#احسن_القصص
❤️«مـوعظه شـیــ🔥ــطان»❤️
✨پس از آنکه حضرت نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم!نوح گفت : چه حقی؟!خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
▪️ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید!
نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟!
ابلیس گفت :
✅در سه جا مراقب حيله من باش!
➊👈هنگامی که خشمگین شدی!
➋👈هنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی!
➌👈هنگامی که با زن نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست!
در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد.
📚بحارالانوار ج11 ص318
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
نعمت های جهان روان و درحال حرکت هستند همانند باران!
باران وقتی میبارد هرکس به اندازه ظرف باورهایش به نعمت های خداوند، سهم میبرد!
ظرف ذهنت را برای درآغوش گرفتن هرچه بیشتر نعمت ها؛ بزرگ کن!!!
آنوقت روزی تو هر روز نزد خداوند بیشتر میشود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
امروز اینگونه باش؛
هر روز با عشق به زندگی برخیز و نگرانی هایت را به قدرتی بزرگتر از مشکلاتت بسپار... و به افکارت بیاموز که هر روز اندیشه هایی مثبت و امیدوارانه را برگزیند... امروز را شاد باش و لبخند بزن و شکرگزار باش... شاکر بودن خود خصیصه مثبتی است که آرامش، جذب نعمت و سیر صعودی در زندگی را در بر دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍سيد امير علام مى گويد:
شبى براى زيارت حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام مشرف شده بودم، آخر شب بود در حال گردش در حرم بودم ناگاه متوجه شخصى شدم كه به طرف ضريح امامعليهالسلام مى رود. وقتى نزديك تر شدم، او را شناختم. او استاد دانشمند و فاضل متقى، مولا احمد اردبيلى بود.
من در گوشه اى خود را پنهان نمودم و مراقب او شدم. (كه او در اين ساعت از شب و در تاريكى و خلوت به دنبال چيست؟)
او به طرف در ضريح كه طبق معمول بسته بود رفت، وقتى نزديك در رسيد، در ضريح به روى او گشوده شد! داخل شد. كمى كه وقت كردم، متوجه شدم كه گويا آهسته با كسى نجوا مى كند.
وقتى بيرون آمد، در بسته شد، و به سوى مسجد كوفه به راه افتاد.
من نيز در پى او به راه افتادم. مقابل مسجد كوفه رسيديم، او وارد شد و در محرابى كه اميرالمؤمنين عليهالسلام در همان جا به شهادت رسيده بود، ايستاد، پس از مدت زيادى بازگشت و از مسجد خارج شد و به طرف نجف به راه افتاد.
من همچنان در تعقيب او بود تا اين كه به مسجد حنانه رسيديم. ادامه👇
https://telegra.ph/داستانی-از-امام-علیع-04-07
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏖"زندگی را طلاق ندهید."
این یعنی اینکه خودتون رو از خوشی های دنیا و زندگی؛ محروم نکنید
در مقابل مشکلات؛ تسلیم نشید و زانوی غم بغل نگیرید.
خودتون رو دوست داشته باشید و به خودتون و خواسته هاتون احترام بذارید
یادتان باشد بهترین دوست شما "تصویرهای ذهنی خوب شما از خودتان" است.
دیگران را دوست بدارید حتی کسانی که با شما همراه و هم عقیده نیستند.
از کسی متنفر نباشید که روزگارتان رنگ تنفر نگیرد و سیاهی جذب نکند.
از هیچ کس توقعی نداشته باشید که جز دلگیری پیامدی به همراه ندارد.
یادتان باشد که شاید کسی هم از شما توقعی دارد و شما نمیدانید.!
زندگی را زندگی کنید...
