یعنی خدا را داشتند و وقتی خدا را داشتند پیروز بودند. دشمن از نظر امکانات خیلی بالا بود، اما ناگهان میدید که شکست خورد. آنچه قرآن متذکر است و ما باید متذکر شویم، اینست که این مسلمانهای به این
مقدسی در دو جا شکست خوردند. به این معنا که پروردگار عالم گوشمالی حسابی در هر دو وهله به اینها داد. یکی در جنگ احد و یکی در جنگ حنین. در جنگ احد شکست خوردند برای اینکه به جای اینکه خدا را در نظر بگیرند، رفتند در دنیا و مادیات دنیا و بالاخره حرف پیغمبر اکرم(ص) را نشنیدند و درّه را رها کردند و به دنبال غنیمت رفتند. شکست به اندازهای بود که فرار کردند. پیغمبر را در وسط جنگ گذاشتند و پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و یک خانم ماندند. بالاخره پروردگار عالم دوباره نظر لطفی کرد و دشمن فرار کرد و اینها برگشتند. مرادم اینست که پیغمبر اکرم(ص) در دامنۀ کوهی نشسته بودند و خیلی زخم به بدن مبارک وارد شده بود. یکی از مسلمانها گفت: یا رسول الله ما که پیروز بودیم، چرا شکست خوردیم؟ پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: برای اینکه یک لحظه خدا را فراموش کردید: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»
در جنگ حنین از نظر امکانات خیلی بالا بودند. در این هشتاد و چهار جنگ، در جنگ حنین از نظر امکانات و پیروزی خیلی بالا بودند. پیغمبر اکرم(ص) رفتند که مابقی مکه مثل یمن را فتح کنند. اما غرور، مسلمانها را گرفت و به جای اینکه بگویند خدا، اما گفتند امکانات و به جای اینکه بگویند خدا، گفتند ما. قرآن میفرماید: این غرور شکست عجیبی به آنها داد، به اندازهای که همۀ آنها فرار کردند. پیغمبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در صحنه ماندند و اما بالاخره خدا به پیامبرش و به امیرالمؤمنین(ع) کمک کرد و دشمن فرار کرد و مسلمانها برگشتند. آنگاه آیۀ شریفه آمد که برای این شکست خوردید که یک لحظه خدا را فراموش کردید و مغرور به خود و امکانات شدید و رسیدید به اینجا که عیب و نقصی برای اسلام عزیز پیدا شد.
خلاصۀ حرف اینست که: توجه، توجه، توجه داشته باشید، آنگاه هم دنیا را پیدا میکنید و هم آخرت را. هم پیروزی پیدا میکنید و هم یک زندگی توأم با سعادت و لذت دارید.
......................................
[۱] . یونس، ۶۲: «آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین میشوند.»
[۲] . الحشر، ۱۹: «و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشی کرد؛ آنان همان نافرمانانند.»
[۳] . النور، ۴۰: «یا [کارهایشان] مانند تاریکیهایی است که در دریایی ژرف است که موجی آن را میپوشاند [و] روی آن موجی [دیگر] است [و] بالای آن ابری است. تاریکیهایی است که بعضی بر روی بعضی قرار گرفته است.»
[۴] . النور، ۴۰: «هر گاه [غرقه] دستش را بیرون آورد، به زحمت آن را میبیند.»
[۵] . النور، ۴۰: «و خدا به هر کس نوری نداده باشد او را هیچ نوری نخواهد بود.»
[۶] . البقره، ۲۵۷: «خداوند سرور کسانی است که ایمان آوردهاند. آنان را از تاریکیها به سوی روشنایی به در میبرد.»
[۷] . البقره، ۲۵۷: «و [لی] کسانی که کفر ورزیدهاند، سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتند.»
[۸] . البقره، ۲۵۷: «آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند.»
[۹] . الاحزاب، ۴۱ و ۴۲: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را یاد کنید، یادی بسیار. و صبح و شام او را به پاکی بستایید.»
[۱۰] . الاحزاب، ۴۱: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را یاد کنید، یادی بسیار.»
[۱۱] . الفرقان، ۷۰: «پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل میکند.»
