7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدیو #کلیپ
#دکتر_علی_تقوی
همیـن ڪه جملـه رو گفتـی و زشتـی #گناه رو یاد آورے ڪردی، همــون #اثــره 👌
همیـن ڪه یادش باشـه کارش زشتـه!
#محرم
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
4.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝آخرالزمان عرصه بشین یک نفر دیگه بیاد کاری کنه نیست
🔹هرکاری از دستت برمی آید برای امام زمان انجام بده
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ « رفاقت با #امام_زمان»
👤 استاد #عالی
🔸 ماجرای دیدار علامه مجلسی با امام زمان...
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
#سخنرانی-کوتاه
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤 استاد #رائفی_پور
🔑 کلید ظهور امام زمان دست اباعبدللهست.
🔺 تو اوج گریه خواستی دعا کنی بگو: اللهم عجل لولیک الفرج
4.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدیو #کلیپ
#دکتر_علی_تقوی
🌱شروع کن
از امروز عهد ببند روزی یک #گناه علنی رو #تذکر بدهی
ما آماده باشیم، #امام_زمان (عج) میاد
#محرم
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅حرف زدن با خدا یک هنره...
👌تاثیر شگفت انگیز دعای کمیل بر روی کشیش مسیحی و حرکت عجیب او بعد از یادگیری دعای کمیل
🍀داستانی جالب .... بخوانید:
🔻گریه امیرالمؤمنین ؟!
روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
♦️مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند .
📚الکافی، ج 8،
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🔴اهمیت صبر بر آزار و اذیت همسر
✍امام باقر عليه السّلام فرمود:در زمان حضرت هود عليه السّلام عدّه اى گرفتار قحطى شدند، آنان نزد هود رفتند تا دعا كند خداوند متعال باران رحمتش را نازل كند، در اين هنگام پيرزنى بد زبان و فحّاش از منزل هود خارج شد و گفت: چرا هود براى خودش چنين دعايى نمىكند؟
مردم گفتند: ما را به نزد او ببر گفت: او اكنون در ميان مزرعه مشغول آبيارى است، به آنجا برويد. ما نزد او رفتيم، هود هر قسمتى را كه زراعت میکرد مى ايستاد و دو ركعت نماز میخواند، در اين هنگام هود متوجه آنان گشت و گفت: حاجت شما چيست؟گفتند: ما براى حاجتى آمديم ولى چيزى شگفت انگيزتر از حاجت خود مشاهده كرديم.گفت: چه ديديد؟ گفتند: پير زن بد زبان و فحّاشى را ديديم كه از منزلت خارج شد و بر سر ما فرياد كشيد.
فرمود: او همسر من است و من دوست دارم كه سالها زنده بماند.گفتند: اى پيامبر خدا! چرا خواهان طول عمر او هستى؟گفت: زيرا هيچ مؤمنى نيست،جز آنكه كسى را دارد كه اذيّتش كند(مومن همیشه در بلا و سختی است)من هم خدا را شكر میکنم كه اذيّت كننده ام را زير دستم قرار داده، و اگر چنين نبود كسى بدتر از او بر من مسلّط میشد...
📕مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، صص 287-288
✨﷽✨
🌼سرچشمه ی فساد
✍امیرالمومنین امام علی علیه السلام: فساد توده ی مردم، ناشی از فساد خواصّ است.
خواصّ، به پنج گروه تقسیم میشوند:
عالمان که راهنمایانِ به سوی خدایند
پارسایان که راه رسیدن به خدایند،
بازرگانان که اُمنای خدایند،
رزمندگان که یاوران دین خدایند
و حاکمان که سرپرستان خلق خدایند.
⚠️پس، اگر عالم، طمّاع و مال اندوز باشد، دیگر از چه کسی باید راهنمایی خواست
⚠️و اگر پارسا، به دنیا و آنچه مردم دارند راغب باشد، دیگر به چه کس اقتدا شود
⚠️و اگر بازرگان، خیانتپیشه باشد و زکات ندهد، به چه کسی میتوان اطمینان و اعتماد کرد
⚠️و اگر رزمنده، خودنما باشد و چشم به کسب مال و ثروت داشته باشد، دیگر به وسیله چه کسی از مسلمانان دفاع شود
⚠️و اگر حاکم، ستمگر باشد و در احکام و فرامین خود، ستم و بی عدالتی روا دارد، دیگر به وسیله چه کسی دادِ ستمدیده از ستمگر گرفته شود؟
سوگند به خدا، که مَردم را نابود نکرد مگر:
عالمان طمعکار
و پارسایان دنیا خواه
و بازرگانان خیانت پیشه
و رزمندگان ریاکار
و حاکمان ستمگر.
