eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
29هزار عکس
28.7هزار ویدیو
662 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥 در 📚 اکرم صلی‌الله علیه و آله: ای مردم، بر روی زمین فتنه‌ای بزرگتر از دجّال نبوده، خدای تعالی هیچ پیامبری را برانگیخته، مگر اینکه امتش را از او برحذر داشته (الفتن ابن حماد جلد ۲ صفحه ۵۱۷ حدیث ۱۴۴۶) 👺 ابزار و غذا و امکانات، چاپ پول بدون پشتوانه در اقتصاد جهانی () برای سلطه بر دنیا توسط ، 💥 با انتشار مطالب از‌ ما حمایت کنید 🇮🇷
📌 : آرزوی جدایی کردها ⚠️ مرحله‌ ششم فتنه شام طبق احادیث 🔺 مارقه‌الشام یعنی آرزوی استقلال و و جدا شدن از دولت مرکزی سوریه در فتنه شام 💥 بنابراین مرحله ششم فتنه شام قبل از ظهور، یعنی مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِيَةِ التُّرْك یعنی ساکنان ناحیه هم‏مرز با ترک‌ها در منطقه شام خروج خواهند کرد؛ همچون جدا شدن تیر از کمان که گویا دیگر به آن تعلق ندارد!! 🔴 در عصر معاصر، نمونه بارز (که اگر تا زمان ظهور باقی بمانند) آرزوی استقلال کردهای سوریه در منطقه شام است!
🎥 تهدید اردن به حمله نظامی به خاک سوریه 🔥 گزینه‌های غیر سیاسی؛ تهدید به عملیات نظامی در خاک کرد! 📌 دولت اردن به خاطر آنچه که قاچاق مواد مخدر از خاک سوریه به اردن عنوان شده، تهدید کرده که به خاک سوریه، حمله خواهد کرد تا تروریست‌ها و قاچاقچیان را سرکوب کند! ملک عبدالله ثانی، هم در سخنرانی خود در سازمان ملل، رسما از طرح کشورش برای حمله به سوریه، رونمایی کرد! اشغال بخشهایی از استان‌های ، و جنوب استان حمص در مرزهای اردن!! ✍ طبق روایات، اولین علامت از است که در پیش از ظهور امام زمان (ظهور: ماه رمضان سال ظهور) از منطقه‌ای تحت عنوان در مرز استان درعا سوریه با اردن، علیه دولت سوریه، شورش خواهد کرد. زمان شورش، پس از سوریه خواهد بود. ❤️ السلام علیک یا اباصالح المهدی 🇮🇷 🚩
🔥 شروع عجیب و نشدنی ترکیه اردوغان برای خروج از سوریه / واکنش سوریه چه خواهد بود؟ 📛 شروط ترکیه برای خروج از شمال سوریه 🔹 وزیر دفاع ترکیه: تا زمانی که شروط ما محقق نشود، را ترک نمی‌کنیم. ایجاد منطقۀ امن در شمال سوریه، نوشتن قانون اساسی جدیدِ سوریه، برگزاری انتخابات دموکراتیک و تشکیل دولتی که نمایندۀ تمام سوری‌ها باشد، جزو شروط ما هستند. 💢 بشار اسد: تروریسمِ موجود در ساخته‌ی ترکیه است. 🔹 ما دنبال اخراج ترکیه از خاک سوریه هستیم اما هدف ، مشروعیت‌بخشی به حضور اشغالگرانه‌ی در سوریه است. پس دیدار من با اردوغان نمی‌تواند با شرایط او انجام شود. روابط با و ثابت کرد که ما می‌دانیم چطور دوستانمان را به‌درستی انتخاب کنیم. ✍ توضیح نقشه نیمه شمالی سوریه: زرد شامل کردها و اعراب تحت حمایت و ائتلاف غربی، سبز تروریستهای چندین ملیتی حاضر در ادلب، بنفش شامل ارتش اشغالگر و تروریستهای تحت امرش در ، قرمز شامل ارتش سوریه و نیروهای ✍ ترکیه تا حوادث بعد از در حاضر خواهد بود و حتی پس از هرج و مرج ناشی از زلزله دمشق، تا منطقه جزیره شامات یعنی پیشروی خواهد کرد. ترکیه و یکی از سه طرف جنگ سراسر باطل خواهند بود. ❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷
🖼 ▪️داغ پهلوی شکسته زهرا تا ابد در دل ما خواهد ماند...‌ پرچم عزای مادر برافراشته است تا منتقمش بیاید و مرهمی بر دل شیعیان باشد... 🌻|↫‌
21.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه شهادت بی‌بی دو عالم خانم فاطمه زهرا با هوش مصنوعی😭
اۍ انسان؛ یادت باشد؛اگر وارد دوزخ شدۍ،از تلخۍ عذاببه خدا شکایت نکن.این همان..شــیرینۍگناهیست که دردنیا ازآن لذت‌میبردۍ..!!
