی استاد شجاعی آپارات | یوتیوب | اینستاگرام
🥀ـ﷽ـ🥀 ۷ بازگشت 🔘 آنجا میدیدم که تمام قدرت دست خداست. اگر من نیت الهی خودم را حفظ می کردم، خداوند هم اگر به صلاح من بود، از خزانه غیبی خودش، مشکل مرا برطرف می کرد. 🔘 من میدیدم که برخی کارهای الهی ام، چقدر در حل مشکلات دنیایی ام تأثیر داشت و حسرت می خوردم که چرا تمام کارهایم، حتی ساده ترین کارهای زندگی روزمره را با نیت الهی انجام نداده ام. 🔘 در آن لحظات و در اوج ناامیدی با خودم گفتم چقدر خوب می شود که اجازه دهند من برگردم. دیگر هیچ کاری را جز برای رضای خدا انجام نمیدهم. مگر اهل دنیا ارزش این را دارند که انسان، کارهایش را برای رضای خاطر آنها انجام دهد!؟ اما یکباره، یاد دو هفته مأموریت اخیر افتادم. من باید به مسئولین گزارش بدهم. شرایط امنیتی خاصی ایجاد شده که فقط من خبر دارم. لذا به آن پیر مهربان که فهمیدم حضرت عزرائیل است گفتم: «می شود مرگم را به تأخیر بیاندازید؟» اما مرگ من فرا رسیده بود. راه بازگشتی نداشتم. با اشاره ای تسلیم حضرت عزرائیل شدم. البته این را اشاره کنم که هیچ تکلمی صورت نمی گرفت. آنچه در دل من بود و می خواستم به زبان بیاورم، ملک الموت متوجه می شد و آنچه ایشان می خواست بگوید، من می فهمیدم. یک ارتباط روحی داشتیم. 🔘 نگاه مهربانش را از چهره من برداشت و از جا بلند شد و به من گفت: الان نوبت تو نیست، بر می گردم. ایشان بدون عبور از در اتاق، از دیوار گذشت و به اتاق سمت راست رفت و بالای سر یک مریض قرار گرفت. 🔘 یک جوان درشت هیکل روی تخت خوابیده بود و چند دستگاه به او متصل بود. برخلاف من، خیلی با آن مريض حرف نزد. مثل اینکه پشت یقه کسی را بگیرند، گردنش را گرفت و روح این جوان را بیرون آورد و با خود به آسمان برد. من هم مثل کسی که نفس خود را برای دقایقی زیر آب حبس کرده باشد و یکباره به سطح آب بیاید، یک دفعه داد زدم و با صدای بلند نفس کشیدم! 🔘 ضربان قلب من دوباره شروع شد و دردها دوباره بازگشت. از صدای نفس کشیدنم، همسرم از جا پرید. بنده خدا فکر کرده بود که من خوابم. باتعجب گفت: چیزی شده؟ گفتم: عزرائیل... عزرائيل الان اینجا بود؟ خانمم با تعجب گفت: چی میگی؟ عزرائیل کجا بود؟! با سختی سرم را به سمت راست چرخاندم وگفتم: حضرت عزرائیل از این طرف رفت. همین الان جان یک جوان درشت هیکل را گرفت و با خودش برد. 🔘 خانمم که فکر می کرد هذیان میگویم، خواست حرفی بزند که صدای جیغ از اتاق بغل که بخش اصلی اورژانس بود به گوش رسید؟ یک نگاه متعجب به من کرد و یک نگاه به داخل سالن، بعد سریع به اتاق بغل رفت. 🔘 خانمی که به عنوان همراه، در اتاق سمت راست من قرار داشت همین طور جیغ میزد. لحظاتی بعد، خانم من برگشت و با تعجب گفت: «تو واقعا چی دیدی؟ یک جوان درشت هیکل تو اتاق بغل بود که همین الان از دنیا رفت، تو چطور فهمیدی؟» نفس کشیدن برایم سخت بود. کمی مکث کردم و گفتم: خانم، من حضرت عزرائیل را دیدم که می خواست مرا ببرد. اما به من اجازه داد که بمانم. 🔘 نفسی تازه کردم و گفتم: من دیدم که ایشان به اتاق بغل رفت و بدون درنگ، روح جوانی که روی تخت خوابیده بود را از پشت گردنش بیرون کشید و با خودش برد. همین طور که حرف می زدم بی حال شدم و به خواب عمیقی فرو رفتم. 🔘 بلافاصله مرا به یکی از اتاق های ایزوله در بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند. برادرم نیز به عنوان همراه به کنارم آمد. البته اینها را بعدها فهمیدم.. صبح فردا وقتی چشم باز کردم، خودم را اینگونه دیدم که به گوشه سقف اتاق ایزوله چسبیده ام! 