💠فروردین پنجاه و هشت، با بچههای کمیته رفتیم ماموریت. خبر رسیده بود کسی را که پیش از انقلاب، فعالیت نظامی داشته و دنبالش میگردیم، در جایی دیده شده. با دو خودرو رفتیم آنجا. یک مجتمع آپارتمانی بود. مظنون را بی درگیری دستگیر کردیم. آمدیم برویم دیدیم جمعیت زیادی جلوی مجتمع ایستادهاند که ببینند چه کسی را گرفتهایم.
ناگهان، ابراهیم برگشت داخل آپارتمان و گفت: «صبر کنید.» و چفیهای را که به کمرش بسته بود، باز کرد و چهرهی مظنون را با آن پوشاند.
گفت: ما بر اساس یک گزارش، این آقا رو بازداشت کردهایم. شاید او همان که میخواهیم، نباشد. اگر چهرهاش شناخته شود، آبرویش میرود و از فردا نمیتواند اینجا زندگی کند.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
#سیرهی_شهـید
هر وقت می دید بچه ها مشغول غیبت کسی هستند مرتب می گفت: صلوات بفرست! و یا به هر طریق بحث را عوض می کرد.
#شهید_ابراهیم_هادی
🦋🍂🦋🍂🦋
🔴 بهش گفتم:
ابرام جون،تیپ و #هیکلت خیلی جالب شده
تو راه که میومدی #دوتا دختر پشت سرت داشتنداز تو حرف میزدند.
جلسه بعد رفتم تا ابراهیم را دیدم خندم😁 گرفت.
🔵پیراهن بلند پوشیده بود و شلوارگشاد❗️
و بجای ساک ورزشی #لباسها 👕را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود.
+ماکجا، شهدا کجا❗️
#شهید_ابراهیم_هادی💐
تولدت مبارک آقا #ابراهیم🍃
مشڪل ڪارهاے ما این استــ
ڪھ براے رضاے همھ ڪار مےڪنیم
جز خـــ❣️ــدا
#شهید_ابراهیم_هادی