eitaa logo
امیرحسین پاسبان
340 دنبال‌کننده
107 عکس
35 ویدیو
1 فایل
صفحه آثار امیرحسین پاسبان شاعر (رتبه سه کشور در جشنواره جوان خوارزمی رتبه یک کشور در مسابقات ادبی پژوهشسراها) دانشجوی حقوق دانشگاه امام صادق ارتباط:@Pasbanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
استودیوی شب شرقی هستم تا دقایقی دیگر پخش زندۀ گفت و گو و شعرخوانی خواهم داشت. از شبکۀ خراسان
درکنار مجری توانمند اقای دهقانی و شاعر عزیز اقای رحیمی عنبران بخش هایی از این برنامه را در این صفحه بارگذاری خواهم کرد...
علاقه مندان می توانند از طریق پیوند زیر گفت و گو و شعرخوانی بنده حقیر را در برنامۀ شب شرقی در تلوبیون ببینند: برنامه ۲ خرداد ۱۴۰۳ http://www.telewebion.com/episode/0xd21f598
13.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای پیکر شهید که غلتیده ای به خون.... شعرخوانی در برنامه شب شرقی @apasban
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قلب ما جای داغ یک مرد است باز هم سینه ام پر از درد است... شعرخوانی در برنامه شب شرقی در کنار اقای رحیمی عنبران عزیز @apasban
قطره قطره شکوه رود شدیم نغمه بودیم که سرود شدیم..
27.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
* * روایتی از تواضع دکترمحمدمهدی سیار و آشنایی بنده حقیر با ایشان و خاطره جالب اقای رحیمی عنبران از حمایت شهیدجمهور از شعرا برنامه شب شرقی شبکه خراسان رضوی * *
@apasban ارسالی🌹
سهمم از روی ماه تو آه است دستمان از بهشت کوتاه است عاقبت می رسم به تو یا نه؟ تا وصالت صدآسمان راه است من نگفتم که عاشقت هستم کار این اشک های ناگاه است گرچه از خون دل پراست دلم دردل من برای توجاهست تا قیامت به فقر می بالد پاسبانی که با غمت شاه است @apasban
🌱                                                              🌱 برای پر شدن از تو، مدام می آید زمان بردن نام تو جام می آید صلاح عاشق خود را مخواه؛ عشوه بریز که او به پای خودش سوی دام می آید نداده است امید وصال را از دست پلنگ زخمی تو روی بام می آید دوباره موی خودت را به روی شانه بریز که رنگ تیره به ماه تمام می آید دوروی سکه تقدیر اشک و آه من است نشسته ای که ببینی کدام می آید @apasban
تازه... با نگاهش در دل من لب به لب غم ریخته روی زخم من نمک پاشیده و کم ریخته دست در مو برد ودیدم شهر را در حسرتش باقدم هایش میان شهر ماتم ریخته آبروی عاشقان را بیشتر از خونشان بانگاه و عشوه های خود دمادم، ریخته عهدبست و دیگران درچشم او مهمان شدند آه؛ او در جام آنها هم از این سم ریخته؟ با غزل هایم فقط او را تماشا میکنم دل به چه خوش کرده ام؟؛ دورش چه آدم ریخته... در میان شیشه های خرده، قلبم را بده دل شکستی بی امان ای دهر، درهم ریخته! @apasban