🔘 هوا روشن شده بود و معلوم بود از دیشب که به این بخش آمدم، مرا زیر دستگاه تنفس قرار دادند. از آن بالا به بدن خودم که روی تخت خوابیده بود نگاه کردم. چندین سرم به من وصل بود و دستگاهی بالای سرم روشن بود. دردی حس نمی کردم. نزدیک ظهر شده بود اما برادرم، هنوز در کنار من روی صندلی خواب بود. بنده خدا دیشب تا صبح بالای سرم بیدار بود. اما من، آرام و سبکبار بودم. هرچه اراده می کردم می توانستم انجام دهم. هرجا می خواستم می رفتم. کافی بود فقط اراده کنم! مثل اینکه به حال خودم رها شده باشم و به من اجازه داده باشند که پرواز در آن وضعیت را تجربه کنم. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯 🏴چرا شیعیان از شب اول محرم محزون میشوند؟ به امام صادق صلوات الله عليه عرض شد: آقای من به فدایتان شوم، وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند؛ و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه عزا می کنید. حضرت فرمودند:این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود، ملائکه پیراهن امام حسین عليه السّلام را از آسمان آویزان می کنند در حالیکه از ضربه های شمشیر پاره پاره شده و آغشته به خون است؛ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم، پس اشک های ما سرازیر می شود. 📚خصائص الزینبیة، ص ۴۹ 💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯 اللهم عجل لولیک الفرج
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا عزاداری؟ 🔶اهداف و آثار عزاداری برای اهل بيت عليهم السلام 💠در بيان بايد گفت اگر در ميان شيعيان عزاداری يك سنت رايج شده است انگيزه‌های گوناگونی دارد كه به طور اختصار عبارتند از: 🔹۱) شناساندن مقام پيشوايان بزرگ اسلام كه سراسر زندگی آنان برای جامعه اسلامی الگو و سرمشق است، خواه در مبارزه با طاغوتيان يا مسايل اخلاقی و روحی و...؛ ۲) افزايش عشق و محبت اهل‌ بيت كه پاداش رسالت پيامبر اکرم (ص) است؛ ۳) كمال‌خواهی و فضيلت‌طلبی؛ ۴) دعوت به دين و آگاه شدن از حقايق آن و فراخوانی مردم به صلاح و اصلاح و دوری از انحراف و فساد؛ ۵) بر ضد طاغوتيان و آشنا كردن مردم با ويژگی های (ع)؛ ۶) اطعام عده‌ای از نیازمندان در پرتو مجالس عزا كه از دستورات مؤكد قرآن و اسلام است؛ ۷) ياد مصيبت اهل‌ بيت عليهم السّلام كه موجب آسان شدن مصائب و سختيهای دوستداران آنان است؛ ۸) همدردی با رسول خدا (ص) و حضرت زهرا (س) و ساير ائمه عليهم السّلام؛ ۹) فراموش نشدن ؛ چرا كه اگر اين عزاداری ها نبود نسل‌های آينده نمی‌دانستند (ع) را كشته است. 🔹۱۰) افشاگری جنايات ستمگران، بويژه بنی اميه و بنی عباس؛ ۱۱) رشد فضائل و كرامت‌های انسانی و الهی و پروش روحيه شهادت طلبی؛ هر قطره اشك كلامی است كه شهادت را چون پيامی به مردم ابلاغ ميكند، و گريه نشانه آن است كه فاجعه‌ای روی داده و ظلمی صورت گرفته است. نه يك روز، نه ده روز، نه يك ماه، بلكه در تمام سال برای اين است كه ملتی كه در شهادت زندگی ميكند بايد عزادار باشد و در مجالس عزا با بيان فلسفه شهادت و با يادآوری از شهيدانش، روحيه شهادت‌طلبی را همچنان تازه نگه دارد. بی‌شك به خاطر نشر فلسفه شهادت و ايثار و كرامت‌های انسانی است كه به بهانه مرگ برادر، عمو، دايی و... جلسه برگزار ميكنند و يك‌باره به كربلا گريز ميزنند و از حسين سخن ميگويند. ۱۲) زنده_نگهداشتن_اسلام با استفاده از ابزار عزاداری. را زنده كرد و اگر (ع) قيام نميكرد، اثری از اسلام باقی نمی‌ماند. 🔹اساس شكل‌گيری انقلاب اسلامی نيز نهضت امام حسين (ع) است. امام خمينی (ره) درباره تجديد و تكرار عزاداريها ميفرمايد: «آن کسانی که می‌گویند (ع) را نخوانید، اصلاً نمی‌فهمند (ع) چه بوده و نميدانند یعنی چه؛ نمی دانند اين گريه ها و روضه ها حفظ کرده اين مکتب را. الان ۱۴۰۰ سال است که با این منبرها و با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند. تا حالا آورده اند اسلام را. این عده از جوانهایی که اینطور نیستند که سوء نیت داشته باشند، خیال می‌کنند حالا باید ما حرف روز بزنيم! حرف سيدالشهداء حرف روز است، همیشه حرف روز است، همیشه