📚غرر الحکم(ترجمة الأنصاری) صفحه542
📚میزان الحکمه ، جلد 9 ، صفحه 128
⚫️عاقبت سیاه پوشیدن برای آقا امام حسین علیه السلام
✅یکی از نمایندگان حضرت آیت الله ابوالقاسم خوئی رحمت الله علیه میگوید:
🔶یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از سرتاپایشان سیاه پوش بود، حتی جوراب های ایشان نیز سیاه بود.
🔰من درحالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم:
❓فکرنمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا، ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟؟!
💠ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم.
🔹پرسیدم: چطور؟
☘فرمود:بنشین تا برایت تعریف کنم:
🌾پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود.همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش سقط میشد و خلاصه بچه دار نمیشدند.
❄️روزی پس از آنکه پدرم از منبر پائین می آید، زنی به او میگوید آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش میکنید چرا خودتان متوسل نمیشوید تا بچه دار شوید؟
پدرم این حرف را به مادرم بازگو میکند،
💥مادرم میگوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمیکنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟
✨پدرم میگوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم؟
مادرم در جواب میگوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم،
▪️ اصلا شما نذر کن که امسال تمام 2 ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید.
🌿در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه پوش شد.در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمیشود.
🔅یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخرشب درب منزل ایشان می آید.
وقتی پدرم درب را باز میکند پس از سلام و احوال پرسی عرض میکند که من یک سوال دارم.
پدرم میگوید بپرس.
✳️طلبه میپرسد آیا همسرشما باردار است؟
ایشان با تعجب میگوید بله،تو از کجا میدانی؟
🔘ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند و میگوید: آسیدعلی اکبر من الان خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) را زیارت کردم.
🌷حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی
✨این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم.
🍀و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار...
✔️حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپایی دارم؟.....
🌹صلی الله علیک یا اباعبدالله 🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💚💍💚💍💚
💍💚💍
💚💍
⭕️خدا چند گناه را به سختي مي بخشد كه يكي از آنها آبرو بردن است.
حدیثی از امام باقر(علیه السلام) است که حضرت میفرمایند : کسی که از ریختن آبرو و حیثیت مردم چشمپوشی کرده و آبروی آنها را نریزد، خداوند در روز قیامت از گناهان او صرفنظر خواهد كرد.
روایت داریم که میفرماید اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند!
فکر نکنید همه شراب میخورند و از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مؤمن مقدس را میآورند جهنم به سبب اينكه آبرو مي برده اند!
اسلام میخواهد آبروی فرد حفظ شود.
˝استاد فاطمی نیا ˝
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ماجرای شگفتانگیز دیدار اجنه با آیت الله بهجت
حجت الاسلام روحی تعریف میکند:
خیلی از داستانهایی که آیت الله بهجت نقل میکردند که یک آقایی این چنین بود، خودشان را داشتند میگفتند. دوستان میگفتند: این خودش است. میگفتم: نه، دلیلی ندارد. تا اینکه شاید سی سال گذشت و از یک قضیهای که اغلب آن را نقل میکردند به صحت این مطلب پی بردیم.
ایشان بارها میفرمودند: آن آقا در مورد جن چنین گفته. تا یک بار بچههای کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند. ایشان به بچهها فرمودند: بیایید با شما کار دارم. من هم رفتم طرف دیگری و میخواستم مراقبت کنم که چه کار میخواهند بکنند آقا. دیدم به آنها فرمودند: جن ترس ندارد، آنها کاری به مومن ندارند. حالا کسی که سی سال میگفت یک آقایی، به این بچههای کوچک میگفتند: "من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آنجا نرو جن دارد. گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم، عمامهام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم. پاسی از شب که گذشت، صدای پای آنها را بیرون در اتاق میشنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد. از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد. دید که من اینجا خوابیدم. عمامهام کنارم است. رفت به آنها گفت: این لشکر خداست."
عصر از ایشان پرسیدم آقا، آن شخص حرف جن را چه طوری متوجه شد؟ فرمود: آخر آن جملهاش این بود: هذا خیل الله. سی سال به ما در خانه میگفتند: یک آقایی بود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•