شکوه نمودن از خداوند متعال، از گناهانی است که موجب محروم شدن انسان از روزی می‌شود. شکوه از خداوند این است که این گونه بگوید: «إِنَّمَا الشَّكْوَى‌ أَنْ‌ يَقُولَ‌ قَدِ ابْتُلِيتُ بِمَا لَمْ يُبْتَلَ بِهِ أَحَدٌ»، أَنْ‌ يَقُولَ: اگر انسانی بگوید: «لَقَدْ أَصَابَنِي مَا لَمْ يُصِبْ أَحَداً» آن‌ اندازه که به من گرفتاری و مصیبت رسیده به هیچ‌کس نرسیده‌است؛ یعنی درحقیقت این شکایت از خداوند و راضی نبودن به قضا و قدر الهی است، راضی نبودن به قضا و قدر الهی هم درحقیقت راضی نبودن به تقسیم خدا و حکمت اوست؛ لذا شکایت بردن پیش خدا و سخن گفتن با وی و او را فاعل ما یشاء دانستن به این که اگر اراده کند و مصلحت بداند مشکل ما را حل نماید عیبی ندارد، اما از همه اینها زشت‌تر این است که انسان شکایت خدا را پیش بنده‌اش ببرد. خداوند از بنده‌اش شکایت و گله نمی‌کند، پس چرا بنده‌اش بنده‌اش شکایت وی را پیش بندگان دیگرش می‌برد؟ زیرا رابطه‌ی انسان با خداوند، رابطه‌ی متقابلی است، انسان از خداوند شکایت می‌کند، ولی خداوند از انسان شکایت نمی‌کند؛ در روایتی این‌گونه دارد: عَنْ رسولِ اللّهِ| «أوحَى اللّهُ إلى أخِي العُزَيرِ، يا عُزَيرُ، إن أصابَتكَ مُصِيبَةٌ فلا تَشْكُني إلى خَلقِي، فقد أصابَني مِنكَ مَصائبُ كَثيرَةٌ و لَم أشكُكَ إلى مَلائكَتي. يا عُزَيرُ! اِعصِني بقَدرِ طاقَتِكَ عَلى عَذابي» ، پيامبر خدا| فرمود: خداوند به برادرم عُزَير وحى فرمود كه: اى عُزَير! اگر مصیبتی به تو رسد، از من نزد آفريدگانم شكايت مكن؛ زيرا كه از جانب تو مصيبت‌هاى زیادى به من رسيده و من نزد فرشتگانم از تو شكايت نکرده‌ام. اى عُزَير! به اندازه تاب و توانت بر عذاب من، مرا نافرمانی كن. لازم به ذکر است: منظور از مصیبت‌هایی که از انسان به خداوند متعال می‌رسد همان گناهان و مصیبت‌هایی است که انسان مرتکب می‌شود و نیز حرف‌هایی که زده یا رفتاری که انجام داده در حقیقت خداوند را ناراحت کرده و این گونه مصیبت به خداوند رسانده است. لذا فرموده‌اند: شکایت از خداوند نکنید، بلکه شکایت را به‌پیش خداوند ببرید. گاهی از اوقات سخنانی را بر زبان جاری و با قسم جلاله الله ضمیمه می‌کنیم، بزرگان می‌گویند: این‌گونه سخن گفتن خود شکایت از خداوند متعال است، مثلاً شخصی می‌گوید: «وَاللهِ مَا شِئت کَذا وَکَذا»، قسم می‌خورد که من هیچ سود و بهره‌ای نبرده‌ام.