حرف روز را سيدالشهداء آورده است دست ما داده و سيدالشهداء را اين گريه ها حفظ کرده است و مکتبش را این مصيبت‌ها حفظ کرده؛ این سینه زنی ها و این دسته جات و عرض می‌کنم اینها حفظ کرده... همينهاست كه اين نهضت را پيش برده، اگر (ع) نبود اين نهضت را پيش نمی‌برد...». [۱] 🔹بنابراين (ع) يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعی است. [۲] عزاداری ها سبب ميشود كه شور و عاطفه، از شعور و شناخت برخوردار گردد و ايمان را در ذهن جامعه زنده نگه دارد، و به عنوان يك فكر سازنده و حادثه الهام‌بخش، همواره تأثير خود را حفظ كند. احيای خط خون و شهادت و رساندن صدای مظلوميت آل علی (ع) به گوش تاريخ است... هم بر مظلوميت امام گريه ميشود و هم در سايه آن، (ع) از نهضت و حركت، شناخته ميشود، روضه‌های خانگی و دسته‌های عزاداری و هيأت‌های زنجيرزنی، پوشيدن لباس مشكی و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپايى مجالس و نوحه‌خوانی و سينه‌زنی و... هر يك به نوعی سربازگيری جبهه حسينی است و اين پيوند قلبی را عمق و غنا می‌بخشد. [۳] اين موارد، انگيزه‌های برگزاری مجالس سوگواری و عزاداری است و آنچه در اين ميان وجود ندارد، گريه ضعف و ذلت است. پی نوشت: [۱] قيام عاشورا در كلام و پيام امام، ‌ص ۱۶ [۲] نهضت‌های اسلامی صد ساله اخير، مرتضی مطهری، ص ۸۹ [۳] فرهنگ عاشورا، ص ۳۱۴ نویسنده: حسين رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه @tabyinchannel
من الغـریـب الــی الحبیب... --------------------------------------- --------------------------------------- (بسم الله الرحمن الرحیم) 📜نامه ای از حسین بن علی (علیه السلام)، به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا... --------------------------------------- 🔸حواسمان باشد ؟؟؟ اینک ماییم و این زمانه ی آخر...!!! 🔸حواسمان که هست؟؟؟ مبادا فریاد "هل من ناصر ینصرنی" حسینِ زمان را بی پاسخ بگذاریم...!!! 🌤️حسین زمان ما، مهدی فاطمه اکنون منتظر لبیک ماست… --------------------------------------- 📜من الغریب الی الحبیب از حسین بن علی به حبیب بن مظاهر... لابد اگر حبیب بودیم از مولای غریب و منتظر برایمان رقعه ای، توقیعی، نامه ای می آمد... --------------------------------------- 📜نامه امام زمان به من و شما {بسم الله الرحمان الرحیم} من الغریب الی الحبیب... از امام غریب، به سوی یک دوست، یک رفیق، یک حبیب... من الغریب الی الحبیب... --------------------------------------- ✍️وای از عاشقی که این ندای غربت را از امام غریبش به گوشش برسد و آرام و قرار بگیرد... --------------------------------------- ✍️حسین جان!             به کجا رسید غربتت در میان این مردمان کوفی، که این گونه ناله غربت سردادی...!!!😔 ✔️خوش به حال حبیب که با شنیدن این کلامِ غریبی تو، در راهت جان داد... 🔸و وای بر ما که ناله من الغریبِ مولای زمانمان را حتی نمی شنویم...!!!😔 ↩️وای بر ما...!!! --------------------------------------- --------------------------------------- الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــرَج
دعـای غــریـق در آخـرالــزمـان ---------------------------------------- ---------------------------------------- 🖋️به زودی شبهه‏ ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهيد داشت كه ديده شود و نه امامی كه هدايت كند. تنها كسانی از اين شبهه نجات خواهند يافت كه دعای غريق را بخوانند. ↩️عجب دوران غريبی است اين دوران غيبت و عجب زمانه ی مكاری است اين زمانِ آخرالزمان. ⏪امواج شبهه و فتنه از هرسو رو می كند و تا به خود بيایی، مثل كسانی كه كشتی آنها شكسته است، در دل دريای بيكران، حيران و سرگردان دست و پا مي‏زنی كه : ⭕آيا دستگيری هست؟ ⭕آيا فريادرسی هست؟ ⭕آيا كسی برای نجات اين غريق بی ‏پناه می‏ آيد؟ ✔️شيعه ی منتظر می داند كه هميشه روزنه اميدی هست. از ميان تاريكی ‏ها، نوری می ‏درخشد و انسان را به خود می‏ خواند كه ای غريق دريای فتنه‏ ها و ای سرگردان در ميان شبهه‏ ها، نجاتت را تنها از من بخواه. ☀️عبدالله بن سنان، يكی از ياران امام صادق (عليه السلام) نقل می ‏كند : روزی آن حضرت خطاب به ما فرمودند : به زودی شبهه ‏ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهيد داشت كه ديده شود و نه امامی كه هدايت كند. تنها كسانی از اين شبهه نجات خواهند يافت كه دعای غريق را بخوانند. گفتم: دعای غريق چگونه است؟ فرمود، می‌گویی: يا الله يا رَحمنُ يا رحيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثبِّت قَلبِی عَلی دِينكَ.[۱] ای خدا، ای بخشنده، ای بخشايشگر، ای كسی كه قلب‏ ها را دگرگون می ‏سازی! قلب مرا بر دينت پايدار فرما. ✅بياييد دست‏ هايمان را بلند كنيم و از خدا بخواهيم كه تا ظهور حجتش قلب ‏های ما را بر صراط مستقيم پايدار بدارد و از در افتادن در امواج فتنه ‏ها و شبهه‏ های آخرالزّمان نگه دارد. ---------------------------------------- ---------------------------------------- 📚[۱]- كمال الدّين و تمام النعمة، ج۲، ص۵۱۲
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش دوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۲) 🔹 (ع) در یکی از نامه های خود به معاویه، بعد از یادآوری بدعت های او می نویسد: «ثُمَّ وَلَّيْتَ ابْنَكَ وَ هُوَ غُلَامٌ يَشْرَبُ الشَّرَابَ وَ يَلْهُو بِالْكِلَابِ فَخُنْتَ أَمَانَتَكَ وَ أَخْزَيْتَ رَعِيَّتَكَ وَ لَمْ تُؤَدِّ نَصِيحَةَ رَبِّكَ فَكَيْفَ تُوَلِّي عَلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) مَنْ يَشْرَبُ الْمُسْكِرَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْفَاسِقِينَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْأَشْرَارِ وَ لَيْسَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ بِأَمِينٍ عَلَى دِرْهَمٍ فَكَيْفَ عَلَى الْأُمَّة؛سپس فرزندت را ولیعهد خود نمودی. او جوانی است که شراب می خورد و اهل بازی با سگ هاست. تو در امانت خیانت کردی و امور رعیت را به تباهی کشاندی و به خیرخواهی و [اوامر] پروردگارت بی توجهی نمودی. [ای معاویه] چگونه [وجدانت قبول کرد] را بر امت محمد (ص) ولایت بدهی در حالی که شرابخوار از فاسقان و از اشرار شمرده میشود؛ شرابخوار بر درهمی امین نیست چگونه می تواند بر امتی امین باشد؟!». [۱] 🔹 (ع) در بیان دیگری چنین فرموده است: «یزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْر...وَ مِثْلِی لَا يُبَايِعُ مِثْلَه‏؛ شخصیتی چون من با بیعت نمی کند». [۲] علنا شراب می خورد و غنا گوش می داد و در مدح غنا و شراب شعر می سرود و دیگران را به این امور ترغیب می کرد. [۳] در مواجهه با چنین وضعیتی (ع) با هدف قيام و حركت خويش را آغاز كرد. در مرحله نخست - اگر ممكن است - با و در غير اين صورت با خود و يارانش به مقصود بزرگ خود برسد. به هر حال، مى بايست و فراموش شده رسول خدا (ص) را زنده كرد و چه كسى سزاوارتر از فرزند رسول خداست كه پيشگام چنين حركتى شود؟ 🔹تأمل صحیح و دقیق در تاریخ نشان می دهد که (ع) در اين راه را نصيب خود کرد. هر چند ایشان و یاران با وفایشان به رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جبّاران افكندند و در نتيجه را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى (ص) جلوگيرى كردند و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات دادند. در زيارت معروف اربعين مى خوانيم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛ [۴] او [حسين] خون پاكش را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و حيرت گمراهى نجات دهد». [۵] ... پی نوشت ها؛ [۱] بحارالانوار، دار إحياء التراث العربی، بیروت، چ دوم، ج ۶۳، ص ۴۹۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۳] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ۳۷۸ [۴] بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۳۱ [۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، مکارم شیرازی، ناصر، ناشر: مولف‏، قم، بی تا، چ اول، ص ۲۳۴ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