[۱۲] . البقره، ۴۵: «از شکیبایی و نماز یاری جویید. و به راستی این [کار] گران است، مگر بر فروتنان:»
[۱۳] . الحشر، ۱۹: «و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشی کرد.»
[۱۴] . الاعراف، ۱۷۹: «آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند. [آری]، آنها همان غافلماندگانند.»
[۱۵] . الاعراف، ۱۷۹: «و در حقیقت، بسیاری از جنّیان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم. [چرا که] دلهایی دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمیکنند، و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند.»
[۱۶] . الاعراف، ۱۷۹: «آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند.»
[۱۷] . الاعراف، ۱۷۹: «[آری]، آنها همان غافلماندگانند.»
به خاطر دنیا نه خیلی خوشحال بشو و نه خیلی ناراحت / شرح حدیث امام علی(ع) از زبان آقا مجتبی تهرانی
رُوِیَ عَن عَلِیِّ اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ:
اَلدَّهرُ یَومانِ فَیَومٌ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ فَاِذا کانَ لَکَ فَلا تَبطَر وَ اِذا کانَ عَلَیکَ فَلا تَحزَن فَبِکِلَیهِما سَتُختَبَرُ (بحار الانوار، جلد 75، صفحه 44)
ترجمه حدیث:
حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند: "روزگار دو روز است، روزی موافق میل نفسانی و رضایت توست و روزی هم موافق میل و رضایت تو نیست. اگر روزگارموافق میل تو بود، خوشحال و مغرور مشو و اگر مطابق میل تو نبود اندوهگین مباش؛ زیرا تو به هر دو حالت امتحان میشوی."
شرح حدیث:
این تعبیر، مکرّر در کلمات حضرت علی علیه السلام دیده میشود؛ امّا این روایت یک جملۀ اضافه دارد و آن هم امتحان در این دنیا است. به عنوان اینکه دنیا را خانهای فرض کنیم که دمِ درِ آن کسی است که میگوید: وضع خانه به گونهای است که گاهی ناراحتی دارد و چیزی از تو میگیرند و موافق میل تو نمیباشد و گاهی چیزی به تو میدهند که موافق میلت میباشد امّا حواست را جمع کن که اینها حساب شده است و خداوند امتحانت میکند. نه فقط با چیزهای مادی، بلکه بالاتر از آن با سلامتی، بیماری و...
ای انسان! از اوّل که وارد این خانه شدی امتحان میشوی و تو به خاطر دنیا نه خیلی خوشحال و نه خیلی ناراحت بشو. خوشی و ناخوشی دنیا را کنار بگذار، زیرا خانۀ تو اینجا نیست و از این خانه خارج میشوی.
در روایت هست که حضرت جبرئیل آمد خدمت حضرت نوح علیه السلام و گفت که تو در میان انبیا، اطوَلُ العُمر هستی (دارای بالاترین عمرها میباشی). بگو در دنیا چه دیدی؟ حضرت نوح علیه السلام فرمودند: مثل خانهای بود که از این در وارد شدم و از آن در خارج شدم. انسان ببیند چه ظرفیتی دارد؛ آن موقع که امور دنیا مخالف میل اوست آیا جزع و فزع کرده و از خدا شکایت میکند و آن موقع که امور دنیایی موافق میل اوست، خدا را فراموش می کند یا نه؟
26 رجب
1 ـ ﻭﻓﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ
ﺳﻴّﺪ ﺑﻄﺤﺎﺀ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺠﺮﺕ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 10 ﺑﻌﺜﺖ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ. (1)
ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻧﻘﻠﻰ ﺳﻦّ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ بالغ بر 80 ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. (2)
ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺭﺣﻠﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ : 27 ﺟﻤﺎﺩﻯ ﺍلأﻭﻟﻰ، 29 ﺭﺟﺐ، 7 ﻭ 18 ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ، 15 ﻭ 17 ﺷﻮّﺍﻝ، ﺍﻭّﻝ ﻭ ﺩﻫﻢ ﺫﻯ ﺍﻟﻘﻌﺪﻩ، ﺍﻭّﻝ ﺫﻯ ﺍﻟﺤﺠّﺔ. (3)
← ﻧﺴﺐ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ
ﻧﺎﻡ ﻣﺒﺎﺭک ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ، ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺋﺬ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﻋﺒﺪالله ﭘﺪﺭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺯﺑﻴﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺍﺑﻮﻳﻨﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻳﻜﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ. (4)
← ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ
ﻣﺠﻠﺴﻰ رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :
ﺍﻣﺎﻣﻴّﻪ ﺍﺗّﻔﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑُﺘﻰ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﻭﺻﻴﺎﺀ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺷﻴﻌﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﺷﻴﻌﻪ ﻛﺘﺎب ها ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﺻﺪﻭﻕ رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :
ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺁﻣﺪﻩ ﻛﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺠّﺖ ﺍﻟﻬﻰ ﻭ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭﺻﻰّ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻭﺩﺍﻳﻊ ﺍﻧﺒﻴﺎﺀ، ﻋﺼﺎﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ... ﺗﻮﺳﻂ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻧﺒﻴﺎﺀ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﭙﺮﺩﻧﺪ. (5)
ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺟﺰﺭﻯ ﺷﺎﻓﻌﻰ در جامع الأصول ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ :
از عموهای پیامبر ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ جز حمزه و عبّاس و ابو طالب علیهم السلام کس دیگری نزد اهل بیت علیهم السلام ایمان نیاورده اند.
علاّمه طبرسی می گوید :
ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ إﺟﻤﺎﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺠّﺖ ﺍﺳﺖ؛ چون آن بزرگواران یکی از ثقلین هستند که پیامبر ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ امر به تمسُّک به آن دو نموده اند. (6)
ﻛﺘﺐ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﺁن ها ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 630 هـ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﻛﺘﺒﻰ ﺑﻪ ﺯﺑﺎن های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻭ ﭼﺎﭖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻫﻞ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ. (7)
ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ در جواب حضرت عبدالعظیم حسنی رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ :
«اگر تو در ایمان ابو طالب علیه السلام شک کنی جایگاهت به سوی آتش جهنّم است». (8)
ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﻗﺮﻳﺶ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻗﺼﺪ سوء ﻗﺮﻳﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﻭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ، ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻃﻠﺐ باران ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻔﺮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺗﺸﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﻣﺮﺛﻴﻪ ی ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻧﻴﺰ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﺍﻓﻀﻠﻴﺖ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺣﻤﺰﻩ علیه السلام ﺩﺍﺭﺩ.
ﺍﺻﺒﻎ ﺑﻦ ﻧﺒﺎﺗﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ :
اﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
«ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﭘﺪﺭﻡ ﻭ ﺟﺪّﻡ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻭ ﻫﺎﺷﻢ ﻭ ﻋﺒﺪ ﻣﻨﺎﻑ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑُﺖ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ».
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﺲ ﭼﻪ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
«ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻛﻌﺒﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺩﻳﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ متمسّک ﺑﻮﺩﻧﺪ». (9)
#ادامه_دارد ...
⚫️مولانا امیرالمؤمنین علیهالسّلام:
أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللّهَ فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُو وَ لاَ تُرِکَ سُدًى فَيَلْغُو
اى مردم از خدا بترسيد، هيچ كس بيهوده آفريده نشد، تا به بازى پردازد، و او را به حال خود وا نگذاشتهاند، تا خود را سرگرم كارهاى بىارزش نمايد.
📚نهجالبلاغه حکمت ۳۷۰
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
⚫️امام صادق علیهالسّلام:
إِیَّاکُمْ وَ هَؤُلَاءِ الرُّؤَسَاءَ الَّذِینَ یتَرَأَّسُونَ فَوَ اللّهِ مَا خَفَقَتِ النِّعَالُ خَلْفَ رَجُلٍ إِلَّا هَلَک وَ أَهْلَک
بپرهیزید از رؤسای ریاستطلب، چرا که به خدا قسم فردی (از اینان) پیروان و اطرافیانی پیدا نمیکند، مگر آن که هم خود را هلاک میسازد و هم دیگران را.