چندان هم که فکر میکنید وقت نیست!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تلنگرانه♡
🔹معنای 7 سال رو کی خوب ميفهمه؟
دانشجوهای پزشکی👨🏻⚕
🔸معنای 4 سال رو کی ميفهمه؟
بچه های کارشناسی👨🏻🎓
🔹معنای 2 سال رو کی خوب ميفهمه؟
سربازها💂🏻♂
🔸معنای 1 سال رو کی خوب ميفهمه؟
پشت کنکوری ها🎓
🔹معنای 9 ماه رو کی خوب ميفهمه؟
مادری که چشم به راه تولد نوزادش است🤰🏻
🔸معنای 1 ماه رو کی خوب ميفهمه؟
روزه داران ماه مبارک رمضان🍔
🔹معنای 1 روز رو کی خوب ميفهمه؟
کارگران روز مزد👨🏻🌾
🔸معنای 1 دقيقه رو کی خوب ميفهمه؟
اونايی که از پرواز جا موندند✈️
🔹معنای 1 ثانيه رو کی خوب ميفهمه؟
اونايی که در تصادف جون سالم به در بردند🚗🚶🏻♂
🔸معنای 1 دهم ثانيه رو کی خوب ميفهمه؟
مقام دوم تو المپيک🥈
🔹معنای لحظه را چه کسی درک میکنه؟
کسی که دستش از دنیا کوتاهه⚰
♦️ اما
معنای 1181 سال تنهایی را فقط اون آقایی میداند که منتظر است تا شیعیانش برای آمدنش خود را آماده کنند و بدانند که گناهانشان ظهور را به تأخیر می اندازد.😔
🌈اَللّــهـُمَعَـجـِّللـِوَلـیِڪَالـفـَرَج🌈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
اولین ملاقات فرعون و موسی
فرعون از موسی پرسید : آیا تو اعتقاد داری به جز من خدایی وجود دارد ؟
موسی گفت : بله
فرعون گفت : می دانی که مدتیست در مصر قحطی شده است پس اگر خدای تو واقعی است بیا مردم را جمع کنیم و تو از خدایت بخواه که باران ببارد و اگر باران بارید من هم به تو ایمان می آورم در غیر این صورت اگر من خواستم باران ببارد و بارید فراموش نکن که خدای واقعی جهان منم!
موسی قبول کرد و مردم را به کمک فرعون جمع کردند و موسی گفت : خدایا باران بفرست
اما باران نیامد!
فردای آن روز نوبت فرعون رسید و دوباره مردم را جمع کردند
فرعون به بالکن قصرش آمد و رو به آسمان کرد و گفت : ای آسمان به فرمان من ببار
و بارانی می بارد فراموش نشدنی !
در واقع آسمان حرف فرعون را انجام داد تا حرف موسی .
موسی با تند خویی با فرعون حرف زد وخدا حرف موسی را به خاطر تندخویی او نپذیرفت .
📚مبانی حقایق و رموز زندگی فرعون
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#آهوی_بی_چشم!
رابعهی عدویه میگوید: روزی بر «عتبة بن علا» وارد شدم. عتبه در زهد غرق شده بود و به عبادت مشغول بود. گفتم: برایم بیان کن که چگونه از گناه برگشتی و توبه کردی! گفت: من در طول عمرم خیلی به زنان علاقه داشتم و حریص بودم و در بصره بیشتر از هزاران زن گرفتار من بودند. روزی از خانه بیرون رفتم، ناگهان به زنی برخورد کردم که به جز چشمانش چیزی آشکار نبود. گویا از
قلب من آتش افروخته شد، با او سخن گفتم؛ ولی او با من حرفی نزد. به او گفتم: وای بر تو! من عتبه هستم که بیشتر زنان بصره عاشق من هستند و با تو سخن میگویم و تو سخن نمی گویی. گفت: از من چه میخواهی؟ گفتم: میخواهم مرا مهمان نمایی. جواب داد: ای مرد! من که در حجاب و پوشش هستم، چگونه مرا دوست میداری؟ گفتم: چشمان تو مرا فریب داده است. گفت: راست گفتی، من از آنها غافل شدم. اگر دست برنمیداری، پس بیا تا حاجت تو را برآورم. همراه او رفتم تا داخل خانه شد و من داخل خانه شدم؛ ولی چیزی از اسباب خانه ندیدم. گفتم: چرا خانه از اسباب خالی است؟ گفت: اسباب این خانه را انتقال داده ایم، خداوند میفرماید: (تلک الدار الآخرة تجعلها الذین لا یریدون علوا فی الأرض ولا فساد و العاقبة للمتقین) ؛ این خانه ی آخرت است و آن را برای کسانی که در زمین، بلندی و فساد نمیکنند قرار دادیم و پایان نیکو برای پرهیزکاران است. اکنون ای مرد! حذر کن از این که بهشت را به دنیا بفروشی و حوریههای بهشتی را به زنان. گفتم: از این پرهیزکاری درگذر و حاجت مرا بده. گفت: اکنون از این کار نمیگذری؟ گفتم: نه. پس به خانه ی دیگری رفت و مرا گذاشت. دیدم پیرزنی در آن است و آن دختر فریاد زد که آب برایم بیاور تا وضو بگیرم و تا نصف شب نماز خواند و من در فکر بودم که چه کنم. پس فریاد زد: قدری پنبه و ظرفی بیاورید. پیرزن برای او برد. بعد از ساعتی ناگهان پیرزن فریاد کشید و گفت: «إنا لله وإنا إلیه راجعون ولا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم. » ناگهان دیدم آن دختر چشمان خود را با کارد بیرون آورده و بر روی پنبه گذاشته و درون ظرف است و چشمانش با پیه در حرکت بود و آن پیرزن آن دو چشم را نزد من آورد و گفت: شیفته ی هر آنچه بودی، بگیر؟ خدای بر تو مبارک نکند. تو ما را سرگردان کردی؛ خدا تو را سرگردان کند. ما ده زن بودیم که او بیرون میرفت و مایحتاج ما را میخرید. وقتی سخن پیرزن را شنیدم، غش کردم و آن شب را با فکر سپری کردم و به منزلم رفتم و چهل روز در منزل بیمار شدم و این، سبب توبه ی من شد.
📙زینة المجالس / 679
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠ایمان یعنی: دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا💠
✅بعضیها به خدا اعتقاد دارند ولی حس دشمنی نسبت کفار ندارند و ایمان رو فقط در دوستی با خدا و دوستان خدا میدونند و نسبت به دشمنان خدا احساس بدی ندارند، اینها باید بدانند که درکنار محبت به اولیاء الهی باید بغض دشمنان خدا رو هم در دل داشته باشند:
🔳امام صادق ع میفرمایند:
◀️ کسی که خدا را دوست داشته باشد و با دشمن خدا دشمن باشد، و این دشمنی به جهت ضربهای که از ناحیۀ او به دنیای این وارد شده است، نباشد(یعنی دشمنیش شخصی نباشد)
💢 چنین شخصی در روز قیامت اگر به قدر کف تمام دریاها گناه داشته باشد، خداوند او را میآمرزد.
📕محاسن برقی، ج 1، ص 265، حدیث 341
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
مرد متأهلی در مجلسی گفت: زن همانند کفش است که هرگاه مرد اندازه دلخواهش را یافت، می تواند آن را عوض کند.
حاضران در مجلس به مرد خردمندی که در میانشان نشسته بود نگریستند و نظرش را در مورد این سخن پرسیدند.
و اینک ببینید پاسخ مرد حکیم را: حرف این مرد کاملا درست است؛ برای مردی که خود را در حد پا بداند، زن چون کفش است! اما برای مردی که خود را پادشاه می پندارد، زن چون تاج است!
پس کلام گوینده را سرزنش نکنید، فقط بدانید که چگونه به خود می نگرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
تصورکنین:
الانپاسپورتکربلاتونجوربشهبگناربعینقرارهبرایاولینبارشیرینتریندوراهیدنیاروبچشی!'.😭💚🖇
خیلیحسقشنگیداره..
بهشتهبهشت!'🙂♥️
حتیتصورشمقشنگه✨
#عزیزمحسین
پارسال ݩشد ..!
گفتم سالِ دیگہ..
ولی امسال اگہ نشہ
نمیتونم بگم سالِ دیگہ..💔
باشہ؟! :)
+شرححال : بیحرمیست ..!