ظــهــ☀️ــور را نـــزدیـــک ببینیــد ---------------------------------------- ---------------------------------------- ✅ظهور را نزدیک ببینید ✍یکی از وظایف بسیار مهم که دوستان بزرگوار و مومن باید در رابطه با وجود مقدس امام زمان علیه السلام و مسئله‌ی ظهور خیلی به آن اهتمام بورزند نزدیک دیدن ظهور است. ما در روایات‌مان به عناوین مختلف و تعابیر مختلف این توصیه را از اهل بیت داریم که ظهور را نزدیک ببینید. نزدیک دیدن است که شما اگر شب گذشت حتی تا شب بعدی هم نگو که نمی‌آید فردا صبح ممکن است بیاید. 📚حجت الاسلام مسعود عالی - علائم ظهور و وظیفه منتظران، برنامه سمت خدا ---------------------------------------- ✍️آیا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، صدای ما را میشنوند؟ 🔹آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت (ره) : بين دهان تا گوش شما کمتر از يک وجب است، قبل از اينکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسيده است. او نزديک است، درد و دل‌ها را می‌شنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. ✍️در زمان حضرت امام هادی (علیه السلام) شخصی نامه‌ای نوشت از يکی از شهرهای دور. نامه‌ای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ايشان نوشتند : «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك» لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نيستيم ---------------------------------------- ---------------------------------------- 📚📚بحار الانوار ؛ ج۵۳، ص۳۰۶
✨﷽✨ ✅⇦•مردی نزد امیرالمومنین علی علیه السلام آمده و گفت : از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم : ➊چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟ ➋چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟ ➌چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟ ➍چه چیز «از آتش داغ تر» است؟ ➎چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟ ➏ چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟ ➐چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟ ☀️⇦•امام علے علیه السلام فرمودند : ➊ «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست. ➋ «حق» از زمین وسیع تر است. ➌ «سخن چینی» شخص تمام از کودک یتیم ضعیف تر است. ➍ «آز و طمع» از آتش داغ تر است. ➎ «حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است. ➏ بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است. ➐ «قلب کافر» از سنگ سخت تر است. 📚جامع الاخبار ؛ فصل 5،
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن نحوه استقبال فرشتگان از «بهشتیان» را چگونه توصیف می کند؟ 🔹خداوند در سوره «زمر»، آیه ۷۳ هنگامى كه اشاره به به صورت دسته جمعى و گروه گروه به سوى مى كند، مى فرمايد: «حَتَّى اِذَا جَاؤُوهَا وَ فُتِحَتْ اَبْوَابُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ؛ تا هنگامى كه به آن برسند و گشوده شود و نگهبانانِ آن به آنها گويند: سلام بر شما». از اين تعبير استفاده مى شود كه به هنگام رسيدن به نزديكى ، درها گشوده مى شوند؛ گويى بهشت در انتظار آنهاست و آغوش باز مى كند و آنها را به درون خود دعوت مى نمايد، حتّى زحمت گشودن درها براى آنها وجود ندارد. 