📚کافی ج۲ ص۲۹۷
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
14.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج}
در هر حال هستی، از ما اهلبیت (علیهم السّلام) رو برنگردان!
🎤حجّتالاسلام نعمتشاهی؛
▪️به شوق دیدار امام، مسافر بغداد شده بود،
به هر زحمتی بود، خودش را رساند،
امام تازه از نماز عصر فارغ شده بود،
نشسته بر سجاده، رو به قبله، دستهایش سمت آسمان؛
مناجات امام را میشنید:
«خدایا!... در فرج منتقم شتاب کن!
و آنچه را به او وعده دادهای، به انجام رسان!»
با خودش گفت:
«امام چه کسی را دعا میکند؟
تحقق کدام مژده را از خدا میخواهد؟»
سؤالش را پرسید؛
امام کاظم علیه السّلام فرمود:
«او، مهدی ما آل محمّد است...
پدرم فدای او باد!
صورتی گندمگون دارد؛
اما با این حال، زردی شبزندهداری در چهرهاش پیداست!...
شبهایش با رکوع و سجود به صبح میرسند...
اوست چراغ روشنِ تاریکیها...
پدرم فدای او باد که روزی به امر خدا قیام خواهد کرد...»
📚منابع:
فلاح السّائل ص۲۰۰
بحارالانوار ج۸۳ ص۸۰
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠چرا به دنیا آمدیم!؟
🔸️پاسخ زیبای امام کاظم (علیه السلام)
🔹️استاد مسعود عالی
#شهادت #امام کاظم #کلیپ_تصویری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
چک سفید خدا
🔻 #خدا در #قرآن به دو گروه #چک_سفید داده و فرموده است خودتان مبلغش را بنویسید!
یک گروه کسانی هستند که بر #مصیبت ها #صبر میکنند. چون این افراد ثابت کردهاند که حقیقتا خدا را میخواهند. «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ»(زمر، ۱۰)
گروه دوم هم افرادی هستند که #نماز_شب میخوانند. «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ»(سجده، ۱۷)
#خداوند میفرماید: هیچکس نمیتواند بفهمد برای اینها چه آماده کردهام!
#درمحضرقرآن
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🤲
دوستان ما ناراحت نیستند!
هر دقیقهای که میگذرد جایگزین و عوض ندارد، از دست رفته و گذشته است و دیگر برنمیگردد. ای کاش اگر خانه و درِ خانه را نمیدانیم، کوچه را میدانستیم.
حاج محمدعلی فشندی رحمهالله هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب امام عجل الله تعالی فرجه الشریف عرض میکند: مردم دعای توسل میخوانند و در انتظار شما هستند و شما را میخواهند و دوستان شما ناراحتاند. حضرت میفرماید: دوستان ما ناراحت نیستند!
ای کاش مینشستیم و درباره اینکه حضرت غائب علیه السلام چه وقت ظهور میکند، با هم گفتوگو میکردیم، تا حداقل از منتظرین فرج باشیم. اشخاصی را میخواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. چرا ما حداقل مانند نصاری که در مواقع تحیر با انجیل ارتباط دارند، با آن حضرت ارتباط برقرار نمیکنیم؟!
ما رییس خود را زندانی کردهایم
ما مثل طایفه و گروهی هستیم که رییس خود را حبس نموده است و در بلایا، خود تصمیم جنگ و یا صلح را اتخاذ میکند. خودمان کردهایم و اجازه نمیدهیم بیاید قضایا را حل کند، با اینکه میدانیم اگر بیاید میتواند مشکلات را حل کند، ولی باز او را محبوس کردهایم.
بنابراین اگر میلیونها نفر هم با او موافق باشند، او مثل شخص وحید و تنها است که هیچ ناصر و معین و یار و یاوری ندارد. زیرا ما در بیداری درست به وظیفه خود عمل نمیکنیم، با این حال منتظر هستیم که بیدار شویم و تهجد بهجا آوریم. اگر توفیق شامل حال انسان گردد، از خواب بیدار میشود و مشغول تهجد میگردد. ولی اگر توفیق نباشد، چنانچه بیدار هم بشود از آنها بهره نمیبرد