گاهی از اوقات در خانواده مشکلی پیش می‌آید، حال می‌خواهد این مشکل، اقتصادی باشد، مالی باشد، فرهنگی باشد و یا هر چیز دیگری، می‌گوییم: خدایا! ما اصلا در زندگی بهره‌ای نداشته‌ایم و هر چه بوده گرفتاری، بلا و مصیبت بوده‌است. پیامبر اکرم| در همین زمینه فرمود: «يَأْتِي‌ عَلَى‌ النَّاسِ‌ زَمَانٌ‌ يَشْكُونَ‌ فِيهِ‌ رَبَّهُمْ. قُلْتُ: وَكَيْفَ يَشْكُونَ فِيهِ رَبَّهُمْ؟ قَالَ: يَقُولُ الرَّجُلُ: وَاللَّهِ! مَا رَبِحْتُ شَيْئاً مُنْذُ كَذَا وَكَذَا، وَ لَا آكُلُ، وَلَا أَشْرَبُ إِلَّا مِنْ رَأْسِ مَالِي، وَيْحَكَ! وَهَلْ أَصْلُ مَالِكَ وَذِرْوَتُهُ إِلَّا مِنْ رَبِّكَ»[9] ، جابر از امام باقر× روایت می‌کند که پیامبر| فرمود: زمانى بر مردم فرا مى‌رسد كه در آن از پروردگارشان شكايت مى‌كنند. عرض كردم: چگونه از پروردگارشان شكايت مى‌كنند؟ فرمود، مرد مى‌گويد: «به خدا سوگند! از فلان زمان تاکنون هيچ استفاده و سودی عايدم نشده است، و آب و خوراكم را از اصل سرمايه‌ام تهيّه مى‌كنم». واى بر تو! مگر اصل سرمايه‌ات و فزونى آن جز از پروردگار تو است‌؟! به عبارتی دیگر پیامبر| فرمود: این انسان می‌گوید: هرچه کردم از خودم گذاشته‌ام، و اصلاً توجهی به این مطلب ندارد که اصل سرمایه‌اش و حتی خود او نیز از خداوندی است که شکایتش را می‌کند. نکته: این‌گونه سخن گفتن برگرفته از فرهنگ قارونی است که قرآن هم بدان اشاره کرده و می‌فرماید: {قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِي}، (قارون) گفت: «هر چه به دست آورده‌ام به علم خودم بوده‌است!». این فرهنگ(قارونی) در روایات و قرآن کریم مورد مذمت و سرزنش واقع‌شده است. سخن امیرمؤمنان علی× در این حکمت که می‌فرماید: اگر زبان به شکایت گشودی تن به ذلت دادی! بدین جهت است که در روایات هم وارد شده که می‌فرمایند: کسی که از مشکلات دنیایی خود و از خدای خود گله و شکایت می‌کند «أبغَضِ الخَلقِ إلَى اللّهِ»، مبغوض‌ترین مخلوق در درگاه الهی است.
شاکیان از خداوند مبغوض‌ترین خلق در نزد او هستند در این‌باره از امام صادق× در روایتی این‌گونه منقول است: عن الامام الصادق× ـ و قد سُئلَ عن أبغَضِ الخَلقِ إلَى اللّهِ:ِ قَالَ×: «مَنْ يَتَّهِمُ اللَّهَ، قُلْتُ: أَحَدٌ يَتَّهِمُ اللَّهَ؟! قَالَ×: نَعَمْ، مَنِ‌ اسْتَخَارَ اللَّهَ‌ فَجَاءَتْهُ الْخِيَرَةُ بِمَا يَكْرَهُ فَيَسْخَطُ فَذَلِكَ يَتَّهِمُ اللَّهَ. قُلْتُ: وَ مَنْ؟ قَالَ×: يَشْكُو اللَّهَ، قُلْتُ: وَ أَحَدٌ يَشْكُوهُ؟! قَالَ×: نَعَمْ، مَنْ إِذَا ابْتُلِيَ شَكَا بِأَكْثَرَ مِمَّا أَصَابَهُ. قُلْتُ: وَ مَنْ؟ قَالَ×: إِذَا أُعْطِيَ لَمْ يَشْكُرْ، وَ إِذَا ابْتُلِيَ لَمْ يَصْبِر»[11] ، از امام× سؤال شد: مبغوض‌ترین خلق خداوند کیست؟ امام× فرمود: کسی که خداوند را متهم می‌کند، تهمت به خدا می‌زند. سائل می‌گوید: عرض كردم: مگر كسى خدا را هم مُتّهم مى‌كند؟ امام× فرمود: آرى! کسی که استخاره می‌کند و خداوند خير او را در چيزى قرار می‌دهد كه وى آن را ناخوش مى‌دارد و در نتیجه، ناراحت می‌شود. چنين كسى خداوند را در موضع اتهام قرار داده‌است. سائل گوید: عرض كردم بعد از این چه کسی مبغوض‌ترین خلق خدا است. امام× فرمود: کسی که از خدا شکایت می‌کند، سائل گوید: عرض كردم: مگر كسى از خدا هم شِكوه مى‌كند؟ امام× فرمود: آرى، كسى كه هرگاه گرفتار شود، بیش از حدّ گرفتارى خود شكايت كند. سائل گوید: گفتم بعد از این چه کسی مبغوض‌تر است؟ حضرت فرمود: کسی که نعمتی به او برسد، اما شکر خدای را انجام ندهد، یا اگر مبتلا و گرفتار شد صبر نکند. نکته: حسب آنچه که تا به‌حال گفته‌ایم، انسان حق دارد پیش خدا شکایت کند، اما حق ندارد پیش خلق خدا شکایت کند، به تعبیری دیگر مطابق آنچه برداشت کرده‌ایم، انسان اجازه ندارد زبان شکایت خود را پیش خلق خدا داشته باشد، بلکه انسان همیشه باید زبان شکرش باز بوده و شاکر باشد؛ زیرا نعمتی که خداوند به انسان عنایت می‌کند از باب تفضل است نه از باب استحقاق، مانند ثواب که از باب استحقاق نیست، بلکه از باب تفضل است. آن عقاب است که از باب استحقاق می‌باشد زیرا زمانی‌که انسان عمل بدی انجام داد، خداوند او را به اندازه‌ای که استحقاق دارد عذاب می‌کند و نه بیشتر، که اگر خداوند وی را بیشتر عذاب کند با عدلش سازگاری ندارد. نعمتی هم که خداوند به انسان عنایت می‌کند از باب تفضل است همان‌گونه که ثواب اعمال هم از باب تفضل است، انسان به‌جهت خواندن نمازها مستحق ثواب نیست، بلکه خداوند از باب تفضل است که به وی ثواب می‌دهد، لذا گفته‌اند: انسان حق ندارد شکایت پیش خلق خدا ببرد، اما شکایت بردن پیش خود خداوند اشکال ندارد، زیرا گاهی از اوقات انسان درد دل و عقده‌ای دارد و دنبال کسی می‌گردد که در دل خود را برای او بازگو کند، و از آن‌جا که رابطه‌ی ما با خداوند عزّوجلّ مانند رابطه‌ی ابراهیم پیامبر با خداوند نیست، و مانند رابطه‌ی پیامبر و علی‘ با خدا نیست، بلکه رابطه‌ای عادی است و به‌گونه‌ای نیست که همه درددل خود را بتواند با خداوند در میان بگذارد و احساس آرامش کند، به مرحله‌ای نرسیده که وقتی یا الله گفت قلبش اطمینان پیدا کند لذا دنبال کسی می‌گردد که راحت بتواند درد دل کند، به‌گونه‌ای که وقتی درددل می‌کند راحت می‌شود. سؤال: آیا این همان شکوه ناپسند و مذموم است که از آن نهی شده‌ایم یا نه؟ آیا انسان در سختی‌ها، تنگناها و گرفتاری‌های مالی حق دارد که درددل و شکوه و گلایه کند؟ جواز شکایت در تنگدستی‌ها هم به سوی خداوند است، نه شکایت از خداوند.
امیرمؤمنان على× در این‌باره می‌فرماید: «إِذَا ضَاقَ‌ الْمُسْلِمُ‌ فَلَا يَشْكُوَنَّ رَبَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَلْيَشْتَكِ إِلَى رَبِّهِ الَّذِي بِيَدِهِ مَقَالِيدُ الْأُمُورِ وَتَدْبِيرُهَا» ، زمانی‌که فرد مسلمان در تنگنا و سختى قرار گرفت، هرگز نبايد از خدای خود شكايت كند، بلكه بايد به درگاه پروردگار خويش، كه زمام و تدبير امور به دست اوست، شكايت برد. نکته مهم: نکته‌ای که بایستی در این‌جا متذکر شویم و در برخی روایات نیز به آن تصریح شده این است که گاهی از اوقات انسان‌ها به خاطر برخی دلتنگی‌ها، از سختی‌ها و مشکلاتی که برایشان بوجود می‌آید برای بعضی از برادران دینی و مؤمن خود بازگو می‌کنند. سوال: آیا این عمل(بازگو نمودن مشکلات پیش برادر مؤمن) مخالف دستورات اسلامی بوده و منافات با صبر، شکر و قدرشناسی دارد یا خیر؟ در پاسخ باید گفت: حسب آن‌چه از دستورات اسلامی بر می‌آید، اگر این عمل انسان از روی دلتنگی باشد و آن را نزد برادر مومن و مورد اطمینان خود بازگو کند تا هم از جهت احساسی و روانی تخلیه شود و هم امید به حل مشکلش به دست برادر مؤمن خود را داشته باشد از باب این‌که «الْمُؤْمِنَ‌ أَخُ‌ الْمُؤْمِن»،‌ انسان مؤمن برادر مؤمن است و یکی از حقوق مؤمن بر مؤمن هم این است که اگر سِرّی به انسان گفت، باید آن را حفظ کرده و از فاش کردن اسرار وی خودداری کند، ایراد و منافاتی ندارد، زیرا شکایت و شکوه