🔹در سوره «ص»، آيه ۵۰ همين معنا به تعبير ديگرى منعكس است، مى فرمايد: «جَنّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ؛ [آنها به سوى باغ هاى بهشت باز مى گردند] كه درهايش به روى آنها كاملا گشوده است». تعبير به «مفتّحه» با توجه به اينكه از باب تفعيل است و در اين گونه موارد مفهوم كثرت و تأكيد را دارد ممكن است به اين معنا باشد كه نه يك در؛ بلكه همه درها نه به صورت نيم گشوده، بلكه كاملا گشوده در برابر آنها قرار دارد. 🔹آيا اين درها به خودى خود گشوده مى شود؟ که گويى داراى روح و حيات است و با نزديك شدن بهشتيان به عنوان اداى احترام خود به خود گشوده مى شود، يا اينكه تنها با قصد و اراده و فرمان و بدون نياز به هيچ واسطه ديگر باز مى گردد، يا فرشتگان و خازنان بهشت به علامت احترام قبلا آن را گشوده و بر كنار در ايستاده و انتظار مَقدم آنها را مى كشند، همان گونه كه ما نسبت به ميهمانانى كه بسيار عزيز و محترمند چنين مى كنيم. 🔹احتمال اوّل مناسب تر به نظر مى رسد و ذكر صيغه مجهول مى تواند اشاره اى به آن باشد و در عين حال انتظار فرشتگان و خازنان بهشت بر كنار درها نيز متناسب با آيه اوّل است. بالاخره در سوره «رعد»، آیات ۲۳ و ۲۴ سخن از ورود فرشتگان از درهاى مختلف بهشت است و اين، بعد از در بهشت مى باشد، مى فرمايد: «وَ الْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ؛ فرشتگان از هر درى بر آنها وارد مى شوند و به آنها مى گويند: درود بر شما! به خاطر صبر و استقامتتان». 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🥀ـ﷽ـ🥀 ۸ مادر 🌱 در همان اتاق ایزوله، یکباره به فکرم رسید که چند وقت است مادرم را ندیده ام. آخرین بار قبل از این مأموریت به دیدنش رفتم. همین که به این موضوع فکر کردم، بلافاصله در خانه مادرم بودم! 🌱 مادرم را دیدم که چادرش را سرش کرده و می خواست سریع از در بیرون بیاید. راننده آژانس، بیرون از منزل منتظرش بود. اما مادرم قبل از اینکه در را ببندد، دوباره به داخل خانه برگشت! فراموش کرده بود کلید را با خودش بیاورد. کلید را برداشت و بیرون آمد و سریع سوار ماشین شد و به سمت بیمارستان حرکت کرد. 🌱 هر کسی را می دیدم، نیت و آنچه در فکرش می گذشت را به خوبی می فهمیدم. 🌱 من بالای ماشین مادرم در آسمان سیر می کردم. مادرم در تاکسی گریه می کرد و بیماری مرا برای راننده که یک پیرمرد بود بیان می کرد. راننده هم برای شفای من دعا کرد. به بیمارستان رسیدیم. مادرم تا ورودی بخش آمد. مأموری که جلوی بخش بود، اخلاق خوبی نداشت. مادرم می خواست وارد شود که گفت: نمیشه، الان وقت ملاقات نیست. مادرم گفت: پسرم اینجاست. می خواهم به عنوان همراه پیش او بمانم. مأمور بداخلاق گفت: این مریض همراه داره. زنگ بزن بیاد بیرون و شما جای او برو داخل. مادرم که خیلی خسته شده بود، هرچه شماره برادرم را می گرفت گوشی خاموش بود. 🌱 من همینطور بین اتاق ایزوله و جلوی بخش، در رفت و آمد بودم. می خواستم به هر وسیله شده برادرم را بیدار کنم. مادرم خیلی کلافه و خسته شده بود. مأمور مشغول بازی با گوشی اش بود. توجهی به التماس های مادرم نداشت. مادرم رفت روی صندلی نشست. همین طور با خودش می گفت چیکار کنم؟ با کی تماس بگیرم و... رفتم داخل اتاق خودم. گفتم هر طور شده باید برادرم را بیدار کنم. هر کاری کردم نشد، همینطور که در تلاش بودم، یکباره به بدنم خیره شدم. باید به بدنم برگردم تا برادرم را خبر کنم، اما چطور؟! 🌱 یکباره درد را حس کردم. سرم سنگین شد. هنوز تب داشتم. من دوباره به بدنم منتقل شده بودم! به هر طریقی بود برادرم را صدا کردم. از خواب پرید و گفت: چی شده؟ چطوری، خوبی؟ به سختی گفتم: پاشو، مامان پشت ورودی بخش منتظره. گفت: از کجا میدونی؟ گفتم: خودم دیدمش. پاشو. گفت: چرا به من زنگ نزد؟ گفتم: گوشیت خاموشه. پاشو دیگه. نگاهی به گوشی خاموشش انداخت و گفت راست میگی؟! بعد بدون اینکه سؤال و جواب بپرسد دوید به سمت ورودی بخش. بنده خدا هنوز خواب بود، اصلا نپرسید که من این اطلاعات را از کجا دارم. 🌱 چند دقیقه بعد مادرم وارد اتاق شد. با اینکه به سختی می توانستم چشمانم را باز کنم، اما از اینکه بار دیگر او را میدیدم خیلی خوشحال بودم. کمی با من حرف زد و مثل تمام مادرها قربان صدقه فرزندش رفت. البته این را هم بگویم که بین من و مادرم محبت خاصی برقرار بود. از کودکی هرزمان مادرم کاری داشت، من زودتر از چهار برادرم پیش قدم میشدم. مادرم در دوران کودکی و نوجوانی ما، بین پسرها قرار گذاشت که هر روز یکی از آنها نان بخرد، دیگری در کارهای خانه کمک کند. دیگری رختخواب ها را جمع و پهن کند و... هر زمان یکی از پسرها بازیگوشی می کرد و کارش را انجام نمیداد، من پیشقدم میشدم و کارهای مانده را انجام میدادم. همیشه هم می شنیدم که مادرم با صدای بلند مرا دعا می کرد. حتى الان که سال ها از آن روزها گذشته، بیشتر مواقع، وقتی مادرم کار دارد با من در میان می گذارد و همیشه دعای خیر مادرم بدرقه راهم می شود. من این موضوع را در محاسبه اعمالم در آن سوی هستی به خوبی درک کردم. در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تأثير داشت. 🌱 بارها گناه یا خطایی از من سر زده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب میشدم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر سر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هر یک از دعاهای یک مادر کافی است تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد. مادر همین طور که کنارم نشسته بود برایم دعا می کرد. به سختی گفتم: مادر، فدات بشم، چرا با این حال زحمت کشیدی و تا اینجا آمدی. شرمنده ام. مادرم گفت: «الهی نباشم و نبینم پسر دسته گلم اینطور بی حال تو بیمارستان افتاده.» 🌱 آن روز من فقط چند دقیقه توانستم در کنار مادرم باشم. اما دوباره از هوش رفتم... روزهای سختی در بیمارستان داشتم. نمیدانستم برای خودم ناراحت باشم یا برای همسرم. 🌱 خداوند همسر مهربان و مظلومی نصیب من کرد که واقعا همدیگر را دوست داشتیم. زندگی ما به خوبی ادامه داشت تا اینکه بیماری همسرم تشدید شد. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش سوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 2⃣بیانات امام حسین(ع) در نقاط مختلف حرکت اصلاح‌گرانه خود 🔹یکی از بهترین اسناد قابل بررسی هنگام تحلیل (ع) مطالعه سخنان و نامه های ایشان است. آن حضرت از زمان حرکت از مدینه و بعد از آن در مکه و در مسیر کربلا و حتی در روز واقعه، بیانات و مکتوباتی را متوجه برخی بستگان، اصحاب، عموم مردم و حتی دشمنانشان کرده اند که مطالعه دقیق آنها می تواند فهم اهداف حرکت اصلاح‌گرانه آن حضرت را مقدور سازد. (مجموع این بیانات را محقق ارجمند مرحوم آیت الله محمد صادق نجمی در کتاب ارزشمند «سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا» گرد آورده است). در اینجا برای رعایت اختصار، برخی از برجسته ترین بیانات آن حضرت را با هم مرور می کنیم: (ع) در پاسخ فرماندار مدینه که به حکم یزید، می خواست به اجبار از (ع) بیعت بگیرد، فرمود: «ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و جایگاه رحمت هستیم. خداوند امور را با ما می گشاید و با ما می بندد. مردی فاسق، باده گسار، آدم کش و اهل فسق و فجور آشکار است. همانند من با کسی همانند او بیعت نمی کند». [۱] 🔹علاوه بر آن، (ع) در بخشی از وصیتنامه خود برای برادرشان محمد حنفیه می نویسد: « ... و من از سرِ مستى و طغیان و فسادانگیزى و ستمکارى قیام نکردم. تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم؛ مى خواهم و کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب (ع) رفتار نمایم. هر کس سخن حقّ مرا پذیرفت پس خداوند به پذیرش (و پاداش) آن سزاوارتر است، و هر کس دعوت مرا نپذیرفت، صبر مى کنم تا خداوند میان من و این مردم به حق داورى کند که او بهترین داوران است». [۲] همچنین ایشان هنگام سفر به کربلا فرمودند: «بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستيابی به كالای دنيا نيست، بلكه هدف ما اين است كه را به جای خود برگردانيم و بلادت را اصلاح نماييم تا ستمديدگان از بندگانت امنيت يابند و به و و دستورهای دينت عمل شود». [۳] 🔹همچنین از دیگر بیانات به جا مانده از ایشان در این سفر پر مخاطره این است که فرمود: «هان ای مردم! پيامبر خدا (ص) فرموده است كسی كه زمامداری ستمگر را ببيند كه حرام خدا را حلال می سازد و عهدش را می شكند و با سنّت پيامبر (ص) مخالفت می ورزد و در ميان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل می كند، ولی در مقابل او با عمل يا گفتار اظهار مخالفت ننمايد بر خداوند است كه او را با همان ظالم در جهنّم اندازد». [۴] همچنین از ایشان نقل شده که هنگام مواجهه با لشکر حر ضمن سخنانی آنها را اینگونه مورد عتاب قرار داد که: «الا تَرَوْنَ الَى الْحَقِّ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ الَى الْباطِلِ لا يُتَناهى‏ عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً؛ آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است راغب ديدار پروردگارش [شهادت] باشد». [۵] 🔹همه این بیانات نشانگر روح انقلابی و مبارز آن حضرت در مقابل انحرافات پدید آمده در اسلام و تصمیم ایشان در اقدام عملی علیه دستگاه ظالم حاکم بود. یعنی و ایشان صرفا امری زبانی نبود، بلکه عمل به این فریضه الهی را به منتهاى اوج خود رساند و بالاترين مرحله عملى آن را انجام داد و با شجاعتى وصف‏ ناپذير به همگان اعلام كرد: «أَيُّهَا النَّاسُ! فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ يَصِبرُ عَلى‏ حَدِّ السَّيْفِ، وَ طَعْنِ الْأَسِنَّةِ، فَلْيَقُمْ مَعَنا وَ إِلَّا فَلْيَنْصَرِفْ عَنا؛ اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه ها شكيبا است با ما بماند، و الّا از ما جدا شود». [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۹-۳۳۰ [۳] همان، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱ [۴] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۲ [۵] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۱ [۶] ينابيع المودة، قندوزى حنفی، سلیمان بن ابراهیم، دارالاسوه، قم، چ اول، ص ۴۰۶ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
"هَـل مِـن نــاصِــر یَـنـصُــرنـی" --------------------------------------- --------------------------------------- ◾امام حسین(علیه السلام)، زمانی که بی یاور ماند، فریاد برآورد : "هَل مِن ناصر یَنصُرُنی" آیا کسی هست که مرا یاری کند؟ ✍️این جمله یکی از نمادهای شناخته شده برای عاشورای حسینی عبارت «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» امام حسین(ع) است. ندایی که بی تردید در عاشورای سال 61 هجری محصور نماند، عاشورا را فقط عاشوراییان درک میکنند...   آری ما که هنوز از درک عاشورا عاجزیم... بعد از این همه سال، هنوز صدای امام حسین (ع) در گوش زمان طنین انداز است که :    "هل من ناصر ینصرنی" اینک حسین زمان؛ مهدی فاطمه، مارا می خواند : "هل من ناصر ینصرنی" --------------------------------------- بیایید ندای «هَـل مِن ناصِـر یَـنـصُـرُنـی» حسین زمان، حضرت مهدی (ارواحنافداه) را در صحرای کربلای غیبت لـبَّـیـک بگوییم... --------------------------------------- --------------------------------------- 🌤️یا اباصالح المهدی ادرکنی