کردن عندالضروره پیش انسان مؤمن درحقیقت شکایت پیش خداوند بردن است، به تعبیری، می‌گویند: خداوند او را فرستاده‌ تا انسان با او درددل کند. امام صادق× در روایتی فرمود: «مَنْ‌ شَكَا إِلَى‌ أَخِيهِ‌ فَقَدْ شَكَا إِلَى اللَّهِ، وَمَنْ شَكَا إِلَى غَيْرِ أَخِيهِ فَقَدْ شَكَا اللَّهَ»[14] ،‌ فرمود: هر کس که حاجت و شکایتش را پیش مؤمنی ببرد و نقل کند مثل این است که شکایت و گرفتاری خود را پیش خداوند برده‌است، اما اگر حاجت خود را پیش انسان کافری ببرد و نقل کند مثل این است که از خداوند شکایت کرده ‌است.  که مشکلات انسان را حل کند؛ حال انسان با این عمل(بازگو کردن مشکلات خود پیش شخص کافر) مشکل خود را پیش کسی می‌برد که خدای او را قبول ندارد؛ تفاوت این دو تعبیر در اين است كه انسان در اولی گرفتارى خود را در پيش‌گاه خدا شرح مى‌دهد و از او تقاضای حل مشكل مى‌كند كه امرى بسيار پسندیده است، ولى در دومى از خداوند شكايت و گله مى‌كند كه چرا چنين نكرد و چنان نكرد، و اين امرى بسيار زشت و ناپسند است كه انسان از پروردگارى كه اين همه نعمت به او عنایت کرده، شكايت كند. واضح و روشن است كسى كه نزد برادر ايمانى خود مى‌رود و از گرفتارى‌ها و مشكلات خويش سخن مى‌گويد، هرگز از تعبيراتى كه دليل بر ناشكرى و ناسپاسى باشد به‌كار نمى‌برد، بلكه هدفش اين است كه با طرح مشكل خود از او كمك بطلبد، پناه بردن برادران ايمانى به يكديگر در مشكلات هم كار خلافى نيست، بلكه مفهوم تعاون و همكارى همين است كه هر كس در مشكلات به يارى برادر ديگر خود برخیزد. امروز برادری از آن برادر دیگر كمك مى‌طلبد، و فردا به عکس. البته بازگو كردن گرفتارى‌ها و مشكلات ممكن است براى كمك طلبیدن نباشد، بلكه به عنوان درد دل کردن و براى كسب آرامش باشد، اما تعبير به «حاجة» نشان مى‌دهد كه منظور امام× بازگو كردن براى حل مشكل است. در داستان یعقوب و يوسف پیامبر‘ مى‌خوانيم كه قرآن کریم به سخن یعقوب× با فرزندانش اشاره کرده و می‌فرماید: {قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ}[16] ، یعقوب× گفت: «من غم و اندوهم را تنها به خدا مى‌گويم (و شكايت نزد او مى‌برم)!». اين آيه شریفه نشان مى‌دهد كه واژه‌ی «شكايت» در ادبیات عرب به معناى ابراز ناراحتى و گله نيست، زیرا یعقوب پیامبر× هرگز در برابر خداوند گله نكرد، بلكه مشكلات و گرفتارى‌هاى خود را بازگو نمود؛ لذا به‌دنبال آن مى‌گويد: {وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}[17] ، من از خدا چيزهايى مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد. به همين دليل بود که خداوند دعاى او را مستجاب كرد و طولی نكشيد كه حاجت او برآورده شد و دوران فراق او پايان يافت. ولى اگر انسان مؤمنى حاجت خود را نزد دشمنان اسلام بازگو كند و يا درد دل نمايد، قطعاً كلمات را به‌كار مى‌برد كه خوشايند نيست، گذشته از این سبب خوشحالی دشمن مى‌شود، و چه بسا که دشمن سنگدل لب به ملامت او بگشايد و مشكلاتش را ناشى از مسلمان بودن او بداند. لذا به همين دليل است که امام× مى‌فرمايد: چنين كسى گويا شكايت خدا را نزد آن فرد بى‌ايمان كرده است.
18.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️🖤 قسمت • سیزدهم ✔️ به همسرش وصیت نمود که او را از روی لباس غسل دهد. حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب سلام‌الله‌علیه نیز چنین فرمود... 📚 غسّلتها في قميصها •••• ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️ |